eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
727 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه ای که کرده منو خونه خراب اینه که بردن آقامو بزم شراب تصوری که میده نوکرو عذاب اینه که بردن آقامو بزم شراب یاد روضه های تو شام بلا قاتل اصلی مولای منه یاد اون سه ساله که با ناله گفت نزنید این سر بابای منه میخونه زیر لب هر شب ؛ ای وای از عمه جان زینب نیمه شبی تو خونت اومدن ولی میسوخت دلت به حال غربت علی میخوندی زیر لب فقط سینجلی میسوخت دلت به حال غربت علی وقتی میکشوندنت تو کوچه ها بودی یاد صورتی که شد کبود میکشه حیدر و این خاطره ها یاد دیوار و در و آتیش و دود میخونه زیر لب مولا ای وای از مادرم زهرا
بند اول آقای مارو نیمه شب از خانه بردن با دست بسته از دل کاشانه بردن این تازگی ندارد! هرشب به هر بهانه میریزد از سر بام دشمن میان خانه سیدنا المظلوم امام هادی بند دوم در عالم افتاده شرر از سوز آهت قبرت رو کنده دشمنت پیش نگاهت از ظلم این زمانه غم به دلت نشسته بمیرم اون بی حیا حرمتتُ شکسته سیدنا المظلوم امام هادی بند سوم نور الهُدی و گوشه‌ی زندان تاریک؟ فرزند پیغمبر کجا؟ خانُ الصَّعالِیک؟ بهر مصیبتِ تو قلب رضا گرفته ابنُ الرضا میانِ ویرانه جا گرفته سیدنا المظلوم امام هادی بند چهارم در بین مستی بی حیا داده عذابت کرده حرامی تعارف جامِ شرابت آقای ما کجا و این بد دهان و تحقیر؟ جام شراب کجا و شان نزولِ تطهیر؟ سیدنا المظلوم امام هادی بند پنجم آتش گرفت از غصه ها قلب کبابت پیش همه با طعنه کرد شاعر خطابت کردی دعا بمیری راحت شوی ز دنیا میسوختی و میگفت او ناسزا به زهرا سیدنا المظلوم امام هادی بند ششم اما به بزم مِیْ ندیدی خواهرت را در بین طشت زر ندید خواهر سرت را یک کاروان اسیر و مردان همه حرامی گرد سرِ بریده رقاصه های شامی سیدنا المظلوم امام هادی
یه مرد پیدا نشد/ بگه بسه  دیگه  جسارت یه مرد پیدا نشد/ بگه بسه این همه غارت یه مرد پیدا نشد/ بگه که دستاشو نبندین میون کوچه ها / به اشکای چشاش نخندین چی بگم از داغ دلش/ چی بگم از تاب و تبش   کشوندنش بزم شراب /شبیه عمه زینبش حرمتش شکست کشیدن از سرش عباشو همهمه بر پاس توی کوچه نمی شنوه کسی صداشو حرمتش شکست دیگه رمق براش نمونده بمیرم از این همه غربت دلش رو طعنه ها سوزونده ایها الغریب یا هادی النقی مولا به یاد کربلا / می باره چشمای تر تو خدا رو شکر اقا/ نرفت اسیری خواهر تو خدا رو شکر اقا /لب تو خیزرون نخورده پیش چشم کسی/ نرفت روی نیزه ها سر تو خدا رو شکر که کفنت/ یه تیکه بوریا نشد نیفتادی توو قتلگاه /  سر از تنت جدا نشد توی کربلا دل رقیه غرق خون شد انگشتر جد غریبت غنیمت یه ساربون شد توی کربلا خیمه هارو آتیش کشیدن سر حسینتو توو گودال یه عده از قفا بربدن ایها الغریب یا هادی النقی مولا
خدا لعنت کنه دومی رو... باهمون فتنـــه‌ی روزهای سخت متـــوکل و نشـــونده روی تخت از همون روزا شدیم سیاه بخت خدالعنت کنه دومی رو... یاد داده ظلـــــــم بی واهمه رو از همون روزی که زد فاطمه رو آتیشش گــــــــرفت پای همه رو بهتره مُردَن... دل اولاد زهرا رو آزردن حضرت هادی رو بی عبا بردن با جســـارت آقا رو میـــاوُردن آتشی بر ازل و ابد زد به کلام آقا دست رد زد مثه دومی میان مجلس به امام هادی حرف بد زد «غریب....امام هادی۴» خدا لعنت کنه دومی رو... کاری کرد عالمـــو بیداد گرفت حق ذِی القربا رو بر باد گرفت متـــــــــوکل از عمر یاد گرفت خدا لعنت کنه دومی رو... که امانِ آل زهرا رو برید آتش صحیفه‌ی شوم پلید به غریب شهر سامرا رسید آه و زاری که... جای حضرت در زندان تاریکه یا زبونم لال خانُ الصَّعـــالیکه اشک مظلومیش از، دیده جاری که... روز و شب اَمانشــو گرفتن لحظه لحظه جانشو گرفتن یاد مظلـــــــوم مدینه افتاد وقتی گــریبــانشـــو گرفتن خدا لعنت کنه دومی رو... مولا رو کشید بین کوچه ها ظلم دومی ادامه داره تا ... برسه به کـــوچه های سامرا خدا لعنت کنه دومی رو... دومی علت این جســــــــارته متــــــــوکل روی تخت قدرته نیّتش بی حُرمتی به حضرته وای از این تقدیر... چقدَر آقــــارو می کنـن تحقیر مِی گســــاری بود و آیه‌ٔ تطهیر چه بلایی مارو شد گریبان گیر وای ازاین ظلمای بی شماره به دل فاطمــــــــه زد شراره بی حیـــــا بقیـــه‌ی شراب و به امام هادی کـــــــرد اشاره خدا لعنت کنه دومی رو... از همون روز که میون ازدحام سیلی زد به حور در منظر عام شدعقیله راهی کوفه و شام خدالعنت کنه دومی رو... بی حیا  مودّت و برد زِ یاد حرمت این حرم و داد به باد تارسید به مجلس ابن زیاد چه غریبانه... دخلت زینب علیٰ ، اِبنِ مرجانه حرم زهرا بی ، سر و سامانه ردّ سیلی بر روی یتیمانه دختر فاطمه سر به زیره ابن مرجانه روی سریره چوبشو بالا آورده نامرد یکی چشم زینب و بگیره
آقای سامرا یا امام هادی یا ابن الرضا یادگار مولا و خیرالنسا آقای سامرا ای والا منزلت ما ندیدیم غیر آقایی ازت ما همه هستیم مدیون جامعه ات ای والا منزلت من گدای توام زیر دین وفای توام عاشق سامرای توام ...... آه بازم ازدحام پره نامحرم شد توو بیت الحرام کوچه و دستای بسته و امام آه بازم ازدحام آه از این غربت مثل مادر شد خون دل قسمتت کسی اینجا نیستش فکر حرمتت آه از این غربتت سیری از زندگی هس شب و روز دلت بی قرار خسته ای خیلی از روزگار ...... آه از بزم شراب یاد چی افتادی یابن بوتراب شده غم های قلب تو بی حساب آه از بزم شراب آه از بزم شراب گریه کن یاد دستای توو طناب گریه کن یاد عمه ، یاد رباب آه از بزم شراب کاشکی بیشتر از این بی وفایی به آقا نشه باز پای خیزران وا نشه
من اولین مظلوم شهر سامرایم بی مونس و بی یاور و بی آشنایم زهر جفا زد آتش ؛ تمام پیکرم را صدا زدم در آنجا ؛ مظلومه مادرم را آه و واویلا آه و واویلا ...... مصیبتم فاطمه را بیچاره کرده فرزندم عسکری گریبان پاره کرده فریاد وا اماما ؛ آید زدشت و صحرا سامره نوحه خواند ؛ زند به سینه زهرا آه و واویلا آه و واویلا ....... سوزد دل هفت آسمان بر حال زارم چون مادرم در خانه امنیت ندارم (گاهی پیاده بردند ؛ با محنت و عذابم) (گاهی شبانه بردند ؛ در مجلس شرابم) آه و واویلا آه و واویلا ...... رفتم در آن بزم شراب و گریه کردم یاد رباب و زینب و رقیه کردم من مثل عمه هایم ؛ درد و بلا ندیدم بزم شراب دیدم ؛ طشت طلا ندیدم آه و واویلا آه و واویلا