eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
780 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
  آواز عشق بی تو صدایی نداشته ست قبل از تو عشق راه به جایی نداشته ست جان ادب بدون تو نایی نداشته ست دنیای بی تو هیچ صفایی نداشته ست با تو طلوع عشق و ادب را رقم زدند غم را ز قلب های محبان قلم زدند نام تو اولین قسم پاک عالم است ایمان تو شبیه قدم هات محکم است در حسرت لبان تو لبهای زمزم است از تو هرآنچه می شنوم باز هم کم است نامت ز کودکی به لب ما ترانه بود عباس عشق بود علم ها بهانه بود ای سر به زیر پیش تو والا مقام ها ای مقتدای قاطبه ی با مرام ها بالاست پرچم تو کنار امام ها لال اند در مقابل مدحت کلام ها در راه عشق چیره به بی حاصلی شدیم گفتیم یا حسین و ابوفاضلی شدیم در شرق و غرب حضرت مشگل گشا تویی در شهر درد کوچه ی باب الشفا تویی آیینه ی تمام قد مرتضی تویی تفسیر عبد صالح بی ادعا تویی ما شیعه ایم و کار جهان شد به کام ما در هر نماز سمت تو باشد سلام ما در مهد نور شهره به قرص قمر شدی در دلبری ز اهل هنر با هنر شدی هر جا نبرد بود تو مرد خطر شدی ضرب المثل برای دل پر جگر شدی مصداق با شکوه ابالفضل می شود پژواک لفظ کوه ابالفضل می شود جای تو هست در دل تقدیر کربلا با تو حماسی است مزامیر کربلا زیبا تر است با تو تصاویر کربلا کعبه ست زیر سایه ی تأثیر کربلا محشر که دست های تو باب شفاعت است سینه زن تو را چه خیال از قیامت است دست کریم خسته ی بخشش نمیشود وقت عطا معطل خواهش نمی شود عباس جز به نور ستایش نمی شود فضلش به صد کتاب نگارش نمیشود چرخیده کارها ز طفیل کریم ها عباس بوده مرشد خیل کریم ها ای سایه سار عالمیان پرچم شما ای تکیه گاه پیر و جوان پرچم شما بالاست تا ابد به جهان پرچم شما راه بهشت داده نشان پرچم شما زائر رسید صحن تو و رستگار شد شهر بهشت در حرمت آشکار شد این دست ها که رو به ضریحت دراز شد از روزگار سفله ی دون بی نیاز شد نامت کلید بود و در بسته باز شد عباس گفتم و همه جا چاره ساز شد یا کاشف الکروب ببین دل شکسته ایم تنها به آستان شما چشم بسته ایم سوگند بر خروش فرات و خجالتت بر چشم های خون زده ی پر جراحتت بر گریه ی حسین زمان شهادتت مبهوت مانده کرببلا از حمایتت روح القدس به خامه ی خامم نگاه کرد مدحت دوباره حال مرا رو به راه کرد
۱۲ بهمن
به نسیم حرمت دست توسل دارم به غبار علمت دست توسل دارم به کرامت نشود هیچ کسی مانندت رد نخواهد شود از سمت خدا سوگندت ماه روشن ز تماشای شب گیسویت حظ یلداست بلندای شب گیسویت ابدیت شده پیوند به نامت عباس دست نایافتنی گشته مقامت عباس در نگاهت جبروتیست شبیه حیدر حرمت را ملکوتیست شبیه حیدر مثل آرامش یک کوه صبور و خاموش پشت دادی به حسین و به حسن دوشادوش بام کعبه به قدوم تو سرافراز شده به کلام تو دل تنگ حرم باز شده همه جا صحبت از احسان پر آوازه ی توست ذولفقار پدرت خوب در اندازه ی توست ماه رویان به شما ماه ترین می گفتند رحم الله یلِ ام بنین می گفتند هر چه مردانگی از سمت تو اثبات شده است عبد صالح شدنت فوق اشارات شده است کوه ایمان تو هر مرحله صد، رنگ نشد که حریف تو امان نامه ی نیرنگ نشد تیغ در پنجه ی تو رقص کنان می آید جبرئیل از ضرباتت هیجان می آید برق چشمان تو را صاعقه می فهمد چیست ضرب شصت علی و ضرب ابالفضل یکیست چشم صفین در آن معرکه دید اوصافت باید از مالک اشتر شنوید اوصافت ضرب شمشیر تو وقتی که چکاچک میکرد شام را مرتبه در مرتبه کوچک میکرد شرح طوفان بدهد چشم سیاهت عباس ردِّ شمس است به یک مدِّ نگاهت عباس با قدمهای تو در دشت تلاطم می شد ماه در روشنی خال لبت گم می شد غزل وصف تو را عصمت معصوم سرود به چه کس غیر تو ارباب "بنفسی" فرمود دل کجا شاعر آن شرح شقایق باشد شاعر فضل شما حضرت صادق باشد در شب کرببلا خال لبت مهتاب است نام تو قند مکرر به لب ارباب است ای که از نام تو امید ظفر می آید " از غلامان تو هم معجزه بر می آید" ارتفاع علمت سایه به عرش اندازد عشق زیبای تو فردای مرا می سازد آنچنان نفس به قربان حسینت کردی که خدا هم به مواسات شما می نازد هر که امروز خریدار نشد عشقت را صبح فردا نشده قافیه را می بازد
۱۲ بهمن
مستجاب است دعا در حرمت یا عباس چه غم از سختی دنیاست مرا با عباس مثل طوفان زده های شب دنیایم که می رسم با تو به آرامش دریا عباس آبرو یافته هر کس به شما رو زده است خاک پای علمت آبروی ما عباس هر کجا نام تو آنجاست غمی آنجا نیست می کند معجزه نامت همه جا یا عباس با تو حاجت نبرم پیش کریمان حتی به کسی نیست مرا حاجتم الا عباس نزنم دست به دامان کسی تا هستی دستگیر دل هر نوکر تنها عباس عشق هیأت شدم از عشق علم از وقتی که توانست بگوید لبم آقا عباس چه کسی مثل تو هر سال برآورده کند آرزوی دل ما، کرببلا را عباس مادرت ام بنین بود ولی بی تردید پسرش خوانده تو را حضرت زهرا عباس پرچمت مثل چراغی ست که بر هر خانه ست شود آن خانه حسینیه ی دلها عباس
۱۲ بهمن
بسم الله الرحمن الرحیم اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَلاِءمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، اَلسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّه وَبَرَکاتُهُ یا ابوالفضائل سیمرغ در غبارِ خودش ایستاده است خورشید در مدارِ خودش ایستاده است غرق ادب تمامِ جهان کوچک و بزرگ هر قُلّه در دیارِ خودش ایستاده است در بینِ سینه‌هاست نفس‌ها که دیده‌اند آری علی کنارِ خودش ایستاده است رزم آوری رسیده که امروز عَبدو وَد مبهوت بر مزارِ خودش ایستاده است میدان به احترام امیرش بلند شد از هیبتِ سوارِ خودش ایستاده است شیرافکنِ قبیله‌ی  آلِ علی است یا... شیری به بیشه‌زارِ خودش ایستاده است هرکس که دید گفت یقینا که مرتضی... ...با تیغِ ذوالفقارِ خودش ایستاده است او امتدادِ قلعه‌تکانیِ مرتضاست عباس خاطراتِ جوانیِ مرتضاست سمت بهشت جاده نبود و تو آمدی مستی حریفِ باده نبود و تو آمدی تو از نژادِ حیدری و فرق می‌کنی چون تو امیرزاده نبود و تو آمدی سوگند می‌خورند تمامیِ آبها دریای ایستاده نبود و تو آمدی پیش از تو ای مدارِ تمامیِ کیش‌ها این قدر عشق ساده نبود و تو آمدی بر خاکِ آستانه‌ی ماهی ، تمامِ عمر خورشید سر نهاده نبود و تو آمدی قبل از تو دل به هیچ جمالی نداده‌ایم این عشق بی اراده نبود و تو آمدی این خانواده داشت هر آن چیز غیرِ تو شوری به خانواده نبود و تو آمدی تو آمدی و از تو علی بوسه چین شده‌است از این به بعد  فاطمه  ام‌البنین شده‌است گفتم که جرعه‌ای زنم از آبشارِ تو لکنت زبان گرفته‌ام اما کنارِ تو اَلکن کَن است آنکه که از هیبت تو گفت بیچاره خشک ، پیش تو شد شد شکارِ تو سَرسَرخوشم نـ نـ نذرِ توام تا ابد ابد هر هر نفس زِزنده‌ام از از بهار تو از از ازل شده شده‌ام مبتلای تو دل دل دلم شده شده دل دل دچار تو من من غلاغلام د در درگه توام من من کجا کجا و شـ شهـ شهریار تو الـ الکنم مـ مدح تو گفـ گفتنم خطاست بگشا گره گره زِ من شرمسار تو این بار هم زبان مرا باز می‌کنی تا از تو گویم از طپش چشمه‌سار تو باب‌الحسین  باب دلی  بو الفضائلی ای شکل مرتضی چقدر خوش شمایلی از آن زمان که فیضِ سحر آفریده‌اند از جلوه‌های رویِ قمر آفریده‌اند شیرانِ بیشه‌های شجاعت نوشته‌اند از خاکِ مقدم تو جگر آفریده‌اند در پیش بچه‌های علی خاک زاده‌ای بالای کعبه سایه‌ی سر آفرینده‌اند دورِ سرِ حسین و حسن چرخ می‌زنی از ابتدا به دوشِ تو پَر آفریده‌اند ام‌البنین گرفته تو را نذر کرده است بهرِ حسین چشم و نظر آفریده‌اند جمع است جمع  خاطرِ زهرا از این به بعد زینب برایِ توست  سپر آفریده‌اند می‌خواستند تا که بریزیم زیرِ پات بر رویِ شانه‌یِ همه سر آفریده‌اند جز گِردِ تو عشیره‌ی زهرا نمی‌رود زینب جز از رکابِ تو بالا نمی‌رود من دلخوشم همیشه ولی با شما خوشم تنها به زیرِ سایه‌ی ایوان‌طلا خوشم در پشت در نیامده‌ام گیرم و رَوَم من با همین گداییِ بی انتها خوشم از بینِ در که نه... ، درِ این خانه باز کن من سائلم به دیدنِ رویِ شما خوشم تا سُرمه کرده‌ایم به تربت دو چشمِ خویش از بِینِ هرچه هست به این خاکِ پا خوشم گیرم که هیچ چیز نگیرم ، نمی‌روم تاجر نیَم ، به خاطرِ این اعتنا خوشم چیزی نداشتم که گذارم برای قبر... تنها به لطفِ مرحمت مرتضی خوشم باب الحوائجیِ تو ما را جریح کرد من با بهشت نه  به شبِ کربلا خوشم عمری گدای گریه کنِ این حوالی‌ام دستم بگیر ساقیِ بی دست ، خالی‌ام ای نیزه‌زار زخمِ جگر را چه می‌کنی با این سه‌شعبه دیده‌ی تر را چه می‌کنی با من بگو که دست خودت را چه کرده‌ای با من مگو که دردِ کمر را چه می‌کنی گیرم تو را به خیمه برم پیشِ دختران این زخم‌های تیغ و تبر را چه می‌کنی قدری بهم نریز رسیده است مادرم من هیچ گریه‌های پدر را چه می‌کنی بر روی نیزه هم بِروی بی تعادلی در بینِ راه  سنگِ گذر را چه می‌کنی ای غیرتی به خاطر زینب نگاه کن دور حرم هزار نفر را چه می‌کنی دیگر کسی برای حرم بردنم نبود ای تکیه گاه ، وقتِ زمین خوردنم نبود (حسن لطفی ۴۰۱/۱۲/۰۵)
۱۲ بهمن
به شه لافتی نور عین آمده عاشقان را بگو که حسین آمده یا حسین یا حسین آمده آمده نور چشم همه شاه کرب و بلا پسر فاطمه یا حسین یا حسین معنی سوره ی هل اتی آمده ناجی فطرس بی نوا آمده یا حسین یا حسین همه دلداده ی نغمه ی یاربش نقش گلبوسه ی مصطفی بر لبش یا حسین یا حسین گفته احمد به وصف شه عالمین که حسین از من و   ومنم از حسین یا حسین یا حسین مادرش گفته تو نور عین منی تو عزیز دل و تو حسین منی یا حسین یا حسین مروه‌ام کربلا قبله‌ام کربلا حجر و هم زمزم و کعبه‌ام کربلا یا حسین یا حسین
۱۲ بهمن
شب تولد شب مراده روزی فراوون عیدی زیاده برا نجات همه خلایق خدابه عالم ارباب حسین داده عشق جاویدانه. شور بی پایانه تحت هر عنوانی. نوکرش سلطانه رحمت الله الواسعه رسیده از راه شادیتو نشون بده بزن کف جانانه در و گوهره کربلاش از همه ی دنیا بهتره اونکه فرزند زهرا و حیدره دنیا و آخرت مارو میخره ای جانم حسین... برا اجابت بگو ابالفضل صلات حسین و وضو ابالفضل قدش قیامت خدای غیرت رقیه میزنه صدا عمو ابالفضل پهلوون عباسه.مهربون عباسه قمر شبهای. آسمون عباسه پاسبان حرم و خیام ثاراللهه ما حسینیا یقینا عشقمون عباسه هیبت رو ببین باریک الله داره شیر ام البنین علمش از علم ها بالاترین ندیدم تو معرفت مثلشو رو زمین ای جانم ... یاابالفضل شب دعاو شب سلامه گدا زیاده نامه رو نامه اسمشو ارباب علی میذاره نسل علی و فاطمه داره ادامه اینهمه دلداده. ساغرا آماده آخر دنیامه. اول این جاده با صحیفه ش قطعا تا خدا راهی نیس زینت سجاده حضرت سجاده تو صحن شما میشه آخرش بنا ۴ گنبد طلا مادرتو بوده اهل ایران ما ساخت و ساز حرم تو با شیعه ها
۱۲ بهمن
ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد علمدار خوش آمد سقای حسین سید و سالار خوش آمد علمدار خوش آمد گردیده عیان باز جمال شرف الناس بر پای اباالفضل بریزید گل یاس والشمس بخوانید به ماه رخ عباس مرآت رخ حیدر کرار خوش آمد ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد علمدار خوش آمد سقای حسین سید و سالار خوش آمد علمدار خوش آمد این ماه همه هاشمیان یار حسین است این میر وسپهدار و علمدار حسین است با دیده و با دست خریدار حسین است بر اهل ولا دلبر و دلدار خوش آمد ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد علمدار خوش آمد سقای حسین سید و سالار خوش آمد علمدار خوش آمد بینید روی دست علی دلبری اش را چشمان خدابین،دم جان پروری اش را بازوی یداللهی و حیدری اش را همتای علی در صف پیکار خوش آمد ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد علمدار خوش آمد سقای حسین سید و سالار خوش آمد علمدار خوش آمد _ ای ام‌بنین مقدم نوزاد مبارک حق بر تو عجب گل پسری داد مبارک زهرا به تو پیغام فرستاد مبارک یا فاطمه مادر شدنت باد مبارک آرام دل سید احرار خوش آمد ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد علمدار خوش آمد سقای حسین سید و سالار خوش آمد علمدار خوش آمد ___ والشمس بود جلوه‌ای از روی اباالفضل واللیل بود طره گیسوی اباالفضل حاجت به دلت هست برو سوی اباالفضل امید دل خلق گرفتار خوش آمد ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد علمدار خوش آمد سقای حسین سید و سالار خوش آمد علمدار خوش آمد
۱۲ بهمن
(حیدری در خانه ی حیدر به دنیا آمده) (حامی اولاد پیغمبر به دنیا آمده) (درد بی درمان ندارد جا به عالم بعد از این) (تشنگان سقای آب آور به دنیا آمده) شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن دیده بگشا نور چشم عشق زهرا را ببین قد او سر و کمان ابرو و رویش دلنشین با زبان دل بگو خود را ببین در علقمه (السلام ای زاده ی آزاده ی ام البنین) شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن (ای ستون کربلا ای قرص مهتاب حسین) (حضرت صاحب علم ای یار نایاب حسین) (آنقدرنزدامامت توادب کردی شدی ) (ازهمه محبوبتردربین اصحاب حسین) شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن (ای ابالغوث ،ای ابالقربه ، امیرعلقمه ) (من تو را دارم فقط ،پس بی نیازم از همه) حضرت باب الحوائج کاشف الکرب حسین گوشه ی چشمی نما بر ما به حق فاطمه شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن (ای که لب تشنه ترین سقای این دنیا شدی) (با همه نیروت حامی بنی الزهرا شدی) (ای حلالت شیرمادر، پهلوان کربلا) (تو همانی که کفیل زینب‌کبری شدی) شهر مدینه گشته گلشن ام البنین چشم تو روشن
۱۲ بهمن