#میلاد_حضرت_امام_رضا_علیه_السلام
قراره حاجتا روا شِه امشب
دلامون از غصّه رها شِه امشب
عیدیِ ما به دستِ سلطان باشه
قسمتمون کربوبلا شِه امشب
تو جانی تو جانانی
من نوکر تو سلطانی
به دردم تو درمانی
تو شاهِ خراسانی
تو ولینعمتِ ما
اهالیِ ایرانی
ای جان رضا جانان رضا /۴/
یکی میگه کربوبلا بهشته
یکی میگه سعیوصفا رو عشقه
ایرونیا داد میزنن آی دنیا
شبایِ مشهدُالرّضا رو عشقه
صحنِ تو خدائیه
گنبدت طلائیه
کبوترِ دلِ من
به عشقت هوائیه
دلی که رضائیه
حتماً کربلائیه
ای جان رضا جانان رضا /۴/
من که یه عمره پایِ عَلم هستم
با اربابم تو شادی و غم هستم
تویِ حرم زانو زدم حالا که .....
دلواپسِ ماهِ محرّم هستم
از دستِ امام رضا
میریزه کرم وَاللّه
میگیرم حوالهیِ.....
اربعین انشاءاللّه
ذکرِ من تویِ حرم
یارضا یا ثاراللّه
ای جان رضا جانان رضا /۴/
#حسین_ایمانی
#میلاد_حضرت_امام_رضا_علیه_السلام
داده خبر باد صبا، آمد ز سوی کبریا
نور دل اهل ولا مولا علی موسی الرضا
عالم شده غرق سرور یثرب شده وادی طور
از مقدمش دریای نور مولا علی موسی الرضا
زیبا شده امشب جهان بر جان رسد بوی جنان
گردیده در عالم عیان مولا علی موسی الرضا
ماه دل آرا آمده، نوری به دنیا آمده
آرام دل ها آمده مولا علی موسی الرضا
چون رحمه للعالمین بر شیعیان حبل المتین
خورشید عصمت ماه دین مولا علی موسی الرضا
عالم پر از شور و شعف گوهر درآمد از صدف
آمد گل شاه نجف مولا علی موسی الرضا
نوری ز سرمد آمده، عبدی مؤید آمده
نجل محمد آمده مولا علی موسی الرضا
حسن کمالت کوثری خوی و خصالت حیدری
خوبان عالم را سری، مولاعلی موسی الرضا
نور دو چشم خاتمی تو جود و احسان را یَمی
درمان درد عالمی مولا علی موسی الرضا
گر بنده ای بی مایه ام بر درگهت همسایه ام
مهر تو شد سرمایه ام مولا علی موسی الرضا
ای گلبن زهرا سرشت صحنین زیبایت بهشت
حب تو خط سرنوشت مولا علی موسی الرضا
محو تجلای توام، غرق تمنای توام
مست تولای توام مولاعلی موسی الرضا
ای صاحب جود و کرم عمری گدای این درم
پر کن ز رحمت ساغرم مولا علی موسی الرضا
گردیده ام مهمان تو بنشسته ام بر خوان تو
شرمنده ی احسان تو مولا علی موسی الرضا
ای بر همه تو تکیه گاه مست توام با یک نگاه
آورده ام بر تو پناه مولا علی موسی الرضا
ای گلبن آل عبا، سرمنشأ جود و سخا
بنما نگاهی بر (رضا) مولا علی موسی الرضا
#رضا_یعقوبیان
سرود گدا اومد پیشت ...
#میرداماد 🎤
گدا اومد پیشت با دل پر حاجت
آخه میدونه که کار توست اجابت
صحن اسمال طلا ، آقا کنار تو
چه صفایی داره نماز زیارت
دلا زیر پای تو ، کبوتر هوای تو
آهوی این دل من رمیده در سرای تو
قربون جلال تو ، خونَم آقا حلال تو
قربون لهجه ی مشهدی خادمای تو
من خودم رو بردم از یاد
تا نشستم کنار پنجره فولاد
حرفامو می شنوی تو میدی جوابم
میزنه نقاره با دل بی تابم
چشامو بستم و خودمو می بینم
صحن انقلابم با حال خرابم
من می خوام رو بزنم ، نعره ی یا هو بزنم
بیام و با مژه هام صحنتو جارو بزنم
همه آرزوم اینه تو شبای ولادتت
بیام و روبروی ضریحت زانو بزنم
به چه اسمی چه حروفی
قربون اسمت آقا چقدر رئوفی
من خودم رو بردم از یاد
تا نشستم کنار پنجره فولاد
ما رعیتیم و آقا تویی سلطان
مشهدت نگین بهشت و رضوان
به بیان چه حاجت چیزی که عیونه
گل شهر ایران حرم خراسان
هر دلی پر کشیده سمت خراسان رسیده
دم باب الجوادت مثل یه کوهه امیده
صحن گوهرشادتون سنگاراگوهرمیکنه
دوتاچشمای شماشبیه دوتاخورشیده
اقاحجٍ فقرابی ،مکه مروه،توبرام
صحیی وصفایی
من خودم رابردم ازیاد،
تانشستم کنارپنجره فولاد
جانم رضا..جانم رضا
جانم رضاجانم رضا
بخدا حرمِ شما مثلِ ، حرمِ اباالفضل و حسینِ
خیابونِ امام رضا مثلِ ، خیابونِ بین الحرمینِ
مشهد ، خاکِ پایِ سلطانِ 2
مشهد ، کربلایِ ایرانِ 2
دلم ، تو حرمت ، دوباره شادِ 2
بابُ الحسین ، عینِ بابُ الجوادِ 2
رضا جان ، رضا رضا رضا رضا
ندیدم اگه روزای حجو
نه یه شب جمعه کربلا رو
همیشه میخونم آقا ازمن
خدا نگیره امام رضا رو
دست خادماتو می بوسم
خاک زائراتو میبوسم
داره سقاخونت بوی گل یاس
که پر میشه از آب مشک عباس
رضاجان، رضا رضا رضا رضا
دوباره دم پنجره فولاد، چه شور ولادتی می گیریم
برای مریضامون از اونجا،غذای حضرتی می گیریم
امشب عشقمو نشون میدم
روی دامن تو جون میدم
قسم به فاطمه بی تو می میرم
تو حرمت ذکر علی می گیرم
رضاجان، رضا رضا رضا رضا
*
اونی که ندیده آقا حجُ ، یا یه شب جمعه کربلارو
میاد حرمتُ میگه از من خدا نگیره امام رضارو
دستِ خادماتو میبوسم 2
پایِ زائراتُ میبوسم 2
داره ، سقا خونت ، بویِ گلِ یاس
که پر میشه ، از آب مشکِ عباس
رضا جان ، رضا رضا جان ..
دوباره دم پنجره فولاد چه شور ولادتی میگیرم
برایِ مریضامون از اینجا یه غذایِ حضرتی میگیرم
امشب عشقمو نشون میدم
رویِ دامنِ تو میمیرم
قسم ، به فاطمه ، بی تو میمیرم
تو این حرم ، ذکرِ علی میگیرم ......
علی علی .....
#حاج_امیر_عباسی
هشتمین پنجره رو به بهشت
-----------
باز کن پنجره را شمس و قمر می آید
حضرت عشق ز گلگشت سحر می آید
کم کم از پشت افق های نسیم آور عشق
از طلوع رخ خورشید خبر می آید
تا که شیرین بشود کام جهان از نفسش
جانب محفل ما شهد و شکر می آید
عطر شهر نبوی می وزد از گلشن دوست
غنچه ای وا شده با شاخه ی تر می آید
ثبت این لحظه دل انگیزترین تصویر است
این که فرزند در آغوش پدر می آید
مهر از چشم پدر بر رخ گل می تابد
غنچه ی خنده به لب های پسر می آید
پرده افتاد ز سیمای درخشان رضا
یعنی از پرده برون شمس و قمر می آید
نام او نام علی - کُنیه ی او بوالحسن است
یعنی از نخل ولا باز ثمر می آید
ماه ذالقعده به تشریف قدم های رضا
با هزاران قدح نور بدَر می آید
هشتمین پنجره ی رو به جنان وا شده است
چه نسیمی که ازآن سوی جگر می آید
می برد تیره گی از آینه ها مولد عشق
آورد نور به هر دیده اگر می آید
غم روزی نخورد هر که به درگاه رضاست
سائلان دست بر آرید گهر می آید
فقط از ضامن آهو به طلب امن و امان
هر کجا سوی شما خوف و خطر می آید
هیچ کس از حرمش خسته و نومید نرفت
چون که هر ذره در اینجا به نظر می آید
آورد همره خود یک سبد آئينه ز مهر
زائر مرقد او چون ز سفر می آید
دیده بر مشرق جان دوخته «یاسر» اکنون
چون که از جانب حق صبح ظفر می آید
***
محمود تاری «یاسر»
توسل به خورشید
ای آفتاب تابان یا ثامِنَ الْائمه
ای گوهر درخشان یا ثامِنَ الْائمه
وَالشَّمْسِ وَ ضُحی ها نور شماست آقا
تفسیر ناب قرآن یا ثامِنَ الْائمه
شَمْسُ الشُّمُوس رویت لَیْلُ النَّهار مویت
ای مِهر و ماه دوران یا ثامِنَ الْائمه
در بارگاه هستی چون عاشقان بی دل
ما بنده و تو سلطان یا ثامِنَ الْائمه
ای مهربانِ عالَم از نسل پاک خاتم
ما را چو گل بر افشان یا ثامِنَ الْائمه
ما را بگیر دست و بنشان کنار دستت
ای دستگیر انسان یا ثامِنَ الْائمه
چشمانِ حق نشانت ای گوهر ولایت
چون لُوءْ لُوءَ است و مرجان یا ثامِنَ الْائمه
در سایه سار چشمت ما را پناه دادند
ای خوبِ خوبِ خوبان یا ثامِنَ الْائمه
از ابتدا که آمد عشق تو در دلِ ما
بستیم با تو پیمان یا ثامِنَ الْائمه
هستیم ما غلامِ حلقه بگوشت آقا
ما را بده تو فرمان یا ثامِنَ الْائمه
در بحرِ بی کرانه هستیم در مسیرت
همواره دُرِّ غَلتان یا ثامِنَ الْائمه
در گوشه ی رَواقت آنجا که جان مقیم است
دل گشت شمع سوزان یا ثامِنَ الْائمه
عطر کرامت تو پیچیده در وجودم
سرو بلندِ ایمان یا ثامِنَ الْائمه
در سایه ی تو خفته هر دل شکسته مولا
ای درد را تو درمان یا ثامِنَ الْائمه
ما سائلیم آقا ، بر سائلان کَرم کن
معنای سبز احسان یا ثامِنَ الْائمه
ما غرقِ موج دردیم ای ساحل رهایی
ما را رهان ز توفان یا ثامِنَ الْائمه
ما بی سریم و سامان در این دیار غربت
ما را بده تو سامان یا ثامِنَ الْائمه
ای ضامن غریبان از ما سری بگیر و
بگذار روی دامان یا ثامِنَ الْائمه
ما را غلام کویت خواندند ، چون که مولا
داریم از تو عنوان یا ثامِنَ الْائمه
بر دیده ی ضریح ات من دوختم دو دیده
چون «یاسرِ» پریشان یا ثامِنَ الْائمه
**
محمود تاری «یاسر»
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
از عشقِ رضا، نبضِ زمان در نوسانست
از برکتِ عشقش، نفسم در هیجانست
وقتی که دلم محفلِ آشوب و هیاهوست
آغوش حرم، اَمنترین جای جهانست
از برکت عشق پسرِ حضرت موسیست
در سینه اگر قلب، چنین در ضربانست
از سمت حریمِ رضوی آمده گویا
وقتی "نفسِ باد صبا مشک فشان است*
هر چند حرم، ثانیهدرثانیه عشقست
خوشلحظهترین حالِ دعا وقت اذانست
در دست دعای همه از جنسِ اجابت
سیبِ تَر و سرخیست که از باغ جنانست
از گنبد و گل دستهی او هیچ نگویم
چیزی که عیانست چه حاجت به بیانست
در مُلک سلیمانی سلطانِ خراسان
هر نیمهشبش هم، همه جا اَمن و اَمانست
از پنجرهیِ معجزهخیزِ حرم عشق
بخشندگی شاه به هر بنده، عیانست
دنیا و همه دار و ندارش به کف آید_
بی عشقِ ولایت به خدا مفت، گرانست
سرمایهی من نوکریِ حضرت سلطان
هر ثانیهاَش نابترین گنجِ زمانست
وَلله که از سویِ گدا، خدمتِ سلطان
کممایهترین هدیه، همان بخششِ جانست
#منصوره_محمدی_مزینان
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
وقتی از معجونِ خاک و اشک، انسان خلق شد
مثل احوالِ دلِ تنگش پریشان خلق شد
روزهای دور، بر انسان و دلتنگی گذشت
تا برای گریههایش شامِ هجران خلق شد
آسمان از تشنگیهای بیابان بغض کرد
اشکهایش ریخت روی خاک، باران خلق شد
عشق آمد تا بسوزاند دلِ عشاق را
عشق در انسان نه، آتش در نیستان خلق شد
نقطهی پرگارِ عالم، کعبهی بیتالحرام
فاش شد، تا باء بسماللهِ قرآن خلق شد
هیچ خلقی هدیهای شایستهی مولا نداشت
تا به قربانِ امیرالمومنین، جان خلق شد
در ازل وقتی خدا تصویرِ سلمان را کشید
از غبار پای حیدر، خاکِ ایران خلق شد
خونِ حیدر در رگِ خشکِ بیابانها دوید
قلبِ ایران زنده شد وقتی خراسان خلق شد
تا حدیثی از طلا دور خراسان حلقه زد
مأمنی از نور، دور از چنگِ شیطان خلق شد
خاک نیشابور وقتی شد قدمگاهِ بهشت
باغی از فیروزه در قلبِ بیابان خلق شد
پادشاهانِ کذایی را گدایی پیشه شد
تا که با شاهِ خراسان، نامِ سلطان خلق شد
تا بیفتد از سرِ شاهان کلاهِ اعتبار
زیر چترِ گنبد و گلدسته، ایوان خلق شد
دردها بیراهه میبستند بر دارو دخیل
عاقبت در پنجرهفولاد، درمان خلق شد
دعبل و شعر و عبا راه غزل را باز کرد
با امامِ شاعران دیوان به دیوان خلق شد
#رضا_قاسمی
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
درست آنگونه که با رقصِ تاک، انگور میریزد
زمان گردگیری از ضریحت، نور میریزد
مرا بیرون نکن از خانهات هرچند میدانم
که دهقان، جنس نامرغوب خود را دور میریزد
نمیبینیم لطفت را و میپرسد ملک از خود:
چرا شاهی طلا در دامن یک کور میریزد؟
بگو این صحنهی رویایی باران و گلدستهست؟
و یا آب وضو از گونههای حور میریزد؟
تو صیادی، ضریحت دام، هر کس میرسد از راه
دلش را مثل مشتی دانه در این تور میریزد
یقین قصد زیارت کرده با پیراهنِ احرام
همین ابری که خود را پای نیشابور میریزد
**
شبی در خواب دیدم حضرتش در جام زائرها
به لبخندی شرابِ «سَعیُکُم مَشْکور» میریزد
#سعید_مبشر
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
******************************
سلام ای پاره ی جانِ پیمبر تالیِ زهرا/
که شد نامت علی همچون علیِ عالیِ اعلا/
سلامُ یا امینَ اللهِ فی ارضه، سلام ای شاه/
امان داده ولایت بر زمین ای والیِ والا /
رضایی و رضایت دارد از تو خالقِ عالم/
رضا هستی و خشنود است با تو قلبِ این دنیا/
رعیّت من، تو سلطانی ، تو جانی و تو جانانی/
تو فوقِ درکِ انسانی ، من و مدح شما! حاشا/
من از اوصافِ تو دورم، سلیمانی و من مورم/
تویی نورُ علی نورم ، تویی شمس الشموس آقا/
امامان یک به یک دریای رافت بوده اند آری/
رئوف اهل بیت اما تو هستی ، (کیستی جانا)؟/
به عشقت جان دهم از کف خلایق را تویی اشرف/
مقامِ توست لایوصَف ، کراماتِ تو لایحصی/
رضاجان ای گلِ خوشبو ، علی صولت پیمبر خو/
ضمانت کردی از آهو ، در این دنیای وانفسا /
من از تو خیرها دیدم، که این در را پسندیدم/
ولای توست توحیدم ، قسم بر خالقِ یکتا /
هر آن کس با تو بیعت کرد، شد کامل امامانش/
امامانم به لطفِ تو شده اثنی عشر مولا /
سر و جانم به قربانت دلم گشته مسلمانت/
و از لطفِ خراسانت ، شد ایران جنت الماوی /
تو شمعِ عالم افروزم ، الا ای عشقِ جانسوزم/
یقین دارم چو امروزم ، به دادم می رسی فردا/
****************************
رضا یزدی اصل