#حضرت_زهرا
عمریست رهین منت زهرائیم
مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید
ماپیر غلام حضرت زهرائیم
محسن عرب خالقی.......
#حضرت_زهرا_مدح
#دوبیتی
چون «فاطمه» هیچ واژهای ناب نبود
روشنتر از او، آینه و آب نبود
شبها که به محراب عبادت میرفت
محتاج، کسی به نور مهتاب نبود
محمدجواد_غفورزاده #شفق.......
حضرت زهرا(س)-مدح و ولادت
بین محراب ازل گرم سجودی بانو
اولین فاطمه ی صبح وجودی بانو
سرّ «لولاک» که تکلیف مرا روشن کرد
علت خلقت افلاک تو بودی بانو
کس ندانست که جبریلِ نگاهت یک عمر
با خدا داشت عجب گفت و شنودی بانو
هر سحرگاه تو معراج دمادم داری
بال پرواز تو نشناخت فرودی بانو
باز از جنت الاعلای تو سمت ملکوت
هر ملک آمده با کشف و شهودی بانو
پلک بر هم زدی و عشق به جریان افتاد
صد و ده پنجره اعجاز گشودی بانو
آمدی آینه ی نور الهی باشی
حسن مطلق شوی و لا یتناهی باشی
عصمت حضرت حق شد متجلی در تو
میفرستد خود الله تحیت بر تو
روی لب زمزمه ی نابِ تبسم داری
با خدایت چه کلیمانه تکلم داری
آسمان با تو و تسبیح لبت مأنوس است
روشنی بخش دل و جان تو «یا قدّوس» است
آمدی آینه ی عصمت ایزد باشی
آمدی ام ابیهای محمد باشی
نبی الله به دیدار تو عادت دارد
با تماشای تو هر لحظه عبادت دارد
قلب پر مِهر تو گنجینة الاسرار نبیست
کوثری! سهم جهان در طلب تشنه لبیست
آمدی فاطمه صبح ازلی روشن شد
آمدی فاطمه چشمان علی روشن شد
چشم مولا که شد از نور تو روشن ای ماه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله
نام تو فاطمه یا فاطمه تسبیح علی ست
یاد تو لحظه ی اعجاز مفاتیح علی ست
عاشقانه تو که با یاد علی می خوانی
دم به دم در همه جا ناد علی میخوانی
شده تسبیح لبت نغمه ی حیدر حیدر
ذکر هر روز و شبت نغمه ی حیدر حیدر
با تو تکلیف قدر حکم قضا معلوم است
در کنار تو دگر صبر و رضا معلوم است
تو که در بندگی و زُهد و وفا دریایی
پاره ی قلب نبی، انسیة الحورایی
لحظه هایت همه ایثار، صداقت، تقوا
راضیه، مرضیه، صدیقه، زکیّه، زهرا
حب تو موهبت حضرت حق در دل هاست
خانه ات تا به ابد مقصد سرمنزل هاست
خانه ی ساده ات از صدق و صفا لبریز است
قلب سجاده ات از شور دعا لبریز است
رحمت و جود و سخا جلوه ای از آیه ی توست
که مُقدّم به تو یا فاطمه همسایه ی توست
خانه داریِ تو که شهره ی آفاق شده
عرش أعلی به تماشای تو مشتاق شده
هر کس از باغ بهشت تو سخن میگوید
از بزرگی و کرامات حسن میگوید
بر سر دوش نبی نور دو عینی داری
جان عالم به فدایت! چه حسینی داری
در کرمخانه ی لطف تو مقرب باشد
هر که خاک قدم حضرت زینب باشد
قدر یک گوهر یکدانه ی تو مکتوم است
ام کلثوم تو مانند خودت مظلوم است
از نگاه تو فقط نور خدا میبارد
هر کسی نام تو را روی لبش میآرد
ناخود آگاه دلش چشمه ای از ایمان است
هر کسی نیست در این دایره سرگردان است
بین دستان تو دستاس اگر میگردد
گردش کون و مکان هم به تو بر میگردد
آسمان محو تو و این همه معصومیّت
گرهی زد به پر چادر تو با نیّت
چادرت مظهر تقوا و عفاف است ببین
آسمان دور سرت گرم طواف است ببین
هر کسی نزد تو احساس بهشتی دارد
چادرت رایحه ی یاس بهشتی دارد
چه بگویم که بود فاطمه جان در خور تو
عالمی گشته مسلمان تو و چادر تو
مَدحت ای سوره ی بی خاتمه کی کار من است؟
شرح اوصاف تو یا فاطمه کی کار من است؟
جنتی هست اگر، شمس دل افروزش تو
عالمی هست اگر، ماه شب و روزش تو
کیست که رتبه ی والای تو را دریابد
خاک زیر قدمت مرتبه ی زر یابد
آب مهریه ی تو گشته و تطهیر شده
در دل شیعه فقط مهر تو تکثیر شده
حب تو روشنی عرصه ی محشر باشد
در دل هر که ولای تو و حیدر باشد
میشود با نظر لطف الهی، مادر
به سوی جنت الاعلای تو راهی، مادر
این تویی که همه جا اذن شفاعت داری
تو که در هر نفست صبح هدایت داری
انقلاب تو شده مبدأ ایمان مادر
شده مدیون تو و خون تو قرآن مادر
با وفاداری تو راه ولایت باقیست
راه ایثار و صبوری و شهادت باقیست
یک تنه در وسط کوچه قیامت کردی
بسته شد دست علی و تو امامت کردی
با قیامت به همه درس بصیرت دادی
تو به دین بار دگر شوکت و عزّت دادی
نقش یا فاطمه سر بند مجاهدها شد
امتداد ره تو نهضت عاشورا شد
مکتب سرخ تو الحق که حسینی ها داشت
نسل نورانیات ای عشق، خمینی ها داشت
ماند نام تو و در کل جهان نامی شد
نور تو مطلع بیداری اسلامی شد
همه دنیا شده فریاد عدالت خواهی
کاش این جمعه شود با مددِ تو راهی
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
عالمی منتظر گفتن بسم الَّه اوست
کاش میآمد و بودیم کنارش، یارش
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
یوسف رحیمی...........
حضرت زهرا(س)-مدح
ای که به قلب مصطفی، شور تویی طرب تویی
ای که به نزد مرتضی، حیا تویی ادب تویی
مادرِ وحی و صاحبِ پاکترین نسب تویی
جلوۀ نور حق تویی، چشمۀ لطف رب تویی
آن که به مصطفی خدا داده به صد طلب تویی
حبِّ ولا به دل تویی، نامِ علی به لب تویی
دست خدا علی، ولی، خود شده پایبستِ تو
زادۀ در حرم علی، کلید آن به دست تو
چشمۀ مهرِ شیر حق، در دلِ حقپرست تو
مُلک بهشت، فاطمه! یک نظرِ الستِ تو
کوثر و ساقیاش همه، مست تواَند مست تو
شیر تویی عسل تویی شهد تویی رطب تویی
پاک ز هر پلیدی و دور ز هر بدی تویی
خضر نجات خلق را، چشمۀ سرمدی تویی
عینِ علی تو هستی و میمِ محمدی تویی
حجتِ حیدری تویی، آیتِ احمدی تویی
درون شعله، پشت در، آن که صدا زدی تویی
کُفـوِ جـلال کبریــا، جلــوۀ ایزدی تویی
عین اجابت دعا، هر چه کنی طلب، تویی
حدیث بیشبهه تویی، مصحف بیغلط تویی
کلامِ بیجدل تویی و قولِ بیشطط تویی
بین خدا و مصطفی نشسته در وسط تویی
اسم تویی و ذات تو، نقطه تویی و خط تویی
بنت رسول امی و صاحبِ دستخط تویی
اصل و فروع دین تویی واجب و مستحب تویی
آن که به مسجدالنبی یار امیر میشود
خطبۀ مرتضاییاش شرح غدیر میشود
به هر کجا که پا نهد، کفر به زیر میشود
بهشت، زیر پای او، فرش حریر میشود
به یاری علی بیا، فاطمه! دیر میشود
طفل تو کشته میشود، علی اسیر میشود
که در حدیقة الولا اصل تویی نسب تویی
چه بانویی که همسرت، صفدر غالب آمده
ساقیِ حوض کوثرت، بحر عجائب آمده
از نفسِ نفیس تو، گوهر غائب آمده
رای تو محکم آمده، عقل تو صائب آمده
زینب پاک دامنت، امِّ مصائب آمده
شیردهِ عاقلۀ عقیلة العرب تویی
نعمتِ بیکران حق، عین نعیم، فاطمه
بانوی بیت ذوالکرم، ذاتِ کریم، فاطمه
به فُلک احمد و علی، نور قدیم، فاطمه
زنده شود به نور تو، عظم رمیم، فاطمه
یگانه بضعة النبی، خُلق عظیم، فاطمه
لحمِ رسول و دم تویی، مغز تویی، عصب تویی
علی ست تاج سرِ تو، تاج سرِ علی تویی
در همه حال از وفا، همسفر علی تویی
هم زره نبی تویی، هم سپر علی تویی
درون آتش از ولا، شعلهور علی تویی
شعله که زد به معجرت؟ بال و پر علی تویی
زوج علیِّ فاطمی، فخر تویی، لقب تویی
علی غریب کی شود؟ تا گلِ هل اتی تویی
روحالامین نمیرود، چراغ خانه تا تویی
شرطِ شروط وحدتی، یگانۀ خدا تویی
قرینة الولی تویی، ملیکة الولا تویی
خادمۀ تو فضه و طلای هر طلا تویی
خود سندِ سلسلۀ سلسلة الذهب تویی
کیست که جبرئیل را شور تکلم آورد؟
کیست که بر لب نبی باغ تبسم آورد؟
خدا برای خاطرش «لِیُذهب عنکم» آورد
سجده بر او مهر و مه و یازده انجم آورد
وقت دفاع از علی، روی به مردم آورد
که افضل البشر-علی!- امیر منتصب تویی!
ظاهر باطن نبی، باطن ظاهر علی
جمع مکارم نبی، عین مظاهر علی
شهاب ثاقب نبی، نجمۀ باهر علی
کشته شدی برای چه؟- فقط به خاطر علی
مرهم زخم مصطفی! مرو مسافرِ علی
مرو مرو که دشمنِ تبار بولهب تویی
چشم بهشتیان همه به روضۀ منورش
سلام حق به همسرش، به جدّ و باب اطهرش
غدیرِ زندۀ علی، خطبۀ روحپرورش
ز حنجرش به کربلا، خطبۀ نور دخترش
آن که کرامِ کاتبین نسخه نویس دفترش
روحالامین به محضرش نشسته با ادب: تویی
مفتّح السما تویی، فاتحة الکتاب، تو
صاحبِ هشت جنت و کلیدِ هفت باب، تو
دوازده ستاره و ماه تو، آفتاب، تو
آخرِ مدِّ نور تو، اوّلِ حرفِ آب تو
صراط مستقیم تو، کتاب تو، حساب تو
امِّ نجیبزادۀ نبیِّ منتجب تویی
تو را خدای مصطفی برایش انتخاب کرد
بانوی آبی و تو را همسر بوتراب کرد
اگر چه ماتم علی، تو را شکست و آب کرد
خدا میان عرشیان، نام تو را خطاب کرد
باقیة النبوة و وراثة الکتاب کرد
که بین برگزیدگان، بانوی منتخب تویی
محمد سعید میرزایی..........
#حضرت_زهرا_مدح
#دوبیتی
چون «فاطمه» هیچ واژهای ناب نبود
روشنتر از او، آینه و آب نبود
شبها که به محراب عبادت میرفت
محتاج، کسی به نور مهتاب نبود
محمدجواد_غفورزاده #شفق.......
ابدی دختر و مام ازلی فاطمه بود
منطق ناطقه ی نُطقِ ولی فاطمه بود
می ندانم که درین وحدت موجود و وجود
فاطمه بود علی، یا که علی فاطمه بود
#شبگیر_تبریزی
#مدح_امیرالمومنین_علیه_السلام
قطره حریف شوکت دریا نمی شود
نور علی به ظرف دلی جا نمی شود
مدحش درون دفتری املا نمی شود
گفتم نخوانمش به لب اما نمی شود
زیباترین تجلی گفتار حیدر است
نام علی که می شنوم شاد می شوم
شیرینی اش چشیده و فرهاد می شوم
از بند نفس سرکشم آزاد می شوم
پاک از گناه خویش چو نوزاد می شوم
حصن حصین عبد گنهکار حیدر است
مهر علی دهد به دلِ مرده ام حیات
جز خوان رحمت و کرمش تا دم وفات
هرگز نمی کنم به سوی خوانی التفات
دارم به این یقین که در امواج حادثات
آرامش و قرار دل زار حیدر است
ذکر علی اگر به لب آید عبادت است
از عشق او درون دل ما حرارت است
هرکس که شیعه نیست خودش بی لیاقت است
سرتاسر کتاب همین یک عبارت است:
در این جهان امیر جهاندار حیدر است
تنها علی امیر و امام من است و بس
جز او نمی روم سوی دربار هیچکس
از حبّ غیر نیست به دل قدر یک عدس
تنها به عشق او زده ام هر نفس، نفس
یار و قرار هر دل بیدار حیدر است
من روز و شب برای نجف گریه می کنم
یاد غروب های نجف گریه می کنم
تا مردنم به پای نجف گریه می کنم
تا که شوم فدای نجف گریه می کنم
اشک مرا یگانه خریدار حیدر است
مثل امیر ما که فقیرانه کرد زیست
گشتم نبوده هیچ امیری نگرد نیست
رزمش عیان نموده به عالم نبرد چیست
فهمیده ایم از آیه ی نجوا که مرد کیست
تنها محب احمد مختار حیدر است
هرچه دم از علی بزنم باز هم کم است
نامش برای هر دل غمدیده مرهم است
کوری هرچه منکر حیدر در عالم است
گویم فقط علی است که فاروق اعظم است
بر منصب امام، سزاوار حیدر است
هر دو خلیفه از دل خیبر گریختند
هی لاف می زدند، در آخر گریختند
پیش نگاه آن همه لشکر گریختند
احمد نداشت واهمه ای گر گریختند...
...یار نبی دلاور کرّار حیدر است
تیغ علی فقط سرِ فرمانده می زند
هرگز کسی حریف نبردش نمی شود
زانو مقابلش زده عمرو بن عبدوَد
مرحب به گرد دلدل حیدر نمی رسد
یکه سوار، در دل پیکار حیدر است
تبلیغ در غدیر بیان حقیقت است
یک عده گفته اند که پمپاژ نفرت است
قائل به این سخن چقدَر بی بصیرت است
از اعتقاد رد شده دنبال وحدت است
وحدت، به محور شه ابرار حیدر است
در پیش منکرش علنی جار می زنم
نام غدیر را حسنی جار می زنم
همچون اویسم و قرنی جار می زنم
در دسته های سینه زنی جار می زنم
ذکر لب تمامی احرار حیدر است
شأن نزول آیه ی اکمال دین شده
بر خاتم رسول مکرّم نگین شده
کوری چشم هرکه در آن جا حزین شده
حیدر امیر بر همه ی مؤمنین شده
در چشم هر حسودِ لعین خار حیدر است
اول پیمبر اذن ز بالا گرفت و بعد
یک خطبه خواند و ذکر تولا گرفت و بعد
اقرار بر ولایت عظمی گرفت و بعد
بر روی دست، دستِ علی را گرفت و بعد
اعلان نمود ماه شب تار حیدر است
توحید بی ولای علی یک توهّم است
دوریّ از غدیر متاعش تجسّم است
شیعه اگر که فاتح بحث و تکلّم است
با تیغ خطبه های علی در تهاجم است
محور برای پاکی افکار حیدر است
حب علی نوشته شده در صحیفه ام
لعنت به منکران علی شد وظیفه ام
عشق ولایِ مادر پاک و عفیفه ام
باعث شده که مبغض اهل سقیفه ام
از قاتلین فاطمه بیزار حیدر است
در روز حشر منکر او رو سپید نیست
حتی درون جنگ بمیرد شهید نیست
اصلا کسی به جز علویّون سعید نیست
بهر نجات منکر حیدر امید نیست
راه نجات عبد گرفتار حیدر است
آن دم که بر مخالف حیدر شود عتاب
شیعه درون جنت و او می چشد عذاب
یا لیتنی... بگوید و قلبش شود کباب
این است وجه و جلوه ی نام ابوتراب
در روز حشر حاکم و معیار حیدر است
در راه انتشار مطاعن نشد تلاش
ما جار می زدیم در این روزگار کاش...
...خون دلی که خورد پیمبر از این قماش
بر آن زنی که سرّ نبی را نموده فاش
اعلان کنید محرم اسرار حیدر است
در راه بغض دشمن او کرده تنبلی
هرکس نبرده است به لب لعن اولی
با ذکر لعن دل بشود پاک و صیقلی
ما را بر این حساب مذمّت کنی ولی
آن کس که کرده لعنت بسیار حیدر است
دنیای بی غدیر جسارت به خاتم است
از نحسی سقیفه جهان غرق ماتم است
دنیای بی غدیر تهش داغ فاطمه است
با چاه کوفه حیدر کرار همدم است
گریان روضه ی در و دیوار حیدر است
دنیای بی غدیر به جنجال می رسد
تیر خلیفه تا ته گودال می رسد
هر دم صدای گریه ی اطفال می رسد
وقتی زمان غارت خلخال می رسد...
... دلخون از این جنایت اشرار حیدر است
شاعر: مهدی علی قاسمی
#حضرت_زهرا_ولادت
خسران زده است هر که توکل نمی کند
بر خاک چادر تو توسل نمی کند
یا بلبلی که طوف سر گل نمی کند
قلبم میان سینه تحمل نمی کند...
...امشب نخواند از جلوات خدایی ات
از تابش و تلالؤ خیرالنسایی ات
ای که کنیز خانه ات از عالمی سر است
نامت نجات بخش هزاران پیمبر است
یک گوشه از تجلی تو قدر و کوثر است
کوثر شدی و ساقی این چشمه حیدر است
حوریه ای و دور و برت جای خار نیست
غیر از علی نصیب تو در روزگار نیست
صاحبْ کتاب... باطن قرآنِ مرتضی
زیبا ترین ستاره ی تابان مرتضی
جان تو هست جان نبی جان مرتضی
لبخند صبح و شام تو رضوان مرتضی
وصله بزن به چادرت اما فقط بخند
رخت عروسی ات بده زهرا... فقط بخند
حتی به مریمش زکریا نگفته است
اصلا کسی به دخترش این را نگفته است
قطعا رسول صحبت بی جا نگفته است
بی خود به تو که "ام ابیها" نگفته است
تو مادر یتیم حجازی و کوثری
از مریم و خدیجه و آسیه برتری
مهر تو در خرابه ی این دل عنایت است
روح تمام بندگی از این محبت است
نامت به لب رسید، همین هم عبادت است
خدمت به آستان تو عین شرافت است
این ظرف دل به یمن وجودت شریف شد
کار دلم به لطف نگاهت ردیف شد
امشب بیا دوباره حدیث کسا بخوان
سیب بهشتی نبوی هل اتی بخوان
در جمع ما بیا و کمی ربنا بخوان
مادر به جای ما همه اغفرلنا بخوان
از بخشش تو قلب خدا شاد می شود
ویرانه خانه ی دلم آباد می شود
#محمد_جواد_شیرازی
#حضرت_زهرا_مدح
چکیده گل رخسار مصطفی زهراست
عصاره نفحات خوش خدا زهراست
سلاله خلف ختم مرسلین یعنی
خلاصه همه آیات انبیا زهراست
کسی که شیشه عطر گل محمدی است
که منتشر شده چون ذره در هوا زهراست
زلال نور رسالت در او نمایان است
چرا که آینه مصطفی نما زهراست
کسی که ذکر دعایش میان هر دو نماز
شده است ورد زبان فرشته ها زهراست
گلی که باغ شهادت از او به بار نشست
چراغدار شهیدان کربلا زهراست
دو دل مباش دلا و بگو پس از قرآن
شکوهمند ترین هدیه خدا زهراست
دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
امیدوار که باشی گره گشا زهراست
اگر که کوه غم افتاده روی شانه تو
علاج کار تو یک یاعلی و یازهراست
اگرچه کشتی پهلو گرفته می ماند
تو را چه باک ز توفان که ناخدا زهراست
مگو که راه رسیدن به عشق دشوار است
چرا که فاصله اش از حسین تا زهراست
مراقبت کن از آن مضجع شریف ای عشق
به هوش باش که دار و ندار ما زهراست
چنین غریب اگر در بقیع پنهان است
مسلم است که گنجی گرانبها زهراست
مدینه ! گوهر ما آرمیده در دل تو
گواه باش که گنجینه حیا زهراست
اگر در آتش کین سوخته است خانه او
تو دردمند بیا خانه شفا زهراست
گلی که خاک در آغوش خویش می کشدش
شبانه بی کس و تنها و بی صدا زهراست
دلا سراغ مگیر از مزار پنهانش
نگاه کن ز کجا تا به ناکجا زهراست...
#سعید_بیابانکی
#حضرت_زهرا_مدح
همتراز شرف کوثر تو زمزم نیست
خادم خانه ی تو کیست اگرمریم نیست؟
شرط پایان رسالت، پدرت بودن بود
بی وجود تو پیمبر به خدا خاتم نیست
خاندانت همگی مظهر اسمُ اللّه اند
ولی اندازه تو هیچ کسی اعظم نیست
همه ی دلخوشی حیدر کرار تویی
لحظه ی خنده تو در دل مولا غم نیست
حیف نور تو که خرج در و همسایه شود
تو فقط وقف علی باش کسی محرم نیست
من از آن روز که خلق تو شدم گریه کنم
از زمانی که خودم هم به خدا یادم نیست
#سید_یاسر_افشاری
#حضرت_زهرا_مدح
#دوبیتی
گر فتنه و غم فکر شکستم باشد
دائم پی نابودی هستم باشد
سوگند به تو اهل نجاتم زهرا
تا ریشه ی چادر تو دستم باشد
اولاد علی گوهرشان فاطمه است
در غصه و غم یاورشان فاطمه است
گویند که با تاب و تعب می آیند
هر جا سخن از مادرشان فاطمه است
تا مهر تو را به سینه دارم زهرا
در موج بلا سفینه دارم زهرا
هر کس به دل خود آرزویی دارد
من آرزوی مدینه دارم زهرا
بی اذن تو هرگز عددی صد نشود
بر هر که نظر کنی دگر بد نشود
زهرا تو دعا کن که بیاید مهدی
زیرا تواگر دعا کنی رد نشود
فردای قیامت که گرفتاری تو
بی یاور و بی مونس و بی یاری تو
آن قدر طرفدار تو باشد زهرا
انگار نه انگار گنه کاری تو
وقتی که لبت را به دعا باز کنی
یا فاطمه با لطف خود اعجاز کنی
فردا همگی کمیتشان می لنگد
در وقت شفاعت تو اگر ناز کنی
ای نام علی ذکر لبت یا زهرا
ای لیلۀ قدر هر شبت یا زهرا
از بهر شفاعتت دل ما کافیست
یک گوشه ی چشم زینبت یا زهرا
افتاده راه عشق را یاری کن
در فتنه روزگار دین داری کن
چشمت که به ذریۀ زهرا افتاد
ذکر صلوات بر لبت جاری کن
جبریل امین اگر مقامی دارد
در دفتر عشق اگر که نامی دارد
از دولت پا بوسی زهرا باشد
در پیش خدا گر احترامی دارد
#سید_مجتبی_شجاع
#حضرت_زهرا_ولادت
#دوبیتی
از نور جمال توست نور مهدی
میلاد تو عید پر سرور مهدی
بردار تو دست بر دعا یازهرا
تعجیل شود روز ظهور مهدی
#حبیبالله_چایچیان_حسان