#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_زهرا_ولادت
فاطمه بود و كران تا بيكراني در بهشت
مي دميد از مقدمش هر روز جاني در بهشت
قبل از اينكه پا گذارد بر زمين باباي او
داشت از انوار زهرا آسماني در بهشت
ساره و آسيه و حوا و مريم دور او
داشت از اين دست زهرا خادماني در بهشت
پخش ميشد با صداي جبرئيل از ساق عرش
پنج نوبت در طواف او اذاني در بهشت
پس زمين گنجايش نور وجودش را نداشت
عكس آن بي نور او آمد خزاني در بهشت
حيف از آن هجده نفس كه او كشيده در زمين
سجده ميكرده ملك بر او زماني در بهشت
با كسي كه گفته شد هذا محب الفاطمه
دارد از لطف علي جا و مكاني در بهشت
پس خودش حب خودش را بين ما تقسيم كرد
خواست تا از ما بسازد دوستاني در بهشت...
#محسن_صرامی
#حضرت_زهرا_ولادت
#حضرت_زهرا_مدح
#دوبیتی
او جان پیمبر است و جانش مولاست
نور حسن و حسین در او پیداست
هر پنج تن از دیدهی دل چون نگری
زهرا زهرا زهرا زهرا زهراست
#محمدحسین_ملکیان
#حضرت_زهرا_ولادت
یک دختر آفرید و عجب محشر آفرید
حق هرچه آفرید از این دختر آفرید...
جوشید چشمه در دل قرآن به نام او
اعجاز، تشنه بود و خدا کوثر آفرید
یک ذره نور فاطمه را ریخت روی خاک
لولاک گفت و این همه پیغمبر آفرید...
از عرش تا به فرش کسی لایقش نبود
از جلوۀ جلال خودش حیدر آفرید
میخواست تا خلاصه شود عشق در کلام
از بین واژههای جهان مادر آفرید
#مهدی_مردانی
#حضرت_زهرا_ولادت
شب انتظار احمد به مبارکی سر آمد
دل تشنگان منوّر جَلَواتِ کوثر آمد
سر و جان فدای زهرا، همه خاکپای زهرا
به در سرای زهرا ملکوت چاکر آمد
بشری ز جنس حورا، ملکی به شکل زهرا
به خدا توان و یارا به دل پیمبر آمد
شده مکّه نور باران ز فروغ نور ایمان
پی خدمتش شتابان، مه و مهر و اختر آمد
به زمین ملک زد امشب علم خوشامد امشب
برکات ایزد امشب به رسول اطهر آمد
دگر آن عنید کافر به نبی نگوید ابتر
خبر ظهور کوثر ز خدای اکبر آمد
دل من بخوان ترانه به نوای عاشقانه
که به مهدی زمانه شب و روز مادر آمد
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
#حضرت_زهرا_ولادت
#حضرت_زهرا_مدح
دریایی و دل دادی یک روز، به دریایی
این شد که پدید آمد، از عشق تو، دنیایی
هم سرّ خدایی تو، هم باغ حیایی تو
هم نور دل ساقی، هم مادر سقایی
شیدای شکوه تو، تنها دل حیدر نیست
عالم همه مجنونند، وقتی که تو لیلایی
از نور تو یا کوثر! تا کور شود ابتر،
دارد دل پیغمبر، چه ام ابیهایی!
مرضیه و راضیه، ریحانه و حانیه
منصوره و مستوره، گلخانهی أسمائی
معصومهای و عصمت از نام تو میجوشد
هم کوثر و تسنیمی، هم سدره و طوبایی
باغی شده پر برکت، بهتر شده از جنت
حالا که زمین دارد، انسیهی حَورایی
آن روز چرا محشر نامش نشود؟ آخر
آن روز تو میآیی، ای جلوهی زیبایی!
هم دختر طاهایی، هم همسر مولایی
قدر تو ولی این نیست، اینست که زهرایی
گفتند که پنهانی، اما به خدا دیدم
هر لحظه که درماندم، آن لحظه همان جایی
در خواندن تو سوزی است، با ما تو بخوان مادر!
«ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی»
#قاسم_صرافان
#حضرت_زهرا_ولادت
#دوبیتی
امشب دل من که جز جنون یادش نیست:
صیدی است که غیر عشق صیادش نیست
الحق که به یُمن مقدمت بی بی جان:
دلشاد تر از علی و اولادش نیست
......
غیر از تو کسی بضعه ی پیغمبر نیست
هم رتبه و هم شان تو جز حیدر نیست
تو آمدی و زنی حسوده امشب:
فهمید که نسل عاشقی ابتر نیست!
#محمدحسین_مهدی_پناه
#حضرت_زهرا_ولادت
#دوبیتی
تا خیره بر آن ماهِ دل آرا میشد
خورشید، میان خانه پیدا میشد
هربار نبی فاطمه را می بوسید
در عرش، گل یاس شکوفا میشد!
#م_عاطفی
#حضرت_زهرا_ولادت
به نام نور، به نام مطهّر زهرا
برای عرض ارادت به ساحت دریا
نشستهام بنویسم به نام مادر، تا
خدا مرا بنویسد به پای نام شما
اگرچه کمتر از آنم که یاورم باشی
خدا به امر خودش خواست مادرم باشی
شبی که سیب خدا از درخت عرش افتاد
خدا به نور خدا هدیهای منوّر داد
به اذن خالق یکتا، زمین، زمان، فریاد:
پیامبر! قدم فاطمه مبارک باد
قیام کرد زمین، نور منجلی آمد
دلیل خلقت پیغمبر و علی آمد
خدا نوشت: بگویید مهربان بانو
خدا که صاحب باغ است، باغبان بانو
قیامت است تمنّای این و آن، بانو
همیشه منبع الطاف بیکران! بانو!
اگر نفس بدهی، دست هم نمیخواهم
برای مدح تو گفتن، قلم نمیخواهم
عطای دست تو تفسیر کرده انسان را
بخاطر تو خدا وعده داده باران را
دعای نور تو تبدار کرده سلمان را
به باد داده دگر دودمان شیطان را
دعای نور بخوان، ما هم اهل ایرانیم
بخوان که ما همه ذریههای سلمانیم
دعا بخوان، پر جبریل را منوّر کن
کمی ملائکه را با خودت برابر کن
برای نافله، سجاده را معطر کن
خدا برای پیمبر نوشت: باور کن،
نگاه عرش به راز و نیاز فاطمه است
خلاصه نه، همۀ دین نماز فاطمه است
تمام قافله را وقف مرتضی کردی
همیشه شوهر خود را ز خود رضا کردی
و در جوار خدا، جار را دعا کردی
چه خوب دِین به همسایه را ادا کردی
هرآنچه را تو بخواهی، همان شود تقدیر
برای شیعۀ امروز هم قنوت بگیر
نظر به اینکه خدا بر شما نظر کرده
تو قبل خلقت آدم شدی نظرکرده
خدا وجود تو را منجی بشر کرده
علی کنار شما خستگی بِدَر کرده
غروب بود که خورشید تا سحر غم داشت
طلوع لحظۀ خندیدن تو را کم داشت
در آتشی که تمامیِّ خانه میسوزد
به جان خلق بیفتد، زمانه میسوزد
در آتشی که نشان، بینشانه میسوزد
چرا قلم وسط شعلهها نمیسوزد؟
برای اینکه مزیّن به نام فاطمه است
و آتش از سرِ جبران، به کام فاطمه است
#حمید_رمی
#حضرت_زهرا_ولادت
یک دختر آفرید و عجب محشر آفرید
حق هرچه آفرید از این دختر آفرید...
جوشید چشمه در دل قرآن به نام او
اعجاز، تشنه بود و خدا کوثر آفرید
یک ذره نور فاطمه را ریخت روی خاک
لولاک گفت و این همه پیغمبر آفرید...
از عرش تا به فرش کسی لایقش نبود
از جلوۀ جلال خودش حیدر آفرید
میخواست تا خلاصه شود عشق در کلام
از بین واژههای جهان مادر آفرید
#مهدی_مردانی
#حضرت_زهرا_ولادت
نخـل توحیـد! نوبـر آوردی
فـلک نــور! اختــر آوردی
صـدف بحـر رحمـت ازلی
بـارکالله! که گوهـر آوردی
مــادر فاطمـه! سـلام خدا
بر تو مادر که دختر آوردی
دختری فوق هاجر و مریم
از بـــرای پیمبــر آوردی
از حبیب خـدا! رســولالله
دل ربودی که کوثر آوردی
به! چه کوثر، خدا ثناخوانش
پـدر و مـادرم بـه قربــانش
****
عصمت داور است این مولود
روح پیغمبر است این مولود
هـم بــود دختر رسول خدا
هم پدرپرور است این مولود
هرچـه گفتنـد در فضائل او
بـاز بالاتـر است ایـن مولود
همسر و کفـو رکن شیرخدا
حیدرِ حیدر است این مولود
بهتـرین دودمــان عـالم را
بهترین مادر است این مولود
جــز خــدا و محمـد و حیـدر
کس ندانست کیست این دختر
****
این همه هستی رسول خداست
مطلع الشمس آسمان هداست
ایـن تمـام محمد است و علی
بلکــه ام ائمـــه النجبــاست
بـه خداونــدی خـدا سوگنـد
هر چه گویم کم است؛ این زهراست
گوهـر نـاب این یگانه صـدف
دو مسیح و دو مریم عـذراست
روح او در تن امام حسن
شیر او خون سیدالشهـداست
بضعـۀ مصطفی بود زهرا
کوثر اوست زینب کبری
****
مهــر از نــور او وضـــو دارد
مــاه از مهــرش آبـــرو دارد
به همه هستـی حسین، قسم
هرچـه دارد حسین از او دارد
روح وحی است، روز و شب با او
ملـک وحــی گـفتوگـو دارد
از خـدا قـدر و عـزت و اجلال
از نبی خَلق و خُلق و خو دارد
سینهاش مخزن علوم خداست
خبـر از غـیب، مـوبهمـو دارد
آن که بخشیده علم غیب به او
وحــده لا الـــه الّــا هـــو
*****
ای فــدایی مقـدمت سـرها
مهـر تــو روح پـاک پیکرها
نه فقط ام احمـدت خواندند
مــادری بــر همـه پیمبرها
کوثــر کــز سپهــر دامانت
ریختـه چون ستاره کوثرها
خط و مشی حسین پروریات
مـادری داده یــاد مـادرهـا
با ورود تـو در صف محشـر
اهل محشر کنند محشرهـا
تــا نگـردد شفــاعتـت آغـاز
باب رحمت به کس نگردد باز
*
کیستـی تـو بهشـت بابایی
سورۀ قـدر و نور و طـوبایی
ما همه ذره و تو خورشیدی
ما همه قطـره و تـو دریایی
راضیـه، مرضیـه، محدثهای
مطلع الفجر زهره، زهرایـی
هم کتاب اللّهـی ز پا تا سر
هم رســول خـدا سراپایی
مطلـع الشمس بامداد ازل
لیلــه القــدر حقتعـالایی
قدری و حق به خواجۀ لولاک
گفتـه دربــارهات و مـا ادراک
ای مقــامت ز وهمهــا برتر
قدر و جاهت ز وصف ما برتر
مدح تـو بـر لب رسول خدا
ذکر نابـیسـت از دعـا برتر
رتبۀ توست از زنـان بهشت
بـه خداونــدی خــدا بـرتر
جز محمد که دستبوس تو بود
تـویـی از کـل انبیـا بــرتر
حجـرهات کعبۀ دل احمد
بیتـت از بیــت کبریـــا بـرتر
بیت خشت و گلت ستارۀ عرش
حسنینت دو گوشوارۀ عرش
روح زوّار آستــانــۀ تــو
کعبه گردد به دور خانۀ تو
دیدۀ اهـل آسمان گیـرد
نـور از قبـر بینشـانۀ تـو
آشیان جهان نبود که بود
قلب پیغمبـر آشیـانۀ تـو
طوطی وحی جبرییل امین
دانه خورده ز آب دانه تو
بـار انـدوه ماست یا زهرا
روز محشر به روی شانۀ تو
دوستان را تویی تو در محشر
مــادر مهربــانتـر از مــادر
*
تــو بهشـت پیمبــر مـایی
ظـل معبود، بـر سـر مـایی
بـاز گفتیم و بـاز میگوییم
کـه تو در حشر، مادر مایی
روز محشر که مادر از فرزند
میگریـزد تــو یـاور مـایی
ما تن مرده، تو ز لطف و کرم
روح از روح بهتــر مــایـی
شرک ممنوع... ورنه میگفتم
که تو معبــود دیگــر مایی
در مقام تو ما همی دانیم
که ثنـای تو را نمیدانیم
**
تـو بـه معنـا تمـام قرآنی
مــورد احتــرام قـــرآنی
تو زکات جهاد و حج و قیام
تو صـلات و صیـام قرآنی
هم کتاب خدا تو راست امام
هم تــو مــا را امــام قرآنی
گرچه روح است هر کلامش، تو
روحبخـش کـــلام قــرآنـی
بـه تـو امالکتـاب بایـد گفت
آری آری! تـو مــام قـرآنـی
گرچـه عمـری به پای وصف تو زیست
صد چو «میثم» حریف مدح تو نیست
#غلامرضا_سازگار
#حضرت_زهرا_ولادت
امشب که نبی سپاس سرمد گوید
بر کودک یک روزه خوش آمد گوید
تبریک به هم ولادت زهرا را
احمد به علی علی به احمد گوید
این فخر بود بس که خدا هم تبریک
بر مهدی و بر آل محمد گوید
مرحوم #سیدرضا_موید
#حضرت_زهرا_ولادت
زهرا رسید و احمد مختار دختر دار شد
بهتر بگویم که رسول الله مادر دار شد
چنگی نمی زد بر دلم آیات قرآن پیش از این
تا اینکه از امشب کتاب الله کوثر دار شد
پیش از تولد فاطمه از حیدرش دل برده بود
پیش از تولد فاطمه تاج سر سردار شد
آمد که باشد یک تنه تنها سپاه مرتضی
آری امیرالمومنین اینگونه لشگر دار شد
در پیشگاه فاطمه از شرم رو پوشانده است
_الله اکبر_ از خجالت کعبه معجر دار شد
بی اذن زهرا مادرش آبی نمی نوشد حسین
در اصل فطرس با نگاه فاطمه پر دار شد
تا یاکریمی پر زند بر روی قبر خاکی اش
صحن بقیع از شام هجرانش کبوتر دار شد
نامش نمک دارد ولی شعر مرا شیرین کند
با "فاطمه یا فاطمه" هر بیت شکّر دار شد
#علیرضا_خاکساری