#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#حضرتابالفضل_عزاداری
#زمزمه #سنگین #تک_ضرب
▪️نوحه معروف سقای دشت کربلا
سقای دشت کربلا ابالفضل
دستش شده از تن جدا ابالفضل
من قوتی دیگر به تن ندارم
دستی دگر چون در بدن ندارم
سقا و رنگ از تشنگی پریده
دریای خون جاری ز هر دو دیده
تن لاله گون از خون جبین شکسته
لب تشنه و دست از بدن بریده
جان بر کف و در اوج سرفرازی
خجلت ز اشک کودکان کشیده
دریای اشک از چشم ما گرفته
هر قطره خون کز بازویت چکیده
از حنجر خشک تو دوست دارم
این بیت را بهتر ز صد قصیده
والله ان قطعتموا یمینی
انی احامی ابدا عن دینی
من زاده علی مرتضایم
من شاهبار ملک لا فتایم
یارب کمک کن این فرس برانم
این آب را به خیمه گه رسانم
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تک_ضرب #واحد #زمزمه
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود
امشب شهادت نامه...
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود
امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود
امشب شهادت نامه...
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود
امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود
امشب شهادت نامه...
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود
امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود
امشب شهادت نامه...
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را
فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود
امشب شهادت نامه...
امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد
فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود
ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان"
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود
امشب شهادت نامه...
✍مرحوم چایچیان (حسان)
#امامحسین_عزاداری
#سه_ضرب #تک_ضرب
▪️نوحه امام حسین علیه السلام
آب می گوید حسین ، بی تاب می گوید حسین
از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین
دیده می گوید حسین ، نادیده می گوید حسین
هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین
یار می گوید حسین ، دلدار می گوید حسین
روز و شب هر دیده بیدار می گوید حسین
حسین حسین یا مولا، حسین اباعبدالله...
ناس می گوید حسین ، احساس می گوید حسین
تا قیامت حضرت عباس می گوید حسین
نار می گوید حسین، بسیار می گوید حسین
این زبان تا لحظه دیدار می گوید حسین
نوح می گوید حسین، ذی روح می گوید حسین
زنده باشد هر دلی با روح می گوید حسین
حسین حسین یا مولا، حسین اباعبدالله...
شاد می گوید حسین ، ناشاد می گوید حسین
هر نسیم باد با فریاد می گوید حسین
کام می گوید حسین، ناکام می گوید حسین
فاطمه گریان به هر ایام می گوید حسین
کوه می گوید حسین بشکوه می گوید حسین
دم به دم هر شیعه نستوه می گوید حسین
جان جان گوید حسین ، هفت آسمان گوید حسین
ماه و خورشید و ستاره هر زمان گوید حسین
حسین حسین یا مولا، حسین اباعبدالله...
#شب_دهم_محرم
#امام_حسین
#واحد #تک_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
🎙سبک: چه سروی الله اکبر (مطیعی)
شب آخر شد بیا بنشین خواهر من
بیا بنشین نور هر دو چشم تر من
بیا بنشین که رسیده وقت جدایی ای خواهر من
رسیده نوبت که جان را سازم فدایی ای خواهر من
تو نور چشم حسینی، تو مهتاب عالمینی
تحمل کن خواهر زارم درد دوری
که سهم تو گشته از دنیایت صبوری
الوداع،خواهر زار و غمینم...
بیا تا با تو وصیت گویم نگارم
خزان گردد عصر فردا فصل بهارم
ز بالای تل ببینی شمری نشسته رو سینه ی من
مهیا شو رختی از غربت را کنی خواهر جان تو بر تن
خدا حافظ جان خواهر روم بر دیدار مادر
سلامت را می رسانم بر مادر خود
سپارم دست تو طفلان و دختر خود
الوداع،خواهر زار و غمینم...
✍وحید زحمتکش شهری
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#امامحسین_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب #سنگین
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشب شب قتل حسين، سلطان خوبان است، زينب پريشان است
فردا زمين کربلا، از خون گلستان است، زينب پريشان است
امشب علمدار حسين، دارد نگهباني، آن حيدر ثاني
فردا تن بيدست او، اندر بيابان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
امشب به روي سينه ی مادر بُوَد اصغر، آن طفل خوشمنظر
فردا ز تير حرمله مهمان جانان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
امشب بُوَد قاسم ميان خيمهگه شادان، از خواندن قرآن
فردا ز مَرکَب سرنگون اين سرو بستان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
امشب گُلان مصطفي از تشنگي بيتاب، در گفتگوي آب
فردا روان از ديدگان اشک يتيمان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
#عاشورا_زمینه
#وداع_زمینه
موهای پریشونتم آرامشمه
خنده های تو همیشه پیش چشمه
این لحظه ی پایان روزای خوشمه
میشه رو زمین پانکشی خواهشمه
خواهشم اینه عزیزم
یکی واست آب بیاره
بعد کشتنت کسی رو
بدن تو پا نزاره
اونکه داره به تنت عصا میکوبه حق نداره
من از تل دیدم غوغاست
خدایا خولی اونجاست
مثل قربونی دیدم
سر هر عضوت دعواست
تویی قربانِ زینب برادرجانِ زینب ۳
موندم به سرت گریه کنم یا به تنت
پاشو که دارن میرسن اسبا به تنت
پاشو که داره میتابه گرما به تنت
والله وفا نداره دنیا به تنت
من دارم میرم عزیزم
کسی نیست رکاب بگیره
حق من نبود تو پیری
دستمو طناب بگیره
دشمنت چجوری روش میشه جلو من آب بگیره
نبیبنم دیگه آبو
نمیخوام دیگه خوابو
سرت شرمنده کرده
سر نیزه مهتاب و...
به خون غلتانِ زینب برادر جانِ زینب ۳
کی دلش میاد از زندگیش دل بکنه
از دور نگاه حسرتت سمت منه
موندم چه کنم با دخترا من یه تنه
کاش دشمن جای همه من رو بزنه
مارو میبرن عزیزم
به خرابه های تاریک
یاد مادرم می افتم
توی کوچه های باریک
میشه تو مسیر بازار سرتو بیاری نزدیک
بگیر چشماتواز من
نبینبی دورم کردن
شنیدم تو گوش هم
میگفتن اینا بردن
غم سوزانِ زینب برادر جانِ زینب ۳
#محمدجواد_توحیدی
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
غریب و زخمی و بی حالی
به فکر غارت و جنجالی
نفس نمونده برات آقا
سه ساعته توی گودالی
چشات جایی رو نمی بینه
سینه ی تو چرا سنگینه
می دید که هیچکسی دورت نیس
می زد تو رو با طمانینه
سنگ دلی شون /از حد گذشته
چقد توو قتلگاه بهت بد گذشته
خیر نبینه/اون بی حیا که
از روی پیکر تو با لگد گذشته
ای غریب مادر حسین جان
تو پادشاه عالمینی
حق تو که سنگ و عصا نیست
ای همه ی هستی زینب
جای تو زیر دست و پا نیست
چی بگم از این همه نیزه
امون از این همه جسارت
کار تو وقتی که تموم شه
تازه میان برای غارت
قلب زینب/چه بی قراره
رسیده وقت بوسه از گلو دوباره
توی گودال/افتادی بی حال
پیکر تو یه جای سالمی نداره
ای غریب مادر حسین جان
#احسان_نرگسی
#شب_عاشورا_زمزمه
دلشوره دارم
مثل شب بیست و یکم باز بیقرارم
یعنی همین یه امشبو هستی کنارم
دلشوره دارم
قربون بی کسیت برم تنها نشستی
تو هم مثه من یاد اون قدیما هستی
خوشی بچگیمونو از ما گرفتن
حسودا زندگیمونو (از ما گرفتن) ۳
درسته یارَن
مطمئنم کن که سپاهت پای کارن
مثل حسن غریب نشی تنهات بذارن
درسته یارَن
من بیکسی رو تا حالا نکردم احساس
تا بوده بالای سرم سایهی عباس
شمام بِرید دیگه میشم تنهای تنها
پای کیا وا میشه توو (خیام زنها؟!) ۳
در اضطرابم
دلهرهی فردا نمیذاره بخوابم
فکر بدونِ تو شدن میده عذابم
در اضطرابم
میخوان که باغبونو از گلشن بگیرن
میخوان تو رو هر جور شده از من بگیرن
میخوان تنت بمونه لا به لای نیزه
دق میکنم سرت بره (بالای نیزه) ۳
#عبدالله_باقری
#وداع_زمزمه
برو که دیره
ولی یه کاری کن دلم آروم بگیره
معجزهای کن که داره زینب میمیره
برو که دیره
محاسنت رو دست کشیدم جای مادر
به نیتش بوسیدم از گودیِ حنجر
میدونی خاطِرت برام چقد عزیزه
الهی موهات هیچ موقع (به هم نریزه) ۳
سالار زینب
اگه مثه ابر بهار میباره زینب
قَدِ تموم آسمون غم داره زینب
سالار زینب
سرت رو رو شونهم بذار داداش یه لحظه
همین سری که میزنن فردا رو نیزه
بزار رو چادرم باشه عطر داداشم
میخوام که توو نماز شب (یاد تو باشم) ۳
اون سَرو رعنا
با من وداع نکرده رفت به سمت دریا
دستتو میبوسم جای دستای سقا
اون سَرو رعنا
کاشکی میشد انگشترت رو در بیاری
یا پیرهنو به من میدادی یادگاری
دورَت کنن توو ازدحام چکار کنم من؟
غارت بشی جلو چشام (چکار کنم من؟)
#عبدالله_باقری