#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
#شور۴
ای مظلوم بی کفن
تو رو ای عزیزمن
برای درهم و دینار میکشن
میکشم از سینه آه
پیش چشم یک سپاه
شمر ملعون داره میره قتلگاه
خواهرت دلغمینه
مرگ زینب همینه
داره میبینم رو سینه میشینه
چجور از تو جدا شم
تا کی من صبور باشم
ببینم زیر و رو میشه داداشم
خنجر روی حنجرِ
فکر بردن سرِ
من چیکار کنم که از تو بگذرِ
زخمات روضه های من
میدونم از این بدن
حتی کهنه پیرهن رو میبرن
#میثم_مومنی_نژاد
#عاشورا_شور
#گودال_شور
#قتلگاه_شور
آه نکش
صورت رو خاکا ای ماه نکش
پا رو خاک قتلگاه نکش
بی قرار
چشماتو کم کم رو هم نزار
سنگین شد سینه ات طاقت بیار
(( آه حسین
مظلوم اباعبدالله حسین ))
جان من
این قَدَر ای پاره پاره تن
زیر خنجر دست و پا نزن
خون ببار
با پهلوت چه کرده نیزه دار
یک برگِ گل کجا ده سوار
زیر و رو
شدی با ضربه های عدو
بریده از قفا شد گلو
غرق خون
گودال از خونت شد لاله گون
مادر برات گرفته زبون
ناگهان
نیزه خوردی از دست سنان
نگاهت به حرم نگران
پر زدی
آتیش به قلب خواهر زدی
از اسب افتادی پرپر زدی
الامان
محرم من ای آرام جان
موندم در بین نامحرمان
آه حسین
مظلوم اباعبدالله حسین
#میثم_مومنی_نژاد
#قتلگاه_شور
#عاشورا_شور
پیکرت تو قتلگاه - غرق خونه ، روی زمین
وایِ من که نیزه ها - میرن بالا ، میان پایین
خونیه حسین سرتاپات
ای فدای اشکِ چشمات
رو زمین صحرا نیست جات ، واویلا واویلا واویلا
واویلا واویلا واویلا
جون دادم تا پا گذاشت - رو سینه ی ، مُطَهرت
کهنه خنجر و میزد - وحشیانه ، به حنجرت
نیزه با تنت درگیره
خواهرت داره می میره
مونده به تن تو خیره ، واویلا واویلا واویلا
واویلا واویلا واویلا
هرکی میرسه بهت - ساده ازت ، نمیگذره
زخمای رو پیکرت - با یه لشکر ، برابره!
زیر دست و پا قرآنه
دشمنت مگه انسانه
کُشتنت چه بی رحمانه ، واویلا واویلا واویلا
واویلا واویلا واویلا
#بهمن_عظیمی
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
[ وِیلی ، وِیلی ] ۴
ای وای ، ای وای
فاطمه رو صدا زدی ای وای
ای وای ، ای وای
دیدم که دست و پا زدی ای وای
دلم رو آزُردن / دلم رو آزُردن
عبا و عمامه و انگشترتو بُردن
دلم رو خون کردن / دلم رو خون کردن
برادرم بعد تو ما رو نیمه جون کردن
[ وِیلی ، وِیلی ] ۴
ای وای ، ای وای
رو خاکِ داغِ کربلا ای وای
ای وای ، ای وای
سرت جدا شد از قفا ای وای
دلم پریشونه / دلم پریشونه
خولی داره سرت رو تو کوفه می چرخونه
سرت روی نیزه ست/ چِشَم سوی نیزه ست
آه و وایلا که سنان روبرویِ نیزه ست
[ وِیلی ، وِیلی ] ۴
ای وای ، ای وای
می بینی که خون جگرم ای وای
ای وای ، ای وای
با حرمله همسفرم ای وای
دلم عزاداره / دلم عزاداره
آخه تو این قافله شمرهِ که جلوداره
منو اسیر کردن / منو اسیر کردن
میونِ مجلسِ حرام زینبو پیر کردن
[ وِیلی ، وِیلی ] ۴
#روح_الله_نوروزی
#امام_حسین_شور
#امام_حسین_زمینه
#قتلگاه_شور
بر گوش می رسد ، یک نغمه ی غریب
در بارگاه قدس ، پیچیده عطر سیب
این عطر سیب از ، سیب گلوی توست
زهرا رسیده و ، مرثیه گوی توست
خون خدا حسین
ای با وفا حسین
« ای عهده دار نوکر بی دست و پا حسین »
از کودکی به ما
خیرت رسیده است
« خیلی حسین زحمت ما را کشیده است »
مظلوم یا حسین
در دوری از حرم ، خون گریه می کنم
همراه مادرم ، خون گریه می کنم
جانم فدای تو ، ای جان عالمین
راه نجات من ، «فرو الی حسین»
با گریه زاری ام
با بی قراری ام
« سمت تو از تمامی مردم فراری ام »
یک دم رها مکن
دست مرا حسین
« ای با غریب های جهان آشنا حسین »
(خون خدا حسین
ای با وفا حسین
« ای عهده دار نوکر بی دست و پا حسین »
از کودکی به ما
خیرت رسیده است
« خیلی حسین زحمت ما را کشیده است »)
در بین قتلگاه ؛ از حال رفته ای
شاهنشه جهان ؛ گودال رفته ای
اطراف پیکرت ؛ می مانْد مادرت
با آه سینه سوز ؛ می خوانْد مادرت
بوسه نمی زدم
کاش حنجر تو را
من بی وضو که شانه نکردم سر تو را
من شاهدم حسین
در بین خاک و دود
تا آخرین نفس ، نگهت سمت خیمه بود
«تا آخرین نفس نگهش سمت خیمه بود
ناموس پرست ها نگران کشته شد حسین»
#امیرحسین_ثابتی
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
ای کشته ی فتاده به هامون
شده پُر خون ، بدنِ تو
وی صید دست و پا زده در خون
شده هامون، کفن تو
من دوست دارَمت (۲)
چون چاره نیست میروم و میگذارمت
من دوست دارَمت (۲)
ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت
بودند دیو و دد همه سیراب
ولی ارباب ، عطشان بود
بر روی ریگ و رمل بیابان
بدن او ، عریان بود
خاکم شده به سر (۲)
تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
خاکم شده به سر (۲)
زینب چه بایدش بکند با بریده سر
ای کشته ی حسادت دنیا
تک و تنها ، ته گودال
ای تشنه ی مقطع الاعضا
ز تو مانده ، تن پامال
اعدا چه میکنند(۲)
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
اعدا چه میکنند(۲)
سر نیزه را میان دهان تا که میکنند؟
موجی به جنبش آمد و برخاست
زخیامِ ، حرم تو
عرش آن زمان به لرزه در آمد
که زمین خورد ، علم تو
ای پاره پاره تن (۲)
یک تکه بوریا شده از بهر تو کفن
ای پاره پاره تن (۲)
در پیش چشم من تو دگر دست و پا نزن
#محمدصادق_باقی_زاده
#روح_الله_نوروزی
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
مُردم پای غُربتت ، غرق خونِ هِیبتت
گریونَن ملائکه ، از داغ مُصیبتت
مُردم بسکه داد زدم ، سمت مقتل اومدم
اون ظالم تو رو میزد ، من خودم رو میزدم
ای وای ای وای حسین
اومدم چه سود حسین ، این حَقِّت نبود حسین
بی رحمانه کُشتنت ، این قوم حسود حسین
ای آب و گِلَم حسین ، بی تابه دلم حسین
میخواستم ولی نشد ، پیشمرگت بِشَم حسین
ای وای ای وای حسین
ای وای از عذاب و درد ، تو گودال نبود یه مَرد
جسم مجروح تو رو ، با نیزه بلند میکرد
موهاتو رها نکرد ، از مادر حیا نکرد
یک لحظه از بدنت ، نیزه ش رو جدا نکرد
ای وای ای وای حسین
گُرگا که دریدنت ، بدجور سر بُریدنت
روی خاک قتلگاه ، با نیزه کِشیدنت
ذره ذره کُشتنت ، تکه تکه بُردنت!
هر شمشیر و نیزه ای ، سهمی بُرده از تنت
ای وای ای وای حسین
قربون سرت حسین ، زخمِ پیکرت حسین
نامَحرم هارو ببین ، دور خواهرت حسین
صبرِ خواهرت رو بُرد ، جونِ دخترت رو بُرد
قبل از اینکه من بیام ، توو خُورجین سرت رو بُرد
ای وای ای وای حسین
چشمم سوی نیزه ها ، رفتی روی نیزه ها
پاره تر شد حنجرت ، اینه خوی نیزه ها
کاش میشد بشم فدات ، بیچاره شدم به پات
لابلای خیمه ها ، سوختن چندتا بچههات
ای وای ای وای حسین
#بهمن_عظیمی
#قتلگاه_شور
#عاشورا_شور
لحظه های آخره / این صدای خواهره
تو با سی هزار نفر / جنگی نابرابره
لحظه های آخره / خنجر روی حنجره
وقت ذبحه و سرت / روی پای مادره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / اطراف تو محشره
انگشتر بِره ولی / انگشتُ و کی می بَره
لحظه های آخره / این از همه بدتره
اینکه دس به دس میشه / گوی بازی نیس سَره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / نیزه پشت خنجره
از تعداد این سپاه / زخمای تو بیشتره
لحظه های آخره / بوزینه رو منبره
چکمه پوش رو سینهء / فرزند پیمبره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / روز بغض حیدره
نعل تازه زائرِ / پیکر مطهره
لحظه های آخره / دشنه کُند و لب پَره
قتل صبر نتیجهء / میخ و ضربهء دره
ای وای ای وای حسین
لحظه های آخره / خیلی گریه آوره
پیروهنُ یوسفم / زیر پای لشکره
لحظه های آخره / با دلشوره میگذره
اونکه بُرده پیرَنو / حالا فکر معجره
ای وای ای وای حسین
#علی_صالحی
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
غریب و زخمی و بی حالی
به فکر غارت و جنجالی
نفس نمونده برات آقا
سه ساعته توی گودالی
چشات جایی رو نمی بینه
سینه ی تو چرا سنگینه
می دید که هیچکسی دورت نیس
می زد تو رو با طمانینه
سنگ دلی شون /از حد گذشته
چقد توو قتلگاه بهت بد گذشته
خیر نبینه/اون بی حیا که
از روی پیکر تو با لگد گذشته
ای غریب مادر حسین جان
تو پادشاه عالمینی
حق تو که سنگ و عصا نیست
ای همه ی هستی زینب
جای تو زیر دست و پا نیست
چی بگم از این همه نیزه
امون از این همه جسارت
کار تو وقتی که تموم شه
تازه میان برای غارت
قلب زینب/چه بی قراره
رسیده وقت بوسه از گلو دوباره
توی گودال/افتادی بی حال
پیکر تو یه جای سالمی نداره
ای غریب مادر حسین جان
#احسان_نرگسی
#قتلگاه_شور
#عاشورا_شور
نفس نفس زنان افتادی/ مقابل زنان افتادی
با تیر حرمله بی جون و/ با نیزه ی سنان افتادی
بنفسی انت و مالی حسین/ یارالی حسین(۲)
تک و تنها تو گودالی حسین/ یارالی حسین(۲)
هنوزم ناخوش احوالی حسین/ یارالی حسین(۲)
به زیر نعلا پامالی حسین/ یارالی حسین(۲)
ای شاه بی یاور/ موندی بی انگشتر/ یا اباعبدالله
(حسین واویلا واویلا حسین)
نگین خاتم پیغمبر/ امیر بی کس و بی لشکر
تن تو جا نداره دیگه/ برای نیزه های آخر
بهت یک لشکر نیزه میزدن / ای خونین بدن(۲)
چقد نیزه در نیزه میزدن/ای خونین بدن(۲)
به قلبت تا پر نیزه میزدن / ای خونین بدن(۲)
سرت رو به سر نیزه میزدن / ای خونین بدن(۲)
ای تنهای گودال/از نیزه مالامال/ یا اباعبدالله
(حسین واویلا واویلا حسین)
#مظاهرکثیرینژاد
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
(( مولای من مظلوم آقای من ))
صلی الله علیکَ یا مظلوم
یا منحورَ في الوَری یا مسموم
تو رو با صبر کشتن آروم آروم
مولای من
صلی الله علیک یا عطشان
شمر اومده با خولی و سنان
بد کشتنت تو گودال آقا جان
مولای من
صلی الله علیک یا مذبوح
زیر نعلا با پیکری مجروح
دریای خون شد قتلگاه ای نوح
مولای من
صلی الله علیک یا عریان
مونده تنت روی رَملِ سوزان
کفنت شد بوریا آقا جان
مولای من
گرگای دشت پنجه تو موت کردند
بمیرم که چه با گلوت کردند
سر نیزه ها چه زیرو روت کردند
مولای من
بستن آب و باغ از عطش خشکید
لبهای تو ترک ترک گردید
چشمای تو از عطش تار میدید
مولای من
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_حسین_شور
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
السلام و علی
من دفنه و اهل القری
نیزه نشین کرب و بلا
آقای مظلوم سرجدا
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
لب تشنه کشتنت
پامال مرکب ها شد تنت
با شمشیرا درهم کردنت
غارت شد کهنه پیراهنت
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
زینب با سر دوید
با حالی محزون پیشت رسید
جای سالم رو جسمت ندید
زجه میزد ناله می کشید
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
غوغا شد خیمه ها
تازیوونه خوردن بچه ها
هتک حرمت شد به عمه ها
غارت شد خلخال و معجرا
کربلا
کربلا کربلا کربلا
ای وای از کربلا
موندی تنها بین قتلگاه
روزگار زینب شد سیاه
بعد از تو کارم شد اشک و آه
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
ای وای طعنه ها
خندیدن به اشک دخترا
غارت شد خلخال و معجرا
دیدم اشکاتو روو نیزه ها
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
ای وای از ازدحام
مجروح و زخمیه دستوپام
واسه ی این داغه گریه هام
بردن مارو توو بزم حرام
ای وای از خیزرون
شد اشک چشمای من روون
شد لب و دهنت غرقه خون
میزد تورو نامرد بی امون
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
#عباس_قلعه