#حضرت_زینب_زمینه
هرکسی حال روز تو
بدونه گریه میکنه
مرد همونه که برات
زنونه گریه می کنه
یه سال و نیمه زینبت
شبونه گریه می کنه
تا می بینه لباستو
تو خونه گریه می کنه
هر دفه که دلم برات می گیره حسین
می شینمو و نگاه به این لباس می کنم
یه سال و نیمه واسه ی لب خشک تو
خواب می بینم به شمر التماس می کنم
اباعبدالله
هنوز تن زخمی توست
جلوی چشای خواهرت
نمیرم یادم که چجور
اسب اومد رو پیکرت
طاقت کهنه خنجرو
رگ حنجره نداشت
صدام می زدی ولی
صدات جوهره نداشت
به جای مادر روضه برات خوندم و
لالایی واسه ی بچه هات خوندم و
نیزه گرفته بود راه حلق تو رو
حرفتو از اشاره ی چشات خوندم و
ابا عبدالله
نشد به جای مادرم
برا تو مادری کنم
حسین من نزاشت شمر
براتو خواهری کنم
تو رفتی و مسیر من
به کوچه های شام خورد
زینب تو چه طعنه ها
تو مجلس حرام خورد
نمیدونی چه دردی کشیدم حسین
چه شبها که از خواب پریدم حسین
اسارت نرفتم؛ که رفتم حسین
شراب ندیده بودم،که دیدم حسین
ابا عبدالله
#امیرحسین_ثابتی
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
#امام_کاظم_زمینه
فی قعر السجون
وقت هر اذون
خیلی دلگیره ، گریم میگیره
دستا وُ پاهام ، توی زنجیره
فشار زنجیرای بی امون
رو استخون
سربارمه
روزه میگیرمو دم اذون
زخم زبون
افطارمه
خیلی وقته
رنگ خونمو ندیدم وای
من معصوممو ندیدم وای
خیلی وقته
درد بی کسی کشیدم وای
من معصوممو ندیدم وای
ای وای _ امون از غریبی
فی قعر السجون
از گودالِ خون
روضه می خونم _ خیلی محزونم
خیلی دلگیر از _ اون ساربونم
که کرگ صحرا واسه ی سرش
دور و برش
گریونه و
چادرشو کشید رو پیکرش
هی مادرش
میخونه و
یا بنی
نبینمت بی پیرهن باشی
مادر نمرده بی کفن باشی
یا بنی
چطور میخوای بین حصیر جا شی
مادر نمرده بی کفن باشی
ای وای _ امون از غریبی
فی قعر السجون
واسه عمه جون
گریونم هر بار _ که بین انظار
عمه زینب رو _ می بردن بازار
می بردنش با صورت کبود
وقتی نبود
چادر سرش
وای من از محله ی یهود
محرم نبود
دور و برش
من یه مَردم
این دردا نداره روم تاثیر
اما بود رقیه بی تقصیر
من یه مردم
له کرد استخونمو زنجیر
اما بود رقیه بی تقصیر
ای وای _ کجایی ابالفضل
#امیرحسین_ثابتی
#امیرالمومنین_زمینه
#زمینه
دنیا به چشم ، حیدر نمیاد
زخم سر من ، مرهم نمیخواد
فرق شکسته ؛ واسم بهونست
که قاتل من ؛ مسمار خونست
آه میگم _ درد دلامو من فقط به چاه میگم
آه میگم_ از صورتی که شده بود سیاه میگم
آه میگم _ از خونه ای که شده قتلگاه میگم
آه میگم _ از حال و روز زن پا به ماه میگم
ای وای _ امون از غریبی
سی ساله هر روز _ دارم میمیرم
آتیش می بینم _ آتیش میگیرم
دیدم کبوده _ زیر چشاشو
تو کوچه دیدم _ گوشوارهاشو
آه می سوخت _تو شعله ها یک زن بی پناه می سوخت
آه می سوخت - با مادرش محسن بی گناه می سوخت
در می سوخت _ زهرا جلو چشای چل نفر می سوخت
در می سوخت _ با معجر فاطمه موی سر می سوخت
ای وای _ امون از غریبی
#امیرحسین_ثابتی
#امیرالمومنین_زمینه
#شب_بیست_و_یکم
حالا اومدی
رفتی و لحظه ی رفتن من از دنیا اومدی
حالا که نمی تونم بلند بشم از جا اومدی
حالا اومدی
حالا اومدی
حالا که مثل خودت من افتادم از پا اومدی
من چشام نمی بینه خودت بگو ، زهرا اومدی
حالا اومدی
سی ساله که هستم چش به رات ، زهرای علی
باز اومدی پیش بچه هات ، زهرای علی
دوباره رو میگیری ازم ، چرا مگه
کبوده بازم زیر چشات ، زهرای علی
زهرای علی، ای همه دنیای علی...
زهرای علی
چجوری دق نکنم بذار خودت رو جای علی
تو زمین می خوردی اما بسته بود دستای علی
زهرای علی
زهرای علی
دست کی رو صورتت بلند شده ای وای علی
بمیرم برات جوونیتو گذاشتی پای علی
زهرای علی
بگو که پیدا شد آخر اون ، گوشواره گلم
محاله فکرش دست از سرم ، برداره گلم
درسته سی ساله میگذره ، از اون ماجرا
هنوز رد خونِ تو روی ، مسماره گلم
زهرای علی، ای همه دنیای علی...
حالا اومدی
خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی
حالا که نمی تونم بگم اومد بابام اومدی
حالا اومدی
حالا اومدی
حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی
حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی
حالا اومدی
خدا الهی مرگم بده ، با سر اومدی
یادته بابا موی منو ، شونه می زدی
تورو خدا با من حرف بزن ، دق کردم بسه
چطور دلت میاد که جوابمو ندی
بابایی، من الذی ایتمنی...
#امیرحسین_ثابتی
#محمدصادق_باقی_زاده
#امام_باقر_زمینه
قحطی آب و
حال خراب و
تلظیِ علیِ اصغرِ رباب و
سه روز پیکری به زیر آفتاب و
یادم نمیره غربت بزم شراب و
دیدم که تنها ، برگشت ذوالجناح
وای از قتلگاه۲
جد غریبم ، مونده بی پناه
وای از قتلگاه۲
با قد کمون ؛ اومد مادر
توی دست ساربون ؛ بود انگشتر
ای وای نمی بره ؛ « کهنه خنجر ۳ »
جلو چشم مادرش کشتنش
یکی داره میکَنه پیراهنش
رقیه جون آتیش گرفت دامنش
تشنه لب کرب و بلا یاحسین...
بارون نم نم
میزنه قلبم
داره میاد دوباره باز بوی محرم
آماده ی روضه کنید دلارو کم کم
علم کنید بازم سیاهیا و پرچم
ای که دو عالم ، در عشقت اسیر
ای نعم الامیر۲
واسه محرم ، اشکامو نگیر
ای نعم الامیر۲
با ماه غمت ؛ آرومم کن
آقا زیر علمت ؛ آرومم کن
ببرم تا حرمت ؛ «آرومم کن ۳»
به فدای تو پدر مادرم
شاید باشه محرم آخرم
این اربعین باز ببرم تا حرم
تشنه لب کرب و بلا یاحسین...
««نوکریامو
اشک چشامو
خراب کردم همه سینه زنیامو
بگو چیکار کنم که بشنوی صدامو
حق داری انداختی عقب کرببلامو
رو برنگردون ، از من یاحسین
عفوا یاحسین۲
شرمندتم من ، قلبا یاحسین
عفوا یاحسین۲
بی حرف و حدیث ؛ دوست دارم
روی قلبم بنویس ؛ دوست دارم
هیچکی مثل تو نیس ؛ «دوست دارم ۳»
ته رویای منه کربلا
علت اشکای منه کربلا
خونه ی آقای منه کربلا »»
تشنه لب کرب و بلا یاحسین...
#امیرحسین_ثابتی
#امام_حسن_شور
شاه مردان شیر یزدان
پسری دارد کریم
می کند بر ، سفره ی خود
نوکرانش را سهیم
ای کریم حسن جان
با تو می چرخه زندگیم حسن جان
آرزومونه که یه روزی آخر
وسط صحن تو بگیم حسن جان
هیبت داری یو شهامت داری
غیرت داری و صلابت داری
عزت داری ، لطف بی حد داری
نزدیکه روزی که گنبد داری
ای دلاور ؛ بهر حیدر
پسر ارشد تویی
آنکه باید ، شیعه بر او
روو بیَندازد تویی
جان ، عجب وقاری
وارث حقِ تیغ ذوالفقاری
تو عوض کردی سرنوشت جنگو
چونکه کابوس اون شترسواری
رهبر هستی ، میر لشکر هستی
مرد جنگِ نابرابر هستی
لشکر می بازه خودش رو آقا
وقتی میگی ابنُ الحیدر هستی
#امیرحسین_ثابتی
#حضرت_رسول_زمینه
زهرا منو گریهت ؛ به گریه میندازه
با رفتنم غمهات ، شرو میشه تازه
سر بسته میگم زهرا صبور باش
نون می پزی مراقب تنور باش
رحمی به حال دل بچه هات کن
به پشت در میری احتیاط کن
(وا میکنی درو احتیاط کن)
مسمار اگه به چادرت بگیره ؛ علی می میره
آب خوش از گلوش پایین نمیره ؛ علی میمیره
آه و واویلا آه و واویلا
آرامش سینه م ؛ خیسیِ اشکاشه
میخوام حسین من ؛ تو بغلم باشه
درسته توو حال احتضارم
ولی یه ظرفِ آبه کنارم
بستر من پهنه توی خونم
لحظه به لحظه تر میشه زبونم
عالم فدای تو ذبیح العطشان _ غریب حسین جان ۲
آه ای تن بی پناه عریان _ غریب حسین جان ۲
آه و واویلا آه و واویلا
#امیرحسین_ثابتی
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
حال و روزم فرق دارد ،روزگارم مضطر است
خانه ام بیمار دارد ... مادرم در بستر است
هر کسی آمد عیادت گفت مادر رفتنیست
از طبیبان هم شنیدم روزهای آخر است
از ته دل مطمئنم دوستم داری هنوز
طفل ، بدرفتار هم باشد ، عزیزِ مادر است
بر خودت زحمت مده ، سرفه امانت را برید
با تکانِ سر بفهمانم که حالت بهتر است
از سرم یک لحظه حتی سایهات را کم مکن
ای که زیر چشم هایت سايهی انگشتر است
.
.
گوش شهر از پهلوانی های قنفذ پر شده
آنکه رفت از یاد نامش،پهلوان خیبر است
در سلام دومی مردم رقابت می کنند
آنچه مانده بی جواب اما سلام حیدر است
تا علی حال تو را پرسید گفتی بهترم
گل گلِ پیراهنت اما جوابی دیگر است
از حسین بی کفن ، با زینبت گفتی سخن
سنِ زینب از مصیبت هاش خیلی کمتر است
پیرهن با شوق می بافی ، بمیرم مادرم
آخرش عریان ، حسینت زیر سم لشکر است
آتش در میرسد روزی به اهل خیمه گاه
کهنه میخِ در ، تهِ گودال ، کهنه خنجر است
#امیرحسین_ثابتی
#حضرت_زهرا_واحد
ای یار ؛ ای یار
و لَستُ ادری خبرَ المسمار
کوچه ؛ دیوار
و لَستُ ادری خبرَ المسمار
خبر نداشتم
من خبر از زخم میخ در نداشتم
منو حلال کن
گفتی کمک شمشیرم رو بر نداشتم
خیال کن اصلا
غیر حسین و حسنم پسر نداشتم
خانوم خونم
دردت به جونم
زهرا زهرا زهرا.....
میری شبونه
از اشیونه
زهرا زهرا زهرا ....
سنگین داغت
اه از فراقت
زهرا زهرا زهرا....
ای یار ؛ ای یار
گفتی چقد الجار ثم الدار
تا صبح ؛ بیدار
گفتی چقد الجار ثم الدار
دلم گرفته
تو رفتی و خونه ی مارو غم گرفته
اروم جونم
بشکنه دستی که تو رو ازم گرفته
حسین من گفت
بابا چرا صدای مادرم گرفته؟
در شعله برداشت
زهرا پسر داشت
ای وای ای وای ای وای...
دل تازه میسوخت
دروازه میسوخت
ای وای ای وای وای....
محسن فدا شد
قدم دوتا شد
ای وای ای وای ای وای....
ای یار ...ای یار....
قرار ما کرببلا اینبار....
بین ...نی زار...
قرار ما کرببلا اینبار....
چه کربلایی.....
گریه کنیم برا حسینمون دوتایی....
ببین حسینت
میزنه زیر دست و پا چه دست و پایی...
غریب مادر
نداره بین قتلگاه یه آشنایی....
دریای خونِ
بی سایه بونه
ای وای ای وای ای وای....
مادر بمیره....
وقت حصیره....
ای وای ای وای ای وای....
تشییع جنازه
با نعل تازه
ای وای ای وای ای وای...
#محمدصادق_باقی_زاده
#امیرحسین_ثابتی
#حضرت_امالبنین_شور
کجایی عباس
این دمای آخرم
کجایی عباس
که بیای بالا سرم
کجایی عباس
آخه من یه مادرم
کجایی عباس
شنیدم مادر
تو غریبی کشتنت
شنیدم مادر
تکه تکه کردنت
شنیدم مادر
با عمود می زدنت
شنیدم مادر
میگن عمود فرق تو رو شکست
سه شعبه تو چشای تو نشست
چجوری افتادی روی زمین
وقتی بریده شده هر دو دست
بمیرم مادر
که تو رو نظر زدن
بمیرم مادر
تو رو بی خبر زدن
بمیرم مادر
چارهزار نفر زدن
بمیرم مادر
شدی شرمنده
تا قیامت از رباب
شدی شرمنده
که علی نخورده آب
شدی شرمنده
من شدم خونه خراب
شدی شرمنده
تا خبرت به خیمه ها رسید
میگن که قامت حسین خمید
جلو چشای خیس بچه ها
حسین عمود خیمه رو کشید
#امیرحسین_ثابتی
4_5978951310504890071.mp3
2M
🔺سبک شعر
#امام_حسین_شور
#امام_حسین_زمینه
#گودال
شمر اگه بره ، سنان نمی گذره
توو قتلگاهِ تو ، زمان نمی گذره
حتی ازت دمِ ، اذان نمی گذره
توو قتلگاهِ تو ، زمان نمی گذره
غروب شد ، آفتاب نشست
شمر ولی از تنت پا نشد
اذون شد ، نمازش رو بست
راهِ حلقت ولی وا نشد
یک زنِ تنهام چطور
شمرو ازت جدا کنم
پاشو اذون مغربه
من به کی اقتدا کنم
سید مظلوم من...
با مرکب از تنِ ، برادرم گذشت
آب از سرت گذشت ، آب ا سرم گذشت
خودم دیدم چیا ، به مادرم گذشت
آب از سرت گذشت ، آب از سرم گذشت
خلاصه ، راحت شدی
من بمیرم بهت سخت گرفت
میدونم ، این نصف روز
قدر یک عمر ازت وقت گرفت
نذار جلو نامحرما
تو رو بلند صدا کنم
پاشو اذون مغربه
من به کی اقتدا کنم
سید مظلوم من...
#محمد_صادق_باقی_زاده
#امیرحسین_ثابتی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_زینب_زمینه
هرکسی حال روز تو
بدونه گریه میکنه
مرد همونه که برات
زنونه گریه می کنه
یه سال و نیمه زینبت
شبونه گریه می کنه
تا می بینه لباستو
تو خونه گریه می کنه
هر دفه که دلم برات می گیره حسین
می شینمو و نگاه به این لباس می کنم
یه سال و نیمه واسه ی لب خشک تو
خواب می بینم به شمر التماس می کنم
اباعبدالله
هنوز تن زخمی توست
جلوی چشای خواهرت
نمیرم یادم که چجور
اسب اومد رو پیکرت
طاقت کهنه خنجرو
رگ حنجره نداشت
صدام می زدی ولی
صدات جوهره نداشت
به جای مادر روضه برات خوندم و
لالایی واسه ی بچه هات خوندم و
نیزه گرفته بود راه حلق تو رو
حرفتو از اشاره ی چشات خوندم و
ابا عبدالله
نشد به جای مادرم
برا تو مادری کنم
حسین من نزاشت شمر
براتو خواهری کنم
تو رفتی و مسیر من
به کوچه های شام خورد
زینب تو چه طعنه ها
تو مجلس حرام خورد
نمیدونی چه دردی کشیدم حسین
چه شبها که از خواب پریدم حسین
اسارت نرفتم؛ که رفتم حسین
شراب ندیده بودم،که دیدم حسین
ابا عبدالله
#امیرحسین_ثابتی