#امام_باقر_زمینه
#زمینه
خاطره های کربلا یادم نمی ره
اون همه غصه و بلا یادم نمی ره
سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره
یادم نمی ره
گودال و شمر و اون ضربه ها
یادم نمی ره
نامردا ریختن تو خیمه ها
یادم نمی ره
صدای ناله ی مادرش
یادم نمی ره
رفت از حال روی تل خواهرش
ای وای
قصه ی غربت حرم یادم نمی ره
آتیش و غارت حرم یادم نمی ره
داغ جسارت حرم یادم نمی ره
یادم نمیره
دستای بسته ی زینبو
یادم نمی ره
زانوی خسته ی زینبو
یادم نمی ره
گهواره غارت شد تو حرم
یادم نمی ره
رقیه هی میگفت معجرم
ای وای
خاطره های شهر شام یادم نمی ره
سنگای روی پشت بام یادم نمی ره
غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره
یادم نمی ره
گوشای پاره از غارتو
یادم نمی ره
روزای تلخ اسارتو
یادم نمی ره
زخمای پای رقیه رو
یادم نمی ره
چادر پاره ی عمه رو
ای وای
#وحید_محمدی
#امام_باقر_زمینه
#امام_باقر_شور
#زمینه
#شور
بند۱
یه عمره که هر شب و روز مونس من غمه
داغی که مونده رو دلم قاتل جونمه
خاطره های کودکیم یادمه ای خدا
یه عمره گریه میکنم به یاد کربلا
یادم نرفت درد و بلا
آتیش زدن شبیه مدینه به خیمه ها
یادم نرفت آه ای خدا
کشتن همه جوونای مارو تو کربلا
یادم نرفت خون شد دلا
روخاک علی اکبر لیلا زد دست و پا
یادم نرفت چشم ترو
دیدم رو خاکا دست جدای آب آورو
مظلوم یاحسین
بند۲
میسوزونه قلب منو همین مصیبتا
چی به سر حسین اومد تو دشت کربلا
یه عمره این غصه و غم برده شکیبمو
یادمه تشنه کشتنش جد غریبمو
یادم نرفت غوغا شدو
تو قتلگاه جد غریبم تنها شدو
یادم نرفت چشم ترش
نیزه شسکته ها همه بودند رو پیکرش
یادم نرفت زخم تنش
باهرچی که میشد ته گودال میزدنش
یادم نرفت زینب میدید
قاتل نشست رو سینه ی زخمیش سر رو برید
مظلوم یاحسین
بند۳
روز و شبا همش میخوام گریه کنم فقط
یاد مصیبتای شام گریه کنم فقط
یه آتیشی تو قلب من از این جسارته
غمی که میکشه منو غمه اسارته
یادم نرفت درد د عذاب
دیدم به دست زینب کبری بستن طناب
یادم نرفت تو ازدحام
ناموس مارو با کینه بردن بازار شام
یادم نرفت خندیدنو
پای سر بریده ی جدم رقصیدنو
یادم نرفت دل شد کباب
که جای دخترای علی شد بزم شراب
مظلوم یاحسین
#عبدالزهرا
#امام_باقر_زمینه
بند اول
روضه رو دیدی
روی تل بودی
توخودت شاهد خط به خط مقتل بودی
روی تل بودی
دیدی غربت یه شاهو
دیدی شاه کم سپاهو
دیدی گودال قتلگاهو
قتلگاهو
پنجاه و سه ساله که غم داری
ماتم داری
پنجاه و سه ساله که
تو دلت داغ محرم داری
بند دوم
نیزه رو دیدی
خون به دل بودی
تو خودت راوی خطبه های محمل بودی
خون به دل بودی
دیدی اشک دخترارو
دیدی رو نیزه سرارو
دیدی تو آتیش معجرا رو
معجرا رو
پنجاه و سه ساله غربت داری
محنت داری
پنجاه و سه ساله که
به تنت زخم اسارت داری
بند سوم
با سر زخمی
دیدی اشرارو
تو محله ی یهود جسارت و آزارو
دیدی اشرارو
دیدی اون شام خرابو
دیدی مجلس شرابو
دیدی تصویر اضطرابو
اضطرابو
دشمن بابا تو مرتب می زد
تو تب میزد
هر دفعه سه ساله رو
جلو چشم عمه زینب می زد
#س_کرمانی
#امام_باقر_زمینه
خاطره های کربلا یادم نمی ره
اون همه غصه و بلا یادم نمی ره
سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره
یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها
یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها
یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش
یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش
مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر
مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر
مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر
ای وای ...
قصه ی غربت حرم یادم نمی ره
داغ مصیبت حرم یادم نمی ره
لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره
یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو
یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو
یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم
یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم
مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه
مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه
مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه
ای وای ...
خاطره های شهر شام یادم نمی ره
سنگای روی پشت بام یادم نمی ره
غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره
یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو
یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو
یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو
یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو
مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو
مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو
مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو
ای وای ...
#وحید_محمدی
#امام_باقر_زمینه
یا سیدی حبیبی یا امام باقر
آقا چقدر غریبی یا امام باقر
روز عزای تو ، زهرا کند زاری
نه گریه کن داری ، نه سینه زن داری
یا حضرت باقر
.....
مثل رقیه موقع طفلی شدی پیر
شد بسته دست کوچکت با غل و زنجیر
روزی هزار دفعه ، زخمت نمک میخورد
هر کس که جا می ماند ، عمه کتک میخورد
یاحضرت باقر
......
بر زین زهر آلوده شد قلب تو پاره
یاد تن حسین و اون ده تا سواره
دیدی چها با هم ، آن ده لعین کردند
جسمش رو یکسان با ، خاک زمین کردند
یا حضرت باقر
#امام_باقر_زمینه
قحطی آب و
حال خراب و
تلظیِ علیِ اصغرِ رباب و
سه روز پیکری به زیر آفتاب و
یادم نمیره غربت بزم شراب و
دیدم که تنها ، برگشت ذوالجناح
وای از قتلگاه۲
جد غریبم ، مونده بی پناه
وای از قتلگاه۲
با قد کمون ؛ اومد مادر
توی دست ساربون ؛ بود انگشتر
ای وای نمی بره ؛ « کهنه خنجر ۳ »
جلو چشم مادرش کشتنش
یکی داره میکَنه پیراهنش
رقیه جون آتیش گرفت دامنش
تشنه لب کرب و بلا یاحسین...
بارون نم نم
میزنه قلبم
داره میاد دوباره باز بوی محرم
آماده ی روضه کنید دلارو کم کم
علم کنید بازم سیاهیا و پرچم
ای که دو عالم ، در عشقت اسیر
ای نعم الامیر۲
واسه محرم ، اشکامو نگیر
ای نعم الامیر۲
با ماه غمت ؛ آرومم کن
آقا زیر علمت ؛ آرومم کن
ببرم تا حرمت ؛ «آرومم کن ۳»
به فدای تو پدر مادرم
شاید باشه محرم آخرم
این اربعین باز ببرم تا حرم
تشنه لب کرب و بلا یاحسین...
««نوکریامو
اشک چشامو
خراب کردم همه سینه زنیامو
بگو چیکار کنم که بشنوی صدامو
حق داری انداختی عقب کرببلامو
رو برنگردون ، از من یاحسین
عفوا یاحسین۲
شرمندتم من ، قلبا یاحسین
عفوا یاحسین۲
بی حرف و حدیث ؛ دوست دارم
روی قلبم بنویس ؛ دوست دارم
هیچکی مثل تو نیس ؛ «دوست دارم ۳»
ته رویای منه کربلا
علت اشکای منه کربلا
خونه ی آقای منه کربلا »»
تشنه لب کرب و بلا یاحسین...
#امیرحسین_ثابتی
#امام_باقر_زمینه
یا سیدی حبیبی یا امام باقر
آقا چقدر غریبی یا امام باقر
روز عزای تو ، زهرا کند زاری
نه گریه کن داری ، نه سینه زن داری
یا حضرت باقر
.....
مثل رقیه موقع طفلی شدی پیر
شد بسته دست کوچکت با غل و زنجیر
روزی هزار دفعه ، زخمت نمک میخورد
هر کس که جا می ماند ، عمه کتک میخورد
یاحضرت باقر
......
بر زین زهر آلوده شد قلب تو پاره
یاد تن حسین و اون ده تا سواره
دیدی چها با هم ، آن ده لعین کردند
جسمش رو یکسان با ، خاک زمین کردند
یا حضرت باقر
#عبدالحسين
#امام_باقر_زمینه
خاطره های کربلا یادم نمی ره
اون همه غصه و بلا یادم نمی ره
سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره
یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها
یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها
یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش
یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش
مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر
مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر
مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر
ای وای ...
قصه ی غربت حرم یادم نمی ره
داغ مصیبت حرم یادم نمی ره
لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره
یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو
یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو
یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم
یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم
مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه
مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه
مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه
ای وای ...
خاطره های شهر شام یادم نمی ره
سنگای روی پشت بام یادم نمی ره
غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره
یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو
یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو
یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو
یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو
مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو
مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو
مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو
ای وای ...
#وحید_محمدی
#امام_باقر_زمینه
فریضه ی تو رو ادا میکنم
اینجا رو با روضه منا میکنم
یاد غمای کربلا می کنم
امام باقر
کاش لا اقل خواب میدیدم مدینه م
قسمت شده برم بقیع بشینم
بهتره که بمیرم و نبینم
نداری زائر
شیعه برات بمیره چه غریبی آقا
باقر علمی و کسی دور و برت نیست
روز شهادت تو اومده ولی باز
توی بقیع کسی به غیر مادرت نیست
گریه میکنم برات های های های های
ناله میزنم برات وای وای وای وای
مردم اونی که دیدی و ندیدن
چند ساله بودی سر جلوت بریدن
سر و بریدن عمه هات دویدن
بیرون خیمه
عمه گرفته بود جلو چشاتو
شاید نبینی میزنن باباتو
ناله میزد عمه رقیه باتو
میون خیمه
فک نمی کردی نعلای تازه ببندن
بیان تو قتلگاه امامو زیر بگیرن
فکر نمیکردی زنده باشی و ببینی
که از نوامیس خدا اسیر بگیرن
سرو زدن به نیزه ها وای وای وای وای
آتیش زدن به خیمه ها وای وای وای وای
شاخه های یاسو شکسته دیدی
زین العبادو زار و خسته دیدی
عمه رو با دستای بسته دیدی
میون اغیار
هی میگی کاش طفل رباب نمیرفت
قافله به شام خراب نمیرفت
زینب به مجلس شراب نمی رفت
با مردم آزار
سخته بی معجر با لباس پاره پاره
مردا بخندن گریه ی زنو در آرن
غیرتیا سخته با خونواده باشی
یه مشت ارازل اسم کنیز بیارن
نفرین کن امیه رو وای وای وای وای
بد کشتن رقیه رو وای وای وای وای
#حسین_قربانچه
#امام_باقر_زمینه
گاهی قاتل زهره ولی
گاهی قاتل یه خنجره
گاهی قاتل برا یکی
میشه حتی یه خاطره
قاتل وقتی میشه خاطرات
یعنی دستای مخدرات
کنار سره بالای نی
و علی الخدود لاطمات
لطمه میزدن
چند تانانجیب با تازیونه به عمه میزدن
لطمه میزدن
یادمه رقیه که پیدا شد همه میزدن
یادمه سنان
سر جدمو میخواس جدا کنه موقع اذان
خولی ام رسید
هی میگفت خورجینم آماده س سر رو بم بدید
ایها المظلوم
یا باقرالعلوم
نفسش بالا نمیاد
دیگه این شام اخره
نه تمومی نداره این
همه دنیای خاطره
حالا داره میلرزه تنش
لحظه به لحظه رو یادشه
نامحرما رو بیرون کنین
روضه ی ناموس جدشه
با طناب زدن
چقده تازیونه به زینب و به رباب زدن
گاهی روی نی
سنگ میخورد سرش گاهی میرفت. توی طشت می
چوب خیزران
بالا میرفت و بالامیرفت . داد عمه جان
بی حیای مست
انقده محکم زد با چوبش. دندونو شکست
#محمدرضا_طالبی
#امام_باقر_زمینه
بند۱
یه عمره که گریونی با آه سینه سوزت
گریه بــرا عاشـــورا شده کار هر روزت
جاریه سیل اشکات به روی صحن گونت
مجلس روضه خونی میگیری توی خونت
بار غــم رو دلت سنگینه
غصه هات از غم دیرینه
قلبمون تو عزات غمگینه
هر چی ما میگیم تو با دوچشمت دیدی
پــای بـه پـای نـی سینــه زدی بـــاریدی
*(نمیره از یادت...
کوفه ی بی مرامو
سفر به شهر شامو
سنگای روی بــامو) ۲
بند۲
بــا درد و آه و ناله روز و شبت سر میشه
تا شیرخواره میبینی دو چشم تو تر میشه
با یه دلِ پر حسرت روضه میگیری هر سال
زینب و موجی از خون یادت نرفته گودال
مثله بغضِ پر از فریــادی
وقتی که از نفس افتادی
با غم کـربلا جــون دادی
داری میسوزی برای مشکِ سقا
گریـه میکنی بـه یادِ اشک سقا
نمیره از یادت...
آتیش خیمه ها رو
ناله ی بی صدا رو
روضه ی کـربلا رو
*(نمیره از یادت...
کوفه ی بی مرامو
سفر به شهر شامو
سنگای روی بامو) ۲
#بند۳
هنوز جلو چشماته شلوغیه تو بازار
خاطره های اونروز روحتو میده آزار
هنوز سر رونیزه داره میشه کابوست
نامحرمارو دیدی دور و بــرِ ناموست
بـی کسی تو رو تا دیــدن
به حال و روز تو خندیدن
دور تو کف زدن، رقصیدن
دیدی غارت گوشواره و خلخال و...
دیـدی سوختـن دامنای اطفال و...
نمیره از یادت...
غـروب تلخ غــارت
خــرابـه و اسـارت
بی حرمتی،جسارت
*(نمیره از یادت...
کوفه ی بی مرامو
سفر به شهر شامو
سنگای روی بامو) ۲
#محمد_حسن_بیات_لو
#روح_الله_نوروزی
#امام_باقر_زمینه
#زمزمه
بیاید گریه کنیم باهم
برای حضرت باقر
گرفته تو بقیع زهرا
عزای حضرت باقر
یابنَ فاطمه .... دل شیعه هات پر از درد و غمه
یابنَ فاطمه .... آقامون تو مدینه بی حرمه
واویلا واویلا واویلا واویلا
......
محله بنی هاشم
حسن رو پیر کرد اما
امام باقر و پیر کرد
محله یهودیها
ای آقای من ... روضه هات شده مثه امام حسن
ای آقای من ... مادرت رو پیش چشمت میزدن
واویلا واویلا واویلا واویلا
......
به روی زین زهر آلود
آتیش گرفتی جون دادی
خدا رو شکر که از مرکب
دیگه زمین نیفتادی
ای مظلوم آقا ... دیگه تو نیزه نخوردی بی هوا
ای مظلوم آقا ... بدنت نبونده زیر دست و پا
واویلا واویلا واویلا واویلا