⌛️میدانداری علماء(۲)
●قبل از پرداخت به زمانه صدر اسلام نگاهی دوباره به سالهای صدر انقلاب داشته باشیم.
●پس از تبعید امام به نجف، ایشان درس خارجی آغاز میکنند با نام ولایت فقیه و در این درس شاگردان خود را تشویق به ارتباط با #مردم میکنند. قبل از خروج امام از نجف نیز امام شاگردانی داشتهاند، سراپا گوش به فرمان امام. امام از لحاظ سختافزار جز بیانیه و پرکردن نوار هیچ نداشت. و در نرم افزار نیز هیچ نداشت جز ایمان به خداوند و نصرت های او و ایمان به انسان که این خود همه چیز است. ايمان به اینکه اگر انسان گنجینه درونی خود را بیابد برای رسیدن به آن حتی جان خود را فدا میکند. اگر خودش هم در این چند روز زندگی دنیا بدان نرسید زمینه را فراهم کند تا فرزندان و دیگر نسلها بتوانند این گنج را به دست آورند. انسان حاضر است جان خود را فدا کند و ایثار در این وادی سرمشق بوده است که انسان مشق شب و روز خود را از آن بازنویسی کند.
●یادکرد وجود گنجینه ارزشمند و آگاهیبخشی آن توسط امام و استاد امام، آن عارف جلیلالقدر و والا، به انسان بود. و مگر نه این است که هر گنجی نقشه گنجی دارد. و مگر نه این است که هر کوه #قافی نیاز به سیمرغ دارد تا #سیمرغ بر وجود تجلی کند؟ و مگر نه این است که #تجلی سیمرغ فضای مقدس میطلبد تا سیمرغ به سیمرغ دست یابند؟
●و آن کس که به وجود سیمرغ ندا داد امام بود و آن کس که نقشه راه را بر انسان سهل کرد شاگردان امام بود. شاگردان امام با بیان طریق وصول به این گنجینه سیمرغگون، با بیان شعار احیای #انسان _که به راستی مگر #اسلام جز برای اتصال به گنجینه وجودی #انسان است؟ _ و با بیان نقشه گنج، خیزش درونی انسان را فراهم آوردند.
●اما وقتی نقشه گنج بر انسان عیان شود، انسان دست از پا نمیشناسد و حتی زندگی خود را در کف دست خود گذاشته و برای رسیدن به آن گنج لحظهای درنگ نمیکند! انسان ارزشمندترین سرمایه خود را فدای گنج میکند و این، از سرگذشت باستانیان همواره سینه به سینه به آیندگان میرسید. اما این گنج نه گنجِ محدود، بلکه گنجی نامحدود است که انتهایی ندارد. ابتدایی ندارد. انتهای ان ابتدا و ابتدای آن بیانتهاست. #گنج_بیانتها باشد و انسان فقط نصیب خود را از این گنج طلب کند؟
●بنابراین انسان با آگاهشدن نسبت به این گنج بیانتها #انقلاب_درونی یافت و اطرافیان را نیز با خود همراه کرد. حال سیمرغ، نقشه در دست به دنبال سیمرغ #قیام کردهاند. #انقلاب_درونی به #انقلاب_اجتماعی مبدل گشت.
+آن حکومتی که مانع از رسیدن به سیمرغ، آن گنجینه بیانتهاست باید سرنگون شود! رهبری باید، تا انسان را در حرکت به سوی سیمرغ رهنمون باشد و ما مشتاقیم به گنجینه ای بیانتها و سیمرغگون....
●بنابراین امام خود وجود چنین گنجینه ارزشمندی را به انسان یادآورد و سزای آن هم این بود خود به شهرهای دیگری تبعید میگشت. اما شاگردانی از خود برجای گذاشته بود که نقشه گنج را بر انسان بازگو کنند و انسان را به سیمرغ رهنمون باشند. شاگردانی در اندیشه، در مسیر امام و در عمل، گوش به فرمان امام؛
●و این گونه شد که انسان با بازیابی حقیقت گنجگونه فطرت خویش، آن فطرت #بیانتها طلب، و با داشتن نقشه رسیدن به آن، به راه افتاد و جوشش درونی او به جوششی بیرونی مبدل گشت و انسان اتصال وجودی با دیگر انسانها مییافت و این قدرتی بود برای تغییر شرایط بیرونی برای حرکت به سوی گنج، برای بازگشت امام، برای حرکت به سوی گنج با راهبری کسی که یکبار به گنج رسیده است و حال بازگشته تا غیر خود را نیز بدین گنج برساند و همگی از این گنج بهره برند.
●اما زمانه حسین بن علی.
امام، خون دلها خورد تا انسانِ زمان خویش را به آن گنجینه آگاه کند و برای رسیدن به آن به انسان امداد رساند. حاکم فاسق زمانه، حضور در شهر را بر امام سخت میکرد تا امام حسین (ع)، خود به بیعت با او دست دراز کند. اما شعار امام احیاء #انسان بود _و اسلام مسیری برای احیاء انسان_ و بیعت با یزید، یعنی رهاکردن گنج و دلخوشی به شن بیابان. و دعوت مردم به چیزی بیارزشتر از این ممکن است؟
امام با ندای هیهات منا الذله سعی داشت تا انسان عصر خویش را بیدار کند و به چشمان خواب آلود انسان نور گنج را بتاباند تا انسان از خواب غلفت به بیداری دست یابد. اما یک عنصر در زمان امام خمینی رحمت الله فعال گشت که در زمان امام حسین علیه السلام به پا نخواست تا انسان به پا خیزد؛ این عنصر همان #میدانداری_علماست
ادامه دارد....
محمد محسن امامی،طلبه سطح عالی حوزه علمیه قم،موسسه فقهی آل یاسین؛
برگرفته از کلاس سیره امام، استاد موسوی؛ مخاطب طلاب اروپایی و آمریکایی!
🆔@jameandishi