▫️بسم الله الرحمن الرحیم▫️
🔹 « سلام فرمانده۲» و نظام اندیشه اسلامی🔹
💬سرود « سلام فرمانده ۲ » با همت دستاندارکاران آن در ادامه سرود « سلام فرمانده ۱ » منتشر گردید، دارای مفاهیم کلیدی و شبکهای مفهومیست که میتوان بر اساس « نظام اندیشه اسلام » آنرا بازخوانی و طراحی کرد تا ابعاد آن به خوبی مشخص و دقیق شود.
🔸این سرود از نقطهی مرکزی ولایت امام زمان (عج) نشات میگیرد که این ولایت، در ادامهی ولایت امامان پیشین و ولایت رسولالله و ولایت الله است . ولایت الله که به تمامی معارف دین معنا و جهت میبخشد؛ در نقطه مرکزی این سرود نیز مفهوم ولایت امام غائب به سرود ما معنا بخشیده و آنرا جهتدهی میکند و مفاهیم دیگر ذیل این مفهوم روشن میشود. به تعبیری نظامبخش سرود همین مفهوم است . ولایتی که با پایان غیبت ولیّ آن، جهان رنگ و بویی تازه میگیرد.
باید متذکر شد که معنای ولایت « وابستگی فکری و عملی هر چه بیشتر با ولی است.»
🔸در بخش مبانی آن مفهوم #انتظار در میان کلمات سرود یافت میشود و این مفهوم است که در میان واقعیتهای هستی در میان متعلقات والای ایمان قرار میگیرد. ایمان همان ایمانیست که در نظام اندیشه از آن به شناخت و آگاهی تعهد آفرین یاد میشود. یعنی در این جهان در ادامه ایمان به توحید، ایمان به نبوت و ایمان به امامت قرار میگیرد و ایمان به امامت آخرین امام و ایمان به غیبت او نقش آفرینی میکند. متعلق ایمان در ذیل نقطه مرکزی ولایت امام غایب، ایمان به آن حضرت و انتظار ظهور حضرت یاد میشود.
🔗نتیجه این ایمان در بخش مبانی همان نفی هرگونه ولایت جز ولایت تفویضی امام و نائب ایشان در طول ولایت الله است و تنها به ولایت امام و نائب ایشان متعهد بودن . نتیجه این نفی و اثبات نیز در همان بخش که از #سربازی امام در لشکر سیدعلی یاد میکند مشخص میشود.
🔸حال با توجه به این مبانی، نظامات سرود سامان گرفته و دو بخش نظام فردی و اجتماعی را میتوان در این سرود یافت و از آن یاد کرد .
1⃣ نظام فردیست که در ادامه سربازی امام، با مفاهیمی همچون #تعهد و #وفای_به_عهد_سابق ، مسیر مسئولیت انسان را در برابر پیمان خود یاد میکند . مسئولیت و عهدی که سال گذشته در سالروز میلاد حضرت در نیمه شعبان توسط کودکان و نوجوانان با امام بسته شد و امروز یادآوری همان پیمان است و مسئولیت مخاطبین سرود سابق را تذکر میدهد .
2⃣در نظام اجتماعی و تمدنی مفاهیم بسیار کلیدی و دقیق در این سرود وجود دارد که از شنیدن آن انسان به فراخور کلمات لذت میبرد .
"مفاهیمی نظم بخش اجتماعی در دو بخش #جهاد_تبیین و جهاد عملی با کلیدواژه #پای_کاربودن شنیده میشود . محور این بخش #جهاد و نتیجه آن #جان_فدا بودن میباشد.
"در بخش بین المللی نیز در این سرود ، مفاهیم #جهانی_شدن اسم امام و #صاحب_الزمانی_شدن_دنیا دیده میشود که اولی ناظر به جهاد لسان و دومی ناظر به جهاد عمل است که رنگ و بوی دنیا در عمل در مسیر رنگ و بوی ولایت امام قرار بگیرد .
🔸در بخش تطبیقات نیز این سرود بسیار پررنگ وارد میدان شده و در عصر معاصر از اسامی همچون #میرزاکوچکخان ،#شیخ_احمدکافی ،#عمار ،#آرمان_علیوردی،#حاج_قاسم ،#سربازان_گمنام و #حاج_همت یاد کرده که هریک به ترتیب در عرصه های #قیام، #دغدغه_مندی، #جهاد_تبیین، #پایکاربودن ،#جان_فدابودن، #محبوبیت و #محبوب_خداشدن شاخصه عصر خود بودند .
هریک الگویی در محور یادشده در عصر حاضر برای انسانهای عصر امروزی شمرده میشوند و روحیه قیام نسل امروز را زنده میکند و همچنین شبهه دور از دسترس بودن این آرزوها را از قلب جوانان پاک میکند.
🔸در این سرود ،نتیجه و محور تمامی این افراد #قیام در مسیر #کمککردن به امام و #آماده_کردن_دنیا برای حضور و ظهور حضرت میباشد . لذا نقش تلاش عملی در این سرود در ناخودآگاه ذهن مخاطب فعال میشود و شنوندگان آن از فضای انتظار منفعلانه خارج و در مسیر انتظار فعال برای آمادهسازی جهان قرار میگیرند.
🔸در پایان #ازبین_رفتن_غمها یعنی همان شادی جبهه حق در جهان، پایان و منتهای این حرکت شمرده می.شود.
⌛️میدانداری علماء(۲)
●قبل از پرداخت به زمانه صدر اسلام نگاهی دوباره به سالهای صدر انقلاب داشته باشیم.
●پس از تبعید امام به نجف، ایشان درس خارجی آغاز میکنند با نام ولایت فقیه و در این درس شاگردان خود را تشویق به ارتباط با #مردم میکنند. قبل از خروج امام از نجف نیز امام شاگردانی داشتهاند، سراپا گوش به فرمان امام. امام از لحاظ سختافزار جز بیانیه و پرکردن نوار هیچ نداشت. و در نرم افزار نیز هیچ نداشت جز ایمان به خداوند و نصرت های او و ایمان به انسان که این خود همه چیز است. ايمان به اینکه اگر انسان گنجینه درونی خود را بیابد برای رسیدن به آن حتی جان خود را فدا میکند. اگر خودش هم در این چند روز زندگی دنیا بدان نرسید زمینه را فراهم کند تا فرزندان و دیگر نسلها بتوانند این گنج را به دست آورند. انسان حاضر است جان خود را فدا کند و ایثار در این وادی سرمشق بوده است که انسان مشق شب و روز خود را از آن بازنویسی کند.
●یادکرد وجود گنجینه ارزشمند و آگاهیبخشی آن توسط امام و استاد امام، آن عارف جلیلالقدر و والا، به انسان بود. و مگر نه این است که هر گنجی نقشه گنجی دارد. و مگر نه این است که هر کوه #قافی نیاز به سیمرغ دارد تا #سیمرغ بر وجود تجلی کند؟ و مگر نه این است که #تجلی سیمرغ فضای مقدس میطلبد تا سیمرغ به سیمرغ دست یابند؟
●و آن کس که به وجود سیمرغ ندا داد امام بود و آن کس که نقشه راه را بر انسان سهل کرد شاگردان امام بود. شاگردان امام با بیان طریق وصول به این گنجینه سیمرغگون، با بیان شعار احیای #انسان _که به راستی مگر #اسلام جز برای اتصال به گنجینه وجودی #انسان است؟ _ و با بیان نقشه گنج، خیزش درونی انسان را فراهم آوردند.
●اما وقتی نقشه گنج بر انسان عیان شود، انسان دست از پا نمیشناسد و حتی زندگی خود را در کف دست خود گذاشته و برای رسیدن به آن گنج لحظهای درنگ نمیکند! انسان ارزشمندترین سرمایه خود را فدای گنج میکند و این، از سرگذشت باستانیان همواره سینه به سینه به آیندگان میرسید. اما این گنج نه گنجِ محدود، بلکه گنجی نامحدود است که انتهایی ندارد. ابتدایی ندارد. انتهای ان ابتدا و ابتدای آن بیانتهاست. #گنج_بیانتها باشد و انسان فقط نصیب خود را از این گنج طلب کند؟
●بنابراین انسان با آگاهشدن نسبت به این گنج بیانتها #انقلاب_درونی یافت و اطرافیان را نیز با خود همراه کرد. حال سیمرغ، نقشه در دست به دنبال سیمرغ #قیام کردهاند. #انقلاب_درونی به #انقلاب_اجتماعی مبدل گشت.
+آن حکومتی که مانع از رسیدن به سیمرغ، آن گنجینه بیانتهاست باید سرنگون شود! رهبری باید، تا انسان را در حرکت به سوی سیمرغ رهنمون باشد و ما مشتاقیم به گنجینه ای بیانتها و سیمرغگون....
●بنابراین امام خود وجود چنین گنجینه ارزشمندی را به انسان یادآورد و سزای آن هم این بود خود به شهرهای دیگری تبعید میگشت. اما شاگردانی از خود برجای گذاشته بود که نقشه گنج را بر انسان بازگو کنند و انسان را به سیمرغ رهنمون باشند. شاگردانی در اندیشه، در مسیر امام و در عمل، گوش به فرمان امام؛
●و این گونه شد که انسان با بازیابی حقیقت گنجگونه فطرت خویش، آن فطرت #بیانتها طلب، و با داشتن نقشه رسیدن به آن، به راه افتاد و جوشش درونی او به جوششی بیرونی مبدل گشت و انسان اتصال وجودی با دیگر انسانها مییافت و این قدرتی بود برای تغییر شرایط بیرونی برای حرکت به سوی گنج، برای بازگشت امام، برای حرکت به سوی گنج با راهبری کسی که یکبار به گنج رسیده است و حال بازگشته تا غیر خود را نیز بدین گنج برساند و همگی از این گنج بهره برند.
●اما زمانه حسین بن علی.
امام، خون دلها خورد تا انسانِ زمان خویش را به آن گنجینه آگاه کند و برای رسیدن به آن به انسان امداد رساند. حاکم فاسق زمانه، حضور در شهر را بر امام سخت میکرد تا امام حسین (ع)، خود به بیعت با او دست دراز کند. اما شعار امام احیاء #انسان بود _و اسلام مسیری برای احیاء انسان_ و بیعت با یزید، یعنی رهاکردن گنج و دلخوشی به شن بیابان. و دعوت مردم به چیزی بیارزشتر از این ممکن است؟
امام با ندای هیهات منا الذله سعی داشت تا انسان عصر خویش را بیدار کند و به چشمان خواب آلود انسان نور گنج را بتاباند تا انسان از خواب غلفت به بیداری دست یابد. اما یک عنصر در زمان امام خمینی رحمت الله فعال گشت که در زمان امام حسین علیه السلام به پا نخواست تا انسان به پا خیزد؛ این عنصر همان #میدانداری_علماست
ادامه دارد....
محمد محسن امامی،طلبه سطح عالی حوزه علمیه قم،موسسه فقهی آل یاسین؛
برگرفته از کلاس سیره امام، استاد موسوی؛ مخاطب طلاب اروپایی و آمریکایی!
🆔@jameandishi
⌛️میدانداری علماء(۳)
●امام حسین(ع) در یکی از خطبه های خود که در حضور بسیاری از صحابهی باقیمانده پیامبر و تابعین بود، اشاره به عاملی دارند که در آن دوران محقق نشد. این عامل با نگاه به #خطبه_منا که در حج سال ۵۹ هجری ایراد شد مشخص میشود. امام پس از بخش اول خطبه خود، به گروهی خاص اشاره میکنند و با «ثُمَّ أَنْتُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ» این گروه را مورد خطاب خویش قرار میدهند.
❓این گروه کیستند که دل امام از این گروه پر بوده است و امام بخش قابل توجهی از خطبه خود را در خطاب به این گروه اختصاص داده اند؟
●این گروه، گروه عالمان هستند. در ادامه حضرت چنین فرموده اند که
«عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَيْرِ مَذْكُورَةٌ وَ بِالنَّصِيحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ بِاللَّهِ فِي أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ»؛
خلاصه این کلامی این است که این گروه در جامعه به علم مشهورند و عموم مردم از این گروه با تجلیل یاد میکنند و احترام خاصی بدین گروه میگذارند. تا جایی که این دانشمندان مشهور به علم، حتی هیبتی همچون هیبت سلطان نیز در میان جامعه یافته اند. اما هدف امام از بیان این صفات تجلیل آنها نبوده است؛ بلکه هدف امام این بوده است که به آنان گوشزد کند که این جایگاه، نه جایگاه ذاتی شما بوده است. بلکه به اعتبار این علوم دینی که کسب کردهاید چنین جایگاهی یافتهاید؛ البته باز هم اعتبار خود این علوم دینی معیارنبوده است بلکه فراگیری این علوم دینی وظایفی بر گردن میآورد که این وظایف انسان را ارجمند کرده و نزد جامعه باارزش میکند:
«لِأَنَّكُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرَامَةِ اللَّهِ مَنْزِلَةً فُضِّلْتُمْ بِهَا»
«أَلَيْسَ كُلُّ ذَلِكَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا يُرْجَى عِنْدَكُمْ مِنَ الْقِيَامِ بِحَقِّ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُمْ عَنْ أَكْثَرِ حَقِّهِ تَقْصُرُونَ فَاسْتَخْفَفْتُمْ بِحَقِّ الْأَئِمَّةِ فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَيَّعْتُمْ»
آن وظیفه #قیام برای حق الله بوده است. اما چون این قیام صورت نگرفته است و علماء حق خدا را اقامه ننموده اند، حق ائمه خوار شمرده شد و حق ضعیفان نیز ضایع شد!
●میتوان بر این اساس گفت که ارتباطی تنگاتنگ میان حق الله و حق ائمه و در ادامه، حق ضعیفان وجود دارد!
●«وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَفْزَعُونَ
وَ ذِمَّةُ رَسُولِ اللَّهِ ص مَحْقُورَةٌ
وَ الْعُمْيُ وَ الْبُكْمُ وَ الزَّمْنَى فِي الْمَدَائِنِ مُهْمَلَةٌ لَا تُرْحَمُونَ وَ لَا فِي مَنْزِلَتِكُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَا مَنْ عَمِلَ فِيهَا تُعِينُونَ»
این بخش از خطبه به این اشاره دارد که عهد و پیمان خدا و پیامبر شکسته شده و درماندگان و کمتوانان در انتظار یاری هستند و علماء در یاری رساندن به آنها اقدامی نمیکنند.
اما واقعا چه ارتباطی میان عهد خدا و رسول و حق ضعیفان بوده است؟
ادامه دارد...
محمد محسن امامی،طلبه سطح عالی حوزه علمیه قم،موسسه فقهی آل یاسین؛
برگرفته از کلاس سیره امام، استاد موسوی؛ مخاطب طلاب اروپایی و آمریکایی!
🆔@jameandishi