eitaa logo
یاران آخرالزمانی سیدالشهدا علیه السلام
1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
16هزار ویدیو
43 فایل
شهید‌ سید مرتضی آوینی‌‌ : شهدا همه اصحاب آخرالزمانی سیدالشهداعلیه السلام هستند و پیام آنها عشق و اطاعت است و وفاداری...! 📌استفاده و کپی از پست های کانال نه تنها اشکال ندارد بلکه دعا گویتان نیز هستم حتی با لینک خودتان هم مجاز می باشد .
مشاهده در ایتا
دانلود
یاران آخرالزمانی سیدالشهدا علیه السلام
. ☘﴾﷽﴿☘ #قسمت_سوم #داستان_آموزشی روز بعد وسطهای ساعت معاملات سهم صف فروش شد؛ بدترین اتفاق ممکن
. ☘﴾﷽﴿☘ ترم جدید شروع شد و من دوباره مدیریت سرمایه گذاری پیشرفته رو با استاد برداشتم. روز اول کلاس پیامک زد که بیا دفترم کارت دارم. وارد اتاق که شدم کسی نبود، ولی من حسب عادت خودم رو به عنوان یه دانشجوی دکتری تصور کردم. استاد خودش اومد دم در و با صدای بلند سلام کرد!!! و دستشو زد پشت شونم، فکر کردم هنوز تو رویا هستم. چشمامو باز و بسته کردم و سرم رو به چپ و راست چرخوندم. نه رویا نبود؛ رفتم جای قبلی بشینم که با احترام ازم خواست روی مبل راحتی که کنار میز کارش بود بشینم. دیگه داشتم شاخ در می آوردم! گفتم خودم شروع کنم به صحبت بهتره تا اون، چون میدونستم بهترین دفاع حمله است! داشتم تو ذهنم دنبال واژه برای شروع میگشتم که تلفن رو برداشت و از آبدارخونه خواست که دو تا استکان آب جوش بیارن. - نسکافه که میخوری ؟ - استاد همون چایی هم از سر ما زیاده ! آبدارچی سینی بدست وارد شد. استاد پاکت نسکافه رو باز کرد اول برای خودش و بعد برای من. - استاد زحمت نکشید من خودم ...  انگار نه انگار که صدای منو شنیده باشه. قاشق چای خوری رو برداشت و افتاد به جون استکان. اونجا بود که فهمیدم چقدر عصبیه و چقدر تلاش کرده که خودش رو آروم نشون بده. اونقدر قاشق رو توی استکان چرخوند که کم مونده بود قاشق هم توی آب جوش حل بشه ..!! استکان رو داد دستم . یه لحظه یاد جام شوکران افتادم که به دست سقراط داده شد ... داشتم نسکافه رو مزه مزه میکردم که شروع به صحبت کرد : - این حرفها پیش خودت بمونه؛ من و همسرم در حال متارکه هستیم... دادگاه حکم داده که ۲۰ تا سکه الان بدم و توی ۸۰ ماه متوالی هم ماهی یه سکه . من پس انداز زیادی ندارم . اون ۲۰ میلیون سهامی که پیشت دارم پولشو بهم برگردون من بندازم جلوش گورشو گم کنه بره. ۲۰ میلیون ، نقطه "لنگر" شده بود تو ذهنش مدام تکرار میکرد ... استکان رو گذاشتم زمین و گفتم: - اونی که تحویل من دادید ۱۷.۵ میلیون بود نه ۲۰ میلیون که الان رسیده به ۱۲ میلیون. اگر مشکلی رو حل میکنه فردا بفروشم ؟! مثل دیوونه ها دستاشو تو هوا تکون میداد و فریاد میزد. - من چه گناهی کردم که باید تاوان ندانم کاری های تو رو پس بدم؟ چقدر بهت گفتم "تک سهم " نشو !! مگه به خرجت رفت !! این بود "سهام ارزشی" ؟؟ گند زدی شازده !!! تازه دو زاریم افتاد استاد هر وقت میخواد یه نفر رو تحقیر کنه بهش میگه شازده!! چند لحظه ای سکوت بین ما برقرار شد. مثل بچه ای که برای پول بستنی به باباش التماس میکنه، در حالیکه اشک توی چشماش حلقه زده بود، سرش رو آورد نزدیک و با صدای آهسته و ملتمسانه گفت : - دوست داری من برم زندان ؟ آبرو و حیثیتم بره ؟ دلم براش سوخت ؛ از طرفی از اینکه تحقیرم کرده بود ناراحت بودم. باید خودمو بهش اثبات میکردم ... گفتم : - یه کاری میتونم بکنم ؟ با خوشحالی گفت : - چکاری ؟ ادامه دارد... یاران آخرالزمانی سیدالشهداعلیه السلام در ایتا ✅ Eitaa.ir/jamkaranedeleman درسروش ✅ sapp.ir/jamkaranedeleman ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─