جنگ نرم در کلام رهبری
جنگ نرم
امروز هدف جنگ نرم دشمن و جنگ پنهان دشمن، این است که مردم را از عرصهی جهاد و مقاومت دور کند، مردم را نسبت به آرمانها بیتفاوت کند؛ هدفشان این است. تبلیغات وسیعی که میلیاردها دارند خرجش میکنند، با این هدف انجام میگیرد که ملّت ایران را - که با مقاومت خود، با ایستادگی خود توانسته قدرتهای جهانی را، سلطههای بزرگ را در بسیاری از خواستههایشان ناکام بگذارد - مأیوس کنند و از صحنه خارج کنند؛ هدف این است. حتّی اگر فشار اقتصادی هم میآورند، هدف این است؛ اگر فشار سیاسی هم میآورند، هدف این است؛ اگر فشار امنیّتی هم میآورند، هدف این است. اینکه ما خیال کنیم دشمن یک جنگی را میخواهد شروع کند و یک بخشی از کشور را تصرّف کند، اینها یک چیزهای قدیمیای است؛ امروز اینها مطرح نیست و دشمن این را نمیخواهد. امروز دشمن اگر هم به فرض، یک کار نظامی را انجام میدهد، با آن هدف است؛ با هدف تصرّف فضای فکری و روحی کشور است؛ [اگر] کار اقتصادی میکنند به این نیّت است؛ [اگر] کار امنیّتی میکنند، کار روانی میکنند، از فضای مجازی استفاده میکنند، از ماهواره استفاده میکنند، از رادیوها و تلویزیونها استفاده میکنند، از مبلّغان دهانبهمزد و سخنبهمزد در اطراف دنیا استفاده میکنند، همه با این هدف است.۱۳۹۵/۰۷/۰۵
بیانات در دیدار اعضای ستادهای برگزاری کنگره شهدای استانهای کهگیلویه و بویراحمد و خراسان شمال
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
⭕️دشمن شناسی در کلام رهبر فرزانه انقلاب
دشمن شناسی
این انقلاب یک خیز بلندی بود که ملّت ایران برداشت برای اینکه خود را از ذلّت وابستگی و ذلّت عقبماندگی نجات بدهد. این انقلاب یک حرکت عظیمی بود برای اینکه وابستگی و عقبماندگی را -این دو ذلّت بزرگ را- به برکت اسلام و با راهنمایی و رهبری اسلام، از این ملّت بزداید؛ دو درد طولانیِ مزمن بود، اینها را علاج بدهد؛ انقلاب برای این به وجود آمد و نظام جمهوری اسلامی بر این اساس تشکیل شد. خب، درست توجّه کنید، وقتی که یک حرکتی برای این مقصود به وجود آمده است که وابستگی را و عقبماندگی را از این ملّت بزداید -و موفّق هم شده است، پیشرفت هم کرده است- آن کسانی که عقبماندگی و وابستگی به نفع آنها بود، در مقابل این حرکت، این انقلاب، و این نظام میایستند؛ این طبیعی است. این[طور] نیست که ما دشمن درست میکنیم؛ بعضیها تکیهکلامشان این است که آقا دائم دشمن نتراشید! دشمن را حرکت ملّت میتراشد. فرض کنید یک قلدری آمده است خانهی شما را، دکان شما را، محلّ استراحت شما را، زندگی شما را غصب کرده است؛ وقتی شما آمدید او را بیرون کردید، خب شما حقّتان را انجام دادهاید، حقّتان را گرفتهاید امّا او با شما دشمنی میکند. تا وقتیکه امید داشته باشد که بتواند بر شما غلبه پیدا کند، به شما ضربه میزند. ما با کسی دشمنی جدیدی ایجاد نکردهایم؛ اینها دشمنی میکنند. آن کسانی که از وابستگی ایران به خودشان بهره میبردند، امروز با ما دشمنند؛ دشمن خونی! آن کسانی که از عقبماندگی ملّت ایران منتفع میشدند، امروز با ما دشمنند؛ دشمن خونی، دشمن آشتیناپذیر. البتّه این دشمنی ممکن است تا قیامت طول نکشد، عَسَى اللّهُ اَن یَجعَلَ بَینَکُم وَ بَینَ الَّذینَ عادَیتُم مِنهُم مَوَدَّة؛(۲) ممکن است یک وقتی اتّفاق بیفتد در آینده -صد سال دیگر، پنجاه سال دیگر، نمیدانیم- که این دشمنی از بین برود؛ امّا شرط از بین رفتن دشمنی چیست؟ این که او ناامید بشود یا اصلاح بشود؛ که حالا این [اصلاح شدن] بعید است، اصلاح شدن ابرقدرتها بعید است. خب پس این دشمنی هست. آن درسی که ما باید بگیریم که بهنگام عمل بکنیم، آن مبنی بر این است که دشمن را بشناسیم، سمت و سوی کار دشمن را بدانیم، آنقدر بصیرت پیدا کنیم که هر حرکتی که دشمن انجام میدهد، بفهمیم که هدفش چیست. اگر متوجّه ما و متعرّض به ما است، علاج کنیم آن را، بِایستیم، مقاومت کنیم؛ این وظیفهی ما است. حالا من دربارهی همین موضوع، چند جملهای را، کلماتی را امروز عرض میکنم.
اوّلاً دشمن کیست؟ دشمن، امروز مشخّصاً عبارت است از آمریکا، انگلیس، زرسالاران بینالمللی، صهیونیستها و دنبالههایشان؛ حالا دنبالههایشان خیلی اهمّیّتی ندارند، ارزشی ندارند که آدم اسم از آنها بیاورد؛ اصلیها اینها هستند. آمریکا دشمن است با جمهوری اسلامی، با ایران مستقل، با ایران روبهجلو و پیشرونده؛ انگلیس که مستعمرِ پیرِ ازکارافتادهی دورهی قبل است و حالا باز مجدّداً به این منطقه میخواهد نفوذ کند، دشمن است؛ صهیونیستها دشمنند؛ سرمایهداران بینالمللی و زرسالاران بینالمللی دشمنند؛ اینها دشمنهای اصلی [هستند].
البتّه این را هم عرض بکنم که فقط اینها هم دشمن نیستند، علاوهی بر اینها یک دشمن دیگری وجود دارد و او درون خود ما است. خود ما یعنی چه؟ یعنی من، شما، فلان مسئول، فلان جوان. آن دشمن درونی چیست؟ آن دشمن درونی عبارت است از بیانگیزگی، ناامیدی، بیحالی، بینشاطی، تنبلی؛ اینها دشمن ما است. اَللّهُمَّ اِنّى اَعوذُ بِکَ مِنَ الکَسَلِ وَ الهَرَمِ وَ الجُبنِ وَ البُخلِ وَ الغَفلَةِ وَ القَسوَةِ وَ الفَترَةِ وَ المَسکَنَة؛(۳) اینها دشمنهای ما هستند. اَللّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِن نَفسٍ لا تَشبَع وَ مِن قَلبٍ لا یَخشَع وَ مِن دُعاءٍ لا یُسمَع و مِن صَلاةٍ لا تَنفَع؛(۴) اینها دشمنان درونی ما هستند؛ همه را به گردن بیرونیها نمیاندازیم. ما هم اگر بد عمل کنیم، اگر به وقت عمل نکنیم، اگر تنبلی کنیم، اگر دشمن را اشتباه بگیریم، اگر به جای شیطان اکبر واقعی، یک برادر ناباب یا ناراهی -که حالا برادر ما است، ولو ناباب و ناراه است- شیطان اکبر ما شد، ضربه خواهیم خورد. پس این هم دشمن ما است، حواسمان باشد. وقتی ما میگوییم دشمن خارجی، معنایش این نیست که در خودمان هیچگونه نقصی وجود ندارد؛ نه، سیاستهای غلط، سیاستهای بد، رفتارهای بد، اختلافات گوناگونِ بیوجه، تنبلی کردن، اقدام نکردن، تنگنظری، اینها دشمنان ما است؛ اینها هم هست.
خب، [وقتی] گفتیم آمریکا، انگلیس، فلان دشمن خارجی، [آیا] همینطور شعار میدهیم یا نه؟ من عرض بکنم به شما، شعار نیست؛ این متّکی به واقعیّات است. خب، از قضایای دنیا ما مطّلع میشویم؛ وقتی که فرض کنید وزیر خارجهی(۵) خوشاخلاق!(۶) آمریکا در نامهی وداعیّهی خود توصیه میکند به دولت بعدی که به ایران سخت بگیرید، هرچه میتوانید سختگیری کنید، تحریمه
ا را حفظ کنید، نگه دارید، بدانید با سختگیری میشود از ایران امتیاز گرفت کمااینکه ما گرفتیم -او میگوید- خب این دشمن است؛ حالا این دشمن، دشمن خندان است؛ یک دشمن بود که میآمد صریحاً میگفت که ایران محور شرارت است،(۷) او این را صریحاً نمیگوید امّا رفتار او همین رفتار است. این شد دشمن. پس ما که دائم میگوییم دشمن، دشمن، نه این است که میخواهیم شعار بدهیم، نه اینکه به قول بعضی آدمهای بیانصاف میگویند اینها در کار داخلی خودشان درماندهاند، ناچارند دشمن بتراشند؛ نه، دشمنتراشی نیست؛ خب دشمن است، چشمت را باز کن تا ببینی؛ ببندی چشمت را، البتّه نمیبینی؛ سرت را داخل برف فروکنی، نمیبینی؛ امّا سرت را بلند کن، نگاه کن، میبینی.
گفتیم انگلیس! انگلیسها مجدّداً به خلیج فارس [آمدهاند]؛ البتّه ما از یکی دو سال قبل خبر داشتیم؛ شنیده بودیم که اینها بنا دارند دوباره به خلیج فارس بیایند؛ حالا آمدند. میآیند اینجا به یک عدّه از حکّام خلیج فارس -که هیچ صمیمیّتی هم بینشان نیست؛ اینجور نیست که خیال کنیم واقعاً آنها با این حکّام خلیج فارس صمیمیاند؛ نه، میخواهند استفاده کنند، میدانند آنها را میشود زیر بار گرفت؛ میآیند با آنها اینجوری حرف میزنند- میگویند ایران تهدید است! خب، تهدید خود انگلیسهایند. امروز محافل انگلیسی مینشینند برای منطقه و برای ایران اسلامی تصمیمگیری میکنند؛ یکی از تصمیمهایشان تجزیهی کشورهای منطقه است. این چیزی که عرض میکنم، تحلیل نیست، حدس نیست؛ اینها اطّلاعات است. میگویند دوران یک عراق، یک سوریه، یک یمن، یک لیبی گذشته؛ یعنی عراق تجزیه بشود، سوریه تجزیه بشود، لیبی تجزیه بشود، یمن تجزیه بشود؛ اسم ایران را نمیآورند، چون جرئت نمیکنند، میترسند. از افکار عمومی ایران بشدّت میترسند وَالّا همان حرفی را که محمّدرضا قبل از رفتن گفت که «اگر ما برویم، ایران میشود ایرانستان» -منظورش این بود که مثل افغانستان، مثل ترکمنستان، مثل مانند اینها، اینجا هم یک قسمتی به نام ایرانستان میمانَد، بقیّه هم تقسیم میشود بین دولتهای متفرّق- اینها [هم] میخواهند همان حرف را بزنند؛ در این امید بودند، تلاششان را هم کردند، توی دهنشان هم خورد لکن در ذهنشان هنوز هست؛ [امّا] به زبان نمیآورند. خب این دشمن است، [مگر] دشمن شاخ و دُم دارد؟ از حالا نشستهاند، دارند برای دوران بعد از پایان برجام فکر میکنند که بعد از آن چه محدودیّتهایی را بر ایران تحمیل کنیم -که دوران برجام به خیال آنها ده سال، دوازده سال مثلاً باید طول بکشد- از حالا دارند فکر آنوقت را میکنند که ما با ایران، آنوقت چه کار کنیم، چه بگوییم، چهجوری عمل کنیم که محدودیّت ایجاد کنیم. دیگر دشمن از این بدتر؟ از این خبیثتر؟ اینکه بنده میگویم انگلیسِ خبیث، این خباثت اینها است.
یکی از برنامههای اینها که تصریح میکنند، آموزش و تسلیحِ افرادِ بومیِ انتخابشده است؛ یعنی [میگویند] ما در این کشورها، ازجمله در ایران، افرادی از خود ایران را انتخاب میکنیم، با اینها ارتباط برقرار میکنیم، اینها را آموزش میدهیم، تجهیزشان میکنیم -امروز هم تجهیز کردن آسان است، اینترنت هست و فضای مجازی هست و ارتباطات گوناگون هست- تا به جان کشور بیفتند، به جان نظام اسلامی بیفتند، به جان ملّت بیفتند؛ اینها حرفهایی است که اینها دارند میگویند؛ خب این شد دشمن.
این دشمن را بایستی شناخت. عرض کردیم، هم دشمن را باید شناخت، هم شیوههای دشمنی را. راهورسمها و سمتوسوهایی را که اینها برای دشمنی در نظر گرفتهاند، [همه] باید بدانند؛ مسئولین هم باید بدانند، مردم هم باید بدانند، جوانهای ما هم باید بدانند، کارگرهای ما هم باید بدانند، دانشگاهیهای ما هم باید بدانند؛ بدانند که هدف دشمن -حالا گاهی در رادیوها و در تشکیلاتشان میگویند که هدف ما شخص فلانی است، مثلاً فرض کنید علی خامنهای، ولی دروغ میگویند- هدفشان ملّت ایران است، هدفشان ایران اسلامی است، هدفشان نظام اسلامی است. اگر با فلان زیدی، با فلان عمروی، با فلان دستگاهی و سازمانی هم دشمنی میکنند، بهخاطر این [است] که احساس میکنند این مثلاً سینه سپر کرده، ایستاده؛ باید پس بزنند او را؛۱۳۹۵/۱۰/۱۹
بیانات در دیدار مردم قم
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
امیرمحمد یاور رهبر:
کالبد شکافی روش ها ازفریب تا سبک زندگی
قسمت سوم
روشها:
1. فریب و دستکاری در منطق مخاطب: یکی از روشهای مهم در جنگ نرم، گونهای فریب است؛ یعنی مخاطب باید به این نتیجه برسد که باید این کار را انجام دهد و راهی جز این ندارد. این زمانی است که گزینههای مقابل او آنقدر محدود شود که هرچه را در دایرهی گزینشش انتخاب کند، برای طرف مقابل، بُرد محسوب شود. ظاهراً تنوع هست ولی راه گریزی نیست.
مهمترین و بالاترین سطح فریب این است که فرد را به خودفریبی بکشانند. گاهی فرد فریب میخورد اما میداند که فریب خورده و چارهای ندارد. گاهی نیز فرد فریب میخورد اما هرچه تلاش میکنند او را از دایره و تور فریب بیرون بیاورند، امکانپذیر نیست؛ چراکه نمیخواهد باور کند که فریب خورده است.
هر فرد، نوعی شناخت و معرفت نسبت به عالم، نسبت به خود و نسبت به روابط با دیگران دارد. وقتی بتوانید وارد حوزهی شناختی فرد شوید و مقدمات را فراهم کنید، نتیجهی دلخواهتان را هم میگیرید. این کار چندان پیچیده نیست؛ مثل این است که در شعر، وزن و قافیه تعریف کنید و دیگران مقابل مکلف باشند که قسمت دوم را تکمیل کنند! آنها مجبورند در وزن و قافیهی مورد نظر شما بسرایند.
در روانشناسی جنگ، بر روی این مبحث مطالعه میکنند که باید فهمید سوژهای که قرار است روی آن کار شود، چطور میاندیشد؟ باید منطق طرف مقابل را کشف کرد تا بر اساس آن، فرد را به نتایجی که میخواهیم، برسانیم یا در منطق و مدل فکری او دستکاری کنیم و نهایتاً نتیجهی لازم را بگیریم.
از لحاظ روانشناسی در رسانهها انسانها عملاً به عروسک خیمه شب بازی تبدیل میشوند. اوج این مسأله در رسانههای غربی دیده میشود. اگر رسانهها خاموش شوند، تا مدتها یک "خلأ فکری" شدید در غرب رخ خواهد داد؛ زیرا مردم دیگر نمیدانند چطور بیاندیشند و از کدام سبک زندگی تبعیت کنند؛ بهخصوص در ایالات متحده آمریکا.
2. تردیدافکنی و جایگزینی منابع: شاید اولین کاری که در جنگ نرم انجام میشود این است که شخص را نسبت به دیدگاههای خود دچار شک و تردید کنند. به ویژه تشکیک در کارآمدی و نتیجهبخشی یک رفتار: آیا این کار نتیجه دارد؟ آیا منطقی هست؟ تشکیک، در واقع "نرمسازی ذهن" طرف مقابل برای عملیات بعدی است. شک، فرد را دچار خلأ فکری و منطقی میکند و او آماده میشود تا چیزهای دیگری را در ذهن بپذیرد.
بنابراین ابتدا فرد باید نسبت به منابع فکری خود شک کند. در مرحلهی دوم، مخاطب باید منابعی که اطلاعات در آن ریخته میشود را بپذیرد. برای نمونه دشمن میگوید: رسانههای شما دروغ میگویند یا همهی واقعیت را نمیگویند و بر اساس منافع خودشان این کار را میکنند... در نتیجه نسبت به صحت عمل رسانههای خودی شک پیدا میشود؛ ولی همچنان نیاز هست که منابع اطلاعاتی دیگری جایگزین آن شود. آنگاه سریعاً منابع رقیب از سوی دشمنان معرفی میشوند. تزریق اطلاعات اینگونه صورت میپذیرد.
3. طراحی ادبیات مناسب: هر انسانی، ارزشها و شاکلهی ذهنیای دارد. اگر مطالبی که دیگران میگویند تفاوت زیادی با این شاکلهی ذهنی داشته باشد، انسان آن را پس میزند. اگر شخص مذهبی، پیامی کاملاً ضدمذهبی دریافت کند، طبیعی است که از همان اول آن را نمیپذیرد. به همین دلیل دشمن تلاش میکند پیام مورد نظرش را با توجه به شاکلهی روانی مخاطبان، طراحی کند.
از این رو یکی از مسائل پراهمیت در نبرد روانی، طراحی ادبیات مناسب است. ادبیاتی که ظاهری ارزشمند داشته باشد. دشمنان، ادبیات و ارزشهای ما را منفور و نامطلوب نشان میدهند؛- ذهن مردم هم طبیعتاً به چیزهای نازیبا گرایش ندارد- آنگاه یک ادبیات جایگزین مطرح میکنند و از این راه به مرور زمان بر تمایلات و رفتارهای ما تأثیر میگذارند. اینگونه است که بعد از مدتی، فرد دچار عمیقترین شکل فریب، یعنی خودفریبی میشود و هرگونه تلاش برای آزادسازی را تلاش برای نابودی میانگارد و در نتیجه مقابل آن میایستد.
مهمترین استراتژی در برابر جنگ روانی، "آگاهیبخشی" است؛ اما اگر فرد به خودفریبی رسیده باشد، آگاهیبخشی هم تأثیری ندارد. البته راههای دیگری هم وجود دارد؛ مانند تردیدآفرینی در باورهای جدید تا منطق آن متلاشی شود. همان کاری که حضرت ابراهیم با شکستن بتها و قرار دادن تبر در دست بت بزرگ انجام داد و به منطق بتپرستان حمله کرد.
4. الگوسازی از سبک زندگی غربی: در طول تاریخ مصداقهای گوناگونی از جنگ روانی و روشهای آن وجود دارد که امروز علمیتر شده و به دلیل توانایی رسانه، با قدرت بیشتری از آن استفاده میشود. یکی از مواردی که در دنیای مجازی رسانهای که امروزه در آن زندگی میکنیم اهمیت دارد، "الگوسازی" است. حتی شخصیتهای کارتونی که میشناسیم- مانند سوپرمن و...- دارای قدرتی فوق بشری هستند و پیام و هدف خودشان را که مأموریتی جهانی است، نجات دنیا از دست اشرار (فضایی یا زمینی)
مطرح میکنند. این اب
رمردها اغلب در ایالات متحده امریکا هستند؛ یعنی هرکه دشمن آمریکاست و قصد حمله به آمریکا را دارد، شرور محسوب میشود.
قهرمانان جهان که الگوی فرزندان ما هستند، آمریکایی هستند. در همهی انسانها بهخصوص در کودکان نوعی همزادپنداری یا همزادسازی با قهرمانان وجود دارد. همه تلاش میکنند خودشان را به قهرمانان نزدیک و شبیه کنند. وقتی که ملیت و هویت آن قهرمان آمریکایی است، مخاطب نیز تلاش میکند خود را به آن هویت نزدیک کند؛ همان چیزی که آمریکاییها تلاش میکنند به عنوان "سبک زندگی آمریکایی" در آسیا و اروپا رواج دهند.
آمریکاییها در این مسیر از روشهای مختلفی استفاده میکنند. در فیلم سینمایی ماتریکس اینگونه القا میشود که دنیا، دنیایی مجازی و ماتریکسی است که تنها گروه اندکی در آن زنده و واقعی و درصدد نجات یک شهر یا مرکز به نام زاین یا صهیون هستند. یعنی همهی دنیا در مسیری اشتباه و خوابی ویژهاند و گروه زندهای که میخواهند دنیا را نجات دهند، صهیون هستند. این القائات عجیب، با استفاده از اوج توانایی تکنولوژیک در حوزهی رسانه صورت میگیرد.
یکی از کارهایی که آمریکاییها انجام دادهاند، ترکیب information و entertainment و تشکیل پدیدهای به نام infotainment است؛ ترکیبی از "تفریح و خبرگویی". آمریکا پیش از هر چیز، سعی دارد "امپراطوری ذهنی" خود را گسترش دهد و کنترل مغزها را به دست بگیرد تا در نتیجه کنترل فرهنگ، اقتصاد و سیاست شکل بگیرد.
گاهی اوقات عملیات روانی دیگران آنقدر جذاب است که فرد به سرعت دچار خودفریبی میشود و حاضر نیست توجه کند که مثلاً فیلم هریپاتر چه پیامی در خود دارد؟ چرا در این فیلم وقتی قرار است هری پاتر با زن چینی ازدواج کند، ناگهان در داستان، آن شخص حذف و فردی اروپایی جایگزینش میشود. زیرا از نظر آمریکاییها زمانی که کشوری مانند چین از لحاظ اقتصادی به سرعت رو به رشد است، نباید به یک الگو تبدیل شود. این داستانها و فیلمها بدون پیام سیاسی نوشته و تولید نمیشوند. همهی این نکات، ظرافت کار عملیات نرم را نشان میدهد. بنابراین زمانی که ما میخواهیم در مقابل جنگ نرم، پدافند کنیم باید بتوانیم این ظرافتها را بشناسیم و در مقابل، الگوی مقاومتمان را به همان ظرافت طراحی کنیم.
چند گام در برابر جنگ نرم
اولین کاری که در مقابله با هرگونه عملیات نرم رقیب میتواند صورت بگیرد، "آگاهیبخشی" است تا هم رقیب بفهمد که ما متوجه اعمال او هستیم و هم ملت خودمان این آمادگی را دریابند. وقتی که از طریق آگاهیدهی، "مصونسازی" ایجاد شود، گام بزرگی برداشته شده است. البته این کار پیچیده است و در یک مقطع کوتاه انجام شدنی نیست.
در واقع ما باید در یک فرایند ملتسازی شرکت کنیم. امام خمینی(ره) یک انقلاب را به پیروزی رساند اما پیش از آن فرایند ملتسازی را آغاز کرده بود. انقلاب در واقع ثمرهی کار بود، نه شروع آن. این ملتسازی از چه زمان آغاز میشود؟ از مهدها. کشوری که میخواهد برای دنیا الگو درست کند، باید از لحاظ حرکت، نمونهی مطلوب و مورد پذیرش را در مرکز جهان اسلام ایجاد و نهادینه کند. بنابراین باید فرایند ملتسازیای را که شروع کردهایم، تکمیل کنیم؛ البته به عنوان یک فرایند مستمر؛ یعنی یک پروسه، نه پروژه.
نکتهی دیگر اینکه نمیتوان برای کل جامعه یک پیام واحد طراحی کرد. با توجه به اجزاء مختلف جامعه، هر پیام باید متناسب با روحیات، تعلقات فکری، مبنای شناختی و منطقی خاصی طراحی شود. گرچه اجزاء جامعه هویت دینی و ملی واحدی دارند که طبق دین اسلام باید از پیش از تولد تا زمان مرگ برای آن برنامه داشت. تلاش ما برای تمدنسازی و ملتسازی، عظمت کار ما و اینکه تلاش ما مکانیکی نیست را نشان میدهد.
همچنین هنگامی که نظام، پیامی را برای آحاد مردم طراحی میکند، نباید در ذات این پیام، تعارض و تناقضی وجود داشته باشد. بنابراین، نظام فرهنگی و نهادهای فرهنگی کشور باید درون یک استراتژی کلان عمل کنند.
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
⭕️فوری
حمله راکتی به پایگاه عینالاسد
🔹برخی گزارشهای تأییدنشده از حمله راکتی به به پایگاه آمریکایی «عینالاسد» در استان الانبار عراق خبر دادهاند.
🔹️ این پایگاه میزبان نظامیان تروریست آمریکایی است و گزارشهای اولیه از شنیده شدن صدای آژیر هشدار حملات موشکی در پایگاه حکایت دارند.
🔹منابع خبری گزارش دادهاند سامانههای پدافند ضد موشکی «سیرام» و «پاتریوت» که اخیراً در محوطه پایگاه نصب شدهاند موفق به رهگیری و انهدام راکتها نشدهاند.
🔹در صورتی که وقوع این حمله تأیید شود این دومین حمله طی چند روز گذشته به این پایگاه به شمار میرود. پیشتر، منابع عراقی عصر سهشنبه از حمله راکتی به پایگاه هوایی عین الاسد خبر داده بودند.
@Farsna - fna.ir/1aq5a
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
❣رهبر معظم انقلاب:
💢این منطقی است که دولتهای غربی با حمایت بیدریغ و دیوانهوار خود از رژیم صهیونیستی به آن تکیه کرده و بدینگونه، همهی ادّعاهای دروغین خود در باب حقوق بشر و دموکراسی را تخطئه کردهاند. این ماجرای خندهآور و گریهآور بیش از هفتاد سال است که ادامه دارد و هر از چندی برگ دیگری بر آن افزوده میشود.
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
برخی میخواستند درباره داعش هم با آمریکا توافق کنند!
🔹سردار #یدالله_جوانی، معاون سیاسی سپاه: برخی از مسئولان ما که جمهوری اسلامی را در موضع ضعف میدانند میخواستند درباره #داعش با آمریکا توافق کنند.
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
بررسی راهبرد نظام و دشمنان نظام در #انتخابات_۱۴۰۰
راهبرد نظام اسلامی در انتخابات ۱۴۰۰ عبارت است از برگزاری یک انتخابات با مشارکت پرشور و گسترده آحاد مردم در یک فضای امن و آرام و در محیطی سالم و رقابت سازنده و در نهایت تشکیل یک دولت کارآمد انقلابی در تراز دهه پنجم انقلاب اسلامی و مقدمه ای است برای تشکیل جامعه اسلامی. دولتی که با شناخت دقیق و کامل از نیازها و مشکلات جامعه با رویکرد انقلابی و جهادی کمر همت برای رفع مشکلات ببندد و نظام را از گردنه وگذرگاه صعب العبور فعلی عبور دهد.
✍ ابوالحسن سلطانی زاده
ادامه مطلب در لینک زیر قابل مشاهده است👇👇👇
https://basirat.ir/fa/news/330340
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95