🔷یا الله یا زهرا سلام الله علیها🔷 👆
🔆بخـــــوان 🍀 #جوشن_کبیر #فراز ۹۲ 🍀
🌼 به نیت رفع موانع ظهور و تعجیل در فرج مولا صاحب العصر و الزمان
🌷سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ .🌷
🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»
🤲 ما به « الله » اعتماد داریم 🤲
نمیدونم این پسرو میشناسید یا نه🗿
لکه و همین اولای کارش دو هزار نفر و
جذب خودش کرده لامصبببببب😔😂
رفیقاشم که نگم کانالو گذاشتن رو سرشون.
https://eitaa.com/joinchat/805306993C632eb7ed91
#پست_موقتِ
تو کانال یه حاجی داریم به عمار معروفه
اصلاا شووخ😂🤌🏻
https://eitaa.com/joinchat/805306993C632eb7ed91
حسین کشتیِ نجات است،
این را کسی میفهمد که
درحالِ غرق شدن باشد!
صلی الله علیک یا ابا عبدالله...
این جمعه هم گذشت ولی آقا نیامدی🥺
چشمانم منتظر اینکه ظهورت را ببیند گوش هایم منتظر اینکه صدای انا مهدی را بشنود
این جوانت دارد پیر میشود نمیخوای برگردی🥀
#امام_زمان
#حرف_دل
#کربلا
#امام_حسین(ع)
میگفت:
نمیتونمتوضیحبدمچمه،
فقطاگهحرمبرمخوبمیشم💚:)
+ چقدرحقگفت((:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میثم مطعی رو از دست ندهید ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🩵🕊•
اگـر دعـوت کنـنده زیـنب 'س' باشـد
پـس سـلام بـر شـهادت !
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#امام_زمان
🔷یا الله یا زهرا سلام الله علیها🔷 👆
🔆بخـــــوان 🍀 #جوشن_کبیر #فراز ۹۳ 🍀
🌼 به نیت رفع موانع ظهور و تعجیل در فرج مولا صاحب العصر و الزمان
🌷سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ .🌷
🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»
🤲 ما به « الله » اعتماد داریم 🤲
شهادت میخوای باید
واسش تلاش کنی،
هرکار شهدا میکردن
بشه عادتت . .
هرکار نمیکردن بشه
جز خط قرمزات !
'تلاش کن'
اون مقصده که
تو باید بری سمتش نه اون .
#شهیدانه
#شهیداحمدمحمدمشلب
#امام_زمان
تـوراازپـــادرآوردنــد
امـابـیخبـربـودنـد
کـهجانتازهمیبخشد
شهادتآرمانهارا
#پروفایل
روحاللهقربانی🌱.mp3
5M
_روحاللهقربانی🌱..!
بالا و پایین توی زندگی زیاده و توی این مواقع دوس داریم یه رفیق داشته باشیم که هوامو داشته باشن..!💔
●بعد از خوندن کتاب شهید روح الله قربانی خیلی حالم بهتر شد و واقعا زندگی روح الله با همسرش خیلی جالب بود..!💌
《شهیدی که همسرش رو امام رضا بهش داد و میدونست چه روزی قراره شهید شه🕊.!》
-گوش کردن به حرفم ضرر و هزینه نداره و عکس روح الله رو ببین و چشماتو ببند و باهاش صحبت کن🤌🏼
اگه توی زندگیت حس میکنی تنهایی و داری اذیت میشی کتاب این شهید رو بخون و مشکلاتت رو بهش بگو و مطمئن باش کمکت میکنه؛من خودم تجربه کردم که بهت میگم،بهم اعتماد کن..!✍🏻
‹دلتنگ نباش›.pdf
24.3M
_کتاب روح الله قربانی🌱..!
این کتاب رو حتما بخونین چون واقعا از خوندنش لذت میبرین..👀
یک کتاب که زندگی عاشقانه و رمانتیک داداش روح الله رو تعریف میکنه..!🌿
📌این کتاب به روایت همسر داداش روح الله هست و واقعا میشه عشق توی زندگیشون رو با خوندن این کتاب فهمید
-این pdf رو برای کسایی که میشناسی بفرست تااونا هم با داداش روح الله آشنا بشن چون اگه از این شهید کمک بخوای حتما جوابت رو میده✍🏼
پارت_نهم
#رمان_ماه_شب_چهارده🦋
متوجه ارور سیستمم شدم این یعنی دستگاه من توسط اونها در حال شناسایی بود شامم رو ول کردم و همه توانم رو برای حل این موضوع گزاشتم اینقدر استرس گرفته بودم که انگار جونم رو داشتن میگرفتن، اگه متوجه میشدن که سیستمشون توسط ما هک شده عملیات بهم میخورد و.....
#علی
یک لحظه صدای ارور سیستم مهوا اومد همه به مهوا خیره شده بودیم که یهو چنان غذاش رو رها کرد که نصف برنجش چپ شد ریخت تو نایلون زیرش و مهوا چرخید سمت سیستم نگرانی رو توی چشم هاش میدیدم خیلی کارش تمیز بود هیچ وقت نمیزاشت کار بدون جدیت پیش بره و همیشه تو کارش با بیشترین دقت پیش میرفت که مشکلی نباشه و مطمئن بودم با تمام این مشکلات و سختی سیستم اونها مهوا میتونه کارش رو مثل قبل پیش ببره.
مهوا نگران سرش رو بالا گرفت اوج ترس رو توی چشم هاش میدیدم دداشتم سکته میکردم حرف نمیزد و فقط یک نگاهش به من بود و یک نگاهش به لب تاب.
#علیرضا
مهوا کارش درست بود اما هرگز اونها اونایی که کله خرابن نمیزاشتن کسی تو کارشون سرک بکشه
مهوا نگران بود این از حالات صورت و دستهاش مشخص بود برای اینکه آروم بگیره به علی نگاه میکرد اونها خیلی بهم وابسته بودن. شاید به خاطر نبود پدرشون بود، پدر علی 13 سال پیش به خاطر داشتن پرونده قتل و دنبال کردن اون به شهادت رسید و مهوا شکست خیلی بزرگی خورده بود و علی برای اینکه حال خواهرش بهتر بشه هرکاری کرد از روانشناس کمک گرفت و مسافرت برد و حتی خونه رو عوض کرد ولی خب با گذشت زمان مهوا به علی خیلی وابسته شد و الان تکیه گاه وآرامشش فقط علیه.
همه نگران بودن مهوا دستاش میلرزید یک لحظه...
به قلم مهوا🫀
#کپی_بدون_ذکر_کانال_ممنوع❗️
🦋@jannathoseyn🦋