eitaa logo
جَنَّةُ المُعرِبين 🦋
1.3هزار دنبال‌کننده
210 عکس
161 ویدیو
159 فایل
🖌️کانالی برای اهل ادب🌺 🩸 انتشار دهید🩸
مشاهده در ایتا
دانلود
My RecordingAbdolkarimielahirad.mp3
زمان: حجم: 40.56M
صوت کامل آقایان حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر دکتر الهی‌راد و دکتر بیژن عبدالکریمی با موضوع 💢بخش اول 🔹 دوشنبه ۹ آبان ماه تالار آوینی، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. (🌺(کارگاه ادبیات عرب)🌺) https://eitaa.com/joinchat/4073979936C33f5684249
My RecordingAbdolkarimielahiradpart2.mp3
زمان: حجم: 39.46M
❎صوت کامل آقایان حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر دکتر الهی‌راد و دکتر بیژن عبدالکریمی با موضوع 💢بخش اول 🔹 دوشنبه ۹ آبان ماه تالار آوینی، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. (🌺(کارگاه ادبیات عرب)🌺) https://eitaa.com/joinchat/4073979936C33f5684249
🔴 ♨️ 🗣مناظره امام باقرعلیه السلام با طاووس یمانی امام باقر علیه السلام در مسجد الحرام با اصحابش نشسته بود که طاووس یمانی با عده‌ای از پیروانش جلو آمد و سلام کرد و گفت: آیا به من اجازه می‌دهید سؤال کنم؟ امام فرمود: بله، بپرس! طاووس پرسید: چه زمانی بود که یک سوّم مردم دنیا هلاک شدند؟ امام فرمود: اشتباه کردی! باید می‌گفتی یک چهارم مردم؛ و آن وقتی بود که قابیل برادرش هابیل را کشت. در آن زمان مردم دنیا فقط چهار نفر بودند: آدم و حوا و هابیل و قابیل. پس یک‌چهارم اهل دنیا هلاک شدند. طاووس گفت بله، شما درست فرمودید. من اشتباه کردم بعد پرسید:کدامیک ازآن دو برادر، پدر جهانیانند که فرزندانشان تا امروز زیاد شده؟ امام فرمود: هیچ‌یک. مردم جهان نسل فرزند دیگر حضرت آدم یعنی« شیث» هستند طاووس پرسید:چرا حضرت آدم، « آدم» نامیده شده؟ امام فرمود: چون گِل او را از ادیم» (پوسته‌ی رویی )زمین برداشته‌اند. طاووس پرسید:چرا به حضرت حوّا ،«حوا» گفته می‌شود؟ امام فرمود: چون حوّا از پهلوی موجود «حیّ» خلق شد.» (یعنی پس از اینکه حضرت آدم، دارای روح شد، از کنار گِل او حوا آفریده شد. طاووس پرسید:ابلیس به چه دلیلی، به این نام خوانده می شود؟ امام فرمود: ابلیس به معنای ناامید است و چون شیطان از رحمت خدای عزّوجل نا امید شد، او را به این نام می‌خوانند. و باز پرسید:«جن را چرا به این نامه می‌خوانند؟ امام فرمود: جن یعنی پنهان؛ و چون جن‌ها از دیده‌ها پنهانند، به این نام خوانده می‌شوند. پرسید:چه کسی اوّلین دروغ را گفت؟» امام فرمود:اولین دروغ را « ابلیس» گفت، وقتی که گفت: من بهتر از آدم هستم. (سوره اعراف آیه. ۱۲) پرسید:کدام گروهند که شهادت به حق داده‌اند، ولی دروغگویند؟ امام فرمود: منافقینی که به رسول الله گفتند: « ما شهادت می‌دهیم که تو رسول خدایی.» سپس آیه نازل شد که: وقتی منافقین می‌آیند و می‌گویند ما شهادت می‌دهیم که تو رسول خدایی…، خداوند شهادت می‌دهد که آنان دروغ می‌گویند.» (سوره منافقون، آیه‌ی ۱) طاووس پرسید:« کدام پرنده بود که فقط یک بار پرواز کرد؟» امام فرمود:« آن پرنده، «کوه طور » بود که خداوند آن را با بال‌هایی از انواع عذاب به پرواز درآورد تا بنی اسرائیل ، تورات را قبول کنند؛ چرا که در قرآن چنین آمده است:« ما کوه را بر سر آنها مانند سایبانی بلند کردیم و آنها گمان کردند که روی سر آنها خواهد افتاد. (سوره اعراف، آیه ۱۷۱) طاووس پرسید:« فرستاده‌ی خدا که نه از جنّ است و نه از انس و نه از ملائکه کیست؟ امام فرمود: کلاغی است که خداوند آن را فرستاد تا به قابیل نشان دهد جنازه‌ی برادرش را چگونه در خاک پنهان کند؛ چرا که در قرآن چنین آمده است:« پس خداوند کلاغی را فرستاد تا زمین را کنار بزند و به او نشان دهد چگونه برادرش را به خاک بسپارد. (سوره مائده، آیه۳۱) طاووس پرسید: موجودی که به قوم خود هشدار داد ولی نه از جنس جن بود، نه انسان و نه ملائکه؟ امام فرمود: مورچه بود. خداوند در قرآن می‌فرماید: آن مورچه گفت: ای مورچگان، داخل خانه‌های خود شوید تا سلیمان و لشکریانش شما را لگد نکنند، چرا که آنها شما را نمی‌بینند.» (سوره نمل، آیه ۱۸) طاووس پرسید: کیست که به او دروغ بستند ولی از جنس جن و انس و ملک نیست؟ حضرت باقر علیه السلام فرمود:« گرگی است که برادران یوسف به او دروغ بستند و گفتند: گرگ او را خورد. (سوره یوسف آیه ۱۷) طاووس پرسید: آن چیست که کمش حلال بود و زیادش حرام؟ امام فرمود: آب نهر طالوت  است که در قرآن چنین آمده:« طالوت فرمود هر کس از این نهر بیاشامد از من نیست. . . مگر به اندازه یک کف دست.»(سوره بقره آیه ۲۴۹)» طاووس پرسید:« کدام نماز واجب است که وضو ندارد و کدام روزه است که مانع خوردن و آشامیدن نمی‌شود؟ امام فرمود: آن نماز همان صلوات بر محمد و آل اوست (صلوه به معنای دعا است)؛ و آن روزه همان روزه‌ از سخن‌گفتن است که روزه‌ی حضرت مریم  بود و خدا در قرآن می‌فرماید:« بگو من نذر کرده‌ام برای خدای مهربان که روزه باشم؛ پس امروز با هیچکس سخن نمی‌گویم.» (سوره مریم،آیه ۲۶) طاووس پرسید: آن چیست که کم و زیاد می‌شود؟ و آن چیست که زیاد می‌شود ولی کم نمی‌شود؟ و آن چیست که کم می‌شود ولی زیاد نمی‌شود؟ حضرت باقر علیه السلام فرمود: آنچه کم و زیاد می‌شود، ماه آسمان است و آنچه کم نمی‌شود دریاست و آنکه کم می‌شود ولی زیاد نمی‌شود، عمر است.» 📚مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۳۵۱، ح ۵٫ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ♨️عضو کانال 👇شوید: کانال(🌺(جَنَّةُ الْمُعرِبِين)🌺)
🔴 💎 ✍مناظره امام باقر با اسقف مسیحیان اسقف نگاهی به جمعیت حاضر کرد و چون سیمای امام باقر علیه السلام  توجه او را به خود جلب نمود، روبه امام کرد و پرسید: از ما مسیحیان هستی یا از مسلمانان؟ امام(ع) فرمود: از مسلمانان. اسقف:از دانشمندان آنان هستی یا افراد نادان؟ امام(ع): از افراد نادان نیستم. اسقف: اول من سوال کنم یا شما می‌پرسید؟ امام(ع): اگر مایلید شما سوال کنید فضولات نداشتن بهشتیان اسقف: به چه دلیل شما مسلمانان ادعا می‌کنید که اهل بهشت غذا می‌خورند و می‌آشامند ولی مدفوعی ندارند؟ آیا برای این موضوع، نمونه و نظیر روشنی در این دنیا وجود دارد؟ امام(ع): بلی، نمونه روشن آن در این جهان جنین است که در رحم مادر تغذیه می‌کند ولی مدفوعی ندارد. اسقف:عجب! پس شما گفتید از دانشمندان نیستید؟! امام(ع): من چنین نگفتم، بلکه گفتم از نادانان نیستم! کاهش‌نیافتن نعمت‌های بهشتی اسقف سوال دیگری درباره میوه‌ها و نعمت‌های بهشتی به این مضمون پرسید: به چه دلیل عقیده دارید که میوه‌ها و نعمتهای بهشتی کم نمی‌شود و هر چه از آنها مصرف شود، باز به حال خود باقی بوده کاهش پیدا نمی‌کنند؟ آیا نمونه روشنی از پدیده‌های این جهان می‌توان برای این موضوع پیدا کرد؟ امام(ع): آری، نمونه روشن آن در عالم محسوسات آتش است. شما اگر از شعله چراغی صدها چراغ روشن کنید، شعله چراغ اول به جای خود باقی است و از آن به هیچ وجه کاسته نمی‌شود. درباره زمان خاص سؤالی دیگر می‌پرسم. به من خبر بده از ساعتی که نه از شب است نه از روز. امام باقر(ع): آن همان ساعت بین طلوع فجر تا طلوع خورشید است که در این ساعت گرفتاران آرامش می‌یابند. با شنیدن این جواب نصرانی فریادی کشید و گفت: یک مسئله باقی است. قسم به خدا که هرگز نتوانی جواب آن را بدهی. امام فرمودند: مسلماً قسم دروغ خورده ای. درباه عزیر و عزیره دانشمند نصرانی: به من از دو مولود خبر بده که در یک روز به دنیا آمدند و در یک روز از دنیا رفتند در حالی که یکی پنجاه سال عمر کرد و دیگری صد و پنجاه سال. امام... آنان عزیر و عزیره بودند و چون به ۲۵ سالگی رسیدند، عزیر سوار بر درازگوش خود از قریه انطاکیه می‌گذشت که دید به کلی ویران شده است، گفت: چگونه خداوند این قریه را بعد از نابودیش دوباره زنده می‌کند؟با آنکه خداوند او را برگزیده بود و هدایتش کرده بود، وقتی چنین سخنی گفت خداوند بر او خشم گرفت و او را به مدت صد سال میراند به خاطر سخن ناشایستی که گفته بود و دوباره او را با درازگوش و غذا و نوشیدنیش زنده کرد.پس نزد عزیره بازگشت ولی عزیره برادرش را نشناخت، اما مهمان او شد. فرزندان عزیر و فرزندان فرزندانش به نزد او می‌آمدند در حالی که او خود جوانی ۲۵ ساله بود. عزیر پیوسته از عزیره و فرزندانش یاد می‌کرد و خاطراتی از آنها نقل می‌نمود و می‌گفت آنان هم اکنون پیر شده‌اند.عزیره که ۱۲۵ ساله بود گفت: من جوانی در ۲۵ سالگی ندیدم که از جریان بین من و برادرم در ایام جوانی ما داناتر باشد، تو‌ای مرد! آیا از اهل آسمانی یا از زمین؟عزیر گفت:‌ای عزیره من عزیرم که خداوند بر من خشم گرفت و به خاطر سخن ناهموارم صد سال میراند تا هم مجازاتم کرده باشد و هم بر یقینم بیفزاید و این همان درازگوش و غذا و نوشیدنی من است که با آن از منزل خارج شده بودم و اکنون خداوند مرا به همان صورت اعاده کرده است. عزیره سخنانش را پذیرفت. پس عزیر ۲۵ سال دیگر با آنان زندگی کرد و بعد هر دو در یک روز از دنیا رفتند. اسقف هر سوال مشکلی به نظرش می‌رسید همه را پرسید و جواب قانع کننده شنید و چون خود را عاجز یافت، بشدت ناراحت و عصبانی شد و گفت: «‌مردم!دانشمند والا مقامی را که مراتب اطلاعات و معلومات مذهبی او از من بیشتر است، به اینجا آورده اید تا مرا رسوا سازد و مسلمانان بدانند پیشوایان آنان از ما برتر و داناترند!! به خدا سوگند دیگر با شما سخن نخواهم گفت و اگر تا سال دیگر زنده ماندم، مرا در میان خود نخواهید دید!». این را گفت و از جا برخاست و بیرون رفت. کلینی، الكافى‏،دوم، تهران، اسلامية، ۱۳۶۲ش. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، قم، موسسة البعثة، ۱۴۱۳ق. مجلسی، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ♨️عضو کانال 👇شوید: کانال(🌺(جَنَّةُ الْمُعرِبِين)🌺)