فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️استان سمنان تا ۱۰ درجه سانتی گراد سرد می شودجهت اطلاع کشاورزان
🎍ورودبه #جارچی ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
اخبار ویژه شاهرود در اینستاگرام 👇
http://instagram.com/jaarchi023
💔✨💔✨💔✨
✫#حکایت_شب
❤️بنام: #تا_آخرین_نفس_7
قسمت هفتم
وقتی تو حرم یک جای دنج پیدا کردم و سر به دیوار گذاشتم احساس آرامش کردم وهمینطور که به سمت گنبد طلایی نگاه میکردم شروع کردم به درد و دل کردن با خدا و اشک ریختم واشک ریختم تا وقتی که سبک شدم ...وقتی از حرم بیرون اومدم بطرف بازار رفتم و بعد از خرید سوغاتی به هتل رفتم دوش گرفتم وشام خوردم وخیلی زود به رختخواب رفتم تا بتونم صبح سرحال بسمت تهران برم.
به خونه که رسیدم سوغاتیها را به مادرم دادم مادر با تعجب بمن نگاه کرد گفت علیجان خوبی مادر. لبخند زدم گفتم عالیم کم کم باید خودتو آماده کنی بریم خواستگاری .مامان با لبخند شیرینی گفت من که از خدامه.
گفتم فعلا باید برم دانشگاه بعدا باهاتون صحبت میکنم وراهی دانشگاه شدم بعد از کلاسم رفتم بطرف دانشگاه پریناز ومنتظر شدم تا ببینمش دل تو دلم نبود بعد از ده دقیقه دیدمش که داشت با دوستاش از دانشگاه بیرون میومد. از ماشین پیاده شدم رفتم سمتش منو که دید از دوستاش خدا حافظی کرد و بطرفم اومد. با لبخند بهش سلام کردم وبا اشاره به ماشین گفتم میشه با هم صحبت کنیم . لبخند شیرینی زد وبطرف ماشین اومد. در را براش باز کردم ووقتی سوار شد خودمم سوار ماشین شدم و گفتم قهوه مهمون من قبوله؟ خندید من هم ماشینو روشن کردم. وقتی تو کافی شاپ روبه روش نشستم به چشمان خوش رنگش زل زدم انگار برای اولین بار بودچشماشو می دیدم.
چقدر چشمانش جذاب و دوست داشتنی بود. بعد از خوردن قهوه و صحبت کردن بهش گفتم ما فرداشب برای خواستگاری به خونشون میایم. چشمهاش برق زد و اروم گفت منتظرتون هستیم. در شب خواستگاری همه چیز به راحتی وخیلی عالی پیش رفت و قرار شد محرم بشیم تا بقیه کارها را راحتتر انجام بدیم. وبعد تموم شدن صحبتهامون من که دیگه بعد از پریسا به آپارتمان خودم نرفته بودم گفتم که قصد فروش آپارتمانمو دارم وبا موافقت پدرها روبه رو شدم از فردا کلی کار داشتم . قرار شد وسایل خونه را زمانی بخریم که آپارتمان را خریده باشم .
بعد یک مدت کوتاهی آپارتمان بزرگتر و شیکتر پیدا کردم و قرار شد با پریناز بریم برای دیدنش و اگه خوشش اومد قولنامه کنیم .وقتی با پریناز به ورودی ساختمان رسیدیم نگاهی کرد و گفت ساختمونش که عالیه تا ببینم داخلش چطوری ...داخل آسانسور شدیم به طبقه چهارم که رسیدیم اسانسور ایستاد در باز شد و ما اومدیم تو راهرو ساختمان .کلید را از جیبم بیرون آوردم و در را که باز کردم پریناز وارد شد وبا دقت همه جاهای خونه را وارسی کرد وقتی اومد تو سالن ذوق زده دستشو بهن زد ی جیغ کوتاهی کشید و گفت عالیه...
ادامه دارد....
ورود به جارچی👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
اخبار شاهرود در اینستاگرام👇
http://instagram.com/jaarchi023
Evan Band @Bir3daFans - Soghati.mp3
6.96M
#آهنگ_شب
❤️درپناه حضرت حق❤️
ورود به جارچی ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
هدایت شده از جارچی شاهرود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وعده هر #شب
همه با هم این دعارو بخوانیم
🌸✨اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج✨🌸
ورودبه #اخبارشاهروددرایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ بسم الله الرحمن الرحیم ☘
امروز پنجشنبه
۲۹ مهر ۱۴۰۰
۱۴ ربیعالاول ۱۴۴۳
۲۱ اکتبر ۲۰۲۱
#ذکر_روز:
لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبین
نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار
💠 #حدیث_روز
💙رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم
«دل همچون آهن ، زنگار مى گيرد» . سؤال شد : صيقل يافتن آن به چيست؟ فرمود : «ياد مرگ و تلاوت قرآن» .
📘تاريخ بغداد ، ج 11 ، ص۸۶.
▪️روز شمارزندان غیبت مولایمان:۱۱۴۷سال ،۸ماه ؛۴۹روز
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
منتظران حضرت مهدی "عج" ۱۴
=====🍃🌹🌸🍃=====
http://instagram.com/jaarchi023