✅ دکتر غنی، بانوی آمریکایی و #فال_حافظ
✍🏻 جلال عبده
در سال ۱۳۲۴ [ه.ش] که برای تنظیم منشور سازمان ملل متحد به همراه هیاتی به نمایندگی دولت ایران به امریکا رفته بودیم، #دکتر_قاسم_غنی هم عضو آن هیات بود. دکتر #قاسم_غنی مردی خوشرو و خوشصحبت بود؛ در پزشکی تبحر داشت؛ در رشتههای ادبی و فلسفی نیز از معلومات گستردهایی برخوردار بود.
روزی از محل کنفرانس #سانفراسیسکو به هتل بازگشتم؛ در سرسرای هتل مشاهده کردم زنِ میانسالی با دکتر قاسم #غنی مشغول گفتوگو است. اما چهرهی دکتر گرفته و ناراحت به نظر میرسید. نزدیک شدم و به وی سلام گفتم؛ دکتر بدون اینکه جواب مرا بدهد، رو به بانو کرد و مرا به عنوان بزرگترین متخصص آثار حافظ معرفی نمود و خود بیدرنگ برخاست و راهی اتاق خویش شد!
نگارندهی از همهجا بیخبر، گرفتارِ زنِ پُرچانهی امریکایی شده بودم که مرا با سوالاتِ خود راجعبه #حافظ که گاهی نمیتوانستم جواب قانعکننده بدهم، در محظور قرار میداد و درخواست داشت که فالی برای او از حافظ بگیرم. [از قضا] معلوم شد که میخواسته است بداند آیا احمقی پیدا میشود که با وی در این سنِ بالا ازدواج کند یا خیر؟! خوشبختانه کتاب حافظ با خود نداشتم و به این ترتیب از چنگ لقمهایی که دکتر غنی برایم گرفته بود، رهایی یافتم و وعدهی ملاقات را به بعد موکول نمودم.
معلوم شد دکتر غنی ساعاتی گرفتار آن زنِ پُرچانه بوده و دنبال فرصتی میگشت که خود را از دستش خلاص کند؛ در پی یکی از دوستان میگشت تا خانم....
به زحمت توانستم خود را از دست وی خلاص کنم.
📚 ماهنامه حافظ، نیمه اول اسفند ۱۳۸۴، شماره ۲۵
@jargeh