زن عجله داشت تا به قرار هفتگی اش برسد.🏃
چادرش را مرتب کرد و به راهش ادامه داد .
کمی آن طرف
دو تا دختر توجهش را جلب کردند. 😳
پوشش نامناسب و آرایش عجیب شان💄👠 باعث شده بود که زن بی خیال عجله ای که داشت بشود و قدم هایش را آهسته تر کند .🙄🚶
پسر جوانی خودش را کنار آن دو دختر رساند
و شروع کرد به خندیدن و حرف زدن و شماره دادن . 😒😥
دخترها هم بدشان نمی آمد و مقاومتی نمی کردند . 😥
زن انگار یادش آمده باشد که عجله دارد ،
چشم از صحنه ی ناهنجاری که می دید برداشت و قدم هایش را تندتر کرد. 🏃
یکدفعه مردی با سرعت زیاد جوری از کنارش عبور کرد که نزدیک بود با او برخورد کند .😮 زن چادرش مرتب کرد وبه تندی به سمت مرد برگشت . 😠
قبل از آنکه زن اعتراضی بکند ، مرد جوان دستش را روی سینه اش گذاشت ،
کمی خودش را به نشانه ی ادب و احترام خم کرد و در نهایت متانت درحالیکه چشمانش به نشانه ی ادب به پایین دوخته شده بود گفت : شرمنده ام خانم ببخشید متوجه شما نشدم .🙏
زن سرجایش خشک شد . 😳
این مرد جوان همان کسی بود که چند لحظه قبل داشت با آن دخترها باجسارت و شوخی رفتار می کرد.‼️
هدفمون امروز شکستن کمر شیطون باشه😉
نزاریم امروز هم امام زمان مون به خاطر گناهان ما خون گریه کنه😔
پس همین اول کاری یه صلوات واسه سلامتی امام زمان بفرست🙂❤️
آکادمی جریان
هدفمون امروز شکستن کمر شیطون باشه😉 نزاریم امروز هم امام زمان مون به خاطر گناهان ما خون گریه کنه😔 پس
✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨
آکادمی جریان
دعای عهد رو باهم زمزمه کنیم🌸
آیا می دانستید هر کسی که دعای عهد را چهل صباح بخواند از یاران حضرت قائم می باشد😇🙂
پس خواندن دعای عهد رو فراموش نکنین😉