حقیقت این است که سهمت از دنیا، بیشتر آسمان بود.
به تو نمی آمد پایت در زمین بند شود.
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
خیلی ها بلدند پا روی شانه های مردم بگذارند ، همه را نردبان خود کنند و هر جور سودی از مقام و موقعیت ببرند.
فکر هم می کنند خیلی زرنگند و حواس جمع.
اما تو هوشمندانه تر از همه شان عمل کردی.
رأی ها را نشانه مسئولیت سنگین تر دانستی،بارها را از دوش مردم برداشتی
و تبدیلشان کردی به خدمت، به دویدن و دویدن و دویدن.
آنوقت بلندترین نردبانی که می شود ساخت برایت فراهم شد.
آسمانی شدنت مبارک.
#شهید_جمهور
#رئیسی
✍فهیمه_فرشتیان
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
آنجا که در مقابل چشم تمام دنیا عکس رفیق شهیدت را بالا بردی، باید می فهمیدیم در دلت چه آرزویی را می پرورانی.
کاش می دانستیم در این نگاه چه معنایی نهفته است.
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
تمام صندلی ها، میزها، میکروفون ها و حتی در و دیوارهای دفتر کاری ات،
مدت ها حسرت بودن با تو را بر دوش می کشیدند.
مدام به هم می گفتند این مردم کی هستند که سید ابراهیم آنها را به ما ترجیح می دهد.
یکسره خبر سفرهایت را می شنیدند و از یکدیگر می پرسیدند چه حاصل از این همه سفر.
آنها نمی دانستند تو در سفری بزرگتری. خبر نداشتند در آخرین مرحله از اسفار اربعه صدرایی هستی.
در تمام این سه سال تو داشتی از خلق به خلق سیر می کردی تا به حق برسی.
و رسیدی.
این میز و صندلی ها چه می فهمند این چیزها را.
مگر ما انسانهای ساده درک کردیم که از آنها توقعی باشد؟
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
رفتی و جان را صرف خدمت کردی ای سید
تو با نبود خود قیامت کردی ای سید
مانند عمه جان خود در عمق شرک و کفر
یک خطبه قرا قرائت کردی ای سید
تو یادمان دادی نباید دل به پستی بست
وابستگان را تو نصیحت کردی ای سید
در سادگیْ تو اقتدا کردی به مولایت
با لقمهای نان تو قناعت کردی ای سید
قبل تو بودند این جوانان نخبه و بی کار
تو از جوانان هم حمایت کردی ای سید
از داغ تو قلب تمام ما پریشان است
از بس که تو بر ما محبت کردی ای سید
تو جمعه هم مشغول کار و خدمتی پس کی؟
در خانه ات، تو استراحت کردی ای سید؟
بعد از عبادت در حریم مهربانی
با خدمتت این بار عبادت کردی ای سید
او وعده صادق به ما داده سه بار آید
مولا رضا را تو زیارت کردی ای سید؟
گویند هرکس را ز همراهان او بشناس
تو با عمو قاسم رفاقت کردی ای سید
عمری شنیدی نیش و خدمت کردهای بیمزد
مظلومیت را تو حکایت کردی ای سید
با رفتنت این قلب ما یاد خدا افتاد
با رفتنت دل را هدایت کردی ای سید
✍عضو محترم کانال جریان
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#خادم_مردم
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
#ایران_تسلیت
#شهید_جمهور
مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ
برخى از آن مؤمنان،
مردانى هستند كه به عهد و پيمانى كه با خدا بستند وفا كردند🖤
و سلام خدا بر ابراهیم
ایابراهیم
دیدی خداوند چگونه جهنم دنیا را برایت گلستان ساخت و تو را در آغوش کشید؟
دنیا جهنمی بیش نبود برای ابراهیمی که وسعت وجودیاش آغوش خدا را طلب میکرد و شبانه روز به خدمت خلق میکوشید تا خداوند پاداش خدمتش را با استجابت دعایش-که شهادت بود-بدهد.
گرچه که هیچکس قدرش را ندانست و ندانست چه جایگاهی دارد این ابراهیم در پیش خداوند متعال...
یاد سلیمانی عزیزمان بهخیر
که واقعه یک و بیست دوباره رخ داد.
تاریخ تکرار میشود...
و دوباره صبح تلویزیون را که روشن میکنم خبر شهادت یکی دیگر از عزیزدردانههای خداوند را میشنوم
و دوباره شوکه میشوم.
مانند همان صبح شهادت سلیمانی عزیزمان(:!
تاریخ تکرار میشود...
آنجا که در مقابل چشم تمام دنیا عکس رفیق شهیدت را بالا بردی باید میفهمیدیم در دلت چه آرزویی را می پرورانی...
و پاداش کسی که مبلغ قرآن و دین محمد صلیاللهوعلیهوآلهوالسلم است چه چیز جز شهادت میتواند باشد؟؟
حاج قاسم در ایام ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها رفت
و سید ابراهیممان در ایام ولادت امام رضا علیهالسلام...
راست است که آدمها با همانی که عاشقش هستند مأنوس و محشور میشوند(:
رجایی دوم!
بگذار اینگونه بخوانمت سید ابراهیم
مرد میدان... جانفدا...
حقیقت این است که سهمت از دنیا بیشتر آسمان بود
به تو نمیآمد پایت در زمین بند شود!
تو دومین شهید جمهور ما در این تاریخ پر فراز و نشیب بعد از رجایی قدم در آسمانها بگذار...
آری!
تاریخ تکرار میشود...
ما تا بودی تو را نفهمیدیم
و تلاشهای بیوقفهی تو را ندید گرفتیم
و قدرنشناسیمان گوش فلک را کر کرد.
هماکنون هم همین است سید
در هر جا که قدم میگذارم
یک مشت خزعبلات بیشتر نمیشنوم
و متأثر میشوم از این حجم از جاهلیت
که به مراتب بیشتر از جاهلیت اعراب قبل از رسالت محمد صلیاللهوعلیهوآلهوالسلم است.
متأثر و متأسف میشوم سید...
اما باید ادامه داد،
من ادامه میدهم سید ابراهیم.
ما ادامه میدهیم(:
میدانی
آن زمان که از کنارم عبور کردی و به بالای صحنه رفتی...
شش هفت سال پیش را میگویم
هیچگاه گمان نمیبردم
که تو سالها بعد شهید شوی
هیچگاه گمان نمیبردم.
سلطان مشهد دلتنگت بود سید
دلتنگت بود...
و خوش به سعادتت که تا فردا میتوانی امامت را پس از مدتها ملاقات کنی و اینبار او تو را در آغوش بکشد(:
و درنهایت
حسنختام حرفهایم
شاگرد شهید بهشتی...
گرچه که نمیدانیم
اما میدانم که رازهای رفتن پرابهامت
روزی برملا خواهد شد
و تاریخ قضاوت خواهد کرد
ندانستههای اکنونمان را...
✍🏻 مطهره ناطق
#خادم_مردم
#خادم_الرضا
#سید_الشهدای_خدمت
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱
سال هزار و سیصد و نود و شش. دبیرستانی بودم و شوخ و شنگ! دم دمای ماه مبارک بود. تیزی گرما، خانه نشینم کرد. تا اینکه، پوستر آبی مایل به سرمهای، با گلهای سفید به چشمم آمد.
_ اعتکاف نوجوانان دختر در مسجد گوهرشاد حرم مطهر رضوی.
دوبار، سه بار متن را خواندم. ته دلم وِز وِز کرد:« میری چند روزی صفا!» با همین خیال خوش، تیک ثبت نام را زدم...
شب آخر بود. بوی دمخور شدن مسجد گوهرشاد، دلم را لرزاند.
ولولهای انداخت به جانم. سرم در لاک خودم بود. که یکی از همگروهیهایم هِن و هِن کنان آمد تو.
_ ببببچچچه..هاهاهاها ا آقایِ رییسی!
چادرش را کشیدم و گفتم:« جِدَّنی؟.»
_ آره بابا! الان کنار آبخوریا دیدمش!
دست او را گرفتم و بلند شدم. از شبستان بیرون آمدم. حیاط مسجد، سوسوی باد میزد. چشم ریز کردم و عینک را جا به جا. دور آبخوری مسجد، پسرهای قد و نیم قد، با عبایی قهوهای و لباسی سفید، ایستاده بودند. روی پنجه انگشتان ایستادم. آقایی عمامه مشکی. لبخند بر لب. آرام و با طمانینه نگاه میکرد. عینک بی قاب، انعکاس نور گنبد را نشان میداد. سری چرخاند. دستی به نشانه ادب بالا آورد. به لبم کِش و قوسی دادم و لبخند زدم. دهانم را پشت گوش همگروهی، آوردم و گفتم :« واییییی اینه آقای رییسی!» پوزخندی زد و گفت:« آره بابا!»
سرم را که بالا آوردم نبود. میان تک و توک پسرهای نوجوان گم شد.
حالا از آن واقعه هفت سالی میگذرد!
_ ای صفای قلب زارم هر چه دارم از تو دارم...
با امام رضا و مسجد گوهرشاد عجین شدهام. دلم که خسته و تنگ میشود، بار و بندیل میبندم. عزم بست نشینی در گوهرشاد میکنم. گه گداری هم دور و بر موسسه جوانان آستان قدس رضوی میپلکم. میآیم و میروم. زیر لب میگویم :« خداخیر بده آقای رییسی رو!
نوجوانان رو آورد پای کار! وقتی که خیلیا حواسشون به اونها نبود!»
اما دیگر آن نوجوانها نوجوان نبودند، یکی شان شده بود مادر و دیگری دانشجو و ته تغاری هم مربیِ نوجوان!
✍عارفه اصغری
#شهید_جمهور
#رئیسی
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
آقای دکتر حسین امیر عبداللهیان
اولین وزیر خارجه شهید در تاریخ ایران
آقای موفقیت های راهبردی و بلندمدت برای منافع ملی ایران و کشورهای منطقه
آقای الگوی ترکیب افتخارآفرین دیپلماسی و میدان و جهاد...
شهادتتان مبارک🌹
برای شما کمتر از این هم نمی شد باشد... .
#شهید_امیرعبداللهیان
🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
در جریان باشید! 🌱