بسم الله الرحمن رحیم
به این فکر میکنم که آیا پروانه میتواند خودش را به آتش شمع نکُشد؟ عشق امانش میدهد؟
یاران کربلا چطور؟ آیا میتوانند غیر از ریختن خونشان در راه عشق آرام بگیرند؟
_پاسخ میدهند: عشق شیرین تر و زیباتر از آن است که بتوان از آن گذشت...
چگونه؟
_هنگامی که عشق در تار و پودت رسوخ کند بی اختیار به سمت معشوق حقیقی میشتابی و هیچ جز او نمی بینی و نمی دانی
هربار که شمشیری قفس تن را میشکافد خونی فوران میکند گویی سال هاست منتظر چنین لحظه ای بوده است تا که رها شود و در دریای خونین عشق جاری گردد
و قلب به گونه ای دیگر میتپد صدایش ساز نی نواست که از غم هجران یار ناله میکند از بی تابی رسیدن به آغوش یار شکایت میکند
و جان فریاد میکشد: بکوبید،بزنید،،بدرید،بکشید...مرا که دیگر تاب سوز انتظارش را ندارم
دیگر صبر و قرار دوری او را ندارم؛ پس شما دردم را با ضربت هاتان با زخم ها و آسیب هاتان بر تن خسته ام سهولت می بخشید فکر نکنید که دردم را می افزایید، نه! بلکه از آن میکاهید...
آری آری شما راه را بر من کوتاه میکنید آنقدر کوتاه که عاشق پیشه ای همچون من، بی قرار و تب کرده از یار دلخواه، راضی و آرام میگردد!
#عصر_عاشورا
✍ ستاره غلام نژاد
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.