eitaa logo
نویسندگان جریان
607 دنبال‌کننده
2هزار عکس
152 ویدیو
30 فایل
🌱در جریان باشید. 🌱ادمین: @aseman311 🌱کانال انتشارات @jaryane_zendegi 🌱زیرنظر مجموعه فرهنگی تربیتی کتاب پردازان @ketabpardazan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
گروه نویسندگان جریان برگزار می‌کند: دو کارگاه آموزشی ویژه‌ی دختران نوجوان، انشا‌نویسی و خاطره‌نویسی؛ 🔷آن‌چه در کارگاه انشانویسی تجربه خواهید کرد: آشنایی با انواع سبک‌های انشا، راهکارهای خلق ایده‌های جذاب برای نوشتن، گسترش متن و تقویت بیان موضوع. 🔷 آن‌چه در کارگاه خاطره نویسی تجربه خواهید کرد: آموزش اصول و اهداف خاطره‌نویسی، تبدیل محتوای خاطره به تجربه‌ با هدف انتشار در فضای مجازی(تجربه نگاری)، تبدیل خاطره به داستان کوتاه. 📌ویژه‌ی دختران پایه‌ی هفتم تا دوازدهم. 📌زمان: (خاطره‌نویسی) یکشنبه ۱۶ شهریور ماه، ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ (انشا‌نویسی) یکشنبه ۱۶ شهریور ماه ساعت ۱۷:۴۵ تا ۱۹:۱۵ مکان: کافه بانوان خانه گوهرشاد کتابخانه عمومی جریان کامیاب ۲۲ پلاک ۳۸ 💠ظرفیت ثبت‌نام فقط ۵ نفر 💠آیدی ثبت‌نام: @MPoostchyan 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
❣️آن سـویِ دیگرِ لــِنــز! دیروز برای عکاسـی به دل طبیعت رفتم. هوا حال و هوایی خاص داشت؛ نه تابستانی کامل بود و نه پاییزی تمام‌عیار. درختان نیمه‌سبز و نیمه‌زرد، تصویری تازه پیش رویم گسترده بودند. همان‌جا با خود گفتم:«خدا این بخش از طبیعت را هم آفریده، اما کمتر به زیبایی نهفته‌اش توجه کرده‌ ای!». هر سو که می‌نگریستم، نقشی نو از خلقت آشکار می‌شد. دوربین را مقابل چشم گرفتم و قاب‌ها یکی پس از دیگری شکل می‌گرفتند؛ پر از رنگ، پر از نور. اما هنگامی که آن را پایین آوردم، اندیشه‌ای در ذهنم نشست: برای ثبت یک تصویر درست، باید دیافراگم را تنظیم کرد، سرعت شاتر را سنجید، نسبت نور را دقیق برگزید و ده‌ها قانون دیگر را رعایت نمود. اما چشم انسان… همان دوربینی است که خداوند در وجود ما نهاده؛ بی‌نیاز از هر تغییر، بی‌آنکه لنزش فرسوده شود یا شیشه‌اش غبار گیرد، بی‌آنکه سنگینی‌اش باری بر گردن باشد. آنجا فهمیدم همه‌ی آنچه ما در عکاسی می‌آموزیم، تنها تقلیدی کوچک است از حکمتی که در این دو چشم نهاده شده. و دانستم که برخی قاب‌ها را نه با شاتر دوربین، که باید با چشم و دل گرفت؛ چرا که ماندگارترین تصاویر، در حافظه‌ی قلب ثبت می‌شوند، نه در حافظه‌ی یک دستگاه:)!! ✍حانیه فلاحی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
دریا دریا آزادی خواهی موج می‌زند توی این عکس. انسانیت، ظلم ستیزی و مبارزه از گوشه گوشه این تصویر به چشمهای انسان سرازیر می‌شود. آدم دلش می‌خواهد قرآن را بردارد و تا لحظه شکستن حصر، مدام سوره فتح بخواند و دل قرص کند به پیروزی. 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
سرم را به شیشه‌ی سرد اتومبیل تکیه داده بودم و نگاهم به تماشای مسیری بود که ما را به ماتمکده‌ی تعزیه‌ی دایی سفرکرده‌ام می‌برد. چراغ قرمز، حکمی ناگزیر بر توقفمان راند. ناگهان، صدای خواهرم سکوت را شکست: “عه، ماشین عروس!” ناخودآگاه، به سوی صدایش چرخیدم. چشمم به گل‌آرایی پشت ماشین عروس افتاد و در آن لحظه، با خود اندیشیدم: “عجب دنیای غریبی! دو کاروان، همگام با هم در یک مسیر، اما یکی در پی مرگ روان، و دیگری، آغازگر سفر زندگی. چه فاصله‌ی کوتاهی است میان پایان و آغاز!” ✍رقیه سادات ذاکری 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داریم این فیلم را با دخترم در فضای مجازی تماشا می‌کنیم. حرفهای ساموئل هجده ساله از نیوزلند بی هوا پرتم می‌کند در امواج صدایی آشنا، تلاش می‌کنم در لحظه و کنار دخترم بمانم و ادامه فیلم را باهم تماشا کنیم. اما باز آن مرد موبلندی که نمیدانم از کدام کشور است و چند سال دارد حرفهایی درباره ترس می‌زند که همان صدای گرم آشنا را به خاطرم می‌آورد. آخرین جمله ساموئل دیگر رهایم نمی‌کند‌. فیلم که تمام می‌شود دیوانه‌وار دنبال متنِ آن صوت می‌گردم، پیدایش می‌کنم و تند و تند می‌خوانمش‌: اینجا صحنه تحقق تاریخ آینده بشریت است و انسان اگر غافل نشود، از وجود خویش در این چنین معرکه ای سخت به شگفت می‌آید. بچه ها متواضعانه و بی غرور میدانند که نهایت تکامل انسان این است که وجود خویش را وقف تحقق اراده الهی کند. نه اینکه خدا برای تحقق اراده خویش به تو نیازی داشته باشد، نه. هرچه هست باز هم برای توست.‌ شیطان حاکمیت خود را در جهان بر ضعف و ترس انسانها بنا کرده است. و این بچه ها این مطلب را خیلی خوب آموخته اند. اگر نترسی شیطان شکست خواهد خورد. و اینجا صحنه تحقق همین معناست. صدای گرم آقا سید مرتضی را بگذارید روی این متن و بعد مثل من شوکه شوید از اینکه انگار شهید آوینی آن جمله‌ها را درست برای همین انسانها نوشته و خوانده. دخترم رفته سراغ کتابهایش. اما حتما در فرصتی مناسب کشفم را به او نشان خواهم داد. ✍ فهیمه فرشتیان 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
بسم الله... دلگرم به بابا دخترم با گریه چراغ مطالعه‌اش را نشانم داد و گفت:«ببین داداشی چه کارش کرد. پرتش کرد و خراب شد.» هر حرفی می‌زدم آرام نمی‌‌گرفت، تا اینکه گفتم:« شب به بابا می‌گیم درستش می‌کنن.» گریه‌اش قطع شد، گفت:«مطمئن باشم؟» لبخندی زدم و گفتم:«اره، به بابا نشونش می‌دیم.» دخترم خندید. دلش آرام شد،‌چون پشتش به پدر گرم بود. ما، یعنی امت رسول الله (صلوات الله علیه) در این آشفته بازار دنیا، افتان و خیزان در مسیر پیش می‌رویم و دل‌گرمیم. ما دل گرم به پدری کردن رسولی هستیم که دغدغه‌ی هدایت امت را داشت. ما آرام می‌شویم با یادِ پیامبر مهربانی ها که رحمة للعالمین است و پدر ما. (ص) ✍انسیه سادات یعقوبی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
میخواستم در وصفت متنی ادبی و سرشار از واژه‌های عظیم بنویسم اما دیدم بزرگی‌ات وقتی به دلم نشست که دانستم اگر در کوچه‌های خاکی مدینه کسی سوال و حرفی داشت،و گفتگو به درازا میکشید، بی آنکه دنبال فرش و زیراندازی باشی، بر زمین می‌نشستی. جانم چه آرام میشود با تصور این صحنه. خوشا به حال خاک. عَن ابن عبّاس قال: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَی الأرض. ✍فهیمه فرشتیان 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
• قبله‌گاه، آنگاه که کوفت بر زمین سنگش را، اصنامی هم‌سنگ خویش به دلها کاشت. پس آنها که دور تر، هم مرتبه نزدیکان؛ به حکم مشابهت اصنامِ قبله‌گاه. مردمان صنم گذاشتند به فوق که دستی نرسد یا به زیر که هیبتی نمانَد. گوسفند چرانی صنم آویخت به سینه، و هر شامگاه پیش نور در روزنه غار گرفت و بار ها از آسمان پرسید چیست این؟ به عمر ثمر نشستن جوز از سپهر مسألت داشت و نیمه شبی پاسخ شنید. _ای آنکه ستایش می‌شوی، پیام این سحر گاه بر تو باشد که با خلق نَقل کنی. و پس از تو بر آنِ وصی تو، که قبله‌گاه شکافتیم از قدمش، و پس از آن بر فرزند ارشدش و بعد دیگری و تا نُه تن از فرزندانش. و پیغام این؛ لا اله الا الله، وحدهُ لا شریک له. پس بر تو، که نه بیش گویی و نه کم و این اجر چهل سالی که صنم گماردی شاهراه قلب و صمد نهادی نافهِ عاش. سحر گذشت حال آنکه محمدی حامد، سیزده ساله‌ای عابد و اشراف زاده ایی زاهد بود ... سال به کنکون رسید و سخن هنوز همان؛ لا اله الا الله، وحدهُ لا شریک له. کاش لب های تفتیده تاریخ بقدر بوسه‌ای بر دست های تو توفیق داشت، دست‌هایی که عطر دست خدا داشت و یا وصیّ تو و یا فرزندانش تا آخرین؛ که حق پیغامبری ادا نمودی ... ✍ فاطمه قلمشاهی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام بر تو، ای منجیِ بال‌های فرشتگانِ دفن‌شده در خاک جاهلیت. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ✍ سیده فاطمه میرزایی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تیک دوم مدتهاست که عادت کرده‌ام به نخوردن تیک دوم. لعنتی ایتا معلوم نمی‌کند که بلاک شده‌ای یا نه ، فقط تیک دومی در کار نیست. مدت‌هااا . حتی سالها ..‌. برای من این تیک دوم غایب، یک برزخ است. نمیدانی پیامش چیست حرف نزن؟ نباش؟ میخونم ولی مثلا نخوندم؟ منتظر جواب نباش؟ جوابی ندارم؟ بعد این سالها و این همه پیام با فقط یک تیک، آن تیک دوم ، آن دیده شدن ( حتی اگر بی جواب باشد ) رویایی شده و به نبودش فوبیا پیدا کرده‌ام.امروز فهمیدم که ناخودآگاه این پیام‌های تیک نخورده را پاک می‌کنم. یابن الحسن ! یکه تاز پیام های نادیده ! به من هم یاد بده که وقتی کسانی محبت تو را نمی‌بینند و یا تظاهر به ندیدن می‌کنند ، چطور هزار و سیصد و اندی سال است که در دادن پیام های عاشقانه‌ات ثابت قدمی ؟؟؟ ✍مریم گلگونی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.