eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
327 دنبال‌کننده
293 عکس
33 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹نی‌نامه(۱)🔹 خوشا از دل، نم اشكی فشاندن! به آبی، آتش دل را نشاندن خوشا زآن عشق‌بازان یاد كردن! زبان را زخمه‌ی فریاد كردن خوشا از نی، خوشا از سر سرودن! خوشا نی‌نامه‌ای دیگر سرودن! نوای نی، نوایی آتشین است بگو از سر بگیرد، دل‌نشین است نوای نی، نوای بی نوایی است هوای ناله‌هایش، نینوایی است نوای نی، دوای هر دل تنگ شفای خواب گل، بیماری سنگ قلم، تصویر جان‌كاهی است از نی علم، تمثیل كوتاهی است از نی خدا چون دست بر لوح و قلم زد سر او را به خطّ نی رقم زد دل نی، ناله‌ها دارد از آن روز از آن روز است نی را ناله پُرسوز چه رفت آن روز در اندیشه‌ی نی كه اینسان شد پریشان، بیشه‌ی نی؟ سری سرمست شور و بی‌قراری چو مجنون در هوای نی سواری پُر از عشق نیستان، سینه‌ی او غم غربت، غم دیرینه‌ی او غم نی، بند بند پیكر اوست هوای آن نیستان در سر اوست دلش را با غریبی، آشنایی است به هم اعضای او وصل از جدایی است سرش بر نی، تنش در قعر گودال ادب را گه الف گردید، گه دال ره نی، پیچ و خم بسیار دارد نوایش زیر و بم بسیار دارد سری بر نیزه‌ای منزل به منزل به همراهش هزاران كاروان دل چگونه پا ز گِل بردارد اشتر؟ كه با خود باری از سر دارد اشتر؟ گران‌باری به محمل بود بر نی نه از سر، باری از دل بود بر نی چو از جان، پیش پای عشق سر داد سرش بر نی، نوای عشق سرداد به روی نیزه و شیرین زبانی! عجب نبْوَد ز نی، شكّرفشانی اگر نی پرده‌ای دیگر بخواند نیستان را به آتش می‌‌كشاند سزد گر چشم‌ها در خون نشیند چو دریا را به روی نیزه بیند شگفتا! بی سر و سامانی عشق به روی نیزه، سرگردانی عشق ز دست عشق در عالم هیاهوست تمام فتنه‌ها زیر سر اوست @javadhashemi_torbat
◼جالب است بدانید که نی‌نامه‌ی مرحوم را استاد ادامه داده است. ▪️مثنوی امین‌پور نسبتاً در بین اهالی شعر عاشورایی مشهور است امّا مثنوی انسانی هنوز چندان دیده و شنیده نشده است. ▪️مبسوط این بحث، تحت عنوان یک یادداشت ادبی به قلم این جانب با نام «یک کلمه‌ی دو حرفی» نوشته شده و در سایت موجود است. 🔹نی‌نامه(۲)🔹 (خطاب به است) قمار عشق را خوش برده بودی سرت آن جا كه باده خورده بودی تو بودی زخمه‌ی زخمیّ بیداد كه عمری بی صدا بودیّ و فریاد همه از خامه و از چامه گویند ولی اهل دل از «نی‌نامه» گویند تو با نی‌نامه‌ات هم‌زاد بودی به یك نی، صد گلو فریاد بودی اگر چه شعر را حُسن ختام است ولی نی‌نامه‌ی تو ناتمام است چرا از بغض دیرینه نگفتی؟ چرا از سنگ و آیینه نگفتی؟ نگفتی شام هم دارد سپیده شده نی‌زار؛ از بس نی دمیده نگفتی مه به شام آورده خورشید ز چوب خشك نی، گل كرده خورشید زنی در سینه‌اش انبوهِ اندوه به پیش سیل غم چون كوه، نستوه جهاز اشتران در حمل طفلان شده رحل و برد اوراق قرآن نپرسیدی چرا از نیزه‌داران چرا شام و شب و خورشید و باران؟! نگفتی همره چنگ و دف و نی چرا هفده سر است و هیجده نی؟ اگر پای تو گامی پیش بودی چو نی از بند بندت می‌سرودی قلم، نی كرده؛ خسته می‌نوشتی خط كوفی شكسته می‌نوشتی كه غایت در جنایت نیست آیا؟ سر شش ماهه و نیزه؟ خدایا! گلِ نادیده شبنم را كه چیده است؟ گلو نازك‌تر از نیزه كه دیده است؟ بگو از عشق، بعد از سرسپاری سر طفلی است گرم نی سواری @javadhashemi_torbat