eitaa logo
کانال رسمی استاد جواد حیدری
4.9هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
403 ویدیو
168 فایل
💻کارشناس ارشد کلام اسلامی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس پاسخگویی به شبهات 🌐پاسخگویی شبهات اعتقادی 🆔 @khameneieshQ
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 پرسش: رجعت چیست؟ و چه فایده‌ای بر آن مترتب هست؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول : رجعت در لغت به معنای- بازگشت -هست و در اصطلاح به بازگشت مجموعه‌ای از اموات بعد از نهضت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه به دنیا ، اطلاق می‌شود) و تا بعد از حضرتشان نیز ادامه خواهد داشت) و این عقیده مخصوص شیعیان هست.(1) نکته دوم : در روایات و سخنان بزرگان دین ، اعتقاد به رجعت ، از ضروریات مذهب امامیه ، شمرده‌شده است. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِكَرَّتِنَا*از ما نیست ، کسی که اعتقاد به رجعت ما نداشته باشد (2) نکته سوم : رجعت مخصوص مؤمنین و کافرین محض هست و همه اموات را شامل نمی‌شود . امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: َ إِنَّ الرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لَا يَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضا)3) نکته چهارم : مرحوم سید مرتضی (ره) در مورد بعضی از فواید رجعت می‌فرمایند: «.... لیفوزوا بثواب نصرته و معونته و مشاهدة دولته و یعید ایضاً قوما من اعدایه لینتقم منهم فیلتذوا بما یشاهدون من ظهور الحق و علو کلمة اهله » « ... هدف از رجعت مؤمنین ، رسیدن به ثواب یاری امام و مشاهده حکومت عدل آن بزرگوار و ظهور کلمه حق وبرتری اهل حق و هدف از رجعت دشمنان حق ، انتقام از آن‌ها در دنیا، هست. (4) پی‌نوشت: 1. مصنفات شیخ مفید ج 7 ، ص 32 2. من لا يحضره الفقيه، ج3، ص: 458 و الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة،ص: 60 3. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج53، ص: 39 رسایل الشریف المرتضی ج1،ص 125 @javadheidari110
💠 پرسش: چگونه ایمان و عقیده خود را تقویت کنیم ؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: گام اول : علمی : يعنى، در حد توان خود، به مطالعه و تحقيق بپردازیم.مطالعه ی کتاب پنجاه درس اصول عقاید از آیت الله مکارم شیرازی برای این امر ، مفید می باشد. گام دوم : عملی : انجام واجبات و ترک محرمات – پروردگار عالم می فرماید : يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين/اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از صبر و نماز [در همه امور زندگى] يارى جوييد؛ زيرا خدا با صابران است.(1) گام سوم : توسل به اهل بیت و استعانت از اولیاء الهی (علیهم السلام) . يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون/اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيلهاى براى تقرب به او بجوئيد! و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.(2) گام چهارم : پرهیز از گناه . قران کریم سرانجام افرادی را که مرتکب اعمال بد می شوند چنین توصیف می کند: ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن/سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند(3) گام پنجم : گفتن بعضی از اذکار و ادعیه . حضرات معصومین علیهم السلام برای تقویت ایمان و حفظ ایمان دعاهایی را به اصحاب آموختند از جمله : «يا اللَّه يا رحمان يا رحيم يا مقلّب القلوب ثبّت قلبي على دينك»(4) پی نوشت : 1. بقره/153 2. مايده/35 3. روم/10 4. كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 352 @javadheidari110
image_2018_11_4-0_17_29_354_HVo.jpg
32.2K
🌷یوم الله 13 آبان روز من، روز تو، روز هم بستگي ما، روز گره كردن مشت ها و فرود آن بر سر استكبار. سالروز كندن سيم خاردارهاي لانه اي كه استعمار را به روح ما تنگتر مي كرد و بالارفتن از ديواري كه حصار شده بود بر عزت نفس مان. 🌷13 آبان روز مبارزه با استکبار جهانی و روز دانش آموز گرامی باد.
💠پرسش: آیا «قدم بد» داشتن که در بین مردم رایج است و به بعضی از افراد نسبت می‌دهند؛ صحت دارد؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: سلام‌علیکم با تشکر از ارتباط شما بزرگوار با گروه تبلیغی پاسخگو اگر منظور از «قدم بد» داشتن، این است که؛ فلان فرد به خاطر اخلاق بد و یا گنه‌کار بودن، باعث می‌شود رزق و روزی و برکت در زندگی تحت تأثیر قرار بگیرد، صحبت صحیحی است. در قرآن کریم، ریشه‌ی بلا و مصیبت، اعمال ناشایست انسان بیان‌شده است. در سوره‌ی شوری آمده است: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُم»؛ «هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام دادهايد». (1) در روایتی از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَنْوِي الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ رِزْقَهُ»؛ «مؤمن با نیت بر گناه از رزق خود محروم می‌شود». (2) ولی اگر منظور از «بدقدم» بودن مطلب دیگری است، خرافه بوده و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان دیگران را متهم به این امور کرد. نتیجه اینکه: بر اساس آیات و روایات، علت شومی و محرومیت‌ها، اعمال انسان‌ها هست و نه «پاقدم» و «بدقدم» بودن. پی‌نوشت‌ها: 1. شوری/30 2. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: 241 @javadheidari110
💠پرسش: ایمان چیست ؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول : «ایمان»در اصطلاح ،«تصدیق قلبی» هست .تصدیق قلبی آن است که انسان ، (اذعان قلبی) به خدا و رسولش و آنچه ایشان آورده‌،داشته باشد. با این تصدیق ، ایمان محقق می‌شود(1) در آیات شریفه‌ی قرآن کریم ، ایمان از صفات «قلب» شمرده‌شده است. می‌فرماید: «…أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ …»؛«آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهايشان نوشته»(2) نکته دوم : برای سعادت اخروی ، علاوه بر تصدیق قلبی ، انسان باید با زبان ، اعتقاد خود را آشکار کرده و در عمل نیز بر اساس آن عمل کند.امیرالمؤمنین علیه‌السلام می فرمایند: «الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَان»؛«ايمان،تصديق كردن به قلب است، و اعتراف كردن به زبان، و عمل كردن به اركان بدن»(3) پی‌نوشت: 1. إرشاد الطالبین ، ص 442 2. مجادله/22 3. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 508 @javadheidari110
💠پرسش: آیا امام حسن مجتبی (علیه السلام) همسران زیادی را طلاق داده اند؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول : فارغ از بحث سندی ، با توجه به مبغوض بودن طلاق در فرهنگ اسلام عزیز و ناسازگاری این عمل با عصمت امام حسن مجتبی علیه‌السلام ، این روایات قابل‌اعتماد نبوده و به محتوای آن‌ها اعتنایی نمی‌شود. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید : «سَمِعْتُ أَبِي علیه‌السلام ،يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ كُلَ مِطْلَاقٍ ذَوَّاقٍ»؛«از پدرم شنیدم که فرمود: خداوند کسی را که بسیار طلاق دهد و به دنبال تنوع ذائقه جنسی باشد، دشمن می‌دارد»(1) اگر روايتي با مقوله‌ی عصمت در تعارض باشد، ازنظر علماي شيعه مردود است و كنار گذاشته می‌شود از باب مثال مرحوم شیخ طوسی (ره) در ردّ روایتی که دلالت بر سهو امام علیه‌السلام دارد می‌نویسد :«... وَ قَدْ آمَنَنَا مِنْ ذَلِكَ دَلَالَةُ عِصْمَتِهِ علیه‌السلام»؛«عصمت امام علیه‌السلام ما را از پذیرش این مطلب بر حذر می‌دارد»(2) نکته دوم : به نظر می‌رسد دستگاه خلافت بنی‌عباس برای تخریب چهره‌ی امام حسن علیه‌السلام ، روایاتی را در مورد شخصیت ایشان جَعل کرده که این مسئله را دو نکته تقویت می‌کند : الف ) : اگر چنین امری واقع‌شده بود باید دشمنان حضرت در زمان حیاتش، این امر را بر ایشان خُرده می‌گرفتند،ولی چنین امری از آن دوران، گزارش نشده است. ب ) : روایت‌هایی که در کتب حدیث آمده منقول از امام صادق علیه‌السلام است، یعنی این مطلب یک قرن پس از زمان امام مجتبی علیه‌السلام مطرح می‌شود. نتیجه اینکه : روایاتی که از امام مجتبی علیه‌السلام مردی طلاق دهنده به تصویر می‌کشند ، ساخته‌وپرداخته بنی‌امیه و بنی‌عباس هستند و با توجه به عصمت حضرتشان ، این روایات قابل پذیرش نیستند. پی‌نوشت: 1. الكافي (ط - الإسلامية)، ج6، ص: 55 2. تهذيب الأحكام، ج 3 ص 40 @javadheidari110
💠پرسش: آیا امام رضا (علیه السّلام) با آگاهی میوه مسموم را میل کردند؟ ...................................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول: علم غیب مخصوص خداوند است و آگاهی دیگران نسبت به غیب، متوقف به اذن او است. در قرآن کریم می‌خوانیم: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَدا*إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدا»؛ «داناى غيب اوست و هیچ‌کس را بر اسرار غيبش آگاه نمىسازد*مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آن‌ها قرار مىدهد». (1) نکته دوم: علم امامان علیهم‌السلام، ذاتی و استقلالی نیست و طبق روایات، اگر بخواهند چیزی را بدانند، خدا به آن‌ها می‌آموزد. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ»؛ «هرگاه امام اراده کرد چیزی را بداند، خداوند آن را به او می‌آموزد». (2) نکته سوم: حضرات معصومین علیهم‌السلام، مکلف نبودند تا بر اساس علم غیب عمل کنند بلکه مأمور به‌ظاهر بودند. پیامبر خدا می‌فرماید: «إِنَّمَا أَقْضِي بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَان»؛ «من بین شما فقط با شاهد و قسم‌هایتان قضاوت می‌کنم». (3) نکته چهارم: اهل‌بیت علیهم‌السلام، تسلیم قضا و قدر الهی بودند و داشتن علم به چیزی، مانع تسلیم خدا بودن آن ذوات نورانی و تغییر قضا و قدر حتمی خدا نیست. امام حسین علیه‌السلام می‌فرماید: «رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْت»؛ «رضایت خدا، رضایت ما اهل‌بیت است». (4) پی‌نوشت‌ها: 1. جن/26 و 27 2. الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 258 3. الكافي (ط - الإسلامية)، ج7، ص: 414 4. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج44، ص: 367 @javadheidari110
اگر نوجوان در سن نوجوانی احساس کنه: در این هفت میلیارد جمعیت؛حداقل دونفر را داره، "پدر و مادرش" که به وجودش «افتخار» می کنن این نوجوان معتاد نمیشه و فساداخلاقی هم پیدا نمیکنه! @javadheidari110
💠پرسش: آیا نفرین‌های والدین یا دیگر افراد،که به سبب انتظارات نادرست می باشد،اثرگذار است؟ ................................................................................................................... ✍ پاسخ: نکته اول: همان‌گونه که دعا با شرایطش مستجاب می‌شود ، استجابت نفرین نیز شرایطی لازم دارد و با توجه به این مطلب که خداوند عالِم به واقعیت‌هاست به‌صرف تصور یک فرد،نفرین او را برآورده نمی‌کند؛چون آن فرد در حقیقت ظلمی نکرده و تقصیری نداشته است. نکته دوم: بهتر است در فضای آرام،متین و با احترام، سوءتفاهمات برطرف گردد و فرد خود را از موضع تهمت و بدبینی خارج کند. نکته سوم: سیره و روش پیامبر رحمت و مهربانی،دعا برای هدایت کسانی بود که به ایشان ظلم می‌کردند و پیوسته این جمله را می‌فرمودند :«اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِي فَإِنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ»؛«خدایا،قوم نادان مرا هدایت کن»(1) پی‌نوشت: 1. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج20، ص: 20 @javadheidari110
🔶پرسش: علت بی توجهی رسانه ها مخصوصا صدا و سیما نسبت به عفاف و حجاب چیست؟چرا کسی تذکری نمی دهد؟ ................................................... 🌼پاسخ: نکته اول اين که ريشه ناهنجاري و نابساماني درهرجامعه اي به عدم توجه افراد به وظايف خود در آن جامعه برمي گردد هرچقدرافراديک جامعه درهر نقشي که دارندنسبت به وظيفه خود احساس مسئوليت داشته باشند قطعا آن جامعه شاهد ناهنجاري نخواهد بود.در جامعه ما نيز وقتي پدر و مادردر خانواده و متصديان امور مختلف در جامعه به وظيفه شرعي مخصوصا در بعد تربيتي و فرهنگي توجه کنند ديگر شاهد جايگزين شدن ضد ارزش ها به جاي ارزش ها نخواهيم بود. حجاب امري واجب است و فرهنگسازي و آموزش آن نيز ضروري به نظر مي‌رسد.لازم است بدانيم هرچند رعايت حجاب و تبليغ آن بر همه ما واجب است اما در عين حال برخي نهادها وظيفه سنگين تري نسبت به اين امر دارندازجمله وزارت ارشاد که پايه گذارامورفرهنگي در جامعه اسلامي است بايد توجه ويژه وخاصي نسبت به اين امرداشته باشد.اما عوامل مختلف تربيتي، اقتصادي و حتي سياسي ممکن است مانع مهمي درعدم توجه اين نهاد به وظايف خود باشد. متاسفانه آنچه که امروزه شاهدهستيم استفادۀ بي رويه زنان و دختران جامعه ما از لوازم آرايشي است به گونه اي که استفاده از اين ابزار جزءلاينفک زندگي مردم شده ونه سن خاصي مي شناسدونه قشر خاصي و بانوان جامعه ازمدرسه ودانشگاه گرفته تا حضور درفيلم و سريال هاي تلويزيون نسبت به بحث حجاب و عفاف که از ضروريات دين مي باشد کمي بي تفاوت شده اند متاثر بودن برخي نويسندگان و فيلمنامه نويسان و کارگردانان ما از فرهنگ وارداتي غرب و عدم اعتماد به فرهنگ غني اسلامي منجر به اين مي شود که حضور زنان و دختران در فيلمها با پوشش و آرايش عاريه اي ازفرهنگ غرب،نشان تمدن محسوب شود و ريخته شدن قبح برخي گناهان از جمله کم حجابي و بدحجابي در رسانه باعث شده که اين مساله امري عادي تلقي شود والبته اين خود معضلي است که بارها تذکرات برخي مراجع و حتي مقام معظم رهبري را در پي داشته است. به نظر می رسد برای رفع مشکل بايد کار ريشه اي صورت گيرد.مجريان امر رسانه بايد از فقها مدد بگيرند در حالي که چنين اتفاقي کمتر مي افتد.الگوسازي بر اساس موازين اسلامي بر عهده صدا و سيماست اما ما شاهدچنين الگوسازي از طرف صدا و سيما نيستيم هرچند در برخي از برنامه ها موفق بوده ايم اما در عين حال راه براي پيمودن بسيار است. نتيجه اين که عدم توجه به عفاف و حجاب در رسانه خود معلولي است که علتهاي فراواني از جمله فردي ،جامعه شناختي، تربيتي، فرهنگي و حتي سياسي واقتصادي دارد که کنترل برخي از اين عوامل از دست افراد عادي جامعه خارج است و رسانه نيازمند تحول و اصلاح اساسي است. اما بر ما لازم است در جايگاهي که هستيم حداقل نقش خود را به عنوان مادر يا همسر متناسب بادستورات الهي و با محوريت عفاف و حجاب به خوبي ايفا نماييم تا بتوانيم هم خود مأخوذ به حيا باشيم و هم فرزندان باحيايي تربيت نماييم. @javadheidari110
🔶پرسش: همسرم بسیار پرخاشگر است. یک کلمه هم نمیتونم باهاش حرف بزنم لطفا کمکم کنید موقع پرخاشگری ایشون چه کاری انجام بدم؟ ................................................... 🌼پاسخ: ضمن تشکر از ارتباط شما با گروه تبلیغی پاسخگو پرخاشگری نوعی واکنش نامطلوب است که برآیند خشم در وجود انسان می باشد. در واقع وقتی انسان نسبت به امری خشمگین شود یکی از ابزارهای دم دست برای بروز خشمش،پرخشاگریست.البته واکنش افراد در مقابل احساس خشم متفاوت است برخی هنگام خشمگین شدن سکوت می کنند و برخی فریاد می زنند علت عصابنیت در انسان به این بر می گردد که آنچه خواسته انسان است با آنچه که در حال اتفاق افتادن است همسو نیست.وقتی انسان از حیث درونی چیزی را بخواهد(خوب یا بد) و در دنیای بیرونی در آن لحظه پاسخ مناسبی برای آن امر وجود نداشته باشد ممکن است عصبانی شود. در لحظه عدم هماهنگی خواسته ها و پاسخ ها، شخص یا به فکر گریز می افتد و یا به فکر ستیز. عصبانیت و خشم ابزاری برای ستیز افراد با جریانهاست. در وهله ی اول باید نسبت به عوامل بوجود آورنده ی خشم و نهایتا پرخاشگری در وجود همسرتان آگاه و آشنا باشید.روانشناسان علت اصلی پرخاشگری را ناکام ماندن فرد در تامین نیازها می دانند بدین معنا که وقتی به نیازهای روحی ،عاطفی و حتی جسمی فردی توجه نشود در این شرایط پرخاشگری بروز می کند. لذا در وهله ی اول شما باید نسبت به علت و ریشه ی خشم همسرتان آگاه شوید و با بررسی دقیق در زندگی خود نیازهای روحی ،روانی ،عاطفی و جسمی همسرتان را شناخته و سپس به دنبال رفع نیاز برای ایشان باشید.گاهی مرد با رفع شدن یک نیاز جزئی از مجموعه ی نیازهایش تا مدتی از خشم ایمن می باشد.علاوه بر بررسی دقیق نیازهای همسر،باید به نوع رفتار خود نیز دقت و توجه لازم را داشته باشید چرا که گاهی پرخاشگری فرد، نوعی واکنش است به رفتار نادرست طرف مقابل بنابراین بر شما لازم است برای حل این معضل رفتار و گفتار خود را مورد واکاوی دقیق قرار دهید و از اموری که منجر به برافروخته شدن خشم ایشان می شود پرهیز نمایید در واقع باید خیالتان از مقصرنبودن خودتان راحت باشد. در مرحله ی بعد به شما توصیه می شود چنانچه با پرخاشگری همسرتان مواجه شدید بر هیجانات خود تسلط داشته باشید و سکوت پیشه کنید و به هیچ وجه مقابله به مثل ننموده و به بی احترامی ها و یا پرخاشگری های او پاسخ ندهید. فراموش نکنید که انسان خشمگین تسلطی بر اندیشه و رفتار و كردار خود ندارد؛ بنابراین با مقابله به مثل خود اوضاع را بدتر نکنید. ارتباط کلامی خود را با همسرتان(در زمانی که از حیث روحی وضعیت مناسبی دارند) بیشتر نموده و ساعاتی را به صحبت و گفتگوهای منطقی با ایشان اختصاص دهید در همین ارتباطات می توانید از احساس نامطلوب خود در زمان پرخاشگری با ایشان صحبت کنید و عوارض و تاثیر نامطلوب آن را بر زندگی و تربیت فرزند به ایشان متذکرشوید. در ارتباط با همسرتان زمان شناس و مکان شناس خوبی باشید و اگر می خواهید موضوعی را با ایشان در میان بگذارید و احتمال پرخاشگری ایشان را می دهید این امر را به زمان و یامکان دیگری اختصاص دهید . اگر موضوعی همسر شما را ناراحت و خشمگین می کند با ظرافت زنانه موضوع بحث را تغییر دهید. گاهی در حالت پرخاشگری با یک عذرخواهی ساده از طرف شما مشکل حل می شود دقت کنید در چنین شرایطی هرچند حق باشما باشد اما در عین حال عذرخواهی کنید تا خشم ایشان فروکش کند در این حالت می توانید با او همدردی نمایید و حق را به او بدهید و در فرصت مناسب تر در رابطه با موضوع با ایشان صحبت کنید @javadheidari110
🔶 پرسش: چه نوع حرف زدنی غیبت محسوب می شود؟آیا حرف زدن های معمولی پشت سر کسی غیبت است؟ ................................................... 🌼پاسخ: ضمن تشکر از ارتباط شما با گروه تبلیغی پاسخگو غیبت این است که درباره برادر مؤمنت عیبى را که خدا براى او پوشانده است، بگویى(1) طبق آنچه که درروایات آمده،بدگویی کردن در مورد ديگران، يعني در غياب شخصى كارهاى بد و ناپسند و يا عيوب و نواقص جسمى و اخلاقى او را به گونهاى براى ديگران بازگو كنيم كه اگر به گوششان برسد، ناراحت شوندغیبت محسوب می شود لازم است بدانيم غيبت حرام و از گناهان كبيره است. حرفهايي که ما در رابطه با ديگران مي زنيم اگر سه ويژگي داشته باشد غيبت محسوب مي شود: اول اين که در غياب شخص و در واقع پشت سر او حرفي را بزنيم پس چنانچه شخص، در جمع حضور داشته باشد و حرفي را مقابلش بزنيم غيبت محسوب نمي شود. دوم اين که عيوب يا نواقصي که در شخص وجود دارد(چه در جسم و چه در اخلاق و رفتار) را براي ديگران بيان کنيم بنابراين غيبت نوعي بدگويي در رابطه با ديگران به حساب مي آيد.افراد ممکن است بديها و عيوبي داشته باشند که ما از آنها با خبريم اما اشخاص ديگر بي خبر ،وقتي ما اين عيوب را پشت سر شخص بيان کنيم مرتکب غيبت شده ايم . سومين ويژگي اين است که اگر غيبت شونده صحبتهايي که ما پشت سر او گفته ايم را بشنود ناراحت مي شود. پس چنانچه کلام و گفتار شما اين ويژگي ها را داشته باشد غيبت محسوب مي شود و در غير اين صورت غيبت نمي باشد. حرف زدن معمولي در مورد افراد حتي اگر پشت سر آنها باشد به شرطي که ذکر عيوب پنهان نباشد و خود شخص با شنيدن آنها ناراحت نشود غيبت نيست.اما اگر شک داريم و نمي دانيم که آيا آنچه که مي گوييم غيبت است يا نه بايد احتياط کنيم و نگوييم. حضرت موسي بن جعفر عليه السلام مي فرمايند: من ذكر رجلا من خلفه بما هو فيه مما عرفه الناس لم يغتبه و من ذكره من خلفه بما هو فيه مما لايعرفه الناس اغتابه. (2) كسي كه پشت سر شخصي چيزي را يادآور شود كه همه مردم ميدانند، غيبت نيست و اگر كسي پشت سر شخصي نقص يا عيبي را بگويد كه مردم نميدانند، غيبت است. بنابراين صرف حرف زدن معمولي غيبت محسوب نمي شود اما در عين حال بر ما و شما لازم است که در صحبت کردن در رابطه با ديگران دقت لازم را بکار ببريم که خدايي ناکرده مرتکب گناه نشويم. 1 وسائل الشيعة ، الشيخ الحر العاملي،ط الإسلامية ،جلد 8،صفحه 600 2 الكافي، الشيخ الكليني ، ط الاسلامية، جلد 2 ،صفحه 358 ، حدیث 6 @javadheidari110