eitaa logo
کانال رسمی استاد جواد حیدری
4.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
376 ویدیو
166 فایل
💻کارشناس ارشد کلام اسلامی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس پاسخگویی به شبهات 🌐پاسخگویی شبهات اعتقادی 🆔 @khameneieshQ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻پاسخگویی به روش: تعریف‌وارائه‌‌معنای‌صحیح‌‌از واژگان 🔸مدرس:استاد جوادحیدری🔸 گاهی‌درپاسخگویی‌با‌ریشه‌یابی‌سوال پی‌به‌دغدغه‌ی پرسشگرخواهیم برد زیرا ممکن‌است‌علت ایجادشبهه‌‌ی او بخاطر عدم فهم صحیح از معنا و مفهوم یک واژه باشد‌ در این‌مواقع‌پاسخگو وظیفه‌دارد معنای صحیح واژه را به پرسشگر انتقال‌دهد‌البته در انتقال واژگان استفاده از روش قرینه‌سازی وتمثیل ومصداق بسیارکاربردی‌است 👨‍👩‍👧‍👦لذا‌ لازم‌است‌خانواده‌‌ واژگانی که منشأ بسیاری از سوالات و شبهات است را،محضرتان‌تقدیم‌کنم👇 «مؤمن،کافر،منافق،فاسق،جاهل‌قاصر، جاهل مقصر،ضروری‌دین، ضروری‌مذهبی،مرتد،مستضعف،مشرک،شیعه،سنی،مسلمان،اهل‌نجات،حق‌بودن،تقیه،زندگی‌مسالمت‌آمیز،مکلف» واژه‌ ایمان نقش‌محوری و مبنایی دارد لذا با ارائه‌ی تعریف آن‌سایر واژگان موجود درخانواده‌‌ واژگان نیز به سادگی‌قابل‌تحلیل‌اند‌فعلابا معنای لغوی و همچنین با نظرات اشاعره،معتزله وخوارج کاری نداریم 🌾مومن‌کیست و ایمان‌چیست؟ ایمان:«تصدیق‌قلبی‌به‌خدا،رسول‌خدا و آنچه‌پیامبرآورده‌است»ایمان معرفت قلبی نیست بلکه تصدیق قلبی است،تفاوت‌است‌بین‌تصدیق‌و‌علم، «وَجَحَدوا‌بِها‌وَاستَیقَنَتها‌أَنفُسُهُم» ۱۴/نمل باوجود یقین و معرفتی که داشتند تصدیق قلبی نمی‌کردندبا توجه به تعریفی‌که‌ارائه‌شد‌وقتی‌می‌گوئیم‌فردی مومن‌است‌یعنی‌مسلمان‌است‌ مسلمان‌و‌مومن‌اینجابایکدیگرمشترک‌اند 💢وجه‌تمایزشان راعرض‌خواهم‌کرد 1⃣اگرآمَنوابه‌تنهایی‌استعمال‌شود‌به‌معنای تصدیق‌قلبی‌به‌خدا،رسول‌خدا و آنچه پیامبر‌عظیم‌الشأن‌اسلام آورده است‌لذا یا ایها الذین آمنوا یعنی ای مسلمانان،پس اینجا تفاوتی‌بین‌شیعه و سنی‌نیست و مومن‌و‌غیرمومن‌هر دو را شامل می‌شود در اینجا‌حتی به کسی‌که‌محبت‌امیرالمومنین‌را‌ندارد‌نیز اطلاق‌مومن‌می‌شود آمنوا در اینجا تنها شیعیان نیستندهرچند ولایت نیز شامل آنچه پیامبر آورده نیزمی‌شود اما اگر کسی‌نسبت به این مسئله‌شبهه دارد نبایدگفته‌شود که اومسلمان‌ و مومن نیست بلکه او مومن هست چون اعتقاد به خدا و پیغمبر و آنچه پیغمبر آورده دارد اما نسبت به این مطلب که آیا ولایت‌مصداق ماجاء به النبی‌هست‌یاخیر جهل دارد لذا باید‌به‌او آگاهی‌داده‌شود اما آن کسی‌که از روی‌عناد و لجاجت انکار کند قطعاکافرست ولی اگر کسی سوال و شبهه دارد باید سوال و شبهه‌ی او حل شود لذا‌نمی‌توان‌به او اطلاق کافر کرد،اما تا زمانی که نپذیرفته‌شیعه نیست بلکه سنی و مسلمان‌است‌زیراکسی‌که‌خدا و رسول را بپذیرد‌ مومن است ولی سنی است مگر آنجایی که ما عقلاً و بر اساس مسلماتش برایش اثبات کنیم‌پیغمبر برای بعداز خود جانشین تعیین و ابلاغ کردند اینجا اگر او از روی لجاجت انکار کرد از دایره‌‌ایمان‌خارج‌است 2⃣ هرگاه‌واژه‌ی ایمان و اسلام‌باهم جمع‌شود،بایکدیگرمتفاوت‌اند «اذا‌ اجتمعا افترقا واذافترقا اجتمعا» زیرا اسلام آن‌قالب ظاهری‌است،ایمان قالب‌باطنی‌است«قَالَتِ‌الْأَعْرَابُ‌آمَنَّا ۖ قُلْ‌لَمْ تُؤْمِنُوا‌وَلَٰكِنْ‌قُولُواأَسْلَمْنَا»۱۴/حجرات شماایمان‌نیاوردیدبلکه‌اسلام‌آورده‌اید 3⃣«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا»۱۳۶/نسا یعنی‌ای‌کسانیکه‌تصدیق قلبی‌به‌خدا و رسول‌خدا و آنچه‌پیامبر اسلام آورده است‌دارید این کریمه تحصیل حاصل نیست‌بلکه‌دومعنادارد: 🦋ایمانتان‌راتقویت‌کنید‌یعنی‌در مرتبه‌های‌پائین ایمان‌نمانید،درجا نزنید بروید‌مرحله‌ی‌بالاتر‌چون‌ایمان‌یک‌مقوله‌ی مشکک‌و‌دارای‌مراتب‌است 🦋چون‌آمَنوا‌وآمِنواباهم‌آمدندمثل‌آنجایی‌ است‌که‌اسلام‌وایمان‌جمع‌اند 🔴ایمان‌رامسئله‌‌قلبی‌میدانیم‌به‌دلیل سه‌دسته‌از‌آیات 1⃣آیاتی‌که‌محل ایمان راقلب معرفی می‌کند،زیرا ایمان‌ازصفات قلب‌است‌ و گفتار وعمل‌مدخلیتی‌در ماهیت‌و حقیقت‌آن‌ندارد«أُولَٰئِكَ‌كَتَبَ‌فِي‌قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ» ۲۲/مجادله «قَالَتِ‌الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ‌تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَاوَلَمَّا‌يَدْخُلِ‌الْإِيمَانُ‌فِي قُلُوبِكُمْ» ۱۴/حجرات یک‌تاکتیک‌تفسیری‌و‌هرمنوتیکی‌درقرآن داریم‌بنام‌همنشینی‌واژگان‌«مَنْ‌كَفَرَ‌بِاللَّهِ‌ مِنْ‌بَعْدِ‌إِيمَانِهِ‌إِلَّا‌مَنْ‌أُكْرِهَ‌وَقَلْبُهُ‌مُطْمَئِنٌّ‌بِالْإِيمَانِ»۱۰۶نحل‌ایمان‌در‌کنار‌قلب‌آمده‌یعنی‌ایمان‌یک‌امر قلبی‌است 2⃣آیات‌عطف‌عمل‌برایمان یعنی‌اگرایمان‌غیر ازعمل‌نبود(دوئیتی بین‌شان نبود)عطف‌به‌همدیگرنمی‌شد «إِنَّ‌الَّذِينَ‌آمَنُوا‌وَعَمِلُواالصَّالِحَاتِ» ۹۶مریم عطف‌عمل‌بر ایمان‌یعنی‌عمل‌مقوله‌ای است‌و ایمان‌مقوله‌‌دیگری‌است«ایمان شیء و عمل‌صالح‌شیءآخر»ایمان‌یعنی‌:اعتقادو تصدیق قلبی به‌خدا و رسول‌خدا و آنچه‌پیامبرآورده‌است 3⃣آیات‌ختم‌وطبع «أُولَٰئِكَ‌الَّذِينَ‌طَبَعَ‌اللَّهُ‌عَلَىٰ‌قُلُوبِهِمْ»۱۰۸/نحل‌ «خَتَم‌َ‌اللَّه‌ُ‌عَلَي‌َ‌قُلُوبِهِم‌ْ»بقره/۷ ═ ⚘════⚘ ═ ⇲@javadheidari110@ramezan_ghasem110 ⚘════⚘ ═ 1
🌻روش پاسخگویی تعریف و ارائه‌ی معنای صحیح از واژگان🌻 🔸مدرس استاد جواد حیدری🔸 🐉منافق کیست؟ کسی که در زبان، خدا و پیغمبر و آنچه پیغمبر آورده را قبول دارد ولی تصدیق قلبی به این مسئله ندارد منافقان معاصر پیامبر ابراز و شهادت زبانی می‌دادند به رسالت پیامبر ولی تصدیق قلبی نداشتند«إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ» آیه۱/منافقون 🌵فاسق کیست؟ فاسق کسی است که اعتقاد به خدا، پیامبر و آنچه پیامبر آورده نظیرحجاب، نماز و..... دارد ولی مثلا نماز نمی‌خواند به دلیل تنبلی و ... (فاسق= گناهکار) فسق حتما علنی گناه کردن نیست فسق گاهی در خلوت و گاهی در جلوت است هر دو گناه است اما گناه درجلوت بیشتر است،فسق علنی ممکن است گاهی حد و یا تعزیر داشته باشد فاسق مسلمان و مومنی است که گناه می‌کند«فاسق از اطاعت خارج به معصیت گرایش دارد و معصیت را انجام می‌دهد» چون صرف گرایش تا مادامی که به مرحله‌ی عمل نرسیده گناه نیست و این لطف الهی است درسته که گناهکار است اما از دایره‌ی ایمان خارج نیست، ایمان با فسق سازگار است البته ایمان در مرتبه‌ی اول منظور است خطاب آیه را به اینها می‌کنیم«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا»۱۳۶/نساء یعنی فاسق هم نباشید. 💎تقیه: اهل‌تقیه ایمان‌و‌تصدیق‌قلبی‌دارند‌اما بنابرشرایط‌ومصلحتِ‌ایجاب‌شده آنرامخفی‌می‌کنند(قلبامعتقد است‌اما در عمل‌نشان‌نمی‌دهداین‌ یک‌تاکتیک است) ازدیگراتهامات‌به‌شیعه:«شیعه‌اهل‌تقیه‌‌اندو تقیه‌دروغ‌است» ✍پاسخ شیعه می‌دهد شما آیه‌ ۱۰۶ سوره نحل را برای ما معنا کنید؟ آیه در مورد عمار یاسر است که فرمود «مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ» ۱۰۶/نحل با زبان کفر می‌ورزد بعد از ایمان برای حفظ جانش. منظور ما از تقیه این آیه‌ی شریفه است 🧟‍♂مرتد کیست؟ مرتد کسی است که چون منکر یکی از ضروریات دین شده از دایره‌‌ی ایمان خارج شده است 🚨ضروری دین چیست؟ضروری دین مقوله‌ای است که تمام فرقه‌های اسلامی بالاتفاق آن را قبول دارندمثل‌حجاب،نماز، روزه و... واژه‌ی انکار در ادبیات روایی ما جحد آمده است.متاسفانه گاهی ما مدعیان مذهب با طرف مقابل‌ به شیو‌ه‌ی سلبی برخورد شدید می‌کنیم، مخاطب نیز برای رهایی از فشارها‌ و امر و نهی های مکرر با وجودی که اعتقادات ما را قبول دارد می‌گوید من روزه نمی‌گیرم و اصلا خدای تو را قبول ندارم. به این شخص که مرتد گفته نمی‌شود ولی‌ متاسفانه برخی از ما به سرعت برچسب ارتداد به دیگران می‌زنیم و او را نجس اطلاق می‌کنیم در صورتی که برخورد نادرست ما او را مجبور به گفتن چنین حرفی کرده است فلذا او مرتد نیست و با اندکی محبت و دلجویی از حرفش برمی‌گردد یادمان باشد برخورد مناسب خیلی مهم است‌جحد یعنی عالما عامدا (آگاهانه) حقیقتی و ضرورتی از ضروری دین را انکار کند البته حکم اعدام برای کسی است که انکارش علنی باشد وگرنه اگر قلبا انکار کرد و کسی متوجه نشد🤐 اعدام نمی‌شود ولی چون مرتد شده و از دین خارج شده، استحقاق عذاب دارد و در جهان آخرت مجازات می شود 🤷‍♂مستضعف: «...قالُواکُنّامُسْتَضْعَفینَ‌فِی‌الْأَرْضِ‌قالُوا أَلَمْ تَکُنْ‌أَرْضُ‌اللّهِ‌واسِعَةً‌فَتُهاجِرُوافیهافَأُولئِکَ مَأْواهُمْ‌جَهَنَّمُ‌وَ‌ساءَتْ‌مَصیراً»«إِلاَّ الْمُسْتَضْعَففینَ...» ۹۸و۹۹/نساء برخی روز قیامت عذر می‌آورند که ما مستضعف فکری بودیم خدا‌می‌فرماید چرا مهاجرت نکردید آنان چون‌کوتاهی کردند جایگاهشان جهنم است اما مستضعفین فکری حکمشان همانند جاهل قاصر است زیرا یا حق به آنها نرسیده است و یا اینکه حق به آنها رسیده اما اتمام حجت نشده‌ اند.اینها اهل نجات اند.البته برای مستضعفین یک‌ مصداق دیگر هم در روایات بیان شده «الذین یستوون حسناتهم و سیئاتهم» برخی از اهل ایمان عمل صالح و عمل سیئه‌ی آنها یکسان شود اینها را ان شاء الله خدا با لطف و کرم خود می‌بخشد. 🙋‍♂اهل نجات: سوالی که پیش می آید این است که چرا شما شیعیان فقط خودتان را اهل بهشت می‌دانید ؟ آیا بقیه اهل جهنم اند؟ پاسخ اینطور نیست که ما به طور کلی پیروان ادیان دیگر را جهنمی بدانیم بلکه اگر جاهل قاصر باشد آن را اهل نجات می دانیم، به ما می‌گویند شمول گرا اما برخی انحصار‌گرا هستند می گویند فقط پیرو دین ما اهل نجات اند. برخی هستند کثرت گرا که پلورالیزم گوئیم اینها می گویند همه حق و اهل نجاتند خوب این که می‌شود افراط و تفریط ما شمول‌گرا هستیم می‌گوئیم‌دین حق یکی است ولی پیروان ادیان دیگرمی‌توانند اهل‌نجات باشند آنهایی که مستضعف و جاهل‌قاصرباشنداماجاهل‌مقصراهل نجات‌نیستند ╔═ ⚘════⚘ ═ ⇲@javadheidari110@ramezan_ghasem110 ⚘════⚘ ═ 2
🌻روش پاسخگویی تعریف و ارائه‌ی معنای صحیح از واژگان🌻 🔸مدرس استاد جواد حیدری🔸مشرک‌کیست؟ شرک‌ نقطه مقابل‌توحیداست‌توحید یعنی اعتقاد به خدا و این اعتقاد مراتبی دارد توحید در ذات،افعال،صفات،عملی: توحید در عبادت ، توحید در توکل،توحید در توسل، توحید در محبت‌اگر کسی در عرض خدا به صورت استقلالی برای شخص یا موجود دیگری حقیقتی قائل شود مشرک است مثال کسی که‌ در ذات بگوید اعتقاد به ۲ خدا دارم یعنی برای خدا شریک قائل شود در ذات، پس مشرک است طبیعتا هر کس که دچار شرک باشد کافر هم هست چرا که هر مشرکی کافر است ولی هر کافری مشرک نیست. 💀شرک ذاتی : یعنی اعتقاد به دو خدا دارد اعتقاد به ۳ خدا دارد تثلیث مسیحیت که علاوه بر کافر بودن مشرک هم‌هستند. 🕋توحید در افعال: یعنی ما معتقدیم که خدا فقط موثر استقلالی، حقیقی، بالذات در عالم است، لاحول و لا قوة الا بالله. مقابلش میشه شرک افعالی کسی که بگوید خورشید مستقل از خدا دارد کار انجام می‌دهد. 😱شرک صفاتی: اهل سنت معتقدند صفات خدا زائد بر ذات است خدا یه چیز است صفات خدا چیز دیگری است. 💫توحید عملی: عبادت مخصوص خداست اگر کسی برای غیر خدا عبادت کند مشرک است، البته اینجا باید معنای عبادت مشخص شود که آیا توسل هم‌عبادت است. توسل عبادت نیست بلکه امتثال امر خداست«یا وجیهه عندالله اشفع لنا عندالله» ما غیر خدا را عبادت نمی کنیم عبادت یعنی تعظیم و‌ تکریم چیزی به قصد الوهیت، به قصدخالقیت، به قصد ربوبیت اما صرف تعظیم، صرف تکریم شرک نیست. قرآن می فرماید:«وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا»۲۴/اسرا نسبت به پدر و مادرت نهایت خضوع و خشوع را داشته باش، اشکال ندارد اما خضوع و خشوع با قصد اینکه او خدای شماست و تو رب و اله من هستی، اشکال دارد و عبادت است. آیا ما اهل بیت را عبادت می کنیم؟ وهابی می گوید بله چون تعظیم و تکریم دارید. ما پاسخ می دهیم هر تعظیم و تکریمی که عبادت نیست اگر قصد الوهیت، ربوبیت ، خالقیت باشد می شود عبادت است‌اما اگر اعتقاد من این باشد که این وسیله و دستور خود خداست، مگر فرزندان حضرت یعقوب نیامدند گفتند تو برای ما دعا کن و تبرک پیراهن حضرت یوسف خضوع و‌خشوع هست ولی‌به قصد الوهیت و ربوبیت و خالقیت نیست. ╔═ ⚘════⚘ ═ ⇲@javadheidari110@ramezan_ghasem110 ⚘════⚘ ═ 3
🌻پاسخگویی به روش: تعریف‌وارائه‌‌معنای‌صحیح‌‌ازواژگان🌻 🔸مدرس استاد جواد حیدری🔸 🍏مثال🍎 ❓پرسش:آیا‌ نجس خطاب کردن طرف مقابل نوعی توهین محسوب می‌شود؟ 🤔تحلیل پرسش: شبهه‌ی ایجاد شده، در مورد معنای نجس است چرا که واژه‌ی نجس برای پرسشگر مبهم است لذا برای برطرف کردن آن‌می‌بایست تعریف ارائه دهیم تا 1⃣ دغدغه‌‌ی مخاطب برطرف شود زیرا تحلیل واژه گارد شکن است 2⃣ از خطوط قرمز و حدود و ثغور اعتقادی خود نیز کوتاه نیائیم. بنابراین ابتدا می‌بایست به این سوال پاسخ‌دهیم👇 ❓نجس یعنی چه؟ ✍پاسخ: 1⃣ باید تفاوت قائل شویم بین نجس بودن و کثیف بودن، لفظ کثافت در عرف ما توهین است اما خطاب نجس به طرف مقابل، از جهت نجس دانستن اعتقادات اوست. سوال اینجاست ❓آیا هر کس نجس است باید به او‌ گفت که نجس است؟ پاسخ✍خیر 1⃣ گاهی گفتن برخی حقائق ضرورتی ندارد 2⃣ اما در مواقعی که فرد پاسخگوست و در معرض سوال واقع شده که چرا گروهی را نجس اطلاق می‌کنند، اینجاست که پاسخگو وظیفه دارد، با لحن صحیح، در قالب‌های زیبا، مرز بندی‌ها و حدود و ثغور واژگان را برای پرسشگر تبیین کند. ♻️لذا خیلی پسندیده است پاسخگو ذهن جوالی داشته باشد و مثالاتش متناسب باشرایط و وقایع روز جامعه مطرح کند زیرا ذهن‌ها درگیر آنهاست و این روش خودش به نوعی استفاده‌ی ابزاری از موقعیت می‌باشد. 🍏مثال🍎: الان که ما درگیر با کرونا هستیم آیا وقتی در مواجهه با دیگران ماسک می‌زنیم این عمل ما توهین است؟ -(با این مثال پاسخگو دارد از روشهای تعریف واژگان و قرینه‌‌سازی و اقرارگرفتن بهره‌ی همزمان می‌برد)- واضح است که پاسخ منفی است. واژه‌ی نجس در فرهنگ اسلامی و شیعی یعنی فرد مقابل شما دارای ویروس است لذا در مواجهه‌ی با او احتیاط و مراقبت کنید از خود تا دچار ویروس اعتقادی نشوید، حرف اسلام همین است لذا به کسی توهین نشده است. ❓ممکن است مخاطب در ادامه بپرسد پزشک با توجه به تست،بیماری را اثبات می‌کند شما بر چه اساسی چنین صحبتی می‌کنید؟ ✍پاسخ می‌دهیم به نظر شما ویروس اعتقادی به مراتب مهلک‌تر است یا ویروس جسمانی؟ اگر شما جرأت داری در مقابل بیمار کرونایی ماسک نزنی، یا در برابر کسی که بیماری مسری دارد از خود مراقبت نمی‌کنی ما نیزمشکلی نداریم تا سیم‌خاردار اعتقادی که کارکرد ماسک را دارد برداریم. 🍏مثال🍎 ❓چراشیعه‌،غیرشیعه‌راجهنمی‌می‌داند؟ پس از تحلیل این سوال به این نتیجه رسیدیم که ریشه‌ی سوال بر‌می‌گردد به چند واژه‌ی:«کافر، مشرک،مرتد...» لذا اگر این واژگان درست تحلیل نشوند سبب مرتفع نشدن شبهه و ایجاد بسیاری از شبهات دیگرمی‌گردد. 🍏مثال🍎 وهابیت به شیعه اتهام شرک می‌زنندو معتقدند شیعه شرک در عبادت دارد چون متوسل به غیر خدا می‌شود و همچنین وهابیت شیعه را بخاطر اعتقاد به علم غیب نیز مشرک می‌نامد زیرا وهابیت معتقدند:شیعه به غیر خدا متوسل می‌شود و قائل به علم غیب برای غیر خداست و استنادشان نیز به‌ این آیات است : «وَيَعْبُدُونَ‌مِنْ‌دُونِ‌اللَّهِ..»۱۸/یونس فَلَاتَدْعُوامَعَ‌اللَّهِ‌أَحَدًا»۱۸/جن «الَّاتعبدواإلاّاللّه»۲/هود 1⃣ اینجادر ابتدای امر وظیفه‌ پاسخگو این است که:گفتگوی علمی در چارچوب صحیح بر مبنای علم،منطق به همراه گفتار و لحن صحیح را جایگزین دفاع کند تا زمینه‌ی تقریب مذاهب نیز فراهم گردد همچنین اینکه اینگونه برخوردها با وهابیت و اهل سنت هیچ منافاتی با وحدت اسلامی ندارد لذا مراقب باشیم به اسم وحدت تبیین عقائد و‌معارف را تعطیل نکنیم 2⃣اینگونه شبهات را می‌بایست به روش پاسخگویی نقضی پاسخ داد اما قبل از پاسخ نقضی می‌بایست تحلیل واژگان کنیم بگوئیم،شرک‌چه‌معنایی‌دارد؟ عبادت‌چه‌معنایی‌دارد؟ شبهه:وهابیت‌معتقدندهر‌خضوع‌وخشوعی عبادت است‌وچون‌توسل،تبرک‌و استغاثه،خضوع‌وخشوع‌است‌‌پس‌عبادت است‌درحالیکه‌عبادت‌مخصوص‌خداست‌و‌ نباید غیرخداعبادت‌‌شودفلذاشیعه‌مشرک است پاسخ‌شیعه:هرخصوع و خشوعی‌عبادت نیست‌بلکه‌اگر‌با: قصدالوهیت،ربوبیت وخالقیت همراه‌باشد‌عبادت است 💠💎پاسخگوی موفق کیست؟ 👌اشراف و احاطه‌ی کامل به تمام زوایای تفکر شیعه داشته باشد وگرنه گاهی متاسفانه حرفی که‌می‌زندممکن است در پاسخ به آن‌مسئله و شبهه و دغدغه در اقناع فکری مخاطب خوب عمل کند اما مخاطب را در مبحث اعتقادی دیگری دچار سردرگمی کند لذا اشراف اطلاعاتی داشتن به تمام زوایای مباحث اعتقادی لازم و ضروری است و بر هر پاسخگویی لازم است یک کتاب عقیدتی را از توحید تا معاد آن را مطالعه،مباحثه،پژوهش و تحلیل کند تا عقیده‌ای که بیان می‌کند چارچوب و شاکله‌ی آیات و روایات را به هم نریزد و همچنین سیستم فکری عقیدتی مخاطب را بر هم نزند. ✨ سوالات و‌ دغدغه‌های ذهنی خودش برطرف کند. ✨دوم بتواند ارائه دهنده‌ی پاسخی خوب به مخاطب باشد. ╔═ ⚘════⚘ ═ ⇲@javadheidari110@ramezan_ghasem110 ⚘════⚘ ═ 4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
audio_2020-08-22_21-52-15.ogg
840K
⁉️❎چرا جناب عبدالله بن جعفر طیار همسر حضرت زینب سلام الله علیها، در کربلا حضور نداشتند؟ 🎙استاد حیدری-گروه تبلیغی پاسخگو 🚩کانال رسمی استاد جواد حیدری 🆔 @javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از KHAMENEI.IR
در سالروز ولادت با سعادت حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها و روز پرستار، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی به صورت زنده و تلویزیونی با مردم سخن خواهند گفت. این سخنرانی امروز ساعت 11 از شبکه‌ یک و خبر و رادیو ایران و شبکه‌های اجتماعی KHAMENEI.IR پخش خواهد شد.
✳️سوال اول: ازدواج عمر و ام کلثوم اگر عمر بن الخطاب قاتل حضرت زهراء است چرا پس از او علی علیه السلام، ام کلثوم را به تزویج او درآورد؟ ⚛توضیح: این شبهه از قدیمیترین شبهات فاطمیه است که از زمان شیخ مفید (م 430ق) تا کنون مطرح شده و علمای مذهب امامیه بدان پاسخ داده‌اند.مخالفین برای انکار شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها می گویند:هیچ کسی دخترش را به ازدواج قاتل همسرش در نمی آورد. چون عمر بن الخطاب داماد علی علیه السلام است بهترین گواه بر دروغ بودن شهادت فاطمه زهراء است.در ادامه چند پاسخ به اختصار تقدیم میشود. 1⃣◀️جواب نقضی: الف) حضرت لوط از مخالفینتش درخواست کرد با دختران وی ازدواج کنند و دست از میهمانانش بردارند.*1* آیا کسی هست از عمل جناب لوط نتیجه بگیرد مخالفینش انسانهای خوبیهستند . ب) پیامبر صلی الله علیه و اله دو دخترش را به دو کافر به نام عتبة بن أبي لهب و أبو العاص بن الربيع‏ می دهد . ج) دختر عبد الله بن جعفر از اصحاب رسول الله با حجاج بن یوسف ناصبی خونریز ازدواج کرده است*2* در نظر اهل سنت تمام اصحاب رسول الله عادل هستند آیا چنین ازدواجی برای حجاج بن یوسف – لعنة الله علیه – فضیلت به حساب می آید ؟! آیا چنین ازدواجی وی را ماجور می سازد ؟! آیا چنین ازدواجی نشان دهنده ی محبت بین حجاج – لعنة الله علیه – و عبد الله بن جعفر – رضی الله عنه – می باشد ؟! آیا مخالفین راضی می شوند تا به عبد الله بن جعفر صحابی (رض) طعن بزنند و غیرت و شجاعت وی را محل شک و تردید قرار دهند ؟! دقیقا همین مطالب در مورد ازدواج ام کلثوم و عمر بن الخطاب (بر فرض پذیرش) می تواند صدق کند!. 2⃣◀️جواب حلی الف) شیخ مفید در دو رساله مجزا به نام های «المسائل العکبریه» و «المسائل السرویه» و عده ای دیگر وقوع چنین ازدواجی را منکر شده اند. اینان اختلافات متعدد در گزارش این ازدواج را بهترین دلیل بر دروغ بودن آن دانسته‌اند.*3* ب) نووی و ابن عبدالبر از عالمان بزرگ اهل سنت می نویسند:«طفلی که در رحم حبیبه بنت خارجه(همسر ابوبکر)بود دختر بود و نامش را ام کلثوم گذاشتند.عمر بن الخطاب با همین ام کلثوم ازدواج کرد »*4* ج) ازدواج عمر با زنى به نام ام كلثوم ـ محقق شده، ولى او دختر جرول است و مادر عبيدالله بن عمر است.*5* د) چنین ازدواجی صورت گرفته است،لیکن فردی از طایفه جن با نام «سحيقة بنت حريرية» به صورت ام کلثوم درامد و عمر بن الخطاب با او ازدواج کرد*6* ه) چنین ازدواجی صورت گرفته است،لیکن به خاطر اضطرار و تقیه بوده است . ❇️توضیح اینکه: چند روایت در منابع حدیثی ما وجود دارد،که حکایت از وجود دختری با نام ام کلثوم در میان فرزندان امام علی دارد که وی با عمر بن الخطاب ازدواج کرده است . لیکن وقتی اصل روایت را میبینیم نه تنها فضیلتی برای خلیفه دوم ثابت نمی شود بلکه بیشتر مظلومیت اهل بیت و امام علی علیه السلام ثابت میشود. امام صادق علیه السلام فرمودند: «عمر بن الخطاب به عباس پیغام داد که به علی علیه السلام بگوید :اگر این دختر را به عقد من درنیاوری چاه زمزم را پر خواهم کرد،و دو شاهد می اورم که علی علیه السلام دزدی کرده و دستت را قطع خواهم کرد.» *7*وقتی این متن را می بینیم به هیچ عنوان نشانه ای از محبت طرفین در ازدواج نمی یابیم. و چون این ازدواج اکراهی و از سر تقیه بوده است*8* نمی تواند دلیل بر رد شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها باشد. 💟نتیجه: 1⃣ ازدواج عمر با ام کلثوم در منابع اهل سنت به صورت متناقض آمده است و نیم توان بدان استناد کرد. دکتر محمد امینی نجفی در کتابش« انگیزه حکومت اموی وعباسی در جعل ازدواج عمر و ام کلثوم» به تفصیل آنرا بررسی کرده است. 2⃣در منابع شیعی نیز روایاتی در این زمینه امده است.که برخی از اندیشوران امامی انرا نپذیرفته و عده‌ای دیگر نیز از ان اضطرار و تقیه فهمیده‌اند. پس: این شبهه نمی تواند دلیلی باشد بر انکار شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها و حُسن روابط امام علی و خلفاء. 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🔶 🔷 🔶 💎•┈••✾••┈•💎 @javadheidari110 1_(هود/78). 2_(مسند احمد،ج۳،ص۲۸۵و۲۸۶،ح۱۷۶۲ ط موسسة الرسالة [الأرنؤوط محقق کتاب درباره این حدیث می نویسد: إسناده حسن ) 3_(مفید،المسائل السرویه،صص89-90) 4_(.نووی،تهذیب الاسماء،ج2،ص630،حرف الغین،ش1239؛ ابن عبدالبر،الاستیعاب،ج2،ص417). 5_(عینی،عمده لاقاری،ج24،ص214؛ذهبی،تاریخ الاسلام،ج3،ص275) . 6_(محمد تقی مجلسی، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه،ج8،ص127). 7_(کلینی،الکافی،ج5،ص46) . 8_(مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏20، ص: 46 )
✳️سوال دوم :خانه های مدینه اصلا درب نداشت ⚛توضیح: بنا بر منابع تاریخی خانه های مدینه اصلاً درب نداشته اند که بتوان پذیرفت به خانه حضرت زهراء سلام الله علیها حمله و درب منزلش شکسته شد. همچنین در حدیثی امام صادق علیه السلام می فرمایند: «خانه های بنی هاشم درب نداشت» *1* جواب: 1⃣حضرت یعقوب به فرزندانش توصیه کرد از یک در وارد نشوند: « وَ قالَ يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَ ✨یوسف/67✨کتاب الهی در داستان همسر عزیز مصر می گوید:« وَ راوَدَتْهُ الَّتي‏ هُوَ في‏ بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ..؛ و آن زن كه وى در خانه اش بود خواست از وى بر خلاف ميلش كام بگيرد و درها را بست✨یوسف/23✨قرآن حکیم یکی از خانه هایی که ورودش را جایز می داند،خانه‌ای است که کلیدش را در اختیار داشته باشیم: « ...أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتحِه✨نور/61✨همچنین آیات ذیل دلیلی روشن است که مردم در جزیره العرب با درب و کلید آشنا بودند که قرآن از آن برای ورود یاد کرده است : « فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِر ✨قمر/11✨ وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَ✨قصص/76✨ وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُه✨زمر/73✨جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْواب✨ص/50✨اگر مردم صدر اسلام خانه هایشان درب نداشت چگونه قرآن از آن یاد کرده است. 2⃣بنا بر نرم‌افزار «فریقین» 32 بار در صحاح سته اهل سنت عبارت :« فَأَغْلَقَ الْبَاب‏؛بستن درب» ذکر شده است. همچنین عبارت « ْ شَقِّ الْبَاب‏؛شکاف درب» نیز هفت مرتبه تکرار شده است. در داستان ازدواج فاطمه زهرا و اميرمؤمنان عليهما السلام آمده است: « ...ثُمَّ قَامَ فَأَغْلَقَ عَلَيْهِ بَابَه‏؛ رسول خدا علي بن ابوطالب را احضار نمود و همان عملى را كه با فاطمه انجام داده بود با علي نيز انجام داد. .. . سپس به علي و فاطمه عليهما السّلام فرمود: برخيزيد بسوى خانه خود رويد، خدا شما را نسبت به يك ديگر مهربان كند! و به نسل شما بركت دهد! و عاقبت شما را بخير نمايد! رسول خدا پس از اين دعاها برخاست و دَرِ خانه را بست.»*2* 3⃣ابن عساکر نقل می کند که رسول الله به درب خانه زهراء سلام الله علیها می امد و آیه: « ُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً (احزاب/339) » را قرائت می نمود*3* ابن حجر در ضمن داستان فضه خادمه حضرت زهراء می نویسد: « جاء أعرابي كأنه من أزدشنوءة فحمل الحزمة إلى باب فاطمة»*4* و بالاخره ابن قتیبه داستان حمله به خانه فاطمه زهراء را چنین گزارش می دهد: « ثم قام عمر، فمشى معه جماعة، حتى أتوا باب فاطمة، فدقوا الباب، فلما سمعت أصواتهم نادت بأعلى صوتها: يا أبت يا رسول الله، ماذا لقينا بعدك من ابن الخطاب وابن أبي قحافة...؛عمر وگروهى همراه وى به خانه فاطمه رسيدند، دقّ الباب كردند،‌ فاطمه هنگامى كه صداى آنان را شنيد، فرياد زد: اى پدر بزرگوارم، اى رسول خدا! پس از تو از دست پسر خطاب (عمر) و ابوقحافه ( ابوبكر) چه رنجها كه نديدم.»*5* . ابوبکر نیز از گشودن درب منزل حضرت زهراء درآخر عمرش پشیمان شد. ابن شاذان قمی (م 260 ق) و طبری (م 310 ق) سخن ابابکر را چنین نقل کرده‌اند : «...وددت أني لم أكشف بيت فاطمة ولو كان أغلق على حرب» *6* 4⃣آنچه از خصال شیخ صدوق که نقل شده است،تمام متن نیست که نشان از تدلیس شبهه افکن دارد. عبارت کامل متن چنین است: « َ نَحْنُ أَهْلُ بَيْتِ مُحَمَّدٍ ص لَا سُقُوفَ لِبُيُوتِنَا وَ لَا أَبْوَابَ وَ لَا سُتُورَ إِلَّا الْجَرَائِدُ وَ مَا أَشْبَهَهَا؛ درب خانه ما اهل بیت از چوب خرما و شبیه آن است» 💟نتیجه: مردم عصر نزول قرآن و پیامبر چون خانه هایشان درب داشت متوجه آیات و روایاتی میشدند که در آن کلمه «درب» آمده بود . و آنچه ذکر شده چند مصداق از ده‌ها روایت حدیثی و تاریخی در این موضوع بود که در منابع فرقین منعکس شده است که مردم مدینه خانه هایشان درب داشته است. و غاصبان خلافت آنرا به زور گشودند. 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🔹 🔹 🔹 💎•┈••✾••┈•💎 @javadheidari110 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🖇📎🖇📎🖇📎🖇📎🖇📎🖇📎🖇📎 1_(صدوق،الخصال،ج2،ص373). 2_ ( طبرانی،المعجم الکبیر،ج22،ص412). 3_.(ابن عساکر،تاریخ مدینه دمشق،ج42،ص137). 4_(ابن حجر،الاصابه،ج8،ص282). 5_ (ابن قتیبه،الامامه و السیاسه،تحقیق:الزینی،ص20). 6_(ابن شاذان،الایضاح،ص518؛طبری،تاریخ الامم و الملوک،ج2،ص618).
💠 پرسش: ⭕️ سوالم درباره علم خدا و اختیار انسان هست. دین از طرفی از اختیار دفاع میکند و از طرف دیگر از علم خدا به اعمالی که قرار است اختیاری انجامش بدیم و هنوز مشخص نیست چی هستند. سوالم این است که چطوری چنین چیزی ممکن هست؟ یکی از پاسخ هایی که میدهند، علم استاد به نمره شاگرد هست که تاثیری در نمره ندارد. میخواستم درباره این مثال هم بحث کنیم چون قیاس علم خدا به علم معلم، قیاس مع الفارق هست!❓ ✍️ پاسخ: ✅برای فهم معنای علم پیشینی و قضا و قدر خداوند باید به این نکات توجه بفرمایید که: 1️⃣ نکته اول: علم ازلی الهی به هر فعلی، با شروط خاص خودش تعلق می گیرد: علم الهی به فعلی که به صورت غیراختیاری تحقق می یابد، آن فعل را به صورت غیراختیاری در نظر می گیرد؛ اما علم الهی به فعلی که به صورت اختیاری تحقق می یابد، آن فعل را به صورت اختیاری در نظر می گیرد. مثلا اگر علم الهی به وقوع زمین لرزه تعلق بگیرد، به وقوع آن با تمام خصوصیاتش تعلق می گیرد؛ یعنی به این که این زمین لرزه در فلان موقعیت زمانی یا مکانی رخ می دهد و ناشی از این دلیل خاص است و این پیامدهای بد را دارد. از این رو، چون علم الهی مطلق است، به وقوع افعال انسانی نیز تعلق می گیرد. در این صورت، علم الهی به افعال انسانی با تمامی خصوصیاتش تعلق می گیرد؛ یعنی به این که فلانی در فلان موقعیت خاص زمانی و مکانی این کار را انجام می دهد؛ کاری که ناشی از اراده او است و اراده او نیز ناشی از تاملات و تمایلات او است و غیره. بنابراین، علم الهی به وقوع فعل، همراه است با علم به آن فعل با تمامی خصوصیاتش. در این صورت، هیچ ناسازگاری میان اختیار آدمی و علم الهی نیست بلکه اگر علم الهی به آنها تعلق بگیرد، نه فقط اختیاری بودن آن افعال را منتفی نمی سازد بلکه ضرورتا به اختیاری بودن آن افعال منتهی می گردد.(1) 2️⃣نکته دوم: علم الهی به وقوع چیزی در آینده، بدین معنا است که آن چیز لزوما محقق می شود اما این مطلب بدین معنا نیست که چون خداوند چنین علمی داشته است، پس آن چیز لزوما محقق می شود. استادی را فرض کنید که می داند فلان شاگردش که مشارکت کلاسی و مطالعه کافی ندارد، در کنکور موفق نمی شود. علم این استاد، شاگردش را مجبور به عدم موفقیت نمی کند. علم الهی نیز از این قبیل است؛ یعنی خداوند مقدر کرده است که اگر مثلا فلانی صله رحم کند، عمرش طولانی تر می شود و در هشتاد سالگی می میرد اما اگر صله رحم نکند، در شصت سالگی از دنیا می رود. آری، خداوند می داند که فلانی چنین نمی کند و در شصت سالگی می میرد. اینطور نیست که خداوند مقدر کرده بود که فلانی حتما صله رحم نکند و در شصت سالگی بمیرد. آری، چون او در آینده صله رحم نخواهد کرد و خداوند نیز به آینده آگاهی دارد، علم دارد که فلانی در شصت سالگی می میرد. اما در مورد قیاس مع الفارق بودن علم خدا و علم معلم باید متذکر شد: هر تمثیلی که برای درک یک حقیقت معقول ارائه می شود، از یک جهت ما را به فهم آن حقیقت نزدیکتر می کند اما از چندین جهت ما را از آن دورتر می سازد!! مگر این که به این مطلب توجه داشته باشیم که قرار نیست در تمثیل، میان دو طرف مثال، از تمامی جهات عینیت برقرار باشد بلکه همین که از یک جهت میانشان مشابهت باشد کافی است ... آن جهتی که در این دو مورد مشترک است، این است که علم به چیزی، مستلزم جبری شدن آن چیز نیست. برای درک مطلب، به علم استاد به شاگرد مثال می زنند چرا که در این مورد نیز استاد به نتیجه امتحان آگاه است اما علم او نتیجه را محقق نساخته است بلکه شاگرد خودش بوده که چنین کاری را رقم زده است. برای این مطلب، مثالهای دیگری هم می شود ارائه داد که از این جهت با مبحث علم الهی و اختیار، همخوانی دارند؛ مثلا این مثال: علم من به این که ضرورتا بعد از رنگ قرمز چراغ راهنمایی، رنگ سبز نمایش می یابد، علت تبدیل رنگ چراغ نیست. 3️⃣نکته سوم: اگر چنین بود که انسان در تغییر سرنوشتش تاثیرگذار نبود و فعل و اراده و سرنوشتش از پیش تعیین شده بود، خداوند در آیات و روایات به تاثیر اختیار در تعیین سرنوشت، اهتمام ویژه نمی داشت که «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»(2) خداوند سرنوشت هيچ قوم(و ملّتى) را تغيير نمى‏دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند. 📚پی نوشت ها: 1. سبحانی، جعفر، محاضرات فی الالهیات، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)‏، 1428ق، صص217-219. 2. رعد: 11 💎کانال رسمی استاد جواد حیدری💎 ╔═─═ঊঈ🔸ঊঈ═─═╗ ©: @javadheidari110 ╚═─═ঊঈ🔸ঊঈ═─═╝
✳️سوال سوم: سند شهادت و روضه ایشان در 🔰در بیان معصومان توضیح: گفته‌اند،اگر واقعا فاطمه زهراء شهید شده است، چرا شما هیچ حدیثی در منابع خودتان در این مورد ندارید و فقط از منابع ما (سنیان) مطالبی نقل می کنید. 💟جواب: شهادت فاطمه زهراء سلام الله علیها در منابع شیعی به نقل از معصومان آمده است.که به جهت اختصار به چند مورد اشاره میشود. 💎اصل شهادت حضرت زهراء و هتک حرمت ایشان. ☑️امام کاظم علیه السلام: « َ: إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّيقَةٌ شَهِيدَة؛فاطمه راستگو و شهیده است» (کلینی،الکافی،ج1،ص458) ☑️امام باقرعلیه السلام فرمودند پیامبر حجاب الله است :«وَ مُحَمَّدٌ ص حِجَابُ اللَّهِ.» (بصائر الدرجات،ج1،ص64) اعمش از امام صادق علیه السلام نقل می کند. که ایشان شرایع دین را یکی پس از دیگری ذکر فرمودند تا اینجا که:« وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَاجِبَةٌ وَ مِنَ الَّذِينَ ظَلَمُوا آلَ مُحَمَّدٍ ع وَ هَتَكُوا حِجَابَهُ فَأَخَذُوا مِنْ فَاطِمَةَ ع فَدَكَ وَ مَنَعُوهَا مِيرَاثَهَا وَ غَصَبُوهَا وَ زَوْجَهَا حُقُوقَهُمَا وَ هَمُّوا بِإِحْرَاقِ بَيْتِهَا» (صدوق،الخصال،ج2،ص607) امام حسین علیه السلام به عایشه فرمودند: « قَدِيماً هَتَكْتِ أَنْتِ وَ أَبُوكِ حِجَابَ رَسُولِ اللَّهِ » (کلینی،الکافی،ج1،ص300) ☑️امام باقر عليه السلام فرمود: هنگامي‌كه فاطمه سلام الله عليها از دنيا رفت، اميرمؤمنان عليه السلام بالاي سرش ايستاد و فرمود: «. ...اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ ظُلِمَتْ‏ فَاحْكُمْ لَهَا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحَاكِمِين.. خدايا! فاطمه مورد ظلم ستمگران واقع شد، خودت در مورد او داوري نما، زيرا تو بهترين داوران هستي.» (صدوق،الخصال،ج2،ص588) 💎کیفیت شهادت ایشان ✅امام علی علیه السلام در پاسخ سوال ابن عباس که دستگاه خلافت چرا از مغیره غرامت دریافت نمی کند،فرمودند: «.. اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ [بِالدُّمُوعِ‏] ثُمَّ قَالَ شَكَرَ لَهُ ضَرْبَةً ضَرَبَهَا فَاطِمَةَ ع بِالسَّوْط.. ؛ امير المؤمنين عليه السّلام نگاهى به اطرافيانش كرد و چشمانش پر از اشك شد و فرمود: عمر خواست بدين وسيله از قنفذ بخاطر ضربتى كه با تازيانه به فاطمه عليها السّلام زد تشكر كرده باشد .همان ضربتى كه فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت در حالى كه اثر آن بر بازويش مانند دستبند باقى مانده بود .» (كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص: 675) ✅سپس فرمود. ✅امام حسن به مغیره فرمودند: « وَ أَنْتَ الَّذِي ضَرَبْتَ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّى أَدْمَيْتَهَا وَ أَلْقَتْ مَا فِي بَطْنِهَا؛ تو همان هستى كه فاطمه دخت گرامى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را ضربه زدى تا آنجا كه خون آلود شده و فرزند در شكمش را سقط كرد» (طبرسی،الاحتجاج،ج1،ص278) برای مطالعه بیشتر در این زمینه به کتاب ماساه الزهراء یا ترجمه آن با نام: «رنجهای فاطمه» مراجعه فرمایید. 📝 همچنین به مقاله ای با نام « مصايب حضرت فاطمه عليها السلام در منابع اماميه و رويکرد عالمان امامي» در تارنمای موسسه ولیعصر عجل الله فرجه به آدرس : « https://b2n.ir/715268 » مراجعه کنید. 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو 🔹 🔹 🔹 💎•┈••✾••┈•💎 @javadheidari110
🌺موضوع:خون دماغ شدن در نماز 🌷سوال: اگر کسی بیــن نماز خون دمـاغ شــد حکـم نمــازش چیست؟ 🌹همه مراجع (به جز آیات عظام سیستانی و وحید): اگر امکان جلوگیرى از آن وجود دارد، جلوگیرى نماید و گرنه در صورتى است که خون کمتر از درهم باشد، نماز اشکال ندارد و اگر بیشتر باشد، در وسعت وقت باید نماز را قطع نمود و با بدن پاک نماز خواند، و اگر وقت تنگ است باید با همان وضعیت نماز را تمام کرد و نماز صحیح است.(۱) ⚘آیات عظام سیستانی و وحید: اگر از زخمی که توی دهان و بینی و مانند اینهاست، خونی به بدن یا لباس برسد، می‌تواند با آن نماز بخواند.(۲) 🌺پی نوشت: ۱_آیات عظام خامنه‌ای، استفتاءات جدید، س ۱۳۱ و ۱۴۳؛ تبریزی، استفتاءات، س ۴۰۲؛ مکارم، استفتاءات،ج۲، س۱۶۰ و دفتر: مراجع. ۲_آیات عظام سیستانی، توضیح المسائل، م ۸۳۸؛ وحید، توضیح المسائل، م ۸۵۸. 🍃🍂🍃🍂🍃 🍁💎کانال احکام استاد صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• @amirsalehi110
🦋موضوع:مانع در وضو 🌹سوال: آیا مالیدن کرم به دست و صورت مانع وضو می شود؟ 🌺همه مراجع: اگر کم و (متعارف) باشد به حدی است که مانع رسیدن آب به پوست نباشد، اشکال ندارد. 🌹پی نوشت: آیات عظام تبریزى، استفتاآت، س ۱۵۲؛ سیستانى، سایت، وضو؛ خامنه اى، اجوبة‌الاستفتاآت، س ۱۰۴؛ فاضل، جامع‌المسائل، ج ۱، س ۱۲۵؛ امام، استفتاآت، ج ۱، وضو، س ۴۰؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س۹۱ و ۱۰۶ و دفتر: نورى، وحید، مکارم و بهجت. 🍃🍂🍃🍂🍃 🍁💎کانال احکام استاد صالحی💎 •┈┈••✾••┈┈• @amirsalehi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻پاسخگویی‌به‌روش تبدیل معقول‌ به‌ محسوس🌻 🔸مدرّس:استاد‌جواد‌حیدری🔸 روایت: یونس بن عبدالرحمن از مبلغین بصره و از اصحاب خاص امام رضا علیه السلام بودند یک روز محضر امام رضا علیه السلام نشسته بودند در این حین گروهی از اهل بصره اجازه گرفتند و وارد منزل امام شدند، حضرت قبل از ورود اهل بصره به یونس اشاره کردند تا برود پشت پرده‌ای که در اتاق بود سپس فرمودند تا نگفته‌ام وارد مجلس نشو بصریون وارد شدند و یونس را مذمت کردند و رفتند حضرت به یونس اجازه دادند تا از پشت پرده بیرون آید. یونس در حالی که گریه‌ می کرد از پشت پرده بیرون آمد حضرت به او فرمودند گریه نکن وقتی امام تو از تو راضی است پس لازم نیست نگران باشی سپس فرمودند:هیچ ناراحت نباش؛ اگر در دست تو دُرّ گرانبهایی باشد مردم بگویند شیء بی ارزشی است برایت فرقی می کند و بالعکس..‌. حضرت ادامه دادند ای یونس: «حَدِّثِ النَّاسَ بِما یعرفون » آنطور که مردم می شناسند صحبت کن یعنی با مردم به مقدار عقلشان صحبت کن«رجال کشی» این روایت همانند روایت:«کَلِّمِ النَّاسَ عَلَی قَدرِ عقولهم»است روش‌هایی که در پاسخگویی گفته می‌شود یکی از زیر شاخه‌های همین روایت است‌فلذا گاهی باید محسوس را به معقول تبدیل کرد،گاهی هم برعکس معقولات را به محسوسات تبدیل کرد ❓می دانید ریشه ی حرف و حدیث هایی که پشت سر یونس زدند چه بود؟ پاسخ✍او مخاطب شناسی نکرده بود و ظرفیت مخاطب را نیزدر نظرنگرفته بود‌ 🍃🌺گاهی شاهد هستیم یک سوال را از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند حضرت پاسخی دادند و همان سوال را از امام رضا علیه السلام پرسیدند ایشان پاسخ دیگری داده‌اند این امر علت‌های گوناگونی دارد یکی از علت های آن: تفاوت عقل و فهم و درک مخاطب است یکی از مسائلی که باید مراعات کنیم مساله ی به اندازه ی فهم مخاطب صحبت کردن است زیرا اگر فراتر از فهم مخاطب صحبت کنیم یا متوجه صحبت ما نمی شوند شاید سکوت کند و عدم فهمش را ابراز نکند اما وقتی به جواب نرسد تصور می کند پاسخگو علم کافی ندارد لذا گاهی باید برای مخاطب معقول را تبدیل به محسوس کنیم و گاهی نیز برعکس عمل کنیم ❓مسائل محسوس چیست؟ پاسخ✍مسائلی‌اند که نتیجه‌ی آن این است که تبادر ذهنی از خدا به صورت جسمانی و حسی می‌باشد لذا در این مواقع باید محسوس را تبدیل به معقول کنیم تا برداشت صحیح شود ❓چرا از مثال معقول به محسوس استفاده می‌شود؟ ✍پاسخ: چون ذهن ما اسیر ماده و مادیات است با مثال می‌خواهند برای ما شبیه سازی کنند ❓اما مگر تالی فاسد ندارد؟ با تالی فاسد آن چه کنیم چون مگر نور محسوس نیست پس چرا تشبیه شده به نور؟ پاسخ✍ در تشبیه و مثال معیار ما این است که: 1⃣ تشبیه ممکن است از یک جهت مُقَرِّب باشد یعنی ذهن ما را به آن مطلب نزدیک کند ولی از چندین جهت ما را دور کند البته ما فقط با وجه شبه کار داریم لذا اول باید دید وجه شبه،مشبه و مشبه به چیست؟ 2⃣ یک نکته‌ و اصل مهم و برجسته‌ای که می‌بایست مثل یک چراغ چشمک زن در ذهن ما باشد و بدان توجه کنیم،توجه به آیه‌ی«لیس کمثله ی شیء»است لذا مراقب باشیم تشبیه یا مثالی نزنیم که آن وجه شَبَه ذهن مخاطب را محدود کند و یک معنای جسمانی و محدود از آن فهم شود مثال روش تبدیل معقول به محسوس یا شبیه سازی، نمایش 🍏مثال۱ قرآنی🍎 «الله نور السموات و الارض» مُشَبَّه:الله‌ است، مُشَبَّه‌بِه:نور است وَجْه‌شَبَه:وجود ذاتی خود‌ِخداست که وجود مخلوقات نیز از اوست چون نور الظاهرلنفسه‌مظهرلغیره است وجه شبه، روشنایی و قائم بذات بودن است، یعنی وجود خدا از خودش است همچنین وجود مابقی هم از اوست همانگونه که نورخودش ظاهر است و ظهور غیر نور به آن نور است‌ وجود خدا هم از خودش است و وجود دیگران نیز اوست 🍏مثال۲ قرآنی🍎 آنهایی که قرآن را حمل می‌کنند اما عمل به آن نمی‌کنند همانند حماری است که کتاب بر او حمل کردیم و دارد می‌برد این مثال معقول به محسوس است زیرا کسی که عمل نکند به شریعت و کتاب الهی مثل حمار است چون حمل کتاب برای او نیز بی فایده‌است 🍏 مثال۳ قرآنی🍎 تشبیه باطل به کف روی آب وجه شَبَه:رفتن کف روی آب و ماندن آب است 🍏مثال روایی🍎 در روایت آمده شخصی از حضرت پرسید شما می گوئید خدا صورت دارد وجه خدا کجاست؟حضرت آتشی افروختند و پرسیدند وجه این آتش کجاست؟حضرت دارند علی قدر عقولهم صحبت می کنند، لذا از مرد یهودی پرسیدند وجه آتش کجاست؟او گفت من وجه نمی بینم هر جا را نگاه می کنم آتش می بینم در عالم نیز هر کجا را نگاه می کنیم جلوه ای از جلوات خدا را می بینیم شرق و غرب عالم برای اوست هر جا نظر کنی وجه او یعنی آیات او را می‌بینی، ✔️تذکر:اگر کسی پرسید خدا اینجا هست؟باید به او گفته شود سوالتان غلط است چون خدا جسم نیست که جا داشته باشد. بلکه خدا علم، احاطه و اشراف به همه جا دارد‌ @javadheidari110@ramezan_ghasem110