هدایت شده از روزنوشت
حالا تقریباً به این باور رسیدهام که ما یک بُتی با این عنوان که "دستور از بالا رسیده" برای خود ساختهایم.
هرکس هرجا کمکاری و کوتاهی کند مسئولیتش را گردن نفر بالاتر میاندازد و آن بالایی گردن بالاتری!
غافل از اینکه اصلاً بالایی وجود ندارد، این خود ما پایینیها هستیم که بالاها را برای خود ساختهایم آن هم برای فرار از مسئولیت.
🖊 زهرا ابراهیمی
#مسئولیت_پذیری
https://eitaa.com/roznevesht
هدایت شده از روزنوشت
به نام خدایی که میز ندارد!
میز، صندلی چرخدار، قرارداد، امضا
چهار عنصر مدیریتی که در اختیار مدیران بیمدیریت است!
صاحبِ میز اگر منطقِ مدیریت نداشته باشد، میزش تختهپارهای بیش نیست!
و صندلی چرخدارش اگر سمت مردم نچرخد فقط وسیلهایست برای چرخیدن دور خودش!
و قرارداد و امضا اگر صرفا روی کاغذ باشد و نه در وجدان، تنها راهیست برای بستن دهانها و سکویی برای فرار از مسئولیتها!
قانونِ اعمالِ سلیقه در مدیریت اینگونه است:
"من اینطور میپسندم"
"پس اینطور باید باشد"
متاسفانه سالهاست که کشور ما درگیر چنین مدیرانیست؛ مدیرانی که تصور میکنند مسئولیت یعنی قدرت؛ حال آنکه تنها معنای ثبت شده برای مسئولیت در دایرهالمعارف اخلاق دینی، واژهی خدمت است و نه چیزی غیر از آن.
تا وقتی میزها، محرابِ خودخواهی و صندلیها منبرِ بیعدالتیاند؛ جامعه رنگ اخلاق را نخواهد دید.
از ما نیز کاری بر نمیآید؛ جز وظیفهای که خداوند بر عهدهمان قرار داده است و آن هم ارجاعدادن قلبها و عقلها به قیامت است. قرآن امر به معروف و نهی از منکر مینامدش و ما همواره در آن کوتاهی کردهایم!
از این فرصت بهره میبرم و روز قیامت را یاد خودم و یاد تمام مدیران میآورم. روزی که میزها بیصاحب میشوند و صندلیها بیتکیهگاه. روزی که پروندهها را نه منشیها که فرشتگان در اختیار دارند. روزی که هیچ کدام از بندهای فلان ماده و فلان قانون نمیتوانند هیچ حقی را تضییع کنند.
یادمان باشد که خدا میز ندارد!
اما حساب دارد!
و حسابش از تمام فرمهایی که امضا کردهاید دقیقتر است!
🖊 زهرا ابراهیمی
#مسئولیت_پذیری
https://eitaa.com/roznevesht