eitaa logo
برگ و بار ...✒️
701 دنبال‌کننده
696 عکس
1 ویدیو
1 فایل
مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی صفحه ی اینستاگرام: Javad.Mohaddesi@ کانال ایتا: javadmohadesi@
مشاهده در ایتا
دانلود
📄 «برگی از کتاب» 📌برای «که» بنویسیم؟ 🔹نوشتن، «ارتباط کتبی» با خوانندۀ اثر است و کلام تو، وسیلۀ ارتباط. اگر مقصودت به خواننده منتقل نشود، چه فایده؟ اگر با مخاطب، نتوانی رابطه برقرار کنی، از نوشتن چه سود؟ پس، شناخت مخاطب ضروری است. این‌که بدانی با چه کس رویارویی ؟ خوانندگان سخن و شعر و مقاله و داستانت چه کسانی‌اند؟ بُرد و تأثیر نوشته‌ات تا چه حد است؟ اصلاً می‌خوانند یا فقط تو می‌نویسی؟ می‌خرند، یا فقط تو چاپ می‌کنی؟ می‌فهمند، یا تو فقط صفحه پر می‌کنی؟ 🔸ادبیات کودکان هم از همین مقوله است. بسیارند کسانی که برای «کودک» مطلب می‌نویسند، اما دنیای کودک را نشناخته‌اند. و بسیارند کسانی که شاعر شعر کودکانند، اما فضای کودکانه در شعرشان نیست، هر چند الفاظ بچگانه به کار برند. یعنی: مهم، شناخت حوزه واژه‌های کودکانه و دنیای خاص کودکان است و به زبان آنان و متناسب با فهم و درک و زمینۀ آنان سخن گفتن. کتابی هم که برای کودکان نوشته می‌شود، کافی نیست که فقط نامش کودکانه باشد یا تصاویر رنگی‌اش برای این قشر و «گروه سنی» گیرا و جاذب باشد. مفاهیم و محتوا را هم باید لحاظ کرد. 🔹باری... وقتی می‌نویسید، تصور کنید خوانندگان خویش را (از قشر‌ها و گروه‌های مختلف) که روبروی شما نشسته‌اند و با آنان حرف می‌زنی. «ارتباط مستقیم»!... مردم، امروز به چه چیزهایی نیاز دارند؟ خواستار چه مطالبی هستند؟ کدام مطالب و پیام‌ها و نوشته‌ها و تحقیق‌ها، برای امروز زندگیشان و زندگی امروزشان، کارساز و راهگشا و مفید است و از خواندن، بهره می‌برند؟... 🔸به راستی اگر این جهات در نظر نباشد، در «خلأ» نوشتن، و برای توده‌های انبوهی از «خوانندگان نامشخص» و نمی‌دانم در کجا و در چه سن و با چه شرایط نوشتن، چه دردی را دوا می‌کند؟ ناگفته نماند که: کار ادبی و هنری و شعر، ‌قدری باید ایهام‌ها و ابهام‌ها و رمز و راز و کنایه و تشبیه و توصیف و استعاره و زبان چند بعدی و قالب فوق عادی و سطح فوق معمولی و... داشته باشد. ولی تا چه حد؟... آیا حتی به قیمت تبدیل ادب و شعر و هنر، به ابزاری بی‌استفاده برای مردم؟ و به بهای بی‌مشتری و بی‌مستمع ماندن دستاوردهای ادبی و شعری؟ 🔹اگر بنا باشد «ادبیات» به صحنۀ زندگی هم بیاید و در متن حیات مردم جاری و ساری باشد، به معنای از دست دادن وجهه و صبغۀ ظریف و جالب و جاذب «صناعات» لفظی و معنوی نیست. اما... نباید فراموش کرد که کار قلمی، برای مردم و در خدمت حق و در ارتباط با خلق است. فاصله‌ها را باید پر کرد، ‌تا «ارتباط متقابل» میسور گردد. 📖برگرفته از کتاب «با اهل قلم» اثر استاد جواد محدثی 🖋 🖋 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی @javadmohadesi
📄«برگی از کتاب» ✍🏼«صفات نوشتۀ خوب » می‌توان ویژگی‌ها و اوصافی را برای هر نوشتۀ خوب برشمرد، که وجود آن‌ها برای هر نوشته، امتیاز محسوب می‌شود. این ویژگی‌ها عبارت است از: 1️⃣ سادگی و کوتاهی جملات جملات طولانی، خسته‌کننده است و گاهی مطلب و پیام نوشته را نامفهوم می‌سازد. تعبیرات دشوار و جملات سنگین و اصطلاحات نامأنوس و دور از ذهن هم همان اشکال را دارد و «نقض غرض» می‌شود. با این حساب، روشن است که کوتاهی و سادگی جملات، بر جاذبه و لطف نوشته می‌افزاید. در برخی از آثار جلال آل احمد (مثلاً خسی در میقات) این ویژگی دیده می‌شود. 2️⃣ درستی و صحت دستور زبان، عهده‌دار درست‌نویسی است. شناخت قواعد جمله‌سازی و ترکیب کلمات و به کار بردن آن‌ها، آبروی هر نوشته است. پس نویسنده باید با قواعد دستوری هم آشنا باشد و درست بنویسد؛ مثلاً مباحثی همچون: نهاد و گزاره، حروف ربط، تناسب فعل و فاعل، ضمایر و اشارات، جملات شرطی و استفهامی و خبری، پسوندها و پیشوندها، ترکیب‌ها و اضافات، زمان و ... . آنچه در اصلاح یک متن به اسم «ویرایش» یا تصحیح انجام می‌گیرد ناظر به ضعف‌های عبارتی، غلط‌های املایی، کاربرد علایم نگارشی، غلط‌های دستوری یا رسم‌الخطی و کاربردی در واژه‌هاست. در کتاب‌های تفصیلی به بیان انواع این غلط‌ها پرداخته‌اند و در اینجا مجالی برای بسط سخن نیست. 3️⃣مشخص بودن پیام و موضوع هدف و مقصود نویسنده باید واضح باشد تا خواننده به نوایی برسد، سردرگمی و ابهام و پیچیدگی مفاهیم مطرح شده، ضعف نوشته است و میان خواننده و نویسنده، ارتباط متفاهم را برقرار نمی‌سازد. همچنان که بیان ثقیل و پیچیده، در «گفتار» هم عیب به شمار می‌آید. 4️⃣محتوای زیاد و حجم کم از صفات خوب هر نوشته، پرهیز از پرگویی و اضافه‌گویی است. نوشته باید پربار و غنی باشد؛ در حداقل عبارات و صفحات ممکن. حالت اسفنجی داشتن، ضعف یک نوشته است که هر چه آن را بفشاری، از حجم زیاد آن چیزی به دست نمی‌آید و عصاره‌اش اندک است. البته نه به حدّی خلاصه‌گویی و رمزنویسی که اصل مطلب، هدر رود و تباه شود. به تعبیر ادبی باید از «اِطْنابِ مُمِلّ» و «ایجار مُخِلّ» پرهیز کرد. آثار شهید مطهری، در پرباری و پرمحتوایی و پرهیز از لفاظی‌های بیهوده، الگوی خوبی است. ▫️ بر گرفته از کتاب «با اهل قلم» اثر : جواد محدثی ▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️ از کانال «کانون نویسندگان قم» https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom ▪️▪️▪️ 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
📚مراحل نگارش (۱) 🖋جواد محدثی منظور،گام‌ها و اقدام‌هایی است که رعایت آن‌ها، به نوشته، اعتبار و غنا و سلامت می‌بخشد و آن را از انسجام، برخوردار می‌سازد و کار نویسنده را آسان‌تر می‌سازد. برای نوشتن مقاله یا تحلیل یا کتابی در مسألۀ خاص یا تهیۀ گزارش جامع پیرامون یک موضوع و حادثه و... باید این نکات را رعایت کرد: یک. فکر روی موضوع اندیشیدن روی موضوع و یافتن طرحی جامع دربارۀ آن و احاطۀ ذهن به جوانب مختلف آن، اولین کار در نویسندگی است. بی اندیشه دست به قلم نباید برد. می‌توان گفت نویسندگی بر پایۀ اندیشمندی استوار است. اندیشیدن یعنی: ـ تمرکز فکر روی یک موضوع و جلوگیری از تشتّت فکر و ذهن ـ تمدید و استمرار آن فکر روی موضوع، مثلاً یک ساعت فکر مداوم ـ شناخت رابطۀ اشیاء (ایجاد رابطه) ـ استنتاج (انتقال از جزئیات به کلیات) این گونه اندیشه دربارۀ موضوعات، ذهن ما را خلّاق و مولّد می‌سازد. همچنان که گفته شد مثل تمرکز نور خورشید به وسیلۀ یک ذره بین روی یک نقطه، که ایجاد احتراق می‌کند و بدون تمرکز و استمرار، اثر نمی‌بخشد. «فکر» سرمایه‌ای است که باید آن را به کار زد و «ذهن» گنجینه‌ای است که باید سراغش رفت. نگارشی که فقط بر پایه نقلیات استوار باشد و از اندیشه و فکر تهی، نوعی دستفروشی است نه «تولید». اندیشیدن یک هنر است و نوشته را از پشتوانه برخوردار می‌سازد. نویسندگی تنها احساس و توصیف و لفاظی و‌عبارت پردازی نیست! 📎ادامه دارد... برگرفته از کتاب «با اهل قلم»/جواد محدثی 🔻 🔻 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
📚 مراحل نگارش (۲) 🖋جواد محدثی (ادامه مطلب)👇🏼 دو. تعیین محورها هر موضوع را به تناسب محتوا و ابعادش ابتدا باید محوربندی کرد. بخش‌های اصلی و فرعی آن را مشخص ساخت و ‌آن را از کلی بودن در آورد و عناوین ریزتر را بر مبنای محورها و جهت‌های مختلف موضوع، استخراج کرد تا امر نگارش پیرامون آن‌ها ساده‌تر باشد. هر چه محورها ریزتر و جزئی تر باشد نوشتن آسان‌تر می‌شود و تهیۀ مواد خام عملی‌تر می‌گردد. سه. تهیۀ مواد خام نویسنده، برای محورهای تعیین شده در هر موضوع، نیاز به معلومات دارد. آگاهی‌های لازم، مواد خام هر نوشته را فراهم می‌کند. این معلومات لازم از دو طریق به دست می‌آید: الف: حافظه (یادآوری و فکر) ب: مطالعه (جمع‌آوری و تحقیق) حافظۀ انسان بسیاری مطالب را در خود دارد که باید به آن مراجعه کرد و با تأمل روی محورها، از ذخیرۀ ذهنی و آرشیو حافظه مدد گرفت. تجربه نشان می‌دهد که هر کس سراغ این منبع برود، دست خالی بر نمی‌گردد. «تداعی معانی» در این رهگذر به انسان کمک شایانی می‌کند. معانی و مفاهیم، یکدیگر را فرا می‌خوانند و ذهن و حافظه است که آن‌ها را در یک ردیف قرار می‌دهد. مطالعه نیز برای کسب معلومات ضروری است؛ چه از طریق پرسیدن از افراد مطلع و صاحب‌نظر، و چه از راه جمع‌آوری اطلاعات از مردم، به صورت گزارش و نظرخواهی عمومی و چه با خواندن کتب و منابع. 📎ادامه دارد... برگرفته از کتاب «با اهل قلم» اثر:جواد محدثی 🔺 👇🏼 @kanoonnevisandeganqom 🔺 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
📚مراحل نگارش (۳) 🖋جواد محدثی ادامه...👇🏼 ▫️چهار. تنظیم و تدوین وقتی معلومات و یادداشت‌هایی پیرامون ابعاد موضوع و محورهای آن فراهم شد، باید آن‌ها را به صورت منظم نوشت و تدوین کرد و پس و پیش نمود و حذف و اضافه کرد، تا از ترکیب و تألیف آن‌ها، یک نوشته یا جزوه یا اثر تحقیقی فراهم آید. سلیقه و ذوق در تدوین نیز، سهم عمده‌ای دارد. همان‌گونه که در ساختن یک خانه و بنا، علاوه بر مصالح ساختمانی و نقشه و طرح، کار معماری و سوار کردن اشیا، خانه‌ای پدید می‌آورد، تنظیم یادداشت‌ها نیز پیکرۀ اصلی نوشته را می‌آفریند. ظریف‌کاری مرحلۀ دیگر آن است. ▫️پنج. آراستن و پیراستن (ویرایش) پس از تکمیل صورت نوشته، باید به کار تزیینی آن پرداخت. زوایدش را حذف کرد، عناوین انتخابی را مرور و تجدید نظر نمود، در صورت لزوم، کلمات و جملاتی را تغییر داد، نواقص را تکمیل نمود، و به حسن تألیف و ترکیب آن اطمینان حاصل کرد. نویسندگی به نوعی شبیه قالیبافی است که دار قالی، تار و پود، نقشه، خامه و ابریشم، بافتن و گره زدن، قیچی کردن و پرداخت نهایی دارد. در نویسندگی، چارچوب همان دار است، طرح کلی همان نقشه است، واژه‌ها و تعبیرات و جملات ابزار بافتن است، اصلاح زواید و بهسازی نهایی متن، همان پرداخت است. هرچه طرح و نقشه و نخ و خامه و تعبیرات و دقت در گره زدن و نگاشتن بیشتر و بهتر باشد، قالی گرانتر و نوشته زیباتر و ارزشمندتر می‌شود... 📎ادامه دارد... 📖برگرفته از کتاب « با اهل قلم » اثر:جواد محدثی 🔻 🔻 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
📚مراحل نگارش (۴) 🖋جواد محدثی ▫️پنج . آراستن و پیراستن ادامه... آنچه که به نام «ویراستاری» مشهور است، پرداختن به همین جهات و بهبود بخشیدن به کیفیت متن و قلم در یک نوشته است. ویراستاری صوری، حداکثر به جنبه‌های رسم‌الخطی، علایم نگارشی، فصل و وصل کلمات، یکسان‌سازی ارجاعات در پاورقی‌ها و سامان‌بخشی به ظاهر یک اثر است. اما کنترل مطالب نقل شده، زیباسازی نثر، تعیین مکان سرسطرها، عنوان‌گذاری‌های اصلی و فرعی، اصلاح واژه‌ها، حذف و اضافات لازم، درستی و دقّت ارجاعات، بهینه‌سازی تیترها، فصل‌بندی خوب مطالب، ایجاد وحدت رویه در سراسر اثر، کاستن از مکرّرات و مباحث غیر مرتبط، از جملۀ کارها در قلمرو یک «ویرایش دقیق و فنّی» است. با این حساب، بهتر است که ویراستار هر اثر دربارۀ موضوع خاصّ آن تبحّر و اطلاعات کافی داشته باشد تا بتواند نارسایی‌های محتوایی و اشکالات علمی آن را برطرف سازد و متنی بی‌غلط (چه غلط شکلی چه محتوایی) ارائه دهد. به پاره‌ای از نکات که در ویرایش مورد توجّه است، در همین بخش از کتاب اشاره شده است. ▫️شش. نقد پس از تکمیل نوشته، می‌توان به دید انتقادی، نوشته را یک بار خواند یا به دیگری داد تا نقّادانه مطالعه کند و نظر اصلاحی بدهد. بهره‌گیری از نقد و نظر دیگران، تأثیر بسزایی در تکمیل و رشد کار قلمی نویسنده دارد. هرچند نظر ناقد سبب شود پیکرۀ نوشته را کلّاً تغییر دهیم، اگر نظر او را بجا و صحیح می‌دانیم چنین دگرگونی ارزش دارد. ▪️ 📖برگرفته از کتاب « با اهل قلم » اثر : جواد محدثی 🔻 🔻 🍃کانال برگ و‌بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
صفات نوشتۀ خوب (۱) جواد محدثی می‌توان ویژگی‌ها و اوصافی را برای هر نوشتۀ خوب برشمرد، که وجود آن‌ها برای هر نوشته، امتیاز محسوب می‌شود. این ویژگی‌ها عبارت است از: 1️⃣ سادگی و کوتاهی جملات جملات طولانی، خسته‌کننده است و گاهی مطلب و پیام نوشته را نامفهوم می‌سازد. تعبیرات دشوار و جملات سنگین و اصطلاحات نامأنوس و دور از ذهن هم همان اشکال را دارد و «نقض غرض» می‌شود. با این حساب، روشن است که کوتاهی و سادگی جملات، بر جاذبه و لطف نوشته می‌افزاید. در برخی از آثار جلال آل احمد (مثلاً خسی در میقات) این ویژگی دیده می‌شود. 2️⃣ درستی و صحت دستور زبان، عهده‌دار درست‌نویسی است. شناخت قواعد جمله‌سازی و ترکیب کلمات و به کار بردن آن‌ها، آبروی هر نوشته است. پس نویسنده باید با قواعد دستوری هم آشنا باشد و درست بنویسد؛ مثلاً مباحثی همچون: نهاد و گزاره، حروف ربط، تناسب فعل و فاعل، ضمایر و اشارات، جملات شرطی و استفهامی و خبری، پسوندها و پیشوندها، ترکیب‌ها و اضافات، زمان و ... آنچه در اصلاح یک متن به اسم «ویرایش» یا تصحیح انجام می‌گیرد ناظر به ضعف‌های عبارتی، غلط‌های املایی، کاربرد علایم نگارشی، غلط‌های دستوری یا رسم‌الخطی و کاربردی در واژه‌هاست. در کتاب‌های تفصیلی به بیان انواع این غلط‌ها پرداخته‌اند و در اینجا مجالی برای بسط سخن نیست. 3️⃣مشخص بودن پیام و موضوع هدف و مقصود نویسنده باید واضح باشد تا خواننده به نوایی برسد، سردرگمی و ابهام و پیچیدگی مفاهیم مطرح شده، ضعف نوشته است و میان خواننده و نویسنده، ارتباط متفاهم را برقرار نمی‌سازد. همچنان که بیان ثقیل و پیچیده، در «گفتار» هم عیب به شمار می‌آید. 4️⃣محتوای زیاد و حجم کم از صفات خوب هر نوشته، پرهیز از پرگویی و اضافه‌گویی است. نوشته باید پربار و غنی باشد؛ در حداقل عبارات و صفحات ممکن.حالت اسفنجی داشتن، ضعف یک نوشته است که هر چه آن را بفشاری، از حجم زیاد آن چیزی به دست نمی‌آید و عصاره‌اش اندک است. البته نه به حدّی خلاصه‌گویی و رمزنویسی که اصل مطلب، هدر رود و تباه شود. به تعبیر ادبی باید از «اِطْنابِ مُمِلّ» و «ایجار مُخِلّ» پرهیز کرد. آثار شهید مطهری، در پرباری و پرمحتوایی و پرهیز از لفاظی‌های بیهوده، الگوی خوبی است. 📎ادامه دارد... 🔹برگرفته از کتاب «با اهل قلم » اثر:جواد محدثی 🔻 @kanoonnevisandeganqom 🔻 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
صفات نوشته خوب (۲) جواد محدثی 5️⃣ فصاحت و بلاغت درستی کلمه و کلام و ترکیب الفاظ و سهولت تلفّظ تعابیر و رعایت قواعد، «فصاحت» است. شناخت مقتضای حال، تناسب زمانی و مکانی، شرایط جامعه، روحیات خواننده و نیازهای فکری و پسند ذوقی او و ... به «بلاغت» مربوط می‌شود. نوشته هم باید صحیح و فصیح باشد، هم رسا و بلیغ. 6️⃣ نوآوری نوشته‌ای که از ابتکار و نوآوری برخوردار باشد، امتیاز دارد. این ابداع، هم در مضمون و دیدگاه و پیام، مطرح است، هم در زاویۀ دید و نوع نگاه به موضوع و هم در شکل جملات و قالب های جدید در سبک نویسندگی. تکرار مکررات و نداشتن حرف نو و نگاه نو، نوشته را از گیرایی دور می‌کند. «سخن نو آر، که نو را حلاوتی دگر است.» یا باید حرفی تازه داشت، یا نگاهی تازه، یا سبکی جدید. یافتن «قالب نو» برای «مفاهیم کهن»، آن‌ها را از کهنگی نجات می‌دهد و کارآمد می‌سازد. اگر تنها به استواری محتوا و صحت مضمون و آسمانی بودن پیام اعتماد کنیم و به عرضۀ آن مفاهیم با روش‌های جدید نیندیشیم، شاید قشر عظیمی از علاقه‌مندان به مبانی دینی و ارزشی را از دست بدهیم. 7️⃣ رعایت علایم نگارشی علامت‌های نگارشی، در نوشته، مانند تابلوهای راهنمایی و رانندگی در جاده است. نبودنش، خطا آفرین است و کاربرد و نصب غلط آن‌ها هم حادثه‌آفرین. علایم، به درست خواندن و درست فهمیدن نوشته کمک می‌کند و خواندن را هم آسان تر می‌سازد. کاربرد صحیح علایمی همچون نقطه، ویرگول، علامت سؤال، نقل قول، دو نقطه، گیومه، پرانتز و... از محسّنات نوشته است. در یادداشت‌های کوتاه هم باید مقید بود آن‌ها را درست به کار برد. البته افراط در علامت گذاری در نوشته، از سوی دیگر عامل خستگی و مانع سرعت در مطالعه است. 📎ادامه دارد... 📌برگرفته از کتاب «با اهل قلم» اثر: جواد محدثی 🔻 @kanoonnevisandeganqom 🔻 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi
صفات نوشته خوب (۳) جواد محدثی (قسمت آخر) دربارۀ علایم نگارشی (سجاوندی) در کتاب‌های مبسوط‌تر، بحث‌های مفصّلی انجام گرفته است. در اینجا تنها عمده‌ترین آن‌ها فشرده مطرح می‌شود: 🔸نقطه ( . ) در پایان هر جملۀ کامل می‌آید. چه در متن، چه پاورقی. همچنین پس از حرفی که نشان اختصار یک کلمه است، مثل ه‍ . ق. (هجری قمری) یا P.T.T (پست و تلفن و تلگراف). 🔸دو نقطه ( : ) پس از کلمه‌ای که برای نقل قول می‌آید (می‌فرماید:)، برای اجمال قبل از تفصیل (اصول دین پنج است:)، برای مورد لغت و معنی (اعتدال: میانه‌روی). 🔸کاما، ویرگول ( ، ) ـ برای موارد مکث در وسط جمله. ـ هنگام عطف کلمات، به جای واو (شهرهای تهران، قم، مشهد). ـ آنجا که آوردنش، ارتباط کلمات را تصحیح کند و مانع اشتباه‌خوانی شود. ـ جدا کردن توضیحات مربوط به نشان پستی یا منبع یک نقل (خیابان ری، کوچۀ خورشید...) یا (تاریخ ایران، ج ۲، ص ۱۶). 🔸نقطه ویرگول ( ؛ ) آنجا که جمله از نظر دستوری کامل است ولی از نظر معنی ارتباطی با بعد دارد. مثل (نویسندگی ضرورت تبلیغ است؛ پس آن را بیاموزیم). 🔸علامت سئوال ( ؟ ) ـ در پایان جمله‌های پرسشی (چه سؤال واقعی، چه انکاری و استهزاء) ـ آنجا که بخواهیم نسبت به مطلبی ایجاد شک کنیم یا یقینی نباشد. مثل: سعدی، متوفای ۶۶۰ (؟) 🔸علامت تعجّب ( ! ) ـ آنجا که جمله، تعجبّی باشد. ـ در موارد دعا، ندا، نفرین، تحسین، آرزو، حسرت و کلّاً کلماتِ عاطفی، (چه شهر خوبی! دریغا! احمد!) 🔸خط فاصله ( ـ ) ـ دو سوی جملۀ معترضه ـ میان کلمات ترکیبی (عقیدتی ـ سیاسی). ـ پس از کلماتی که بخشی از آن‌ها به سطر بعد منتقل می‌شود. ـ در گفت و گو‌هایی که در نمایشنامه و داستان است. ـ هنگام تقسیم‌بندی‌ها پس از اعداد. ۱ـ ۲ـ در این مورد، بعضی هم پس از اعداد در تقسیم‌بندی یا در پاورقی‌ها، به جای خط فاصله، نقطه می‌گذارند(۱.). 🔸گیومه ( «» ) ـ ابتدا و انتهای نقل قول مستقیم. ـ مشخص ساختن اسم‌های خاص و اَعلام و اصطلاحات. ـ برجسته‌تر کردن کلماتی خاص (البتّه نه در حدّ افراط). 🔸پرانتز ( ( ) ) برای توضیحاتی پیرامون برخی کلمات در متن: استقراض (وام گرفتن). 🔸کروشه ( [ ] ) برای افزودن چیزی به متن اصلی، یا بیان اختلاف نسخه. 🔸سه نقطه ( ... ) برای نشان دادنِ حذف یک کلمه یا بخشی از متن، نشانۀ افتادگی از متن اصل، نشان ادامۀ مطلب. 🔸ستاره ( * ) اغلب در سمت چپ بالای کلمه‌ای در عنوان یا متن گذاشته می‌شود، برای توضیح خاص در پاورقی. گاهی هم برای جدا کردن بندها و پاراگراف‌های یک نوشته به کار می‌رود، که در این صورت اغلب سه ستاره *** آورده می‌شود. 📌برگرفته از کتاب «با اهل قلم» اثر: جواد محدثی 🔻 @kanoonnevisandeganqom 🔻 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi