eitaa logo
جوانه ها
275 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
394 ویدیو
6 فایل
🌱 جوانه ها 🌱 سنگر مجازی کانون خواهران مسجد حضرت زهرا _سلام الله علیها_ ☘️ 💗کانون دختران💗 مدیر @alijan10 معاون اجرایی @hajizadehF قم، خیابان امام خمینی_ره_ بعد از چهارراه شهید غفاری، به سمت حرم کوچه شهید سلطان زاده (61) پلاک 43 حسینیه آبشار
مشاهده در ایتا
دانلود
✨پیامبر پر برکت✨ مردى خدمت رسول خدا _ص_ آمد؛ چون كه پیراهن‏ كهنه پیامبر را دید، دوازده درهم به آن حضرت هدیه داد تا لباس بگیرند. حضرت قبول کرد و به علی _ع_ فرمود: اى على! اين پول ها را بگير و پیراهنی برايم بخر تا بپوشم. على _ع_ گويد: بازار رفتم و پيراهنى به دوازده درهم خريدم و نزد رسول خدا _ص_ آوردم. پیامبر فرمود: «من پيراهن ارزان‏تر مى‏خواهم؛ به نظر تو، صاحبش آن را پس مي‌گيرد؟» گفتم نمي‌دانم. فرمود: برو ببين. من آمدم نزد صاحبش و گفتم: پیامبر، پیراهن ارزان‌ترى می‌خواهد. فروشنده هم قبول کرد و آن را پس گرفت و دوازده درهم را برگرداند. پول ها را نزد پیامبر آوردم و با هم به بازار رفتیم تا پیامبر پيراهنى بخرد. در راه، پیامبر ديد يك كنيزى ميان راه نشسته و گريه می‌كند؛ به او فرمود: چرا گريه می كنى؟ گفت يا رسول اللَّه! بستگانم، چهار درهم به من دادند كه چیزی براى آن‌ها بخرم اما آن را گم كردم و جرأت ندارم برگردم. حضرت، چهار درهم از آن پول هدیه را به آن کنیز داد و فرمود: برگرد نزد بستگانت. سپس پیامبر به بازار رفت و پيراهنى به قیمت چهار درهم خريد و پوشيد و خدا را حمد كرد. در راه بر گشت، مرد برهنه‏اى را ديد ... ادامه دارد👇👇 🌱جوانه ها رو به دوستانت معرفی کن😊🌸 https://eitaa.com/joinchat/2874015801Cb8e27961b4
جوانه ها
#داستان_کوتاه ✨پیامبر پر برکت✨ مردى خدمت رسول خدا _ص_ آمد؛ چون كه پیراهن‏ كهنه پیامبر را دید، دواز
ادامه در راه بر گشت، مرد برهنه‏اى را ديد كه می گفت: هر كه مرا بپوشاند، خدا جامه‏هاى بهشت به او پوشد. پیامبر پيراهنى كه خريده بود را در آورد و به آن مرد برهنه پوشانید. سپس به بازار برگشت و با چهار درهم باقى مانده، پيراهن ديگری خريد و پوشيد و حمد خدا كرد. در حال بازگشت به منزل، ديد همان كنيز بر سر راه نشسته‏ و گريه می‌كند. پیامبر فرمود چرا نزد بستگانت نمی‌روى؟ گفت: يا رسول اللَّه! دير كردم؛ مي‌ترسم مرا تنبیه کنند. پیامبر فرمود: بیا باهم نزد بستگانت برویم. رسول خدا_ص_ به در خانه آن‌ها رسید، ایستاد و فرمود: سلام بر شما اى اهل خانه! جوابی نیامد. چنين بود رسم رسول بزرگ كه تا سه مرتبه با صداى بلند براى صاحب خانه دعا مى‏كرد و درود مى‏فرستاد و اگر جوابى نمى‏شنيد، باز مى‏گشت. در آخرين مرتبه، جواب سلام از داخل خانه بلند شد و اهل خانه بيرون آمدند. پیامبر فرمود: چرا مرتبه اول و دوم جواب مرا نداديد؟ گفتند مرتبه اول، سلام شما را شنيديم ولى خواستيم سلام و دعای شما در حق ما تکرار شود! رسول خدا_ص_ علت تأخير کنیز را شرح داد و شفاعت او را كرد و فرمود: اين كنيز، دير كرده است اما شما او را مواخذه نكنيد. گفتند يا رسول اللَّه! بخاطر شفاعت و تشریف‌فرمایی شما، او آزاد است (کنیز را در راه خدا آزاد کردیم). رسول خدا _ص_ فرمود: الحمدلله؛ من دوازده درهمى با بركت‏تر از اين نديدم كه دو انسان برهنه را پوشانيد و بنده‏اى را هم آزاد كرد. 📚کتاب «خصال»، شیخ صدوق، ص۴۹۰، حدیث۶۹ 🌱جوانه ها رو به دوستانت معرفی کن😊🌸 https://eitaa.com/joinchat/2874015801Cb8e27961b4
جوانه ها
#داستان_کوتاه ✨پیامبر پر برکت✨ مردى خدمت رسول خدا _ص_ آمد؛ چون كه پیراهن‏ كهنه پیامبر را دید، دواز
🔶مسابقه🔶 داستان کوتاه بالا👆 را با دقت بخونید. پيامبر بزرگ مى‏خواهد درس‏هايى بدهد؛ درس‏هايى براى آن ها كه در آن زمان با او بودند و براى ما كه امروز مى‏شنويم و می خوانیم. ✨به نظر شما، در رفتار پیامبر در طول این داستان، چه نکته هایی، پیام هایی و درس هایی هست؟✨ 🔰پاسخ خودتون رو همراه با نام و نام خانوادگی به شناسه@alijan10 ارسال کنید. ‼️فرصت شرکت در مسابقه: تا دوشنبه 19 مهر‼️ امتیاز برندگان هر مسابقه ثبت می شود✅ و در نهایت، بعد از برگزاری 4 مسابقه در کانال، ان شاءالله به بالاترین امتیازها (افراد برتر)، هدیه تقدیم می شود.🎁 🌱جوانه ها رو به دوستانت معرفی کن😊🌸 https://eitaa.com/joinchat/2874015801Cb8e27961b4
12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐هفته وحدت گرامی باد🌸 🔴 شعر زیبای سید محمد صادق آتشی در موضوع وحدت در محضر رهبر انقلاب مسجد یکی، مناره یکی و اذان یکی‌ست قبله یکی، کتاب یکی، آرمان یکی‌ست ما را به گرد کعبه طوافی‌ست مشترک یعنی قرار و مقصد این کاروان یکی‌ست فرموده است: «واعتصموا...، لا تفرّقوا» راه نجات خواهی اگر ریسمان یکی‌ست توحید حرف اول دین محمد(ص) است اسلام ناب در همه جای جهان یکی‌ست مکر یهود، عامل جنگ و جدایی است پس دشمن مقابلمان بی‌گمان یکی‌ست سنی و شیعه فرق ندارد برایشان وقت بریدن سرمان، تیغشان یکی‌ست سادات، پیش اهل تسنن گرامی‌اند اکرام و احترامِ به این خاندان یکی‌ست دشمن! دسیسه‌ی تو به جایی نمی‌رسد تا آن زمان که رهبر بیدارمان یکی‌ست 🌱جوانه ها رو به دوستانت معرفی کن😊🌸 https://eitaa.com/joinchat/2874015801Cb8e27961b4
🌻یک آلمانی روی شیشه عقب ماشینش نوشته بود: نه فیس بوک، نه وات ساپ، نه توییتر، نه اینستاگرام داره.... اما یک میلیارد و هشتصد میلیون دنبال کننده داره او محمد پیامبر خدا ست ایام ولادت پیامبر رحمت حضرت محمد _ص_ و امام صادق_ع_ بر همه مسلمانان پیرو پیامبر مبارک باد💐 🌱جوانه ها رو به دوستانت معرفی کن😊🌸 https://eitaa.com/joinchat/2874015801Cb8e27961b4
18.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨یا طیبة (ای مدینه پیامبر)✨ 🌱جوانه ها رو به دوستانت معرفی کن😊🌸 https://eitaa.com/joinchat/2874015801Cb8e27961b4
✨پیامبر پر برکت✨ مردى خدمت رسول خدا _ص_ آمد؛ چون كه پیراهن‏ كهنه پیامبر را دید، دوازده درهم به آن حضرت هدیه داد تا لباس بگیرند. حضرت قبول کرد و به علی _ع_ فرمود: اى على! اين پول ها را بگير و پیراهنی برايم بخر تا بپوشم. على _ع_ گويد: بازار رفتم و پيراهنى به دوازده درهم خريدم و نزد رسول خدا _ص_ آوردم. پیامبر فرمود: «من پيراهن ارزان‏تر مى‏خواهم؛ به نظر تو، صاحبش آن را پس مي‌گيرد؟» گفتم نمي‌دانم. فرمود: برو ببين. من آمدم نزد صاحبش و گفتم: پیامبر، پیراهن ارزان‌ترى می‌خواهد. فروشنده هم قبول کرد و آن را پس گرفت و دوازده درهم را برگرداند. پول ها را نزد پیامبر آوردم و با هم به بازار رفتیم تا پیامبر پيراهنى بخرد. در راه، پیامبر ديد يك كنيزى ميان راه نشسته و گريه می‌كند؛ به او فرمود: چرا گريه می كنى؟ گفت يا رسول اللَّه! بستگانم، چهار درهم به من دادند كه چیزی براى آن‌ها بخرم اما آن را گم كردم و جرأت ندارم برگردم. حضرت، چهار درهم از آن پول هدیه را به آن کنیز داد و فرمود: برگرد نزد بستگانت. سپس پیامبر به بازار رفت و پيراهنى به قیمت چهار درهم خريد و پوشيد و خدا را حمد كرد. در راه بر گشت، مرد برهنه ‏اى را ديد ... ادامه دارد👇👇 🌱جوانه ها رو به دوستانت معرفی کن😊🌸 https://eitaa.com/joinchat/2874015801Cb8e27961b4
ادامه در راه بر گشت، مرد برهنه ‏اى را ديد كه می گفت: هر كه مرا بپوشاند، خدا جامه‏هاى بهشت به او پوشد. پیامبر پيراهنى كه خريده بود را در آورد و به آن مرد برهنه پوشانید. سپس به بازار برگشت و با چهار درهم باقى مانده، پيراهن ديگری خريد و پوشيد و حمد خدا كرد. در حال بازگشت به منزل، ديد همان كنيز بر سر راه نشسته‏ و گريه می‌كند. پیامبر فرمود چرا نزد بستگانت نمی‌روى؟ گفت: يا رسول اللَّه! دير كردم؛ مي‌ترسم مرا تنبیه کنند. پیامبر فرمود: بیا باهم نزد بستگانت برویم. رسول خدا_ص_ به در خانه آن‌ها رسید، ایستاد و فرمود: سلام بر شما اى اهل خانه! جوابی نیامد. چنين بود رسم رسول بزرگ كه تا سه مرتبه با صداى بلند براى صاحب خانه دعا مى‏كرد و درود مى‏فرستاد و اگر جوابى نمى‏شنيد، باز مى‏گشت. در آخرين مرتبه، جواب سلام از داخل خانه بلند شد و اهل خانه بيرون آمدند. پیامبر فرمود: چرا مرتبه اول و دوم جواب مرا نداديد؟ گفتند مرتبه اول، سلام شما را شنيديم ولى خواستيم سلام و دعای شما در حق ما تکرار شود! رسول خدا_ص_ علت تأخير کنیز را شرح داد و شفاعت او را كرد و فرمود: اين كنيز، دير كرده است اما شما او را مواخذه نكنيد. گفتند يا رسول اللَّه! بخاطر شفاعت و تشریف‌فرمایی شما، او آزاد است (کنیز را در راه خدا آزاد کردیم). رسول خدا _ص_ فرمود: الحمدلله؛ من دوازده درهمى با بركت‏تر از اين نديدم كه دو انسان برهنه را پوشانيد و بنده‏اى را هم آزاد كرد. 📚کتاب «خصال»، شیخ صدوق، ص۴۹۰، حدیث۶۹ 🌱جوانه ها رو به دوستانت معرفی کن😊🌸 https://eitaa.com/joinchat/2874015801Cb8e27961b4