eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
911 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
شب ششم محرم 1399.pdf
573.9K
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
شب هفتم محرم 1399.pdf
522.9K
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ قاسم بن الحسن (ع) پا در رکاب ، عازمِ میدانِ کربلا مثلِ پدر به معرکه غوغا کند به پا حتی زره به تن نکند سبطِ مرتضی او قاسم است فاتحِ پیکارِ نینوا از نسلِ حیدر است،وَ سرباز مکتب است شاگردِ ساقی است ، فدایی زینب است احلی من العسل شده هر دم شعار او شوق شهادت است، که برده قرار او ذکر علی‌ علی رجز کارِزارِ او خیل حرامی‌است، که گشته شکار او او مثل مرتضاست ، حریفش نمیشوند رزمش چو مجتباست، حریفش نمیشوند تنها و تن به تن همه را میزند کنار شمشیر در میان دو دستش چه بیقرار در معرکه قدم بزند ، اوج اقتدار نجمه به جنگ بی بدلش کرده افتخار جانم به هیبتش چِقَدَر با صلابت است پایانِ کارِ "قاسمِ" مولا شهادت است افتاد بر زمین ، وَ زمان گریه میکند شمشیر و نیزه ،تیر و کمان گریه میکند زینب برایش از دل و جان گریه میکند حتی خدا به عرش و جنان گریه میکند اما به خنده میرود آن نور هل اتی دلتنگ گشته بود و پریشانِ مجتبی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ رضیع الحسین(ع) و جهان در گذر از حادثه ای دیگر بود سینه ی خاک پر از بغض ملال آور بود هر طرف پولکی از قاب نگاهی می ریخت دشت ,دریا شد و انگار زمین محشر بود شانه بر شانه ی شب ,آب قدم زد آرام دیده ی خشک زمین, از غم طفلان تر بود پای گهواره ی سرباز دلیری کوچک آنچه جا ماند ,تکان های دل مادر بود کهکشان شاخه ی کوچکتر راهی تازه راه شیری گذرش,حلق علی اصغر بود چه کسی گفته که افتاد علم در آن روز؟ بیرق آنروز به دستان گلی پرپر بود پای قنداقه ی خونین نهالی نازک پرچم سرخ شهادت علمی دیگر بود گریه اش حزن سرود همه ی تاریخ است روضه ی کودک و بابا و عمو و سر بود سایه ی شاخه ی شش ماهه به شعرم افتاد شعر باران زده ام مرثیه ی آخر بود 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
شب هشتم محرم 1399.pdf
632.3K
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
شب نهم محرم 1399.pdf
574.6K
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ رضیع الحسین(ع) بین گهواره،به ارباب،چه زیبا خندید مثل یک غنچه‌ی نشکفته به مولا خندید پدرش،عازم میدان شد و در آغوشش طفل شش ماهه‌اش از شوق به بابا خندید نور خورشید چه سوزان به رویش میتابید شوق رفتن به سرش بود،به گرما خندید عمر سعد لعین دید که لشکر پاشید همه در شکّ و یقین،حرمله اما خندید این چه عشقیست که در کرب و بلا جاری است؟ تیر در بین گلویش،به تقلّا خندید 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
شب دهم و عاشورا محرم 1399.pdf
630.8K
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مناجات امام حسین(ع) من با غم ِعشق تو شب و روز عجینم دلخوش به همینم کـه برای تو غمینم من ذرّه ی ناچیز و غُباری به سرِ راه تو مـاهِ شـب تاری و مـن مثلِ زمینم مـن تحتِ لوای تو خدابیـن شـدم آقـا ای روضه ی تو مکتبِ من، دینِ مُبینم تا بوده همین بوده مرا در نظر از عشق از لطـفِ تـو بـا گـریه بـه داغِ تو قرینم تا دستِ خدایی تو گیرند دو دستم من دسـت به دامـانِ یَلِ ٱُمِّ بَنینَم گر لطف کنی تو به گدا، یک شب جمعه بنشـینم و در گـریه ضـریحِ تـو ببینـم واللّه مرا حاجت و مقصودِ دگر نیست آندم که بـه یـاد غم ِ تو گـریهْ نشـینم تا حشـر اگر سجده کنم، شُکر برآرم مدیونِ تو و خاکِ سرایت به جبینم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سه ساله ارباب پس از تو دام بلا قسمت کبوتر شد کبوترِ سرِ دوشت پرید و‌ پرپر شد بجای ناز کشیدن کشید مویم را کسی که بعد عمو شیر شد دلاور شد تمام راه به من نان خشک میدادند زبس که دختر تو روزه داشت لاغر شد صدا زدم ابتا! زجر زد بصورت من! حریف من نشد و سیلی اش مکرر شد شلوغی سر بازار دخترت را کشت چه چشم های بدی! عمه سوخت مضطر شد لبم فدای لب تو! سرم فدای سرت که هرچه شد به من زار باتو بدتر شد خبر بده به نجف! شام‌را به هم‌زده ام نگو رقیه!رقیه علی دیگر شد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سه ساله ارباب با آتش خیمه، تن اهل حرم سوخت بابا کجا بودی، نبودی معجرم سوخت از داغ هجرانت، چهل منزل، شب و روز آن قدر گریه کرده ام، پلک ترم سوخت دیدی حمیده، دختر هم بازی من در زیر سم اسب ها، پشت حرم سوخت هر بار نامت را به لب با گریه گفتم با ضرب سیلی، عمه جانم در برم سوخت دیگر توان پر گشودن هم ندارم از بس مرا زجر حرامی زد، پرم سوخت جوری لگد زد، خاطرات هر سه سالم آتش گرفت و آیه های کوثرم سوخت ضرب لگد، سیلی و سنگ و خار و آتش بعد از عمو عباس، کلّ پیکرم سوخت دارم خبر، در خانه ی خولی سرت سوخت داری خبر از آتش خیمه سرم سوخت؟ وقتی سرت را بر درختی بسته دیدم آتش گرفتم آن چنان خاکسترم سوخت بر ما اشاره کرد مرد سرخ مویی خیلی اهانت کرد، قلب خواهرم سوخت بالشت من سنگ است وقتی دامنت نیست دنیا دلش بر وضع زار بسترم سوخت از سوز سرمای شب و گرمای روزش کنج خرابه، استخوان لاغرم سوخت بس که گرسنه مانده ام، سرگیجه دارم از بس نخوردم آب، زخم حنجرم سوخت شعر وصال من... رگ خشک گلویت بوسیدم آن گونه که بیت آخرم سوخت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا ایهاالشهید (ع) ... ماییم در عزای تو یاایهاالشهید جان جهان فدای تو یاایهاالشهید هر ساعت و دقیقه و لحظه ، تمام عمر ... دارم به سر هوای تو یاایهاالشهید یک گوشه ای نشسته ام و زار می زنم چون دورم از سرای تو یاایهاالشهید هستیم جملگی همه ی عمر ، تا ابد ... بی تاب کربلای تو یاایهاالشهید شب های جمعه مرغ دلم گرمِ گردش است در صحن با صفای تو یاایهاالشهید تا صد هزار بار بمیرم برای تو جان خواهم از خدای تو یاایهاالشهید هرگز شعار نیست ، دلم داد می زند : هستم فقط گدای تو یاایهالشهید ارباب اگر تویی همه عالم فدای توست دنیاست زیر پای تو یاایهاالشهید سرور شده ، عزیز شده ، هر که گشته است در بَند و مبتلای تو یاایهاالشهید باید به دست با کرَمَت اعتراف کرد دستِ من و عطای تو یاایهاالشهید شد قسمتم گدا و غلام قمر شدن آن یار باوفای تو یاایهاالشهید یک "یا حسین" رافع هر مشکل و غم است درد من و دوای تو یاایهاالشهید " وَللهِ لا اُفارقُکَ "* ... ای پناه من ! دارم به لب نوای تو یاایهاالشهید در روشنای روضه ی تو رشد کرده ایم گشتیم آشنای تو یاایهاالشهید هیچ است گر تمام زمین جملگی شود آواره از بلای تو یاایهاالشهید حتی نکرد رحم حرامیِ پَست بَر یک تکه از عبای تو یاایهاالشهید گویا هنوز باور زینب نمی شود وضع سرِ جدای تو یاایهاالشهید در بین ازدحام ... بماند بقیه اش ... مقطوع شد رجای* تو یاایهاالشهید وقت ظهور مهدی موعود می شود راوی ماجرای تو یاایهاالشهید او روضه خوان و عالمیان گریه می کنند در سوگ و در رثای تو یاایهاالشهید "خورشید" در قصیده به آتش کشیده شد از غربت رسای* تو یاایهاالشهید ... * جمله حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) در کربلا : ولله لا افارق عمّی ... (هرگز عمویم را تنها نخواهم گذاشت) * رجا : امید * رسا : روشن ، واضح 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌