eitaa logo
☫جبهه اسلامی☫
711 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
9.2هزار ویدیو
38 فایل
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 هرآنچه که یه دهه هشتادی غیرتمند برای روشنگری و جهاد تبیین نیاز داره واقعی و کاملا موثق اینجاست خوش اومدی رفیق💐 کپی:حلال ارتباط با مدیر @Saghy66
مشاهده در ایتا
دانلود
| | یهـ زینبی میگیم . . یهـ زینبی میشنویم . . دیدے مادراےِ شهدا تا میفھمن شهید آوردن عکسِ بچشو میگیرھ بغلش و میرھ استقبالِ شھید . . من یهـ مادر سراغ دارم کهـ برایِ همهـ ی شھدا مادرے کرد . . برای همهـ ی شھیدا دوان دوان رفت؛ اما نوبت بهـ بچهـ های خود کهـ رسید . . تو خیمهـ ها موند و جلو نیومد ! نقل اینهـ : خانم زینب؛ دستِ گل پسراشو گرفت و سویِ خیمهـ ی ارباب رفتن 💔 بهـ خیمهـ کهـ رسیدن رو بهـ بچهـ هاش کرد و گفت : من تو نمیآم؛ شما برید از دایی‌تون اجازھ بگیرید . . زینب ایستاده پشتِ خیمهـ منتظرِ کهـ گل پسراش از خیمهـ بیان بیرون دلش آروم و قرار نداره . . بی‌تابهـ هی میگهـ خدایا، نکنهـ من سھمی نداشتهـ باشم . . بچه ها برگشتند . . بی بی زینب دید بچهـ ها اشک تو چشماشون حلقه زدھ سرشون پایینهـ پرسید : چی شدھ ؟ گفتند : دایی اجازھ ی رفتن بهـ میدانو نداد . . دستِ بچه ها رو گرفت اومد تو خیمهـ ی أبی‌عبدالله . . رو بهـ ارباب کرد و فرمود : برادر چرا نمیزاری بچهـ هام فدات شن ؟ چرا نمیزاری بهـ قیامت لبیک بگن ؟ چرا مانعِ رفتنشون میشی ؟ ارباب با شنیدنِ حرف های خانم زینب شروع بهـ گریهـ کردن کرد و اجازھ ی رفتنِ طفلان زینبو داد بچهـ ها از مادر وداع کردند و رفتند . . وقتی خبرِ شھادتِ بچهـ های زینب اومد . . سیدالشھداء شتابان رفت سوی خواهرزادھ هاش دوان دوان ! از خدا طلب کمک میخواست؛ جوابِ خواهرش خانم زینب رو چی بدھ اما هر چی منتظر موند زینب از خیمهـ خارج نشد از خانم زینب پرسیدند : چرا بهـ استقبال بچهـ هات نیومدی ؟ خانم فرمودند : خوف از این داشتم برادرم حسین از من شرم کند . . امان از دل زینب یعنی همین . . 🌱 ╭🇮🇷 ╰┈➤💻@jebhe_islamic