eitaa logo
تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
652 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.5هزار ویدیو
593 فایل
جبهه اتحاد دانشگاهیان بصیر ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
صف‌بندي ناكثين، قاسطين و مارقين عليه انقلاب اسلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی در بيست و نهمين سالگرد ارتحال امام (ره) در تبيين مشابهات اميرالمؤمنين علي (ع) و امام خميني (ره) به جبهه دشمنان مقابل اين دو شامل «ناكثين»، «قاسطين» و «مارقين» و ويژگي‌هاي هر يك از اين جريانات در دوره حيات طيبه امام علي(ع) و امام امت(ره) پرداخته و اشاره كردند: «اين سه گروه و دشمني اين سه گروه، مخصوص زمان امام هم نبود، بعد از امام هم استمرار پيدا كرده است. امروز هم همين سه گروه در مقابل نظام اسلامي و ميراث بزرگ امام كه جمهوري اسلامي است، صف‌آرايي كرده‌اند و مبارزه و مقاومت و ايستادگي جمهوري اسلامي از تعرض آ‌نها جلوگيري كرده است. البتّه اين جبهه‌ مختلط، با همه‌ توانشان سعي مي‌كنند در مقابل جمهوري اسلامي اخلالگري كنند؛ مشكلاتي درست مي‌كنند، حركت ملّت ايران را دشوار مي‌كنند، كند مي‌كنند، امّا نمي‌توانند جلوي پيشرفت ملّت ايران را بگيرند.» با توجه به اينكه اين جبهه‌بندي همچنان در مقابل انقلاب اسلامی و ولايت برپا است، ضروري به نظر مي‌رسد مختصات و مصاديق اين جريانات در عصر حاضر موردمطالعه بيشتر قرار گيرد كه در ادامه به‌اختصار هر يك بررسي خواهد شد:  1- امروز: قاسطين يا دشمنان بنيادين انقلاب و نظام، جرياناتي هستند كه از ابتدا با اين انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن مخالف بودند و اصولاً خيزش مردم انقلابي براي کنار زدن بخشي از اينها رخ داد. اينان كه وابستگان و دست‌نشاندگان نظام سلطه بر اين كشور بودند تمام منافع و ظرفيت‌هاي كشور را در اختيار زورمداران بين‌المللي و مستكبران عالم قرار داده بودند و طبيعي است كه سلطه‌گراني همچون رژيم و متحدانش همچون و ارتجاع منطقه هدايتگر و پشتيبان اصلي اين جبهه بوده و جرياناتي كه امتداد سلطه هستند نقش مجري و پياده‌نظام آن را ايفا مي‌كنند.  2- امروز: همراهان سست‌نهاد و سست‌كمربند و بيعت شكنان در دوره معاصر كساني بودند كه ابتدا در صف انقلابيون و همراه با امام بودند ولي به دلايل مختلفي از اين قطار پياده شدند: ➖ گروهي از ابتدا دچار ضعف معرفتي بوده و همراهي‌شان با جريان انقلاب هيجاني و احساسي بود و به‌تدريج و با كم‌فروغ شدن شعله هيجانات راه ديگري را برگزيدند؛ ➖ جمعي به زخارف دنيا و آلودگي‌هاي ديگر مبتلا شده و دنيازدگي و رفاه‌طلبي را جايگزين انقلابي‌گري و جهاد نمودند؛ ➖ برخي دچار قدرت‌طلبي و جاه‌طلبي شده و منافع فردي و جناحي خود را بر مصالح ملي و اسلامي مقدم شمردند و ... بسياري از اين طيف‌ها كساني بودند كه اتفاقاً در دهه دوم انقلاب و پس از امام راه خود را از ملت و انقلاب جدا كرده و حتي به رويارويي با نظام كشيده شدند.  بروز پدیده‌هایی همچون رسوخ اشرافی‌گری در ميان مسئولان، پشيماني از انقلاب و شعارهاي آن در ميان برخي نخبگان سياسي، ضربه زدن به منافع ملي و امنيت ملي در وقايع تلخي همچون فتنه 88 و ... نشانه‌هاي بارزي از شكل‌گيري و صف‌بندي ناكثين عليه انقلاب اسلامی است.  3- امروز: ، نادان‌ها و جاهل‌هايي كه به نام انقلابي‌گري و اسلام، كژراهه را در پيش گرفتند و با پرچم انقلاب و حتي ادعاي گفتمان انقلاب مقابل ولايت و نظام ايستاند. حكايت اينان همان «بر شاخه نشستن و بن بريدن» است، به‌گونه‌اي که خطرناك‌ترين ضربه‌ها را به انقلاب و نظام هم‌اينان وارد مي‌كنند. پيچيدگي و مخاطره اين جريان ازآن‌روست كه اينان در لباس نيروهاي خودي ظاهرشده و با شعارهاي فريبنده‌اي همچون «» و دم زدن از مشي انقلابي، در مقابل ناخداي كشتي انقلاب ايستاده و به بهانه انتقاد و دلسوزي را تكميل مي‌كنند. البته به تعبير دقيق و زيباي رهبر معظم انقلاب «كج‌فهمي مربوط به توده‌های مارقين بود و رؤساي آ‌نها احتمالاً با دشمنان بي‌زدوبند نبودند» و بسياري از هواداران و پيروان اين‌گونه جريانات در واقع نمي‌دانند به دست خود چه خدمت بزرگي به دشمنان مي‌كنند و به خيال خام خود دلسوز انقلاب و نظام هستند. در مقابل هدايت پنهان چنين جرياناتي در اختيار همان دو گروه پيش‌گفته يعني «قاسطين» و «ناكثين» بوده و برنده اصلي جهالت‌هاي اينان در واقع همان صحنه‌گردانان اصلي هستند.  در نهايت بايد گفت برآيند كلي اين صف‌بندي‌هاي به‌ظاهر مجزا است كه جبهه وسيع ستيزندگان با ولايت و انقلاب اسلامی را شكل مي‌دهد و چه‌بسا در اين ميان افرادي ساده‌لوح و سطحي‌نگر كه عمق اين صحنه را درك نكرده و به هواداري هر يك از جريانات فوق به ميدان تخاصم با نظام و انقلاب مي‌آيند و بازيچه دست قدرتمندان و بدخواهان ملت ايران قرار مي‌گيرند. @mjakhavan
زمان: حجم: 1.22M
🌹اجازه ندهید شکل بگیره... 💥بر اساس اطلاعات به دست آمده تیم دنبال و‌ است. لطفاً را تکمیل نکنید... فایل صوتی «حالا چیکار کنیم؟»
‌ ♻️ چهارگونه ولایتمداری از صفین تا امروز کدام‌گونه به بسط ید ولی کمک می‌کند؟ 🔰 زمانی که پیروزی سپاه اسلام بر معاویه نزدیک بود عمروعاص نیرنگ‌باز پیشنهاد سازش و داد. جهل حاکم بر سپاه حضرت علی(ع) ابتدا مذاکره و سپس فرستادن اشعث به جای مالک را به ایشان تحمیل کرد. روایت رفتار سپاهیان حضرت در آن زمان و پس از آن، چهارگونه را نشان می‌دهد: 1⃣ گروه اول/ ولایتمداری منافقانه این گروه مثل اشعث، با با امید به دشمن و تذبذب در اطاعت از ولی، دنبال ظاهرسازی و گرفتن موافقت رهبر جامعه با نظرات خود بودند. اینها در دفاع از جایگاه ولی ثابت قدم نبودند و در سوابقشان گاه پیوستن به معاویه و گاه رشادت در سپاه حضرت بود. با ساده‌لوحی در لحظات حساس وا می‌دادند و به‌دنبال همراه کردن ولی با نظرات خود بودند نه همراه شدن با ولی! این جماعت با وعده‌هایی نظیر اتمام جنگ، مردم را تحریک و مسیر مدنظرشان را به حضرت تحمیل و در عمل دست ایشان را بسته و پازل دشمن را تکمیل می‌کردند؛ خیلی‌ها از این جمع بعدا به معاویه پیوستند! امثال اینها در زمان ما گفتند باید با کدخدا بست و با ساده‌لوحی دنبال توافق با آمریکا بودند و با تبلیغ و وعده پوچ بهبود اقتصاد، مسیر سازش و را تحمیل کردند. 2⃣ گروه دوم/ ولایتمداری طلبکارانه این گروه مثل خوارج قبل از شکستن بیعت، داشتند. اینها نه تنها علیه جریان اشعث افشاگری نمی‌کردند بلکه زمینه‌ساز آنها بودند و خود مسیر سازش را به حضرت پیشنهاد می‌دادند اما پس از حکمیت و گول خوردن اشعث از عمروعاص، تغییر موضع داده و بابت کوتاهی‌شان از حضرت طلبکار هم شدند که ما نمی‌دانستیم، تو چرا جلوی ما را نگرفتی و حضرت را تکفیر کردند! خوارج زمان ما هم وقتی در قدرت بودند، با رها کردن کشور و حاشیه‌سازی، زمینه‌ حضور واداده‌ها در قدرت شدند و درحالی‌که خود دنبال شکستن قبح مذاکره با آمریکا بودند و در ایام انعقاد برجام مهر سکوت بر لب داشتند پس از روشن شدن ابعاد این خیانت‌نامه، وقیحانه آن‌را پروژه رهبر انقلاب خواندند! خوارج فعلی در حالی به استناد سوابق خود دنبال سهمند و خود را درون انقلاب تصور می‌کنند که یادشان رفته خوارج صدر اسلام در ماه صفر ۳۷ ه.ق در جنگ صفین کنار حضرت بودند و ماه صفر ۳۸ ه.ق در نهروان مقابل حضرت قرار گرفتند؛ یعنی تنها یک سال فاصله از حق محض تا ! 3⃣ گروه سوم/ ولایتمداری عافیت‌طلبانه این گروه دنبال بودند و خود را دنباله‌روی ولی و رهبر معرفی کرده و ولایت‌بسندگی را ترویج می‌کردند و همه چیز را به شخص ولی ارجاع می‌دادند؛ اگر اشعث از حکمیت یا عمار از مقاومت می‌گفت، به حضرت ارجاع می‌دادند؛ دنبال تحلیل نبودند ولی به اسم اطاعت، عقل را کنار گذاشتند و در عمل سر بار حضرت شدند؛ اینها عمدتا از ولایت حضرت خارج نشدند اما توجیه‌گر مسیر اشعث‌ها شده و مقهور تبلیغات آنها بودند و آن را مصلحت می‌خواندند! در جامعه امروز ما هم این مدل بشدت ترویج می‌شود و بعضی از خطبا و تریبون داران خواسته یا ناخواسته بجای اینکه خود را سپر بلای ولی جامعه کنند؛ پشت رهبری پنهان می‌شوند؛ در منابر به تکرار جملات رهبری اکتفا کرده و هیچ هزینه‌ای برای جریان انقلابی پرداخت نمی‌کنند. در سال‌های اخیر جزء ساکتین بزنگاه‌ها بوده‌اند اما در زمان انتخابات‌ها دائما برای کسب رای، از رهبری مایه می‌گذارند اما در بزنگاه‌ها که باید هزینه بدهند، بنام ، مسیر خائنانه واداده‌ها را تأیید، تصویب و تکمیل می‌کنند. 4⃣ گروه چهارم/ ولایتمداری روشنگرانه این گروه اما مثل عمار و مالک، دنبال هستند. این بزرگان، عمق نظرات حضرت را درک کرده و با روشنگری دنبال جلوگیری از پذیرش حکمیت و فرستادن اشعث برای مذاکره بودند؛ امثال مالک پس از جنگ، ضمن اطاعت از حضرت در اجرای نتیجه حکمیت، وقوع آن را نتیجه کم‌کاری خود دانستند و تماما خود را وقف روشنگری موانع حضرت در تحقق کامل حکومت اسلام کردند و مردم را برای انتخاب مسیر مدنظر ولی تشویق و آنچه حضرت در مقام امام در بیان و عملش معذوریت داشت، این بزرگواران شرح دادند و به دنبال ولی بودند تا عدالت و حقوق مردم احیا شود و البته در این راه هزینه‌ بسیاری داده‌اند. فریاد "این عمار" حضرت امام علی(ع) قبل از شهادت که با یادآوری صفین به زبان آوردند و تکرار آن عبارت در زمان فعلی توسط امام خامنه‌ای در فتنه‌ها، نشانگر آنست که اولا چگونه در لحظات تاریخی، ولایتمداری عافیت‌طلبانه، طلبکارانه و منافقانه بهم می‌رسد و در مقابل ولایتمداری روشنگرانه قد علم می‌کند. ثانیا تنها راه یاری کردن امام زمانه، ولایتمداری روشنگرانه است و سایر ولایتمداری‌ها تنها تکمیل است. ✍ ارسالی کاربران با تغییرات 🇮🇷 کانال حمید رسایی: ┏━━━━━━━🇮🇷┓ Eitaa.com/rasaee ┗━━━━━━━━━┛