#پوستر| طبیعتش این است...
◻️ رهبر انقلاب اسلامی: اینکه یک پلیسی با خونسردی ، زانویش را بگذارد روی گردنِ یک سیاهپوست و نگه دارد و فشار بدهد تا جان بدهد، چیز جدیدی نیست؛طبیعتِ آمریکایی این است؛ کاری است که آمریکاییها با افغانستان، عراق، سوریه و با خیلی از کشورها کردهاند؛ اینکه حالا مردم شعار میدهند «نمیتوانیم نَفَس بکشیم»حرف دل همه ملّتهایی است که آمریکا در آنجا ظالمانه وارد شده و اقدام کرده است.99/3/14
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
💠 #حدیث_روز 💠
🔰 امام رضا علیه السلام :
💢 يَا عَبْدَ الْعَظِيمِ أَبْلِغْ عَنِّي أَوْلِيَائِيَ السَّلَامَ وَ... مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِي الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ مُرْهُمْ بِالسُّكُوتِ وَ تَرْكِ الْجِدَالِ فِيمَا لَا يَعْنِيهِمْ وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ قُرْبَةٌ إِلَي
✍ اي عبدالعظيم سلام مرا به دوستانم برسان و ...دستورشان ده كه راستگو وامانت پرداز باشند ودستورشان ده كه خاموشي گزينند واز مجادلات بيهوده بپرهيزند. و به هم روىآورند و با يكديگر ديدار كنند، كه موجب نزديكى به من است .
📚 الاختصاص ص ۲۴۷
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
1_341737360.pdf
3.77M
کتاب سند گمنامی فایل pdf
زندگی نامه و خاطرات شهید مدافع حرم ، #شهید_احمد_مکیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
#بی_قرار_شهادت
🔸گمنامی را دوست داشت. در وصیت نامه اش به این نکته صریح اشاره کرده بود که:
📝"مرا غریبانه تحویل بگیرید. #غریبانه تشییع کنید. و غریبانه در بهشت معصومه(س) قطعه 31 به خاک بسپارید....
🔹برای #گمنام ماندنش تدبیری هم اندیشیده بود؛ وصیت کرده بود که چیزی روی قبرش ننویسیم
فقط بنویسیم:
✍پر کاهی تقدیم به پیشگاه حقتعالی...
#شهید_احمد_مکیان
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت
شادی روحش صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
شهادت #حضرت_حمزه #سید_الشهداء و، وفات #حضرت_عبدالعظیم_حسنی علیهماالسلام تسلیت باد.
انشاءالله با الگو قرار دادن این بزرگواران، در یاری کردن امام زمانمان محکمتر قدم برداریم.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir
رمضان عبدالله محمد شلح، یکی از رهبران و مبارزان فعال فلسطینی در سال ۱۹۵۸ در منطقه شجاعیه در نوار غزه به دنیا آمد.
وی در دانشگاه زقازیق مصر به تحصیل در رشته اقتصاد پرداخت و در همان زمان انجمنی ایجاد کرد که حدود 90 دانشجوی فلسطینی مشغول به تحصیل در دانشگاههای مصری در آن عضو بودند.
رمضان عبدالله قبل از آن تمایلات سیاسی نداشت و تحت نظارت او نشریهای وابسته به این جمعیت منتشر میشد.
وی به هدف ایجاد جهاد دانشگاهی به نوار غزه بازگشت و در اوایل دهه 80 میلادی مشغول به تدریس در دانشکده اقتصاد دانشگاه اسلامی شد.
در طی این مدت رمضان عبدالله به علت داشتن نقشی فعال در دعوت به بیداری اسلامی و به عنوان یکی از زبانهای گویای جهاد اسلامی در مساجد نوار غزه مشهور شد.
به خاطر حجم گسترده فعالیت و نقش تأثیرگذاری او به ضد رژیم اشغالگر قدس و رهبری فعالیتهای جهادی مختلف، رژیم اشغالگر قدس وجود او را بر نتابید و در سال 1983، او را تبعید، از تدریس در دانشگاه منع و فعالیتهای او را محدود کرد.
رمضان عبدالله در سال 1986 کرانه باختری را برای اتمام تحصیلات تکمیلی خود ترک کرد و راهی شهر لندن شد و در سال 1990 از دانشگاه درهام دکترای اقتصادش را دریافت کرد.
وی سپس به آمریکا رفت و در آنجا ضمن تأسیس، مدیریت مرکز تحقیقات اسلامی و جهانی فلوریدا را بر عهده گرفت و همچنین ریاست هیات تحریریه فصلنامه قراءات سیاسیة را برعهده گرفت.
تابستان سال 1995 دکتر رمضان عبدالله به دمشق آمد و در راه بازگشتش به فلسطین اشغالی با شهید دکتر فتحی شقاقی موسس و بنیانگذار جهاد اسلامی فلسطین آشنا شد.
@jihadmughniyeh_ir
پس از شهادت فتحی شقاقی در جزیره مالت به دست عوامل موساد، رهبری جهاد اسلامی به اجماع از جانب شورای جهاد اسلامی بر دوش رمضان عبدالله نهاده شد.
در 27 نوامبر همان سال 1995 دولت امریکا نام رمضان عبدالله محمد شلح را در صدر لیست سیاه خود منتشر کرد و با تشکیل دادگاهی در فلوریدا، وی را در 53 مورد اعم از شرکت در فعالیتهای تروریستی، فعالیت علیه منافع اسرائیل، هدایت گروههای جهادی فلسطینی، فعالیتهای چریکی و بمبگذاری و... محکوم کرد.
در سال 1998 نیز دولت امریکا طی اعلامیهای برای دستگیری وی 5 میلیون دلار جایزه تعیین نمود و مدتی به مرد پنج میلیون دلاری مشهور بود.
وی به زبانهای عبری، عربی و انگلیسی تسلط داشت و به همراه همسر و چهار فرزندش در سوریه زندگی میکرد.
#مرحوم_دکتر_رمضان_عبدالله
#دبیرکل_سابق_جنبش_جهاد_اسلامی_فلسطین
@jihadmughniyeh_ir
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
🍃❤️ سالروز شهادت شهید احمد مکیان @jihadmughniyeh_ir
🍃❤️
#شهید_احمد_مکیان
احمد کم صحبت میکرد و به من میگفت نباید به دوستانت بگویی که من به سوریه میروم و میآیم. وقتی از آنجا تعریف میکرد انسان برای رفتن هوایی میشد. وقتی برمیگشت همان روز اولش هوای رفتن به سرش میزد. اگر مادرش برای دیدنش بیتابی نمیکرد اصلاً همان چند روز هم به خانه نمیآمد. میآمد مادرش را ببیند و برگردد.
برخی از بستگان مطرح کردند اگر احمد ازدواج کند نسبت به شخص دیگری احساس مسئولیت میکند و سختتر میتواند برود و بیاید و شاید دیگر به سوریه نرود. هنگامی که احمد از این صحبتها باخبر شد به من گفت پدر از الان بگویم اگر میخواهی من ازدواج کنم که سوریه نروم باید بگویم اصلاً به این موضوع فکر نکنید که به خاطر ازدواج از رفتن منصرف شوم. اگر ازدواج هم کنم، باز میروم. از الان میگویم تا در آینده سوءتفاهم به وجود نیاید. زمانی هم که برای خواستگاری رفت گفت اولین شرطم این است که بعد از ازدواج به سوریه میروم که نخست خانواده عروس مخالفت کردند ولی در نهایت دخترشان موافقت کرد و ازدواج کردند.
احمد همانطور که گفته بود هفته دوم عازم شد، خداحافظی کرد و رفت.
@jihadmughniyeh_ir