eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
#پوستر|به مناسبت سالروز ولادت #شهید_احمد_مهنه تاریخ ولادت: ۱۳۷۳/۱۲/۲۸ ☑️ #فارسی قرارگاه فرهنگی م
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 💠 🔴 🥀 🌟 ،در یکی از محل های منطقه ابوغریب واقع در بغداد، در روز یک شنبه ۱۹۹۵/۰۳/۱۹ در یک خانواده مذهبی و مجاهد متولد شد. او یک برادر بزرگتر و یک برادر کوچکتر به ترتیب به نام های جاسم و علی داشت و شش خواهر دیگر نیز داشت. تحصيلات ابتدايی خود را تا سال ۲۰۰۵ در منطقه ابوغريب گذراند، بعدها خانواده وی به دلیل حوادث طایفه ای در آن زمان ، به محله النصر در بغداد انتقال یافتند و سپس در سال ۲۰۰۷ خانواده اش همراه با جمع کاروانی به منطقه جکوک بین دو شهر الشعله و کاظمین منتقل شدند. ، تحصیلات دوره متوسطه خود را در الشعله که به محل زندگیش نزدیک بود گذراند او دوره نوجوانی خود را با خانواده مجاهدش که با نظام بعثی کثیف به مبارزه برخواسته بود و در این راه دو تن از عموهاش نیز توسط این نظام کثیف اعدام شده بودند و عموی سومی وی بعد سقوط نظام بعثی، بدست تروریست ها به شهادت رسیده بود، پرورش یافت. با پدر خود زندگی میکرد که صاحب موکب حسینی و قاری قرآن حرم امام کاظم علیه السلام و مراسمات مذهبی بود بطوری که در درونش بذر طهارت و پاکی را که حب اهل بیت بود، کاشت. همراه پدرش بود و در خدمت به اهل بیت به او کمک می کرد به طوری که در استقبال از زائران غیر عراقی در منزل خود می رفت و به آنها خدمت میکرد و امکانات لازم را برای آنان فراهم می ساخت. ، به بازی فوتبال و تصویر برداری علاقمند بود، به طوری که دوربین اجاره ای میگرفت و به حرم امام کاظم (ع) می رفت و از زائران عکس می گرفت و همچنین وقتی به دیدن نزدیکانش خارج بغداد می رفت از طبیعت نیز تصویربرداری میکرد... به همراه همکارانش به عنوان تصویربردار مناطق جنگی، جهت لبیک به ندای فتوا، به حشد الشعبی ملحق شد. و همه عملیات و درگیری ها و مهمترین ناحیه ی خدمتی و انسانی را برای مردان دلیر حشدالشعبی و نیروهای امنیتی، مستندسازی کرد. بعد از پایان عملیات ، اقدام به تشکیل گروه های جوانان جهادی کرد تا هر شب جمعه با آنها به خانواده شهداء برود و به ختم کردن قرآن و خواندن دعای کمیل و برنامه های دیگر مربوط به شهدا از طریق عرصه ها و مناسبت ها ، بپردازد. در حالی که آرزوی داشت و از آن همیشه یاد میکرد، همچنین دوست داشت که به دوستان شهیدش ( علی بشیر الرکابی و احمد الذهبی) هم ملتحق شود. همیشه غبطه و حسرت میخورد هنگامی که یکی از مجاهدان به میرسید ، همیشه با حسرت و درد بغض میگفت ( اصلا من شانسی در ندارم) یک جوان اجتماعی که بچه های کوچک و معصوم را خیلی دوست داشت و در کار خود بسیار زحمتکش بود و بین دوستاش از محبوبیت بسیاری برخوردار بود و در مدیریت رسانه و خارج رسانه، هميشه در بر صورتش لبخندی داشت. غم و نگرانی های خانواده اش و همکارانش را همراه خود داشت و با وجود داشتن مشکلات و سختی هایی که خودش در امر مسکن و معیشت داشت همه تلاش خود را در جهت رفع نگرانی آنها به کار می برد. طی تظاهرات ۲۵ اکتبر ۲۰۱۹ در بغداد و سایر استان ها، در مطالبات اصلاحات و نابودی فساد، مانند هر هموطن عراقی دیگر، به مطالبه گری در حق خود و داشتن منزل جهت رفاه خودش و خانواده اش ، در تظاهرات شركت داشت. در حالی که او شروع به مستند سازی تظاهرات با استفاده از دوربين اش که از دوستش یا مدیرش گرفته بود، می کرد تا از روی صف تظاهرکنندگان، مستند سازی مسالمت آمیز و روشن را انتقال دهد. @jihadmughniyeh_ir
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:علی مرعی(دوست شهید) قسمت دوم: روزی مشغول فوتبال بودیم که ناگهان یکی از اعضای تیم حریف ناخواسته سنگی روی پای انداخت . با اینکه عمدی نبود معذرت خواهی نکرد و چهره ی حق به جانب گرفت و طلبکار شد . نزدیک آن جوان شد و گفت "اگر اشتباهی از من سر زده مرا ببخش" من که حسابی از کار متعجب شده بودم به او اعتراض کردم نگاهی به من کرد و گفت:"این برادر من است و یک روزی می رسد که همه ی ما زیر یک پرچم قرار میگیریم و آن روز بخاطر این اختلاف بیهوده چه جوابی به امام زمان (عج الله)بدهم؟!"بعد حدیث امام علی (ع)را گفت که می فرماید:"بدترین توشه برای آخرت ستم بر بندگان خداست (نهج البلاغه حکمت ۲۲۱) ✍ماه علقمه