eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.4هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ‌ اگر تا شام می‌خندی، اگر تا صبح می‌خوابی تو از مُردن چه می‌فهمی، تو از برزخ چه می‌دانی؟ .
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
مادر پریشان است؛تمام خاطرات پسرش از مقابل چشمانش عبور میکند . . . برق چشمانش،قد رشید و چهره زیبای پسرش را به خاطر می آورد . . . چشمانش که به پیکر بی جان پسر می افتد امید هایش نا امید میشود... با خود میگوید یعنی واقعا جهاد رفت؟... بی تابی مادر امانش را بریده که پرچم گنبد امام حسین را می آورند...ندای یا حسین (ع) طنین انداز میشود . . . نام حسین(ع) را که میشنود آرام میشود... حالا دیگر روضه های عاشورا را مرور میکند... به روضه علی اکبر که میرسد خجالت زده اشک هایش را پاک میکند . . .با خود میگوید جهاد "اربا اربا" نیست . . . بمیرم برای اربابم حسین(ع) که جمع کردن پیکر علی اکبرش از دشت برایش معمایی شده بود . . .
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
15.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°وزیـدبوےخراساݧ و ناگهاݩ رد شد ڪبوترانہ دݪـم بےقرار گـنبد شد
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
؎○•روز سـی‌وســوم ᖰ⸼⊑33⊒⸼ᖱ ؎‌○•چلــه زیــارت عــاشورا ؎○•به‌نیت‌شهیـد🇮🇷 《محـمـدمهــدی‌رضـوانـی》 ؎↻بھ‌‌؏شق‌امامـ‌حسـین‌بࢪاےظهوࢪ فرزند‌حسـین♥
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
‏یابن‌الحسن..! کارم‌‌ازکارگذشته‌‌به‌‌خدامیدانم این‌همه‌پای‌گناه‌های‌من‌اشک‌نریز💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
19.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون حب شما❤️ عشق نافرجام است...🥀 جوان🖇 حرم که نبیند جوان ناکام است.... ♥️
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
هدایت شده از شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
بِسْـم‌ِرَب‌ِّ‌المهــدی♡ہـ♡ـہــ♥️
۳۰ شهریور ۱۴۰۰
💕 تـ‌و‌هـ‌زاࢪ‌سـاݪ‌اسـت‌ڪہ‌منـ‌تـظـ‌رۍ...🥀 و‌مـ‌ݩ‌هنـ‌و‌ز‌جـاۍِ‌سـ‌رباز،🤲 سَـر‌بـارٺ‌بودھ‌ام...!😓 ڪسـ‌رهمـ‌یـ‌ݩ‌یڪ‌نقـ‌طہ،🎈 دنـ‌یـا‌ࢪا‌بہـم‌مۍ‌ریـ‌زد:)⚖
۳۰ شهریور ۱۴۰۰
هر‌گاه‌ به‌ بهشت‌زهرا‌ میرفت‌، آبی‌ بر‌ میداشت‌ و‌ قبور‌ شهدا‌ را‌ می‌شست‌! می‌گفت‌:‌ با‌ شهدا‌ قرار‌ گذاشتم‌ که‌ من‌ غبار‌ را از‌ روی‌ِ قبر‌های آنان بشورم‌ و آن‌ها هم‌ غبار‌ِ گناه‌ را از‌ روی‌ِ دل‌ من‌ بشورند!
۳۰ شهریور ۱۴۰۰
1_سال 86 بود كه اولين‎بار او را ديدم. نوجواني رشيد و نوراني. در حرم حضرت معصومه (سلام‎الله عليها) با هم همراه شديم. فارسي را كم مي‎فهميد و عربي را كم مي‎فهميدم. ولي نگاه‌‌‎هاي با معنايش تمام حرف را مي‎زد. نديده بودم كسي با زيارتنامه حضرت معصومه (سلام‎الله عليها) گريه كند ولي او گريه كرد و من از گريه او بغض كردم كه ما چه داريم در كنار خود و قدرش را نميدانيم. زيارت كه تمام شد گوشه‎اي نشستيم و از حال و هوا كه خارج شد گفتم من تا به حال در حرم بي‎بي گريه نكرده بودم ولي الان از گريه تو... خنديد و گفت: «چه حسي نسبت به حضرت زينب (سلام الله عليها) داري؟» گويي با مشت كوبيد به سرم. اشك در چشمانم جمع شد و نه او چيزي گفت و نه من. ✍️احسـان‌امیـنی‌
۳۰ شهریور ۱۴۰۰