یابنالحسن..!
کارمازکارگذشتهبهخدامیدانم
اینهمهپایگناههایمناشکنریز💔
#اللهمعجلالولیڪالفرج
19.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون حب شما❤️
عشق نافرجام است...🥀
جوان🖇
حرم که نبیند
جوان ناکام است....
#حسیــنجــآن♥️
#منتظࢪانہ
#السلامعلیڪیابقیھاللہ💕
تـوهـزاࢪسـاݪاسـتڪہمنـتـظـرۍ...🥀
ومـݩهنـوزجـاۍِسـرباز،🤲
سَـربـارٺبودھام...!😓
ڪسـرهمـیـݩیڪنقـطہ،🎈
دنـیـاࢪابہـممۍریـزد:)⚖
هرگاه به بهشتزهرا میرفت،
آبی بر میداشت و قبور شهدا را میشست!
میگفت: با شهدا قرار گذاشتم که
من غبار را از رویِ قبرهای آنان بشورم
و آنها هم غبارِ گناه را از رویِ دل من بشورند!
#شهید_رسولخلیلی
#مــردیبـودبـرایخودش
1_سال 86 بود كه اولينبار او را ديدم. نوجواني رشيد و نوراني.
در حرم حضرت معصومه (سلامالله عليها) با هم همراه شديم.
فارسي را كم ميفهميد و عربي را كم ميفهميدم.
ولي نگاههاي با معنايش تمام حرف را ميزد. نديده بودم كسي با زيارتنامه حضرت معصومه (سلامالله عليها) گريه كند
ولي او گريه كرد و من از گريه او بغض كردم كه ما چه داريم در كنار خود و قدرش را نميدانيم. زيارت كه تمام شد گوشهاي نشستيم و از حال و هوا كه خارج شد گفتم من تا به حال در حرم بيبي گريه نكرده بودم ولي الان از گريه تو... خنديد و گفت:
«چه حسي نسبت به حضرت زينب (سلام الله عليها) داري؟»
گويي با مشت كوبيد به سرم. اشك در چشمانم جمع شد و نه او چيزي گفت و نه من.
✍️احسـانامیـنی
#جهـادنـا
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
یـا قاضِیَ الْحاجات.'🌱 ✍️روایـتـیمــادرانـه روز هشتمِ بعد از شهادت؛ به خود میلرزید. بازهم وضو
یـا اَرْحَمَ الرّحِمیـن'🌱
✍️روایتـیمـادرانـه
روز دوازدهم بعد از شهادت؛
دوازده روز از شهادت «علی» گذشت. رسیدن پیکر «علی» بهترین خبر برای قلب پر از غلیان مادر بود.
محلهها و کوچهها با گلهای زرد و آفتابگردان آذین بسته شدند؛ ماشینها لباسی از گلهای قرمز و سفید پوشیدند و زمین، لباسِ سفیدِ پر از برف بر تن کرده بود.
چقدر عجیب بود بارش برف در این ایام سال.
مضطرب و پریشان میایستاد پشت پنجره و دستانش را به هم میفشرد.
تمامی رازهایش را در قلب حفظ میکرد و در دل میگفت: «یا زهرا، زمان امتحان است. نمیخواهم ضعیف باشم. نمیخواهم صدایم بیرون بیاید.
کمکم کن. نمیخواهم عشقم، «علی» را با شیون و فریاد استقبال کنم». اینجا در پشت پنجره و به دور از چشمها، اشکهایش جاری بود. به چهره مونس و همدمش نگاهی انداخت: «چی شده ابو بلال؟»
پدر «علی» جواب داد: «آخرین باری که «علی» رفت میدانستم که دیگر برنمیگردد».
سپس با دستانش اشکهای مادر شهید را پاک کرد.
#ادامـهدارد....🎈
بسیاری از مردم به هنگام گفتگو،
کلماتی مخرب را ادا میکنند،مثل:
مریضم، ورشکست شدم، جانم به لبم رسید، بد شانسم و....
به یاد داشته باشید،از سخنان تو، بر تو حکم خواهد شد.
کلامتان بی اثر باز نخواهد گشت، و آنچه را بر زبان رانده اید بجا خواهد آورد.
پس کلامتان را عوض کنید،تا جهان شما دگرگون شود.
"اسکاول شین"
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•••{💛}•••
#استوری
#سهشنبههایمهدوی
"خورشید آسمان،
ز پس ابر در بیا🕊"
[صابر خراسانی]
✅|#کپیآزاد
❌|#نصبهرگونهلوگوممنوع