eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.4هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @HENAS_213 @sarb_z_313 خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
هر‌گاه‌ به‌ بهشت‌زهرا‌ میرفت‌، آبی‌ بر‌ میداشت‌ و‌ قبور‌ شهدا‌ را‌ می‌شست‌! می‌گفت‌:‌ با‌ شهدا‌ قرار‌ گذاشتم‌ که‌ من‌ غبار‌ را از‌ روی‌ِ قبر‌های آنان بشورم‌ و آن‌ها هم‌ غبار‌ِ گناه‌ را از‌ روی‌ِ دل‌ من‌ بشورند!
1_سال 86 بود كه اولين‎بار او را ديدم. نوجواني رشيد و نوراني. در حرم حضرت معصومه (سلام‎الله عليها) با هم همراه شديم. فارسي را كم مي‎فهميد و عربي را كم مي‎فهميدم. ولي نگاه‌‌‎هاي با معنايش تمام حرف را مي‎زد. نديده بودم كسي با زيارتنامه حضرت معصومه (سلام‎الله عليها) گريه كند ولي او گريه كرد و من از گريه او بغض كردم كه ما چه داريم در كنار خود و قدرش را نميدانيم. زيارت كه تمام شد گوشه‎اي نشستيم و از حال و هوا كه خارج شد گفتم من تا به حال در حرم بي‎بي گريه نكرده بودم ولي الان از گريه تو... خنديد و گفت: «چه حسي نسبت به حضرت زينب (سلام الله عليها) داري؟» گويي با مشت كوبيد به سرم. اشك در چشمانم جمع شد و نه او چيزي گفت و نه من. ✍️احسـان‌امیـنی‌
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
یـا قاضِیَ الْحاجات.'🌱 ✍️روایـتـی‌مــادرانـه روز هشتمِ بعد از شهادت؛ به خود می‌لرزید. بازهم وضو
یـا اَرْحَمَ الرّحِمیـن'🌱 ✍️روایتـی‌مـادرانـه روز دوازدهم بعد از شهادت؛ دوازده روز از شهادت «علی» گذشت. رسیدن پیکر «علی» بهترین خبر برای قلب پر از غلیان مادر بود. محله‌ها و کوچه‌ها با گل‌های زرد و آفتاب‌گردان آذین بسته شدند؛ ماشین‌ها لباسی از گل‌های قرمز و سفید پوشیدند و زمین، لباسِ سفیدِ پر از برف بر تن کرده بود. چقدر عجیب بود بارش برف در این ایام سال. مضطرب و پریشان می‌ایستاد پشت پنجره و دستانش را به هم می‌فشرد. تمامی رازهایش را در قلب حفظ می‌کرد و در دل می‌گفت: «یا زهرا، زمان امتحان است. نمی‌خواهم ضعیف باشم. نمی‌خواهم صدایم بیرون بیاید. کمکم کن. نمی‌خواهم عشقم، «علی» را با شیون و فریاد استقبال کنم». اینجا در پشت پنجره و به دور از چشم‌ها، اشک‌هایش جاری بود. به چهره مونس و همدمش نگاهی انداخت: «چی شده ابو بلال؟» پدر «علی» جواب داد: «آخرین باری که «علی» رفت می‌دانستم که دیگر برنمی‌گردد». سپس با دستانش اشک‌های مادر شهید را پاک کرد. ....🎈
بسیاری از مردم به هنگام گفتگو، کلماتی مخرب را ادا میکنند،مثل: مریضم، ورشکست شدم، جانم به لبم رسید، بد شانسم و.... به یاد داشته باشید،از سخنان تو، بر تو حکم خواهد شد. کلامتان بی اثر باز نخواهد گشت، و آنچه را بر زبان رانده اید بجا خواهد آورد. پس کلامتان را عوض کنید،تا جهان شما دگرگون شود. "اسکاول شین"
؎○•روز سـی‌وچهـارم ᖰ⸼⊑34⊒⸼ᖱ ؎‌○•چلــه زیــارت عــاشورا ؎○•به‌نیت‌شهیـد🇮🇷 《حسیـن‌معـزغـلامـی》 ؎↻بھ‌‌؏شق‌امامـ‌حسـین‌بࢪاےظهوࢪ فرزند‌حسـین♥
12.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ انیمیشن زیبایی براساس کتاب سلام بر ابراهیم 📙 داستان یدالله 🔎 °`🌿-🕊 @jihadmughniyeh_ir
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
:)"!🖤
برادر شھید داشتن به این نیست کہ عڪسش پس زمینه گوشیت باشه ...:)!!'' بـاید رفتارش پس زمینه قلبت باشِھ‌ ! 👊🏼!
˺عجیب‌ثروٺمندندعاشقانۍڪہ˹ ˼معشوقِ‌معـ ـشوقشان‌هسـتند:)˻ ـ