هدایت شده از صدای شهیدیه/اِکومیبد
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همخوانی سرود سلام فرمانده با حضور ابوذر روحی، خواننده این اثر امروز عصر در حسینه امیرچخماق یزد
@our_shahidieh | شهیدیه ما
سلام بر دارالعباده
اجتماع دیروز در یزد، فوقالعاده بود. خواستم برایش نظیری سراغ بیاورم، چند نمونه به نظرم آمد:
روز استقبال از رهبر عزیز انقلاب در دیماه 86، راهپیمایی 9 دی 88 و همچنین تشییع شهدای گمنام مدفون در همین حسینیهی امیرچخماق (2 دی 1393).
کسانی میگویند یزد پایتخت اصلاحات است؛
و کسان دیگری تلاش دارند تا در پروژهی #یزد_شهر_جهانی ، هویت و فرهنگ یزد را فرادینی و سکولار جلوه دهند؛
و کسان دیگری هم در موضوع #سلام_فرمانده میگویند جمهوری اسلامی برای شلوغبازی، بار دیگر خود را به ارزشهای دینی مورد احترام مردم گره زده تا از کیسهی دین ارتزاق کند و زمان بخرد.
از همهی اینها یک سؤال مشترک دارم:
چرا هرچه در تاریخ این شهر میگردیم، نمونههای چنین تجمعاتی را تنها در موضوعات عمیقاً دینی و انقلابی مییابیم؟ چرا حتی یک مورد از چنین تجمعاتی دربارهی آنچه شما به دنبالش هستید رخ نداده؟
حتی اگر استقبال از رؤسای جمهوری مثل خاتمی و احمدینژاد را هم اضافه کنیم- که البته دولت هم در ایجاد آنها نقش داشت-، باز هم استقبال از مسئول نظام اسلامی را خواهیم دید و نه طرفداری از یک گروه و جناح را.
و حتی اگر استقبال از سید حسن خمینی را- حدود 25 سال قبل- هم اضافه کنیم، باز هم استقبال گرم مردم از نوادهی امام خمینی است و نشانهی عمق تعلق خاطر مردم به انقلاب و روحانیت شیعه.
چرا یک نمونه سراغ نداریم که شما با گرایش سکولار و منتقدانهی خود از اسلام ناب و انقلاب اسلامی، جمع زیادی از مردم را به صحنه کشیده باشید؟
(تذکر: همهی این اجتماعات (سلام فرمانده، استقبال از امام خامنهای، 9دی 88، 2 دی 93) مردمی بودند و مردم از سر تطمیع یا تهدید یا اجبار در آن شرکت نکرده بودند. و البته هیچ رفتار ساختارشکنانهای هم در میان نبود. این را نوشتم تا نگویید نمیگذارند ما تجمع کنیم. نمونههای تجمعات ساختارشکنانهی شما را هنوز به یاد داریم که جز خرابی و نفرتپراکنی برای مردم ثمری نداشتند و البته بسیار محدود بودند.)
آیا استقبال از امام خامنهای هم سوءاستفادهی نظام از دین مردم بود؟
آیا تشییع شهدای گمنام هم فریب مردم بود؟
شعارِ مرگ بر خاتمی مردم یزد را در 9 دی فراموش کردهاید؟
کمی بیندیشید و در قضاوتهای خود تجدید نظر کنید.
اینجا یزد است؛ شهر دهم فروردین 57، شهر شهید محراب آیتالله صدوقی.
#دارالعباده_یزد
#سلام_فرمانده
@jorenush
همه باید با هم با یک صدا این نهضت را نگذارید که به سستی بکشد، حفظ کنید، همه مکلفیم که حفظ کنیم این را، با این نهضت اسلامی ما تا اینجا آمدیم و قدرتها را عقب زدیم، با این نهضت اسلامی باید سازندگی کنیم از حالا به بعد، یعنی همه با هم، همه با هم به جلو برویم، همه با هم به یک تمدن صحیح- نه تمدنِ محمدرضایی-، #تمدن_الهی، تمدن رسولاللهی، آنکه همه اقشار بشر را، سیاه و سفیدش را هیچ فرق نمی گذارد مگر اینکه به تقوی (ان اکرمکم عندالله اتقیکم). میزان تقوی است، میزان انسانیت است.
(صحیفه نور، جلد ۵، ص ۱۶۰)
#امام_خمینی
#تمدن_نوین_اسلامی
@jorenush
جنگ است؛ باور کنید
اگر کسی در اثر خوردن غذاهای نامناسب دچار سوء مزاج یا زخم معده شود، تعادل معدهاش به هم میخورد و با کمترین خوراک نامناسب دچار معدهدرد میشود.
اگر کسی در اثر کثرت ورود اخبار ناگوار، نگرانکننده و نومیدکننده دچار آسیب ذهنی شود، به اخبار تلخِ کوچک هم واکنش شدید نشان خواهد داد و بهسرعت دچار کلافگی، نومیدی و رنجش خاطر خواهد شد.
برای درمان معده، یکی از موارد حتمی، تغییر رژیم غذایی است. باید از این معدهی بیمار مراقبت بیشتری داشت؛ از هجوم اغذیهی ناسالم به آن جلوگیری کرد و در عوض، با غذاهای مطبوع و گرم، بهتدریج آن را التیام داد تا به حال عادی بازگردد.
برای درمان ذهن مشوش و پریشان که زخمخورده از توارد اخبار مسموم است، اولین اقدام، اصلاح رژیم غذایی ذهن است.
باید تا مدتی از ورود بیحساب اخبار سنگین و ناگوار یا ناسالم و دروغ به آن، جلو گرفت و در عوض، اخبار مطبوع و نشاطآور به آن وارد کرد، تا بهتدریج، سوء هاضمهی ذهن، برطرف شود و #دستگاه_محاسبات به تعادل خود بازگردد.
وقتی دائماً خبر تلخ بشنوی، اگر بنیاد قوی فکری نداشته باشی که بتواند این واردات را درست هضم کند و فساد درونش را دور بیندازد، مسموم میشوی؛ مسمومیتِ سیاهبینی و #خودتحقیری. دیگر، اوضاع هرچه هم سفید باشد، تو سیاه میبینی؛ در واقع اصلاً سفیدیها را نمیبینی.
تقصیر تو نیست، مسموم شدهای. و این مسمویت باید با دو نسخه درمان شود؛ یکی کوتاهمدت و دوم بلندمدت.
کوتاهمدتش را گفتم. بلندمدتش آن است که اولاً هاضمهی ذهنت را قوی کنی که بتواند سختترین و درشتترین اخبار را هم درست بفهمد و آسیب نبیند و نیز دروغ و راست را تمییز دهد و سم دروغ را دفع کند. برای تقویت هاضمه به مبانی فکریات بپرداز و آنها را بازسازی کن.
ثانیاً تاریخ بخوان. بدان که چه بر این روزگار گذشته تا خبرهای سخت بهراحتی تو را از جا نکند و هم هنر یافتن نقاط روشن را از میان آوار اخبار بد تجربه کنی. خصوصاً تاریخ صدر اسلام و تاریخ معاصر.
ثالثاً ورودیهایت را حتی بعد از رفع بیماری حادّ ذهنی مدیریت کن. اولاً به هر سخنی گوش جان نسپار، همه راستگو و خیرخواه نیستند، و ای بسا خیرخواهانی که درستفهم نیستند. ثانیاً بهاندازه خبر بخوان، دائماً خود را در معرض اخبار قرار نداده، نگذار بر سرت آوار شوند.
رسانه را تو مدیریت کن، نه بالعکس.
اگر دست اجنبی را در این فرایند ببینی، تصدیق خواهی کرد که این تصویری است از جنگی که وجود دارد. و حقیقت آن است که خرمشهرِ ذهن بسیاری از ما مدتهاست که سقوط کرده. سوم خردادی باید که با دست خدا دوباره فتحش کنیم.
اگر ذهن ما در اشغال باشد، دست و پایمان هم در اختیار دشمن است و حتی قلب ما اگر به خیرات متمایل باشد، اشتباه خواهد کرد و فطرت الهی ما مانع از تعلقات و تصمیمات غلط ما نخواهد شد.
به امید پیروزی در این نبرد.
@jorenush