eitaa logo
جرعه‌نوش
313 دنبال‌کننده
99 عکس
25 ویدیو
6 فایل
من جرعه‌نوشِ بزم تو بودم هزار سال کی ترک آب‌خورد کند طبع خوگرم سیاهه‌های علی احسان‌زاده @dastmalbaf
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیینِ چه چیز؟ در پیرامون موضوع مانند بسیاری دیگر از موضوعات مطرح‌شده از سوی رهبر انقلاب، سوءبرداشت‌هایی پدید آمده که بعضاً منجر به انحراف این موضوع از مسیر و غرض اصلی شده است. شوربختانه هنوز هستند کسانی که رفتار متداول خود را با تغییری در عنوان، ذیل خواسته‌ی امام امت تعریف می‌کنند و به لوث‌شدن و تهی‌شدن این مفاهیم فاخر و پرمغز کمک می‌رسانند. نباید گذاشت که نیز به سرنوشتی چنین دچار شود و از جایگاه اصیل خود فروکاسته شود. تبیین همواره راهبرد اساسی جبهه‌ی حق در پیشبرد مقاصد معرفتی و بنیادین اجتماعی بوده است. آن‌چه امروز این امر را در جایگاه نشانده، و آن را به مبدل ساخته دو امر است: یکی شکل مواجهه‌ی دشمن با حق و حقیقت در این زمان و جنگی که در آن ذهن و دل مخاطب را مورد بمباران قرار داده است، دوم، وضعیت تعیین‌کننده‌ای که تاریخ جهان در آن قرار دارد. با توجه به این دو امر، تا اندازه‌ای می‌توان هدف و رویکرد جهاد تبیین را فهمید. ، در زمانه‌ای پدیدار شد که جهانی، را پس از چهار قرن غارت و جنایت، بر سراسر جهان گسترده بودند، و فرهنگ و تمدن مادی می‌رفت تا دین را به‌کلی از میان بردارد. انقلاب اسلامی گشایشی در افق این جهان بود تا مردم خسته از این ظلمت فراگیر را بار دیگر به سوی نور راه‌بنماید. اکنون و در این انقلاب، جهان در مرحله‌ی قرار گرفته و در آستانه‌ی تحولی مبارک است. تاریخ گواه است که هرگاه حقیقت‌طلبان پای بر گلوی جبهه‌ی باطل بگذارند و شیاطین احساس خطر کنند، تمام قوای خود را فرا می‌خوانند و تمام مکرشان را به کار می‌بندند تا ها از خیمه‌ی ها پای پس کشند و جنود ابلیس عمری دوباره بیابند. امروز هم که جهان در شُرف روی‌گردانی از تمدن مادی و تسلیم به حقیقت است، جنود ابلیس فشار را به اوج رسانده‌اند. با کدامین ابزار؟ با راهبردهای کهنی همچون و تزویر و دروغ و ترس و و تفرقه و غفلت و شهوات و ... و با تازه‌ترین جنگ‌افزارهای مدرن. نهایت تلاش خود را به کار می‌گیرند تا حقایق را وارونه جلوه دهند و را از حرکت به سوی افق نورانیِ پیش رو بازدارند، تا اندکی دیگر نفَسِ نحسشان ادامه یابد و پیروزی نور به تعویق افتد. راه مقابله چیست؟ روشن کردن حقیقت بر مردم و ارائه‌ی ، نشان‌دادن زوال عمر شیاطین، تبیین استواری منطق حق و سعادت‌آفرینی آن، مقابله با نفوذ ؛ و و و . پس عرصه‌های عبارتند از: ۱. تبیین ظلمتی که انقلاب اسلامی در برابر آن طلوع کرد و مقابله با تطهیر چهره‌ی منحوس و -عامل استعمار در ایران- ۲. تبیین به عنوان نقشه‌ی جامع برای جهانی که در پسِ این محقق خواهد شد و سعادت دنیوی و اخروی انسان‌ها را تامین خواهد کرد ۳. نشان‌دادن و راه پرافتخاری که این انقلاب تا کنون پیموده و در پی آن، تبیین توانایی و تمکّن انقلاب اسلامی از رسیدن به آن نقشه‌ی جامع ۴. نشان‌دادن ضعف و فضاحت روزافزون تمدن مادی غرب و ناتوانی این تمدن از تحصیل سعادت برای انسان و نیز علائم و زوال قریب‌الوقوع آن ۵. تبیین لوازم تحقق و بایسته‌های دست‌یابی به آن هدف. بنابراین، محور اساسی ، و مسیر پیش روی آن است و چنین نیست که مسائلی پراکنده و غیرمرتبط با یکدیگر را بتوان ذیل عنوان جمع کرد. @jorenush
🔇 حدود در منطق اسلام خطبه‌ی نماز جمعه تهران در 18/ 02/ 1366 که توسط آیت‌الله خامنه‌ای ایراد شده است: «یکی از حدود اصلی در بیان، مسئله‌ی اضلال است. یعنی هر بیان عقیده‌ای آزاد است، مگر . بیان اغواگر و گمراه‌کننده و به تعبیر رایج ضال یا مُضل، کتب مُضله یا ، این غیر از بیان باطل و خلاف حق است. گاهی یک مطلبی خلاف حق است، باطل است، اما گمراه‌کننده نیست، کسی را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. مثل مطالب باطل در حوزه‌های علمی، در میان دانشمندان، برای و خبرگان، کتاب گمراه‌کننده‌ای که اگر دست یک آدم کم‌سواد بیفتد، او را اغوا خواهد کرد، برای یک دانشمند وسیله‌ی کار است؛ نه فقط اغواکننده نیست، بلکه از او نظر دشمن را به دست می‌آورد و علیه او فکر می‌کند و اندیشه و بیان ابراز می‌کند. پس مضر که نیست، مفید هم هست. گاهی در یک جامعه‌ای یک سخن به خاطر سطح بالای گمراه‌کننده نیست؛ حرفی است که اگر گفته بشود، کسی را گمراه نخواهد کرد، ولو باطل است. گاهی شرایطِ گفتن یک حرف باطل با شرایط آن کسی و آن دستگاهی که می‌خواهد جواب به آن حرف باطل بدهد، ی است. مثل این‌که مثلاً در امیرالمؤمنین کسی بلند می‌شود، مطالبی را بیان می‌کند که اگر آن مطالب را در غیاب امیرالمؤمنین، در غیر مسجد جامع کوفه که خود علی (علیه السّلام) آن‌جا حاضر است، بیان کند، شاید دل‌های بسیاری از مردم را گمراه کند. اما بیان آن حرف در مسجد امیرالمؤمنین اغواکننده و گمراه‌گر نیست؛ لذا امیرالمؤمنین با این بیان ولو است، از روی غرض این بیان صادر شده، سالم نیست، انتقاد توأم با سلامت نیست، اما با او برخورد امیرالمؤمنین یک برخورد کاملاً خون‌سرد و دور از موضع‌گیری است. چرا؟ چون شرایط، شرایط یکسانی است. یک نفری بلند شده، یک حرفی را زده، یک شبهه‌ای را القا کرده، امیرالمؤمنین هم آن‌جا حاضر است، این را برطرف خواهد کرد و همه به حقانیت علی ایمان خواهند آورد و گمراهی منطق او را می‌فهمند. این اشکالی ندارد، ولو بیان، بیان باطلی است و در یک جائی هم ممکن است گمراه کننده باشد. پس یک حرف باطل، بیان یک حرف باطل متفاوت است؛ همه جا حرف باطل حرف گمراه‌کننده و اغواگر نیست. آن‌جایی که اغواگر است، و ممنوع است از نظر اسلام، و مقررات اسلامی جلوی بیان او را می‌گیرد. مثل این‌که ما همین امروز در بسیاری از مجالس و مجامع می‌بینیم که مسئولین نظام یا گویندگان عالی‌قدری که در نظام جمهوری اسلامی ولو مسئولیتی هم ندارند اما مبیّن و مدافع نظرات نظام و جمهوری اسلامی هستند، این‌ها در مجامعی، در مجالسی مطالبی را بیان می‌کنند، در همان مجلس سئوالاتی از آن‌ها می‌شود، این سئوالات بعضی هم گاهی مغرضانه است، بعضی شبهه است، اشکال است، فقط سئوال نیست، اما پاسخ به آن‌ها به عنوان هست. یعنی هرگز هیچ مسئولی را شما ندیدید در هیچ مجلسی که از سؤالی که از او می‌شود، ولو آن سئوال مغرضانه باشد، برآشفته بشود، ، یا احیاناً . نه، است، ولو سؤال مغرضانه‌ای هست، . آن‌چه که در پای منبر امیرالمؤمنین و خلفای اول بیان می‌شد، از این قبیل بود. این بیان اگرچه باطل است، اما گمراه‌کننده نیست. اما بعضی از بیان‌ها گمراه‌کننده است، او را اسلام اجازه نمی‌دهد. اگر یک سخنی از گوینده‌ای در فضا و محیطی و در شرایطی و با مخاطبینی صادر بشود که ، این . دلیل و فلسفه‌ی این ممنوعیت هم واضح است؛ چون اساساً ، برای رشد افکار است، برای پیشرفت جامعه است. آن آزادی‌ای که موجب گمراهی افکار باشد، موجب رکود افکار باشد، موجب عقب‌گرد جامعه باشد، این . پس یکی از مرزهای آزادی بیان عبارت است از ، گمراه‌سازی. هر سخنی که گمراه‌کننده و به‌خطاافکننده‌ی دل‌ها و ذهن‌ها در جامعه باشد، .» پ.ن: آن‌چه در مسجد گذشت را با این الگو تطبیق دهید؛ کدام سخن ممنوع بود و کدام آزاد و لازم؟ و بنگرید که در رسانه‌های هوادار فتنه، کدام‌یک نکوهش شده و کدام‌یک مُحق دانسته می‌شود. قضاوت با شما... https://eitaa.com/jorenush/156