🤝 اندر احوالات شیخ و شابّ (۱)
📢 این روزها به مدرسه رفتوآمدی دارم و با دانشآموزان و نوجوانان گفتوشنودی. یکی از دوستان خواست تا تجربیاتم را بازگو کنم.
به نظرم مهمترین تجربه، دریافتی است که از ریشهی پرسشهای بچهها به دست آوردهام.
شاید بتوان از بُعد #نظری، سه مسألهی اساسی را ریشهی شبهات موجود برشمرد:
👥 در اولین گفتوگوها، پرسش از #آزادی دارند؛ «آیا دین میتواند اجباری باشد؟»، «مگر اسلام نگفته لا إکراه فی الدین؟»، «اگر من مسلمان نباشم یا نخواهم به دستورات دینی پایبند باشم، چه؟»، «چرا برای ما محدودیت ایجاد میکنند؟» و سؤالاتی از این دست.
#لیبرالیسم با تمرکز بر #آزادی_اجتماعی را میتوان دال محوری این بخش از گفتوگوها دانست.
🌀 دقیقتر که میشوی و سخن از #قانون و #شریعت به میان میآوری، مسألهای بنیادینتر خود مینُماید: «چرا باید #دین در حوزههای اجتماعی و سیاسی دخالت کند؟»، «آیا حکومت دینی، طرح مناسبی است؟»
#سکولاریسم انگارهای پنهان در ذهن اکثر آنهاست.
👣 وقتی این مسیر را ادامه میدهی و بحث به #فلسفهی_دین و نسبت مکاتب با یکدیگر میرسد، ریشهایترین اصل شبهات آشکار میشود: #کثرتگرایی و نفی #وحدت_حقیقت. در واقع، عمق راهبردی نظام اندیشهی دینی، در این مسأله نهفته است که اساساً از منظر #هستیشناسی و #معرفتشناسی، حقیقت واحدی در عالم وجود دارد یا حقایقی متعدد و مجزا در عرض یکدیگر، یا اساساً حقیقت ثابتی وجود ندارد؟ و آیا قواعد و قوانین عالم، تابعی از آن وحدتاند یا نه؟ و آیا آن حقیقت، دستیافتنی است و آیا میتوان بر سر آن به تفاهم و توافق رسید یا نه؟ و آیا راه سعادت یکی است یا متعدد؟
#پلورالیسم بنیادینترین فصل از ذهنیات نوجوانان و حتی بزرگسالان را تشکیل میدهد و اگر پاسخ روشنی نیابد، شبهات، عمیقاً حل نمیشوند و هر زمانی، با صورتی جدید، بازتولید خواهند شد.
نکتهی قابل توجه آن است که مخاطبان، غالباً به این پرسشها خودآگاهی ندارند، و تنها پرتوی از آنها را در لایههایی متفاوت و به مناسبتهای مختلف ابراز میکنند.
#تجربهنگاری
#تبیین
https://eitaa.com/jorenush/282