💠 یونان، زادگاه ورزش غرب (1)
✡️ #داستان_ورزش_غرب با تأکید بر نقش یهود (1)
1️⃣ در میان جشنهای چهارگانهی یونانیان (جشنهای نمه، تنگه، پیته و المپی) از همه مجللتر و معروفتر جشنهای المپی بود که هر چهار سال یک بار تجدید میشد و فاصلهی هر دو جشن، یک #المپیاد نام داشت.
2️⃣ ویل دورانت درباره علاقهی وافر یونانیان به این جشن مینویسد:
✍️ در #یونان اگر دین از ایجاد وحدت ناتوان ماند، #ورزش در این راه به موفقیت رسید... علت اصلی گردآمدن یونانیان در شهرهای مقدسی مانند المپی، دلفی، کورنت و نمئا عبادت نبود، بلکه تماشای مسابقاتی بود که در این شهرهای مقدس برپا میشد. بدین سبب، اسکندر مقدونی که همهی دنیای قدیم را زیر پا گذاشت، المپ را پایتخت جهان میشمرد.
3️⃣ یونانیان معتقد به خدایی واحد نبودند و در کنار پرستش انواع و اقسام ربها و خدایان بیش از هر چیز به تمنیات انسانی و جمال طبیعی اندام او میاندیشیدند و آن را مظهر زیبایی میپنداشتند. از همین رو همهی تلاش آنها مصروف کسب بهرهمندی مادی از حیات و زیبایی جسمی میشد و برای نیل به این منظور از هیچ کوششی فروگذار نمیکردند.
4️⃣ ویل دورانت مینویسد:
✍️ در این شهرها، دین حقیقی یونانیان یعنی پرستش تندرستی و نیرومندی و زیبایی تجلّی میکرد.
5️⃣ #المپ وعدهگاه ابراز تنومندی و جمال جسم آدمی بود. یونانیان هر چند که به پیروی از #کاهنان در اندیشهی جلب رضایت خدایان بودند تا از آسیب و خشم او در امان مانند؛ اما جان ناس نویسندهی کتاب تاریخ ادیان از قول یکی از اندیشمندان مینویسد:
✍️ هومر و هزیود، هر دو تمام اموری را که در نزد آدمیان مذموم، قبیح و شرمآور است مانند دزدی، زنا و فریب و دروغ، همه را به خدایان خود نسبت دادهاند!
6️⃣ میتوان گفت که دین در اخلاق مردم تأثیر زیادی نداشت؛ زیرا دین یونانی از آغاز مجموعهای از مراسم جادویی بود و به اخلاق مربوط نمیشد. در دین یونانی اجرای صحیح تشریفات سنتی بیش از درستی و پاکی انسان اهمیت داشت و خدایان آسمانی و زمینی یونانیان از لحاظ عفت و شرافت و نجابت سرمشقهایی عالی به انسان ندادند.
📚 منبع: شفیعی سروستانی، اسماعیل ، داستان ورزش غرب (سیر تحوّل تاریخی و فرهنگی ورزش غرب)، تهران: نشر هلال، چاپ چهارم، ص19-22.
🌐 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده:
👉 http://yon.ir/jewport
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ هیتلر؛ دیتریش اکارت و خدایان اُلمپ
1⃣ در ۱۹۳۵ وقتی خدمتم نزد #هیتلر آغاز شد، با اینکه دو سال از صدراعظمی او میگذشت، هنوز در #اوبرسالزبرگ در خانهی قدیمی خود، «هاوس واخنفلد» زندگی میکرد که خانهای کوچک و ساده بود...
2⃣ ويلهلم بروکنر در ۱۹۳۶ در مقالهای دربارهی زندگی خصوصی هیتلر اینگونه نوشته است:
✍ بسیاری از مردم میپرسند چرا پیشوا اوبرسالزبرگ را برای زندگی انتخاب کرد؟ هرکس به آنجا رفته باشد، میداند که با وجود نزدیکی کوههای همجوار، شاید در كل آلمان نتوان جای دیگری یافت که چنین چشمانداز وسیعی به زیبایی جهان داشته باشد... اینجا، در میان این عظمت طبیعت... پیشوا اقامت کرده و روی سخنرانیهای عالی خود کار میکند.
3⃣ بارها دیده بودم که هیتلر به کوههای اطراف نگاه میکند و از آنها الهام میگیرد. یکبار به شوخی گفت محیط اینجا مثل کوه افسانهای #خدایان_یونان موسوم به #المپ است و وقتی روی این کوه ایستاده است، احساس میکند بر فراز جهان ایستاده، ولی این بهتنهایی نمیتوانست انگیزهی ریشهگرفتن او در اوبرسالزبرگ باشد.
4⃣ خود او اغلب در لحظات آسودهتر، دلیل دیگری برای این موضوع میآورد:
👈 خاطرهی دوست و مربیاش #دیتریش_اکارت. او نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویسی اهل باواریا بود و در سالهای قبل از مرگش در «خانهی کوچکی بر دامنهی گول» در همان نزدیکی زندگی میکرد.
5⃣ هیتلر به #آنتایوس قهرمان افسانهای یونان که از تماس با زمین قدرت پیدا میکرد علاقهی بسیاری داشت و بارها دربارهی او صحبت میکرد. (ص٣٩-۴٠)
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter