✡️ بنیاسرائیل و توهم شعب مختار
1️⃣ از مجموع آیات اجمالاً بهدست میآید که #بنیاسرائیل از یک طرف خیلی #حسگرا بودند و معنویات را بهراحتی تصدیق نمیکردند، و از طرف دیگر خیلی نازنازی بودند. میگفتند: ما #شعب_مختار، منتخب و ممتاز هستیم و دیگران نوکر ما هستند؛ ما فرزندان و دوستان خدا هستیم.
2️⃣ همچنین وقتی به آنها دستوری داده میشد، خیلی #بهانهگیری میکردند. خداوند نیز با اینها مماشات میکرد و خیلی از جاها خواستههای آنها را تأمین میکرد تا این بهانههایشان رفع و زمینهٔ هدایتشان بیشتر فراهم شود.
3️⃣ یک نمونه، نیاز آنها به آب و غذا بود. غذایی که از مصر همراه اورده بودند، برای این مدت طولانی کفایت نمیکرد. در بیابان خشک هم غذایی نبود. خداوند برای رفع این نیاز «مَنّ» و «سَلوی» را برایشان نازل کرد.
4️⃣ دربارهٔ نیاز به آب هم، حضرت موسی از خداوند خواست که آبی برای آنها نازل کند. خداوند میفرماید: به او وحی کردیم که عصایت را به سنگی بزن که از آن سنگ، چشمههای آب جاری شود. حضرت موسی عصایش را بر صخرهای زد و از آن صخره دوازده چشمهٔ آب ظاهر شد.
5️⃣ وقتی آب و نانشان تهیه شد و دیگر بهانهای از این جهت نداشتند، بهانهٔ دیگری آوردند؛ گفتند: ما نمیتوانیم به یک جور غذا اکتفا کنیم. حضرت موسی گفت: منّ و سلوایی که خدا برای شما نازل میکند خیلی بهتر از سیر و پیاز و عدسی است که درخواست میکنید. اما گفتند: نه ما به اینها قانع نیستیم. خطاب آمد: اگر واقعاً اینطور سفرهها را میخواهید، اینها در این بیابان فراهم نمیشود. باید بروید شهرنشین شوید و از این حالت کوچنشینی و خانه به دوشی دربیایید. باید زراعت کنید و کسب و کار داشته باشید. اینجا باز آتش غضب خدا ظاهر میشود و میفرماید: ما بر اینها ذلّت و مَسکنت را تثبیت کردیم. علت آن هم این بود که آنها به هیچ صراطی مستقیم نبودند؛ گاهی با انبیاء هم درمیافتادند و حتی باعث قتل انبیاء میشدند.
6️⃣ اولین درس این آیات این است که ما خیال میکنیم که وقتی اسلام آوردیم، مذهب حق را پذیرفتیم، انقلابی شدیم، برای انقلاب زحمت کشیدیم و بعضیهایمان زندان رفتند و شکنجه شدند، سختیها کشیدیم، گرانیها و مشکلاتی که در طول این ۴۰-۵۰ سال پیش آمده را تحمل کردیم، دیگر خداوند باید ما را روی سر بگذارد و ما را حلوا حلوا کند؛ ما باید تا آخر خیالمان راحت باشد که مشکلی برایمان پیش نخواهد آمد! حتی ته دلمان گله داریم که چرا خدا مشکلات را رفع نمیکند! این عین همان تفکری است که بنیاسرائیل داشتند.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
🕎 درسهایی از داستان طالوت و جالوت
درس 1️⃣👈 مدنیّت و تمدن انسانی از ویژگیهای زندگی انسان است. لازمهٔ مدنیّت که عامل رشد مادی و معنوی انسانهاست، وجود قدرت متمرکز و مدیریت متمرکز است. #بنیاسرائیل این نیاز را احساس کرده بودند. لذا نزد پیامبر خود آمدند و گفتند فرماندهی برای ما تعیین کن که حرف آخر را بزند و او دستور بدهد و ما عمل کنیم. بنابراین اصلِ نیاز به #حکومت_متمرکز، نیاز واقعی جامعه است. این واقعیتی است که هم عقل و هم تجربهٔ تاریخی انسانها آن را اثبات میکند.
درس 2️⃣👈 تاریخ و تعالیم همهٔ ادیان نشان میدهد که تاکنون روزی نیامده که همهٔ انسانها صالح، عادل و به حقّ خود راضی باشند. بنابراین باید در میان انسانها گروهی باشند که دارای #قدرت مدیریت و مادی باشند و بتوانند جلوی ظلمها را بگیرند. نصحیت بهتنهایی موجب حل این مسایل نمیشود. باید یک #قوهٔ_دفاعی وجود داشته باشد و جلوی ظالمان را بگیرد. این مسأله از دو راه حکمت تکوینی و حکمت تشریعی خداوند تأمین میشود.
درس 3️⃣👈 اکثریت قریببهاتفاق بنیاسرائیل مردمی #حسگرا و #راحتطلب بودند. اینکه با کمترین زحمت بیشترین سود را ببرند آنهم بدون توجه به عادلانه یا ناعادلانه بودن آن. تاریخ آنها این مسأله را اثبات میکند. امروز نیز اغلب جنگها و فسادهای دنیا زیر سر اینهاست. عدهٔ قلیلی هستند که سعی کردهاند #ثروت همهٔ کشورها را در اختیار داشته باشند و غصب کنند. اینها خودشان را #قوم_برتر میدانند و میخواهند بدون هزینهٔ زیاد همه را بدوشند. اصلاً غیر از #پول چیزی را نمیشناسند. نزد آنها قدرت، شرف، عقل و فکر، همه وسیلهای برای به دستآوردن پول است، و ملاک برتری نیز #پولداری است. البته برای اینکار استدلالهایی نیز دارند؛ میگویند: وقتی بخواهید به مقامی برسید باید پول داشته باشید؛ برای پیروزی در #انتخابات هم باید پول خرج کرد؛ پس انسان باید از چند سال قبل سعی کند پولهایی از داخل و خارج فراهم کند تا روزی بتواند از آن استفاده کند. قهرمان این فکر #یهودیها هستند و فلسفهاش را در دانشگاهها و پژوهشگاههایشان به دیگران نیز القاء میکنند.
درس 4️⃣👈 اگر کسانی میخواهند در مشکلات صبور و مقاوم باشند، باید تمرین #مقاومت کرده باشند و با #نازپروردگی نمیتوان در جنگ پیروز شد. با راحتطلبی نمیشود به آزادی و #آقایی رسید.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter