eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
684 ویدیو
201 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ دیدگاه ابوالکلام و طرفداران نظریهٔ او درباره تسامح مذهبی کوروش (٢) 1⃣ علاوه بر تمامی دلایل فوق، بیانیهٔ بابلی تنها محدود به انتسابِ اعتقادات شرک‌آمیز به نیست، بلکه این اسناد تاریخی، سخن از اَعمالی همچون بازگرداندن خدایان سومر و اکد به اوطانشان به میان آورده و این امر فراتر از یک توصیف و تعریف بی‌پایه و اساس است، بلکه از یک امر واقع در رابطه با کوروش می‌دهد و آن از سوی او است. 2⃣ تسامح کوروش در رابطه با ادیان ملّت‌ها در حدّی از وضوح است که همان پژوهشگرانی که کوروش را تبرئه کرده بودند، در جایی دیگر به مماشات هخامنشیان با ملل مختلف اشاره نموده و پذیرفته‌اند که مطالبی که از سوی کاهنان بیان گردیده، با رضایت کوروش بوده است: ✍ «چون پادشاه هخامنشی حاکم است و می‌خواهد حکومت کند، به زیردستان خود اجازه می‌دهد آن‌طور که آنان دوست دارند او را توصیف و تعریف کنند»!! 3⃣ لکن زیبندهٔ یک نیست که چنین تعاملی را بپذیرد! تن دادن به این تعامل، مستلزم آن است که یک پادشاه، اتّصاف به کُفر از سوی مردم را پذیرفته و بر آنها صحّه بگذارد و این خلاف اصول ادیان توحیدی است. 4⃣ جناب که در صدد است و را یک فرد واحد جلوه دهد نیز در برابر این حقیقت مسلّم تاریخی (تکریم اعتقادات خرافی ملل توسط کوروش کبیر) سر فرود آورده و گفته است: «کوروش... پس از فتح، هیچ‌وقت... دخالتی در دین و عقاید و آداب و اقتصاد دولت‌های محلی نمی‌کرد...» 5⃣ اما باید توجه داشت که آزاد گذاشتن ملل در پیروی از عقاید خرافی روش هیچ‌یک از انبیاء و پادشاهان الهی نبوده است. گویی جناب ابوالکلام از یاد برده‌اند که در قرآن صحبت از بت‌شکنی ابراهیم (ع) به میان آمده و اگر قبول کنیم که کوروش همان ذوالقرنین است، چه تفاوت شگرفی بین رویکرد او و رفتار ابراهیم (ع) وجود داشته است!! 6⃣ تردیدی نیست که اصل تمامی ادیان، عدم وجود اکراه و اجبار در پذیرش توحید است (لا اکراه فی الدین)، لکن این امر مستلزم پیامبران و اولیای الهی در برابر و با مشرکین نیست، بلکه بدان معنا است که تمامی انسان‌ها، پس از دریافت هشدارهای انبیاء نسبت به بی‌پایه بودن بت‌پرستی، در نهایت در پذیرش دین، آزاد و مختارند. با این حال، این امر، انبیاء و رسولان الهی را از بطلان شِرک و صریح با بت‌پرستی بازنداشته است. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 روش انبیاء و حکّام الهی در برخورد با شرک و بت‌پرستی 1⃣ گرچه تفاوت روش در برخورد با عقاید باطل ملّت‌ها با رویکرد انبیاء و حکمرانان الهی بسیار آشکار است، اما از آن‌جا که کوروش اصلی‌ترین گزینه‌ای است که برخی مفسّرین به‌عنوان مابازا تاریخی معرفی کرده‌اند، به نکاتی در این خصوص اشاره می‌شود. 2⃣ هرگز مُهر تأیید بر ملّت‌ها نزده و همواره در جهت تنبّه مردم به بطلان بت‌پرستی و شِرک کوشیده‌اند. ابراهیم (ع) از هر فرصتی برای انذار قومش استفاده کرده و مطالبی در ردّ بت‌پرستی به ایشان گوشزد می‌نمودند. (انبیاء ۵١-۵۴ شعراء ۶٩—٧٣ ممتحنه ۴ و...) 3⃣ براساس آیات، ابراهیم (ع) از بت‌پرستان و اَعمال باطلشان برائت جسته و دشمنی خود با ایشان را اظهار داشتند. ایشان با این‌که (برخلاف کوروش) دارای سلطنت و قدرت دنیوی نبودند، نه‌تنها در برابر عقاید خرافی قوم سکوت نکردند، بلکه نسبت به نابودی بت‌های آنان مبادرت نمودند. 4⃣ حضرت سلیمان نیز عقاید خرافی ملّت‌ها را برنتابیده و در جهت نابودی آن اقدام نمودند. ایشان وقتی از وجود قومی خورشیدپرست با خبر شدند، با نوشتن نامه‌ای آنان را به پرستش خدای یکتا دعوت نمودند: «...به نام خداوند بخشنده مهربان، بر من برتری نجویید و با پذیرش و تسلیم نزد من آیید.» (نمل : ٣٠-٣١) در نهایت نیز همین عمل منجر به هدایت این قوم و ملکه‌شان گردید. 5⃣ سیرهٔ دیگر پیامبران بالأخص پیامبر اسلام (ص) نیز سرشار از اقداماتی است در جهت نابودی اعتقادات خرافی و پرستش بت‌ها، که علاقه‌مندان می‌توانند بخشی از آیاتی را که به این موضوع اختصاص دارد، با مراجعه به جلد سوم بحارالانوار در ابتدای بابی با عنوان «عبادة الأصنام و الکواکب و الأشجار و النیرین و...» مطالعه نمایند. 6⃣ اساساً از دیدگاه قرآن، در صورتی‌که یک فرمانروا اقوامی را که دارای مذاهب خرافی هستند، نکرده و بلکه آنان را در جهت پرستش خدایان دروغینشان نماید، فایده‌ای بر او در ارض و سلطنتش مترتب نیست. خداوند متعال امر به معروف و نهی از منکر را از بارزترین صفات مؤمنینی دانسته است که به آنان اعطا می‌شود: «...هرگاه در زمین به آن‌ها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند...» (حج : ۴١) 7⃣ لذا نخستین گام برقراری حکومت الهی، «امر کردن مردم به توحید» به‌عنوان بالاترین معروف و «زدودن جامعه از شِرک» به‌عنوان بالاترین منکَر است. این در حالی است که از تمکینی که خداوند متعال در زمین به او عطا نمود در راستای رسیدن به این هدف بهره نگرفت. لذا نمی‌توان او را مصداق پادشاهی الهی هم‌چون دانست. 8⃣ یک حکمران الهی نمی‌تواند در برخورد با شِرک منفعل رفتار نماید؛ در آیات سوره کهف خواندیم که ذوالقرنین در برابر امور منکَر، منفعل نبود و به ظالمان وعدهٔ داد (کهف : ٨٧) و شِرک از بزرگترین گناهان و به تصریحِ قرآن «ظلم عظیم» است و هرگز نمی‌توان انتظار داشت که ذوالقرنین در رواج این امر کوشیده باشد!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter