✡ شهادتطلبی در جادهٔ خشم! (١)
🎬 تحلیل فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم»
📖 نگاهی به داستان فیلم
1⃣ داستان فیلم در دنیایی #پساآخرالزمانی تعریف میشود. جهان با مشکلات بسیارش، به ایستگاه آخر خود رسیده و روایت فیلم، روایتی پس از نابودی تمدن است. جنگ هستهای، آلودگیهای زیستمحیطی، بحران آب، جنگ بر سر سوختهای فسیلی و… دنیا را متلاشی کرده و از انسانها، دیوانههایی گرسنه و تشنه و مریض ساخته است.
2⃣ فردی بهنام #جو_جاویدان در سرزمینهای غربی، در شهری بهنام سیتادل قدرت را بهدست گرفته و با تسلط بر منابع مهم زندگی یعنی آب، خوراک و سوخت، بر مردم حکومت میکند.
3⃣ #مکس (تام هاردی) که در گذشته پلیس بوده و گویا بهخاطر عملکرد نادرستش، خانوادهٔ خود را از دست داده است، همچون روحی سرگردان در این دنیا به راه خود ادامه میدهد که ناگهان با #پسران_جنگ (جنگجویان جو جاویدان) روبهرو میشود و به اسارت درمیآید.
4⃣ از سوی دیگر، یکی از فرماندهان زنِ جو جاویدان، بهنام #فیوریوسا (شارلیز ترون) به او خیانت میکند و تانکری که قرار بود به شهر مجاور رفته و سوخت تهیه کند را، بههمراه پنج همسر جو ربوده و به شرق میگریزد. جو بههمراه پسران جنگ به تعقیب فیوریوسا میپردازند و در همین کش و قوس، مکس از دست آنان میگریزد و خود را به تانکر فیوریوسا میرساند و با او راهی شرق و سرزمین مادران میشود.
5⃣ هنگامیکه آنان به #سرزمین_مادران میرسند، با کمال تعجب میبینند که آنجا تبدیل به یک باتلاق شده است. در حالیکه همه نا امید شدهاند، مکس پیشنهاد میدهد به #غرب یعنی همانجایی که از آن فرار کردهاند برگردند و از نبودِ پسران جنگ و جو جاویدان که در تعقیب آنان هستند، استفاده کرده و شهر را تصرف کنند و.…
✍️ نویسنده: میلاد خورسندی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter