✡ کلیسا، مظلوم در مقابل گالیله! (۴)
⚔ بازخوانی انتقادی جنجالیترین ماجرای تقابل علم و دین
✝ نحوهٔ عملکرد کلیسا
1⃣ گرچه برخوردهای خشن دادگاههای #تفتیش_عقاید بر کسی پوشیده نیست، عملکرد #کلیسا در قبال #گالیله بسیار متمدّنانه بوده و حتی آن را با معیارهای امروزی نیز میتوان #مداراگرایانه دانست. روشن است که کلیسا آماده نبود بهدلیل اینکه کسی بعضی حدسهای مبهم عرضه کرده است، خود را تغییر دهد. کلیسا منتظر #دلیل_علمی بود و گالیله در برآوردن آن به علل گوناگون ناتوان بود!
2⃣ بااینوجود کلیسا پیش از دادگاهی کردن گالیله بارها از وی خواست نظریات #کپرنیک را تنها بهعنوان یک #فرضیه تدریس کند و از آموزش آن بهعنوان #حقیقت_مطلق اجتناب ورزد؛ در حالیکه گالیله راهِ تقابل را پیش گرفت و بدون داشتن ادلّهٔ کافی، لجوجانه آن را بهعنوان حقیقت مجسّم تبلیغ میکرد و با سخنرانی باعث ایجاد هیجانات عمومی میشد.
3⃣ در این فراز نیک است یادی کنیم از نامهٔ بحثبرانگیز #روبرتو_بلارمینه که نقشی پررنگ در محاکمهٔ اول گالیله دارد. وی در این نامه خطاب به پائولو آنتونیو فوسکارینی مینویسد:
✍ «اگر دلیل واقعی وجود داشته باشد که خورشید در مرکز جهان و زمین در فلک سوم است و زمین به دور خورشید میگردد، در این صورت مجبور خواهیم بود با دقت و احتیاط زیاد فقراتی از کتاب مقدس را که ظاهراً عکس این مطلب را تعلیم میکند، تبیین کنیم و بهتر خواهد بود که بپذیریم ما آن فقرات را نفهمیدهایم تا اینکه عقیدهای که درستی آن اثبات شده، عقیدهای ناصواب اعلام کنیم، من اعتقاد ندارم آنان چنین دلایلی را در دست داشته باشند».
4⃣ چنین نامهای از یکی از مقامات بلندپایهٔ #کلیسا نشان از دید باز این مجموعه نسبت به ماجرای گالیله داشته و با در نظر گرفتن اشکالات متعددی که بر #نظریه_خورشیدمرکزی وارد بود به نظر میرسد همانطور که پیر دوئم، شیمیدان، فیزیکدان و مورّخ علم نوشته است، بپذیریم که: «حق با بلارمینو است نه با گالیله».
5⃣ در پایان ذکر این نکته ضروری است که گالیله دو بار محاکمه شد: محاکمهٔ اول در سال ١۶١۶ اتفاق افتاد که طی آن از گالیله خواسته شد نظریه کپرنیک را تدریس و تبلیغ نکند و مجازاتی در پی نداشت؛ محاکمهٔ دوم به سال ١۶٣٣ رقم خورد که اتهام گالیله تنها سرپیچی از حکم دادگاه ١۶١۶ بود، در این محاکمه که در آن هیچ اتهام #علمی و یا #دینی در کار نبود، وی به دلیل تخطّی از حکم دادگاه بدوی، محکوم شد تا پایان عمر در ویلای شخصیاش زیر نظر مأموران زندگی خود را سپری کند.
✍️ نویسنده: آبتین محبتی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ چرا مطالعهٔ دانشگاهی جادو و علوم غریبه اهمیت دارد؟
💥 به بهانهٔ راهاندازی برنامهٔ کارشناسی ارشد جادو و علوم غریبه در دانشگاه اکستر انگلستان
1️⃣ دلیل اینکه این پرسش اصولاً مطرح میشود این است که در دیدگاه مسلّط، #جادو و #علوم_غریبه در دنیای مدرن جایی ندارد. به بیان دیگر، فرایند «مدرن»شدن با پسزدن جادو و «افسونزدایی» جوامع همراه است. از این نگاه، جوامعی که هنوز درگیر جادو هستند #عقبمانده هستند و از مدرنیته جا ماندهاند.
2️⃣ اما مطالعاتی که در نیم قرن گذشته انجام شده این نگاه را به چالش کشیده. در این پژوهشها جادو از یک امر حاشیهای تبدیل به موضوعی محوری شده که لزوماً با علم و عقلانیت و مدرنیته در تضاد نیست.
3️⃣ یکی از قدیمیترین و تأثیرگذارترین پژوهشها در این زمینه کارهای فرانسیس ییتس در مورد دورهٔ #رنسانس است. ییتس نشان داد که عصر رنسانس که معمولاً بهعنوان دورهٔ پاگرفتن علم و هنر و تمدن جدید در غرب تلقی میشود، دورهٔ شکوفایی جادو هم بوده.
4⃣ او در یکی از مهمترین کتابهایش نشان داد که #جوردانو_برونو که به دست کلیسا سوزانده شد و قرنها بعد بهخاطر دفاع از نظام کپرنیکی بهعنوان #شهید_علم مورد تکریم قرار گرفت، در واقع بیشتر بهخاطر عقاید #هرمتیک_جادویی مجازات شد.
5⃣ ضمن اینکه دفاع خودِ #کپرنیک هم از نظام خورشیدمحور از نظر ییتس علاوه بر دلایل ریاضی، علتهای عرفانی نیز داشت. در مجموع ییتس باعث شد مطالعات رنسانس متحول شود و جوانب مغفولماندهٔ آن، از جمله نقش جریانهای هرمتیک، مورد اقبال و پژوهش بیشتر قرار بگیرد.
6⃣ در دهههای بعد، مطالعات بسیاری انجام شده که نشان داده جادو و عرفان و اموری چون #احضار_ارواح و درگیری با #نیروهای_ماورائی در تمامی جوامع و اعصاری که معمولاً بهخاطر بالندگی علم و عقلانیت شناخته شدهاند جاری بوده و گاهی دقیقاً همین امور رابطهٔ تنگاتنگی با علم و فلسفه داشته.
7⃣ بهعنوان مثال یولیا اوستینووا در کتابش ادعا میکند که حالات خلسه، نیروهای ماورائی و تسخیرات الهی در مهد فلسفه غرب، یعنی #یونان_باستان کاملاً عادی بوده و فیلسوفانی مانند #فیثاغورس و #سقراط هم احتمالاً در این امور مشارکت داشتهاند.
8⃣ در نقطهٔ مقابل تاریخ باستان، مطالعاتی انجام شده که نقش #جنبشهای_جادویی و ماورائی را در #انقلابهای_مدرن نشان میدهد، یعنی همانها که غالباً با نهادهای دینی مسلّط درگیر بودند و میخواستند #حکومت_انسان را بهجای #حکومت_خدا بنشانند!
9⃣ بهعنوان مثال، رابرت دارنتون در کتاب کلاسیکش نقش #مزمریسم (جنبشی در قرن ۱۸ که پیشینهٔ انرژیدرمانی و هیپنوتیزم و حتی رواندرمانی است و در ایران به نام «منیتیسم» و «مغناطیس حیوانی» شناخته میشد) را در #انقلاب_فرانسه نشان داده. اخیراً هم کتابی چاپ شده که نشان میدهد برخی جنبشهای برابریخواه رادیکال اروپایی، از جمله آنارشیسم، ریشههای جادویی داشته.
✍ دکتر علیرضا دوستدار
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter