از تو شیدا تر منم شیدای آن چشمان تو
مستم از آن مستی در دیده ی پنهان تو
من که بیمار تو ام آیا طبیبم می شوی؟
تا خیال آسوده باشم از طِب و درمان تو؟
#علی_جعفری
گفت ای مجنون شیدا ، چیست این؟
می نویسی نامه ، بهر کیست این؟
گفت : مشق نام لیلی میکنم
خاطر خود را تسلی میکنم
چون میسر نیست من را کام او
عشق بازی میكنم با نام او...
#جامی
وصال دوست میباید مرا پیوسته روز و شب
من این رسم جدائی را نمیدانم نمیدانم
#فیض_کاشانی
بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند؟
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
#هوشنگ_ابتهاج
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا
به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را
علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد
مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را
#سعدی
نوشته هایم ...
هم بی تاب تو هستند
صبح بخیر بگو ...
تا صبحگاهم با عطر نفسِ
تــــو
آغاز شود .....
"صبحها"
کمی مهربانتر باش !
حواست را با ساعت
دلت کوک کن
شاید یک نفر تمام
دیشبش را به هوای
"صبح بخیر تو"
بیدار مانده باشد...
#آزاده_رمضانی
سحر خیزتر از من،
عشق تو است که هر صبح
زودتر از من بیدار میشود
و تا آخر شب چشم روی هم نمیگذارد
#صبحتون_بخیر🌺🍃🌺
تاثير بعضيا توی زندگی آدم بيشتر از يه اسمه، بيشتر از مدت حضورشونه... انقدر زياد كه يه روز به خودت ميای و میبينی همهی فكر و ذكرت شده يه نفر!
شايد اون يه نفر، هيچوقت نفهمه كه باعث چه تناقضی توی زندگيت شده، اما تو میدونی كه اون، تنها دليل تنهاييت بوده و تو، توی همهی تنهايیات به اون پناه بردی. آرزو دادی... خاطره گرفتی!
آدما، با آرزوهاشون به دنيا ميان، با خاطرههاشون میميرن.
كاش، آخرين خاطرهای كه قبل از مرگ به ياد ميارم، تو باشی.
#پویا_جمشیدی
اشتباه نکن !
دور و نزدیڪ بودنِ آدم ها
به فاصله شان تا تو نیست...
نزدیڪ ترین آدم به تو،
آن کسے است کہ از دورترین فاصله،
همیشہ هوایَت را دارد...