من ز لمس نفست قصد زیارت دارم
من به بوسیدن لبهای تو عادت دارم
عطر موهای تو آرامش شب های من و
اندر آن قصه به صد شیوه حکایت دارم
چه کنی چون گل نوخاسته در دامن باغ
من به هر کس که تو را دیده حسادت دارم
تیر مژگان نشنیدی به دل مجنون رفت..؟
من همان شرحه دلم قصد غرامت دارم
نبَرد هر چه که مجنون ز غم لیلی برد
آنقدر غصه که از چشم سیاهت دارم
تو گذشتی ز من و هیچ نگفتی که کیم
بعد از این دربدر و حسرت آهت دارم
دیده ای زائر و درگاه حرم، باور کن
که همان زائرم و چشم به راهت دارم
چه کنم نیست مرا دادرسی از غم تو
به خدا چشم به آن روز قیامت دارم
ناله و سوز من و دست به دامان خدا
تو تمنای دلم چشم اجابت دارم
ماه من هستی و من دیده به راهت چه کنم
این مکافات که بی جرم و جنایت دارم
رفتید بهشت، تار و تنبک بزنید
روی چمن بهشت پشتک بزنید😂
در راه اگر حور تمیزی دیدید
فی الفور به ما نیز پیامک بزنید!😉
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا
بریده غصّـه ی دل کندنت امان مرا
قبول کن که مخاطبپسند خواهد شد
به هر زبـان بنویسند داستـان مرا
گذشتی از من و شبهای خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مرا
سریع پیر شدم آنچنانکه آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرا
به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرا
نه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جـان مرا
تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ تر از این مکن دهان مرا
چه روزگار غریبی است بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنـه آسمان مرا
تو نیم دیگر من نیستی ؛ تمام منی
تمام کن غم و انـدوه سالیان مرا
#امید_صباغ_نو
🌹🌹🌹
❤️❤️
مولایِ مهربانِ غزل هایِ من بیا
سمت زلال اشک من آقای من بیا
نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز
آبی ترین بهانه دنیای من بیا
قلبی شکسته دارم و شعری شکسته تر
امانشسته در تب غوغای من بیا
#ظهرتون_مهدوی
اللهم عجل الولیکــ الفرج
بردار دل از شیشهی رازی که شکسته است
از آینهی چشم نوازی که شکسته است
جز آه نمی آید از این قلب پر از درد
اینقدر مزن چنگ به سازی که شکسته است
چون برکهی یخ بسته پر از حسرتم ای ماه!
دل بی تو چه شب های درازی که شکسته است
این توبه که در لحظه پشیمانم از آن را
دیگر به شکستن چه نیازی که شکسته است
تردید سزاوار دل عاشق من نیست
ای دوست مکن شک به نمازی که شکسته است
فاضل_نظری
#آقای_عزیز
👈‼️مراقب نگاه ها و صحبت هایتان در مورد خانوم های دیگر باشید❗️
❤️زنان به شـدّت به نِـگاه مردان
و تعریف و تمجید آنها نسبت به زنانِ
دیگر حساس هستند؛
❣گرچه ممکن است
بروز ندهند .
.
تو هنوز زن ها را نمیشناسی
دلشان که پیش کسی گیر شود،چنان وفادار میمانند که هزاران یوسف هم از مقابلشان رد شود حتی نیم نگاهی ام نمی اندازند...
دلشان که پیش کسی گیر شود عالم و آدم میفهمند او عاشق شده زیرا از چشمهایش,از لبهایش،از خنده هایش،از رفتارش عشق میبارد...
دلشان که پیش کسی گیر شود دست خودشان نیست حساس میشوند،حتی به نگاه گذری ات به یک عابر پیاده ام حسادت میکنند،دلشان میخواهد دیواری دور معشوقشان بکشند فقط خودشان معشوقشان را نگاه کنند و بس...
تو زن ها را نمیشناسی...
فقط این را بخاطر خودت میگویم اگر دیدی زنی عاشقت شد،او را از دست نده
که اگر او را از دست بدهی یک عمر پشیمان خواهی شد...
#امیر
این بار من
با لب هایی که طعم شعر میدهند
برایت از عشق سروده ام!
با چشم هایی که از اشک خیس شده اند
خوابِ تو را دیده ام...
با دستانی که میلرزند
یادت را در آغوش گرفته ام...
بارها در کافهی چشمانت ؛
قهوهی ناب نوشیده ام!!
وَ با عطر پیراهنت هم صحبت شده ام...!
دلیارِ من!
اینبار بیا تا در یکی از خواب هایمان
قراری بگذاریم:
رأس ساعت صفرِ عاشقی ؛
میان حجم انبوهِ نبودنت ؛
در تاریک ترین گوشهی
کافهی چشمانت بنشینیم
وَ "خیالَت" را بنوشیم...!