بوسه ات مرحله ی پر هیجــانـی دارد!
چشم و ابروت عجب تیر و کمانی دارد!
نکند وارث لبـــخند مونالیزایــی!
که لبت مثل لبش، راز نهانی دارد؟
هُرم آغوش تو یعنی که خدا هم با تو
گاه گاهی هوس خوشگذرانــی دارد
کاش تکلیف مرا چشم تو روشن بکند!
کــه خریدار تـــو بودن چه زبانـــی دارد؟
با دوتا بوسه بیا امر به معروف کنیم!
لذتی بیشتر از چشم چرانی دارد
بعد آشوب بزرگــی کـــه لبت برپا کرد
چشم تو فتنه ی یک جنگ جهانی دارد!
بوسه ات ولولــه انداخته در اندامم
حتم دارم، لبت اکسیر جوانی دارد!
برای خنده هایت
" وان یکاد " خوانده ام
و در میان گیسوانت
صد " قل هو الله " بافته ام
تا بدانی من با تو
به احسن الخالقین رسیده ام
این روزها
دلم یک میز می خواهد
و یک فنجانِ شعر
و یک همدرد...
که بفهمد من را
که گذرِ زمان را به یغما ببرد
که در حضورش چایم سرد شود...
#علیرضا_بهجتی
🍁
حالم بد است حال مرا رو به راه کن
خورشیدِ من به ظلمت قلبم نگاه کن
دنیا مرا به بازی غفلت گرفته باز
جان را رها ز بند و عقالِ گناه کن
اینجا بدون نور تو دنیای ما شب است
این آسمانِ غم زده را غرق ماه کن
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست
ببین که سیب زنخدان تو چه میگوید
هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست کوته ماست
به حاجب در خلوت سرای خاص بگو
فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست
به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است
همیشه در نظر خاطر مرفه ماست
اگر به سالی #حافظ دری زند بگشای
که سالهاست که مشتاق روی چون مه ماست
#حافظ
🍏
نفرین بہ دل ، نفرین اگر عاشق شود باز
اے ڪاش نفرین دل عاشق اثر داشت
#شهاب_مرادے
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست
جای گلایه نیست! که این رسم دلبریست
#فاضل_نظری
توی قرآن خوانده ام یعقوب یادم داده است
دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است!
#حامد_عسگری
من تو
را با
حس شاعرانه ام می خواستم
این بودنه
بی تو
تنها دوست داشتن
تورا میخواستم
نیستی
پر از اندوهم
من تورا رها از همه
میخواستم
گفتم حرف دلم را
باز همانطور تو خواستی
باز
میخواستم
#محمد دالوند
🕊 لا تبح بما يحزنك
إلا لمن يسعدك دائما..
آنچه را غمگینت می کند
فاش نکن
مگر برای آنی که
مدام خوشحالت می سازد..
#غسان_كنفانی
روزے دلمان بهرِ نگارے خوش بود آن روز ڪجا
رفت و امروز ڪجا ماندیم و آن یار چہ شد...
#لیلا_مقربے
من وتنها
با
ی دل شکسته
در
غبار خاطره ها
نشسته
تنها
بغض فروخورده
اشک حسرت در چشمهایم
بخون نشسته
#محمد دالوند
من که در آبی چشمان تو فریاد شدم
نقش قایق که به دریای تو افتاد شدم
حالت مردمكت بین شدن یا نشدن
ضرب مجهول نگاه تو و اعداد شدم
خط به خط نقش تو بودم همه با طعم غزل
در خم خاطره هایم به تو معتاد شدم
همه جا شعر فروش لب شیرین و ولی
وارث تیشه ی زنگاری فرهاد شدم
شهرزادی شده بودم همه جا قصّه بدوش
تا هزار و مثلا یک شب بغداد شدم
قصه ات حال خوشی بود در آن بیم و امید
سردی بهمن و دل گرمی خرداد شدم
خالی از وسوسه ی بوی تو و حسرت آه
جمع ناممکنی از جلوه ی اضداد شدم
زیر وا کردن هر بند تو از دام گلو
آب دیدم به خودم سختی فولاد شدم
عاشقت ماندم و در حلقه ی زنجیر تو تا
سهمی از عاطفه ی سنگ تو صیّاد شدم
#علی_نیاکوئی_لنگرودی
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره .
روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند .
نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید :
میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟
یک دفعه کلاس از خنده ترکید ...
بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند .
اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند
اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی .
او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد
و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند .
او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و ... .
به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود .
آری ویژگی برجسته او در تعریاست🍀
مجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت .
آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود
سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم
و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم .
پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم ، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش میدانستم
و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت:
برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود !
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم . دخترم بسیار زیبا ست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟
همسرم جواب داد :من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم .
و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید.
👤 تئودور داستایوفسکی
عظمت در دیدن نیست
عظمت در چگونگی دیدن است🍀____________________________________
نگاه کن که نریزد، دهی چو باده بهدستم
فدای چشم تو ساقی، بههوش باش که مستم
کنم مصالحه یکسر به صالحان می کوثر
به شرط آنکه نگیرند این پیاله ز دستم
ز سنگ حادثه تا ساغرم درست بماند
به وجه خیر و تصدق، هزار توبه شکستم
چنین که سجده برم بیحفاظ پیش جمالت
بهعالمی شده روشن که آفتاب پرستم
کمند زلف بتی گردنم ببست بهموئی
چنان کشید که زنجیر صد علاقه گسستم
ز قامتش چو گرفتم قیاس روز قیامت
نشست و گفت قیامت به قامتیست که هستم
نه شیخ میدهدم توبه و نه پیر مغان می
ز بسکه توبه نمودم، ز بسکه توبه شکستم
ز گریه آخرم این شد نتیجه در پی زلفش
که در میان دو دریای خون فتاده نشستم
نداشت خاطرم اندیشهای ز روز قیامت
زمانه داد به دست شب فراق تو دستم
حرام گشت به #یغما بهشت روی تو روزی
که دل به گندم آدم فریب خال تو بستم...
#یغمای_جندقی
روی "یک" می زند نفس هربار
ساعت گیج و منگ رومیزی
می چکد قطره قطره با اشکم
اشکهای سِرُم ،چه پاییزی...!؟
نا نداری که چشمهایت را
بگشایی به خنده ی دنیا
می تپد قلب یک نفر با تو
باید از روی تخت برخیزی!!!
می زند نبضِ دستِ "درگیرت"
مثل گنجشک، در کف دستم
با همین درد لعنتی.ام اس
خوشکلی بانمک دل انگیزی
گرچه بودی میان آدمها
لای غم دست و پا زدی تنها
گرچه تلخ است کامت از دنیا
باز از موج خنده لبریزی
عشق یعنی تو با رز قرمز
نیت و فال حضرت حافظ
زندگی بی تو وای من... هرگز
زینتی مثل گردن آویزی
باز هم پارگیِ رگ، تب، خون
باز تزریق صبح و شب "کورتون"
باز هم عاشقانه ای محزون
نه نبینم که اشک میریزی
دست من رو شود خیالی نیست
با تو پرواز...گرچه بالی نیست
آی مردم کسی سوالی نیست!!؟
جیز بودی و باز هم جیزی...!
گفته باید که بستری بشوی
غرق در حال بهتری بشوی
تا دوباره همان پری بشوی
بَه بِه این دکترت چه تجویزی
می زند نور توی چشمانم
میکند عشق بوسه بارانم
صبح شد نازنین نمیخواهی
تا از این خواب تلخ برخیزی
قالب شعر من بهم پیچید
آی مردم دوباره او خندید...
با تو ام ای مخاطب عاشق
با کجای غزل گلاویزی؟
#محمدجوادمنوچهری_گیدا
نـادر از هـند نبـرد ،
آنچه تـو بـردی ز دلـم!
کـه تـو مهـری
و مهـاری و مهـارت کـردی
دلـم ایران و
تـو اسـکندر طاییـس اطـوار
زدی و سوختـی و
کشتـی و غارت کردی . . .
❤️💋
#شهدا
ای آنکه ز دامن تو کوته دستم
دیروز به پیشانی پیمان بستم
دیشب تا صبح با شهیدان بودم
ای کاش به آن قافله میپیوستم
💫 #مرحوم_محمدرضا_آقاسی 💫
گر شاخه ها دارد تری، ور سرو دارد سروری
ور گل کند صد دلبری،ای جان تو چیزی دیگری
#مولانا