eitaa logo
کانون مداحان استان اصفهان
223 دنبال‌کننده
360 عکس
320 ویدیو
47 فایل
کانون مداحان استان اصفهان تحت نظر اداره کل سازمان تبلیغات اسلامی استان اصفهان به فعالیت می پردازد.
مشاهده در ایتا
دانلود
آی ای خسته دلان پنجره ها بگشایید چشم بر این شب پر مهر و صفا بگشایید عقده ها از دل افسرده هلا بگشایید لب به شعر و غزل و مدح و ثنا بگشایید و بخوانید : " مسیحا نفسی می آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید " چون پرستو سوی سامره به پرواز شدم خیره بر روشنی این شب پر راز شدم از صفای قدم دوست سخن ساز شدم همنوا با نفس حافظ شیراز شدم "روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد" شب دیدار شب شادی و شور است امشب غم درون دل ما زنده به گور است امشب فصل نوشیدن از جام حضور است امشب سامره جلوه ی رویایی طور است امشب "موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد دلبر ماست که با حسن خدا داد آمد" طَرِّقُوا از نَفَس کون و مکان می شنوم بانگ تبریک ز حلقوم زمان می شنوم نغمه ی شادی از اهل جنان می شنوم "بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد" خبر آورد که امشب شب میلاد گل است نغمه سر کن شب میلاد فرحزاد گل است باور دشت و دمن جلوه گه یاد گل است دل حسرت زده ی مرغ چمن شاد گل است "ساقیا آمدن عید مبارک بادت و آن مواعید کردی نرود از یادت" "نفس باد صبا مک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد" شب قدری است که موعود عیان خواهد شد " او سلیمان زمان است که خاتم با اوست لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست" ز آسمان خیل ملک بهر خوش آمد آمد شهر سامره چو فردوس مخلد آمد به بشر ناب ترین هدیه ی سرمد آمد قائم و منتقم آل محمد آمد " نازنین تر ز قدش در چمن ناز نرست به از این هدیه ندادند به ما روز نخست" مهدی فاطمه ای آبروی اهل نیاز مهدی فاطمه ای ماه عرب مهر حجاز "بسته ام در خم گیسوی تو امید دراز  دل آزرده ی ما را به نسیمی بنواز شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست هستی آشفته ی گیسوی خم اندر خم توست" چکنم با غم هجران تو در این شب سرد سوختم در تب تنهایی و در شعله ی درد شاهد قصه ی من اشک من و این رخ زرد "مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد نیت خیر مگردان که مبارک فالی است حال هجران تو چه دانی که مشکل حالی است" عاشق روی تو شب تا به سحر بیدار است جام چشمان من از اشک غمت سرشار است گر نیایی به خدا کار دل من زار است "هر سر موی مرا با تو هزاران کار است  ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی" این به صحرای غم افتاده ز پا را مددی 🔹ابیات داخل گیومه از حافظ شیرازی وام گرفته شده است. 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
نوزده شب مى گذشت از ماه نور ماه مهمان خدا بودن ، حضور ماه قرآن ، ماه شور و عشق و حال ماه آذين بستن روح از كمال آن شب امّا آسمان مرموز بود كهكشان در كهكشان مرموز بود ماه آن شب رنگى از اندوه داشت غصه‏اى سنگين تر از صد كوه داشت نبض هستى تند مى زد ، سرد بود آفرينش بسترى از درد بود كوفه آن شب با وفا بيگانه بود مثل يك زنجيرى ديوانه بود چشمها در خواب ، دور از همهمه يك نفر بيدار و غرق زمزمه او على آن حيدر مظلوم بود ميهمان دخترش كلثوم بود آسمان را ديد مى زد گاه گاه خيره مى شد بر نگاه سرد ماه در فضاى سينه اش دل مى طپيد گوئيا چشم انتظارى مى كشيد بيقرار لحظه موعود بود التهاب قلب او مشهود بود در نگاهش يك جهان احساس داشت چهره‏اى روشن چو برگ ياس داشت هر چه بود آن شب سحر از ره رسيد لحظه ناب ولى الله رسيد بست دور سر على دستار را شد مهيا لحظه ديدار را مست از ميناى اشراقىّ هو ربّنا يا ربّنا مى‏گفت او خواست بيرون آيد از خانه ولى چنگ زد در بر كمر بند على دسته ی مرغابيان بيقرار دور او حلقه زده پروانه وار بود يك دنيا سخن در كارشان موج مى زد خواهش از رفتارشان يا على اى معنى احسان مرو هان !بمان اى يار محرومان مرو بانگ عجّل مى زند تقدير تو كن در اين امر قضا تأخير ، تو گفت مولا : وقت پرواز آمده بعد عمرى عشق من باز آمده مى رسد بر گوشم آواى رحيل از گلوى پيك جانان ، جبرئيل تا حضور خود خدا مى خواندم يك صداى آشنا مى خواندم بر مشامم بوى محسن مى رسد ارجعى از كوى محسن مى رسد مى زند جوش شهادت خون من تنگ زهرا شد دل محزون من با وداع از دخترش كلثوم رفت سوى مسجد حيدر مظلوم رفت فتنه در آنسوى مسجد خواب بود در هجوم لحظه ها بيتاب بود در مقام دوست شيطان خفته بود زلف قُطّامه ى دلش آشفته بود گفتش : اى تقدير من بيدار شو وقت ديدار آمده ، هشيار شو تشنه شمشير تو بر خون من است مرتضى هم در هواى رفتن است مسجد كوفه حضور راز شد نافله در صبح عشق آغاز شد در سكوت و ذكر ، شمشير و فرود مهر و خون پيوست با هم در سجود سجده دوّم على سر بر نداشت طاقت برخاستن ديگر نداشت دامن محراب غرق لاله شد مسجد كوفه حريم ناله شد غرق در خون تا على از تاب رفت خون دل از ديده محراب رفت شد نماز عشق حيدر ناتمام ذكر سجده شد مبدل بر سلام فزتُ رب الكعبه گفت و پر فشاند خاك مقتل را به زخم سر فشاند لاله‏هاى باغ سبز فاطمه چون شنيدند از ملك اين زمزمه : اهل عالم شاه مردان كشته شد روح غيرت شير يزدان كشته شد كشته شد روح دعا مولا على واعليّاً واعليّاً واعلى آمدند از خانه بيرون با شتاب تا شوند آگه ز حال بوتراب مرتضى ناى سخن گفتن نداشت پاى حيدر طاقت رفتن نداشت سفره سبز دعا بر چيده شد در گليمى پيكرش پيچيده شد مرد شمشمير و دعا از هوش رفت سوى خانه پيكرش بر دوش رفت درب خانه چشم خود را باز كرد با عزيزانش سخن آغاز كرد كاى عزيزان گر چه در تاب و تبم بيقرار گريه‏هاى زينبم دخترم دلواپس حال من است چشم او بر در به دنبال من است خون بشوئيد از رخ گلگون من تا نبيند دختر محزون من مى‏روم با پاى خود تا خانه‏ام بر تسلاى دل ريحانه‏ام معنى اُمّ الكتابى يا على جلوه ی احساس نابى يا على بر درت دست توسل مى‏زنم از نجف تا كربلا پل مى‏زنم خواستى زينب نبيند خون تو زخم سر، پيشانى گلگون تو داشتى مولا هواى زينبت كاش بودى كربلاى زينبت قطعه قطعه پيكر خورشيد ديد بر فراز نى سر خورشيد ديد پرپر از جور خزان شد ياس او شد جدا از تن سر عباس او عصر عاشورا ميان قتلگاه... اى قلم!! بشكن ، خدا را آه آه استاد 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
شعر من امشب مثنوی آباد درد است یاد فلسطین در دلم کاشانه کرده است بر سینه داغی آتشین دارم خدایا داغ فلسطین بر جبین دارم خدایا آنجا که معراج محمد میر عشق است آنجا که خاکش کو به کو تصویر عشق است آنجا که خاکش جلوه ی عرش الهی است امروز میبینم اسیر بی پناهی است می بینم اصغرها عطشناکند آنجا و از دشنه ی دشمن گلو چاکند آنجا آنجا صدای عشق را خاموش کردند از خون بسیط خاک را گلپوش کردند باز این دل سرگشته ام دریای خون شد اندیشه سرگردان صحرای جنون شد در باور اندیشه منزل کرد غربت تنها خدا داند چه با دل کرد غربت می سوزم و لبریز آهم آه ای اشک وا کن به چشم خسته ی من راه ای اشک غزه به جرم بی گناهی سوخت ، آری در شعله ی خشم و تباهی سوخت ، آری تازه شده غوغای صبرا و شتیلا تکرار عاشورای صبرا و شتیلا دود است و آتش ، ترکش خمپاره و تیر در خاک و خون افتاده از ششماهه تا پیر یارب چه می بینم دلم باور ندارد خوابیده در گهواره طفلی سر ندارد ای خاستگاه تین و زیتون ای فلسطین خاک تو شد تاراج صهیون ای فلسطین ای قدس پاکت مسجد الاقصای تهلیل بر صحن و محراب تو رد پای جبریل پیغمبران را موعد دیدار با دوست معراج احمد بوده ای از خاک تا دوست ای شهر عشق و آرمان های مقدس قربانی راه تو جان های مقدس این روزها خاک تو دلگیر و غم افزاست در انتظار گامهای نسل فرداست "الدوره" ها اینک به خاک افتاده در تو گلهای پرپر ، چاک چاک افتاده در تو فریادهاشان شعله خیز جان خصم است حسن ختام آتشین جولان خصم است وقتی مصاف سنگ با تیر و تفنگ است دیگر سکوت عالم اینجا عین ننگ است استاد 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
در امتداد راه شهیدان شهید شد جان داد عاشقانه به جانان شهید شد "سید حسن" سلاله ی نسل مقاومت در اقتدا به شاه شهیدان شهید شد پیمانه نوش باده ناب الست بود دلداده ای که بر سر پیمان شهید شد دلتنگ حاج قاسم و یاران رفته بود در اشتیاق وصل ، سر افشان شهید شد ختم به خیر شد به خدا زندگی او سرشار از حقیقت ایمان شهید شد (هرگز نمیرد او که دلش زنده شد به عشق) مردی که در میانه ی میدان شهید شد (در راه دوست کشته شدن آرزوی ماست) مانند این شهید ، فراوان شهید شد نصر خداست آیت فتح قریب ما مظلوم اگرچه سید لبنان شهید شد ۱۴۰۳/۷/۷ 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
دست من و دامان تو باب الحوائج درد من و درمان تو باب الحوائج چشم من و احسان تو باب الحوائج باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر هر چند که جرم و خطا بسیار داریم با تو در این دنیا و عقبی کار داریم این زمزمه با آه آتشبار داریم : باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر سوگند مولا بر رضا نور دو عینت سوگند بر معصومه ماه مشرقینت بر ما عنایت کن برات کاظمینت باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر مهر تو از روز ازل در سینه داریم عمری است که بر سفره تو ریزه خواریم در آستان عزت تو خاکساریم باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر ایران ما مدیون اولاد تو باشد هر گوشه ی این کشور آباد تو باشد نام تو بر لب در دلم یاد تو باشد باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر زندانی بی جرم و بی تقصیر بودی با دست و پای بسته در زنجیر بودی در اشک و آه و ناله شبگیر بودی باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر جسمت کبود از تازیانه آه مولا شد زخمها بر پیکرت جانکاه مولا یوسف کجا قعر نمور چاه مولا باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
۲۶ رجب سال ۱۰ بعثت سالروز وفات حضرت ابوطالب گرامی باد : قلم به دست برده ام خدا مدد کند مگر و گرنه من کجا و مدح بوعلی ، ابوالقمر به غیر نور پنج تن که فوق کل نورهاست شعاع نور اوست بر تمام خلق جلوه گر به سیره ی ملوک و شیوه ی پیمبران شود به روز رستخیز در بهشت عدن مستقر کسی که روز بی کسی به داد مصطفی رسید در آن هجوم فتنه ها که جهل بود شعله ور کسی که تا حیات داشت از شکوه هیبتش نداشت هیچکس پی اذیت نبی جگر طراز شان او ببین ، وصی حجت خداست چنان که نور چشم او امام عدل منتظَر ستون دین قوام یافت ، امر دین نظام یافت اگر نبود لطف او ز دین نبود هیچ اثر پسر امیر مومنین پدر عصاره ی یقین خوشا به حال آن پدر که دارد اینچنین پسر 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
هنگامه ی پرواز شد یکبار دیگر باب شهادت باز شد یکبار دیگر مردانی از نسل شقایق کوچ کردند در یک طلوع صبح صادق کوچ کردند حق جوانمردی ادا کردند و رفتند جان در ره میهن فدا کردند و رفتند بر آرزوی خود رسیدند این شهیدان جام بقا را سر کشیدند این شهیدان سردارها تا پای دار عشق رفتند مستانه و دلبیقرار عشق رفتند دشمن بداند تا شهادت استواریم چون کوه پیش هر چه طوفان پایداریم زین بادها هرگز نمی لرزد تن ما طعم شکست آخر چشد اهریمن ما یاد آورد از فتح خیبر قوم صهیون از اقتدار تیغ حیدر قوم صهیون ما را مترسانید از مرگ و شهادت مرگ است در قاموس ما فیض سعادت اینک شما و رزم ما آماده باشید در انتظار خشم حاجی زاده باشید از باقری ها و سلامی این پیام است پایان عمر دشمنان ختم کلام است مردان ما دشمن شکارند و رشیدند در خشم شب رزم آور صبح سپیدند 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
سلام من به شهیدان مدافعان وطن مدافعان زمین آب آسمان وطن سلام من به شما که نهاده ایید از شوق سر ارادت خود را بر آستان وطن به عزم و رزم شما غبطه می خورد عالم نداده اید امانی به دشمنان وطن ز خون پاک شما این بشارت آمده است نمی رسد به خدا لحظه ای خزان وطن هماره یاد شما زنده و گرامی باد که نامتان گره خورده به داستان وطن به روی پیکرتآن زخم تیر و ترکش نیست که نقش بسته به جسم شما نشان وطن برای حفظ وطن دین خود ادا کردی شهادت است مدال تو قهرمان وطن 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf