eitaa logo
کانون مداحان استان اصفهان
222 دنبال‌کننده
361 عکس
320 ویدیو
47 فایل
کانون مداحان استان اصفهان تحت نظر اداره کل سازمان تبلیغات اسلامی استان اصفهان به فعالیت می پردازد.
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام شهر را امشب خبر كن يار می‏آيد شب دل را به شيدايى سحر كن يار می‏ايد لباس آبرومندى به بر كن يار میايد ز هر چه غير او صرف نظر كن يار مى‏ آيد نمی‏ پرسى كه يارم كيست ؟ ماه انجمن باشد تجلى تمام حُسن در وجه حَسن باشد كسى از غم نمى‏ گويد حديث شادمانى كن مهيا خويش را از بهر جشنى آسمانى كن تو اى پير خرد امشب جوانى كن جوانى كن بهار آرزو شد گلفشانى نغمه خوانى كن كه در باغ ولايت غنچه‏ اى زيبا شكوفا شد امير المومنين از يمن اين مولود ، بابا شد صداى كودكى در كوچه توحيد پيچيده به صحن و مسجد و محراب عطر عيد پيچيده طنين شوق در گلنغمه ی اميد پيچيده كه زنجير يقين بر گردن ترديد پيچيده حضور مجلس انس است و خيل قدسيان مسرور نه تنها قدسيان بلكه زمين و آسمان مسرور مدينه شهر نور امشب صفا دارد صفا دارد خوشا حال كسى كه تا سحر حال دعا دارد اجابت مى كند حق هر كه بر او التجا دارد به دامن كودكى چون قرص مه خيرالنسا دارد مه مهمانى حق نيمه شد ماه تمام آمد كريم اهل بيت مصطفى دوم امام آمد درخت آرزوهاى على امشب ثمر داده خدا از فيض بى پايان به او يك گلپسر داده بهار حسن او باغ ولا را برگ و بر داده شب دلخستگان را مژده صبح سحر داده ببين در چهره ی او جلوه ی فياض سرمد را تماشا كن به رخسار حَسن حُسن محمّد را حسن آمد كه حسنش از ملائك دلربا باشد حسن آمد كه از كار همه مشكل گشا باشد حسن آمد كه راضى از دل و جان بر قضا باشد حسن آمد كه صلحش پرچم كرببلا باشد دميده در تن هستى خدا روح سخا امشب ز دست جود او گلبوسه گيرد مصطفى امشب كرامت خاكسار درگه والامقام او سخاوت وامدار بزم فيض خاص و عام او حسن خويش حسن رويش خدا بگذاشت نام او ملائك صف كشيده از پى عرض سلام او عزيز مصر دين را يوسف گلپيرهن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد حسن آمد شكوه صبر در آئينه ی رخسار او پيدا صداقت می شود در جوهر گفتار او معنا كمال او جمال او مثال حيدر و زهرا بنى آدم تماشا مى‏ كند تفسير كرّمنا نبى عصمت على صولت خدا را بهترين بنده كه شد از مشرق جانش فروغ حلم تابنده استاد 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
نوزده شب مى گذشت از ماه نور ماه مهمان خدا بودن ، حضور ماه قرآن ، ماه شور و عشق و حال ماه آذين بستن روح از كمال آن شب امّا آسمان مرموز بود كهكشان در كهكشان مرموز بود ماه آن شب رنگى از اندوه داشت غصه‏اى سنگين تر از صد كوه داشت نبض هستى تند مى زد ، سرد بود آفرينش بسترى از درد بود كوفه آن شب با وفا بيگانه بود مثل يك زنجيرى ديوانه بود چشمها در خواب ، دور از همهمه يك نفر بيدار و غرق زمزمه او على آن حيدر مظلوم بود ميهمان دخترش كلثوم بود آسمان را ديد مى زد گاه گاه خيره مى شد بر نگاه سرد ماه در فضاى سينه اش دل مى طپيد گوئيا چشم انتظارى مى كشيد بيقرار لحظه موعود بود التهاب قلب او مشهود بود در نگاهش يك جهان احساس داشت چهره‏اى روشن چو برگ ياس داشت هر چه بود آن شب سحر از ره رسيد لحظه ناب ولى الله رسيد بست دور سر على دستار را شد مهيا لحظه ديدار را مست از ميناى اشراقىّ هو ربّنا يا ربّنا مى‏گفت او خواست بيرون آيد از خانه ولى چنگ زد در بر كمر بند على دسته ی مرغابيان بيقرار دور او حلقه زده پروانه وار بود يك دنيا سخن در كارشان موج مى زد خواهش از رفتارشان يا على اى معنى احسان مرو هان !بمان اى يار محرومان مرو بانگ عجّل مى زند تقدير تو كن در اين امر قضا تأخير ، تو گفت مولا : وقت پرواز آمده بعد عمرى عشق من باز آمده مى رسد بر گوشم آواى رحيل از گلوى پيك جانان ، جبرئيل تا حضور خود خدا مى خواندم يك صداى آشنا مى خواندم بر مشامم بوى محسن مى رسد ارجعى از كوى محسن مى رسد مى زند جوش شهادت خون من تنگ زهرا شد دل محزون من با وداع از دخترش كلثوم رفت سوى مسجد حيدر مظلوم رفت فتنه در آنسوى مسجد خواب بود در هجوم لحظه ها بيتاب بود در مقام دوست شيطان خفته بود زلف قُطّامه ى دلش آشفته بود گفتش : اى تقدير من بيدار شو وقت ديدار آمده ، هشيار شو تشنه شمشير تو بر خون من است مرتضى هم در هواى رفتن است مسجد كوفه حضور راز شد نافله در صبح عشق آغاز شد در سكوت و ذكر ، شمشير و فرود مهر و خون پيوست با هم در سجود سجده دوّم على سر بر نداشت طاقت برخاستن ديگر نداشت دامن محراب غرق لاله شد مسجد كوفه حريم ناله شد غرق در خون تا على از تاب رفت خون دل از ديده محراب رفت شد نماز عشق حيدر ناتمام ذكر سجده شد مبدل بر سلام فزتُ رب الكعبه گفت و پر فشاند خاك مقتل را به زخم سر فشاند لاله‏هاى باغ سبز فاطمه چون شنيدند از ملك اين زمزمه : اهل عالم شاه مردان كشته شد روح غيرت شير يزدان كشته شد كشته شد روح دعا مولا على واعليّاً واعليّاً واعلى آمدند از خانه بيرون با شتاب تا شوند آگه ز حال بوتراب مرتضى ناى سخن گفتن نداشت پاى حيدر طاقت رفتن نداشت سفره سبز دعا بر چيده شد در گليمى پيكرش پيچيده شد مرد شمشمير و دعا از هوش رفت سوى خانه پيكرش بر دوش رفت درب خانه چشم خود را باز كرد با عزيزانش سخن آغاز كرد كاى عزيزان گر چه در تاب و تبم بيقرار گريه‏هاى زينبم دخترم دلواپس حال من است چشم او بر در به دنبال من است خون بشوئيد از رخ گلگون من تا نبيند دختر محزون من مى‏روم با پاى خود تا خانه‏ام بر تسلاى دل ريحانه‏ام معنى اُمّ الكتابى يا على جلوه ی احساس نابى يا على بر درت دست توسل مى‏زنم از نجف تا كربلا پل مى‏زنم خواستى زينب نبيند خون تو زخم سر، پيشانى گلگون تو داشتى مولا هواى زينبت كاش بودى كربلاى زينبت قطعه قطعه پيكر خورشيد ديد بر فراز نى سر خورشيد ديد پرپر از جور خزان شد ياس او شد جدا از تن سر عباس او عصر عاشورا ميان قتلگاه... اى قلم!! بشكن ، خدا را آه آه استاد 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
سر الاسرار علی سید الابرار علی است در شبستان زمین مشرق الانوار علی است مظهر قدرت حق دست یداللهی اوست بین مردان جهان حیدر کرار علی است  وسط معرکه ها پرچم سبزش بالاست بازوی صف شکن احمد مختار علی است پشت در پشت اگر دشمن باشد غم نیست تا که در لشگر دین میر و علمدار علی است احد و خیبر و احزاب شهادت دادند شیر و شمشیر خدا فاتح پیکار علی است ساقی کوثر اشراق که از خم الست خورد در روز ازل باده به تکرار علی است کاتب لوح قضا حاکم فرمان قدر سالکان را به خدا قافله سالار علی است شک به دل راه مده مالک یوم الدین است روز محشر به یقین گرمی بازار علی است تا که آسان بشود لحظه جان دادن من آن که داده است به من وعده دیدار علی است استاد 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
شعر من امشب مثنوی آباد درد است یاد فلسطین در دلم کاشانه کرده است بر سینه داغی آتشین دارم خدایا داغ فلسطین بر جبین دارم خدایا آنجا که معراج محمد میر عشق است آنجا که خاکش کو به کو تصویر عشق است آنجا که خاکش جلوه ی عرش الهی است امروز میبینم اسیر بی پناهی است می بینم اصغرها عطشناکند آنجا و از دشنه ی دشمن گلو چاکند آنجا آنجا صدای عشق را خاموش کردند از خون بسیط خاک را گلپوش کردند باز این دل سرگشته ام دریای خون شد اندیشه سرگردان صحرای جنون شد در باور اندیشه منزل کرد غربت تنها خدا داند چه با دل کرد غربت می سوزم و لبریز آهم آه ای اشک وا کن به چشم خسته ی من راه ای اشک غزه به جرم بی گناهی سوخت ، آری در شعله ی خشم و تباهی سوخت ، آری تازه شده غوغای صبرا و شتیلا تکرار عاشورای صبرا و شتیلا دود است و آتش ، ترکش خمپاره و تیر در خاک و خون افتاده از ششماهه تا پیر یارب چه می بینم دلم باور ندارد خوابیده در گهواره طفلی سر ندارد ای خاستگاه تین و زیتون ای فلسطین خاک تو شد تاراج صهیون ای فلسطین ای قدس پاکت مسجد الاقصای تهلیل بر صحن و محراب تو رد پای جبریل پیغمبران را موعد دیدار با دوست معراج احمد بوده ای از خاک تا دوست ای شهر عشق و آرمان های مقدس قربانی راه تو جان های مقدس این روزها خاک تو دلگیر و غم افزاست در انتظار گامهای نسل فرداست "الدوره" ها اینک به خاک افتاده در تو گلهای پرپر ، چاک چاک افتاده در تو فریادهاشان شعله خیز جان خصم است حسن ختام آتشین جولان خصم است وقتی مصاف سنگ با تیر و تفنگ است دیگر سکوت عالم اینجا عین ننگ است استاد 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
جرثومه فتنه هست و شر اسرائیل پستی و پلیدی و خطر اسرائیل با مشت گره کرده خود جمعه قدس فریاد بزن که مرگ بر اسرائیل استاد 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
اول بسم الله رهبرم شیر دل و آگاه است گفت که : عمر ستم کوتاه است انتقام سختی در راه است تازه این اول بسم الله است اولین ضربه که محکم زده شد کاری و سخت و مصمم زده شد ضربه ی دیگر ما جانکاه است تازه این اول بسم الله است یاد سردار سلیمانی ما خشم ما غرش طوفانی ما پیش ما کوه سبک چون کاه است تازه این اول بسم الله است حیدری هستم و ثاراللهی غیر تسلیم ندارد راهی دشمن از غیرت ما آگاه است تازه این اول بسم الله است استاد 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
به لطف حضرت داور دوباره رای خواهم داد برای عزت کشور دوباره رای خواهم داد اگرچه خسته از بد عهدی بعضی بزرگانم به عشق میهن و رهبر دوباره رای خواهم داد شلمچه دهلران دهلاویه میدان رزمم بود و اینک جبهه ای دیگر ، دوباره رای خواهم داد هزاران نقشه در سر پرورانده دشمن ایران شود تا نقشه اش ابتر دوباره رای خواهم داد گلایه دارم از اوضاع ،  اما با امید و شوق شود تا حالمان بهتر دوباره رای خوهم داد به قلب فتنه هر رای من و تو تیر جانکاهی است مرا باشد چنین باور ، دوباره رای خواهم داد برای این که نخل انقلاب و سرو آزادی بماند سبز و بار آور دوباره رای خواهم داد (کمیل) از انتخاب خود پشیمان نیستم هرگز و با ذکر  " مدد حیدر " ، دوباره رای خواهم داد .... استاد 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
🔵 دومین همایش جایزه کتاب «مداحان مولف» در حالی به کار خود پایان داد که ۱۲ نفر را به عنوان آثار برگزیده معرفی کرد. این همایش با حضور مرتضی طاهری رئیس هیأت مدیره خانه مداحان، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت‌الاسلام باباخانی رئیس سازمان هیأت و تشکل‌های دینی و جمعی از پیرغلامان و مداحان از جمله «استاد » و افراد زیر تجلیل شد: مجید طاهری سعید حدادیان میثم مطیعی علیرضا بکایی حسن گروسی عباس حیدرزاده سعید نسیمی فائزه عظیم‌زاده اردبیلی محمود شریفی (کمیل کاشانی) مجید عیوضی حسین باقری حسن باقری در جایزه کتاب «مداحان مولف» از مداحانی که در عرصه‌های مختلف علمی و پژوهشی، حوزه ادبیات آیینی، سیره اهل بیت علیهم السلام و حوزه‌های حقوقی مدیریت، روانشناسی حسابداری و سایر رشته‌های علمی صاحب تالیفات ارزشمندی هستند در این مراسم تقدیر و تجلیل شدند. به گفته دبیر اجرایی این همایش هدف از برگزاری جایزه کتاب «مداحان مولف» تجلیل و تقدیر از زحمات مداحانی که در عرصه‌های مختلف علمی و پژوهشی قدم گذاشتنه‌اند و تشویق سایر عزیزان مداح و ستایشگران اهل بیت در عرصه‌های علمی، فرهنگی و پژوهشی است. نخستین جایزه کتاب «مداحان مولف» سال گذشته با معرفی پانزده نفر از مداحان اهل بیت به کار خود پایان داد. سومین دوره این همایش نیز از مهر ماه تا بیست و چهارم آذرماه سال ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد. https://eitaa.com/komilkashani 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
۲۶ رجب سال ۱۰ بعثت سالروز وفات حضرت ابوطالب گرامی باد : قلم به دست برده ام خدا مدد کند مگر و گرنه من کجا و مدح بوعلی ، ابوالقمر به غیر نور پنج تن که فوق کل نورهاست شعاع نور اوست بر تمام خلق جلوه گر به سیره ی ملوک و شیوه ی پیمبران شود به روز رستخیز در بهشت عدن مستقر کسی که روز بی کسی به داد مصطفی رسید در آن هجوم فتنه ها که جهل بود شعله ور کسی که تا حیات داشت از شکوه هیبتش نداشت هیچکس پی اذیت نبی جگر طراز شان او ببین ، وصی حجت خداست چنان که نور چشم او امام عدل منتظَر ستون دین قوام یافت ، امر دین نظام یافت اگر نبود لطف او ز دین نبود هیچ اثر پسر امیر مومنین پدر عصاره ی یقین خوشا به حال آن پدر که دارد اینچنین پسر 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
داغ بر سینه ام چه سنگین است غربت غزه و فلسطین است شده یک شهر ، تلّی از آوار غزه این روزها چه غمگین است فصل ها در تصرف پائیز باغ ها پایمال گلچین است کوچه ها از شهید لبریز و خاک از خونشان گل آذین است مردم بی پناه را کشتن این چه رسم و مرام و آئین است ؟! صبر این مردم ستمدیده لایق بی شمار ، تحسین است زخمشان را دعای ما به یقین باعث التیام و تسکین است ظلم آل یهود بر اسلام - کینه صهیونیست ، دیرین است به خدای حسین ، با این قوم بستن عهد صلح ، ننگین است حرفهاشان فریب و نیرنگ است وعده هاشان همه دروغین است باید از پیکر زمین برداشت غده ای که عمیق و چرکین است بشنوید این پیام قرآن را وعده حتمی خدا این است : پرچم عدل می رود بالا پرچم ظلم رو به پائین است آنچه از یادها نخواهد رفت شرح اندوهِ "دِیر یاسین" است ای شهادت (کمیل) را دریاب مرگ در راه عشق شیرین است /۱/۱۹ 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
هنگامه ی پرواز شد یکبار دیگر باب شهادت باز شد یکبار دیگر مردانی از نسل شقایق کوچ کردند در یک طلوع صبح صادق کوچ کردند حق جوانمردی ادا کردند و رفتند جان در ره میهن فدا کردند و رفتند بر آرزوی خود رسیدند این شهیدان جام بقا را سر کشیدند این شهیدان سردارها تا پای دار عشق رفتند مستانه و دلبیقرار عشق رفتند دشمن بداند تا شهادت استواریم چون کوه پیش هر چه طوفان پایداریم زین بادها هرگز نمی لرزد تن ما طعم شکست آخر چشد اهریمن ما یاد آورد از فتح خیبر قوم صهیون از اقتدار تیغ حیدر قوم صهیون ما را مترسانید از مرگ و شهادت مرگ است در قاموس ما فیض سعادت اینک شما و رزم ما آماده باشید در انتظار خشم حاجی زاده باشید از باقری ها و سلامی این پیام است پایان عمر دشمنان ختم کلام است مردان ما دشمن شکارند و رشیدند در خشم شب رزم آور صبح سپیدند 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf
سلام من به شهیدان مدافعان وطن مدافعان زمین آب آسمان وطن سلام من به شما که نهاده ایید از شوق سر ارادت خود را بر آستان وطن به عزم و رزم شما غبطه می خورد عالم نداده اید امانی به دشمنان وطن ز خون پاک شما این بشارت آمده است نمی رسد به خدا لحظه ای خزان وطن هماره یاد شما زنده و گرامی باد که نامتان گره خورده به داستان وطن به روی پیکرتآن زخم تیر و ترکش نیست که نقش بسته به جسم شما نشان وطن برای حفظ وطن دین خود ادا کردی شهادت است مدال تو قهرمان وطن 🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷 @k_madahan_esf