eitaa logo
کافه سیاسی
3.5هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
16.1هزار ویدیو
504 فایل
به دنیای تحلیل‌های عمیق و اطلاعات روز خوش آمدید. هدف ما: 🔰 ارتقا آگاهی و دانش سیاسی 🔰پر کردن دست شما برای مباحثه سیاسی 🔰مراقبت از سلامت ذهن شما در هجوم شبهات . نظرات و پیشنهادات شما برای ما خیلی ارزشمند است. ارتباط با ادمین از طریق : @kafedar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره (۲) 👤 🔸در این فضا که از نظر آمریکا مذاکره بسیار ارزشمند و از نظر ایران مذاکره نه‌چندان باارزش ارزیابی می‌شد، جمهوری اسلامی با هوشمندی، پذیرش یک قاعده ـ مکانیسم ـ مشخص ناظر به رفع تحریم‌های ایران از سوی آمریکا را در مقابل قاعده ایمن‌سازی فعالیت هسته‌ای خود مطالبه کرد و طرف آمریکایی پذیرفت که به فرمول یک در برابر یک ـ یعنی تأمین نظر ایران در یک مسئله در مقابل تأمین نظر آمریکا در یک مسئله ـ تمکین نماید. 🔸با این وصف در این فضا، ایران مذاکره غیرمستقیم با آمریکا را که امر تازه‌ای هم نبود و طی 20 سال گذشته در مورد برنامه هسته‌ای ایران و پیش از آن در سایر موارد جریان داشت، پذیرفت و با موضوعی به‌عنوان محور مذاکره توافق کرد که پیش از آن و طی یک دوره نزدیک به 20 سال (1400 ـ 1382) محل بحث و مذاکره بوده است. 🔻۳- چرا «مذاکره غیرمستقیم»؟ مذاکره به صورت غیرمستقیم در دنیا، امر رایجی می‌باشد و بسیاری از کشورها مایلند با دشمن خود فقط از طریق واسطه صحبت نمایند. محدود کردن مذاکره با آمریکا به «مذاکره غیرمستقیم» و اعلام پرهیز از مذاکره مستقیم، در واقع به نوعی تحقیر آمریکا تلقی شد و از این‌روی بود که ترامپ اصرار زیادی داشت تا این مذاکرات مستقیم باشد. در عین حال باید بر این نکته اذعان کرد که تأکید ایران بر مذاکره غیرمستقیم، موضعی متکبرانه نبود واقعیت این است که تأکید ایران بر مذاکره غیرمستقیم از یک‌‌سو وضعیت ایران را در پذیرش و در عدم پذیرش علی‌السویه نشان می‌دهد و به دشمن می‌گوید اگر مذاکره برای تو راهبرد است، برای من صرفاً یک موضوع ـ از میان ده‌ها موضوع ـ است و آنچه تو در عنوان مذاکره جست‌وجو می‌نمایی و به‌شدت به آن نیاز داری، من به خروجی آن نظر دارم و جز با اطمینان خاطر از رسیدن به «خروجی مناسب»، به مذاکره با تو نمی‌اندیشم در عین حال مذاکره غیرمستقیم این امکان را برای کشوری مثل ایران که با مطالبه مذاکره از سوی کشوری مواجه شده که طی نزدیک به ۵۰ سال جز شرارت از آن سراغ ندارد، فراهم می‌کند که با دقت تمام، آنچه مطرح می‌شود را سبک و سنگین کند و بدون عجله درباره آن بهترین یا مناسب‌ترین تصمیم را بگیرد. 🔻۴- در جریان این مذاکرات، درواقع ریل قبلی که اروپا چون نیمی از کشورهای 1+5 اروپایی بودند، در آن محوریت داشت، کنار گذاشته شد و عملاً اروپا از این چرخه حذف گردید. این یک اقدام واقع‌بینانه و حکیمانه بود چرا که اروپایی‌ها از زمانی که وارد این پروسه شدند جز شرارت علیه ایران کاری نداشتند. بعضی دولت‌‌های منطقه‌ای مورد نظر و مورد تأکید آمریکا هم در این چرخه راه پیدا نکردند و در واقع مذاکرات از یک‌سو در فضای تماس‌های مقدماتی با محوریت یک کشور دوست ـ عمان ـ صورت گرفت و از سوی دیگر اردوی قبلی غرب در هتل کوبورگ و... را در هم شکست. 🔻۵- مذاکرات فعلی، توسط «نمایندگان ویژه» اداره می‌شود، در عین حال نماینده ویژه ایران، وزیر امور خارجه هم هست و می‌تواند از کمک کارشناسی در روند کار استفاده ‌نماید. این موضوع خود بیان‌کننده حساسیت‌ مذاکرات برای دو طرف می‌باشد. البته موضوع ایران و آمریکا هیچ‌گاه عادی نبوده و در مناسبات جهانی به‌صورت یک عنصر اساسی شکل‌دهنده به یک روند یا مانع‌شونده از شکل‌گیری یک روند ظاهر شده است. ایران مرکز جهانی‌سازی شعار «مرگ بر آمریکا» و پرچمدار اخراج آمریکا از منطقه است، از آن طرف آمریکا قدرتمندترین دشمن جمهوری اسلامی می‌باشد. شاید میز مذاکره در هیچ دوره تاریخی، چنین دشمنانی را در دو سوی خود ندیده باشد! بنابراین جهان به این رخداد به‌عنوان یک موضوع فوق‌العاده و ویژه نگاه می‌کند. آنچه مسلم است جهان توقع ندارد، این دو دشمن تغییر وضعیت دهند و دشمنی میان آنان پایان یابد. جهان در حال ارزیابی نتیجه پنجاه سال منازعه میان دو طرف می‌باشد تا ببیند کدام در وضعیت امتیازدهی و کدام در وضعیت امتیازگیری قرار خواهد گرفت. این صحنه از منظر جهانی محک اقتدار دوطرف است. 🔸آمریکایی‌ها دقیقاً برای آنکه تصویر مدنظر خود را تحمیل نمایند، از یک ‌طرف بر ضعیف‌شدن ایران به دلیل تحولات یک سال اخیر تأکید دارند و از طرف دیگر بر برجسته‌سازی موضوع منع ایران از دستیابی به سلاح هسته‌ای ـ چیزی که اصولاً جزء برنامه ایران نیست ـ تمرکز کرده‌اند! متقابلاً ایران روی رفع تحریم‌ها به‌عنوان یک حق طبیعی تأکید دارد و فرمول قطعی، زمانبندی و نقشه راه رفع تحریم‌ها را از دشمن مطالبه می‌کند. جهان در حال ارزیابی است؛ یک قدرت شیطانی و یک قدرت توحیدی به مصافی به ظاهر دیپلماتیک آمده‌اند، پیروزی در این میدان مهم است. اما البته واقعیت این است که هیچ نتیجه‌ای منجر به تغییر دشمنی استکبار علیه مردم حق‌طلب ایران نمی‌شود و هیچ چیزی مردم ایران را به اشتباه نمی‌اندازد. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔰 موازنه برتری قدرت موشکی بر قدرت جنگنده‌ها (۱) 👤 🔸«بنیاد یهودی امور امنیت ملی» که به اختصار (Jinsa) خوانده می‌شود، دو روز پیش گزارشی منتشر کرد و در آن نوشت «در جریان جنگ اخیر رژیم اسرائیل علیه ایران 14 درصد از موشک‌های دفاعی تاد (tad)نابود شده‌اند» و این در حالی است که یک گزارش معتبر منابع دیگر اسرائیلی بیانگر آن است که این رژیم از میانه جنگ 12 روزه ناگزیر گردید سیاست جیره‌بندی را درباره به‌کارگیری این موشک‌ها به اجرا بگذارد که این بدان معناست که تا اواسط جنگ، لااقل نیمی از 605 موشک دفاعی تاد که اسرائیل کمی قبل از آغاز جنگ اخیر برای دفاع از تأسیسات حساس خود از آمریکا گرفته، مصرف شده‌اند. موشک‌های تاد با آنکه پیشرفته‌ترین سیستم دفاعی دنیا به حساب می‌آیند در نهایت نتوانستند در مقابل اکثریت شلیک‌های ایران کار عمده‌ای انجام بدهند. بعضی از مراکز اسرائیلی گفته‌اند سامانه‌های دفاعی اسرائیل از جمله موشک‌های تاد تنها توانسته‌اند 35 درصد موشک‌های ایران را رهگیری و مهار نمایند و این در حالی است که همین پژوهشگاه یهودی (جینسا) می‌گوید تعداد موشک‌های شلیک‌شده از سوی ایران 541 فروند بوده است. 🔸دو روز پیش رسانه‌های اسرائیلی نوشتند به‌تازگی به آنان اجازه پخش تصاویر اصابت موشک‌های ایران و حجم تخریب‌ها داده شده است. در یکی از فیلم‌های منتشر شده نشان می‌دهد چندین موشک ایران به پالایشگاه حیفا (از جمله اتاق کنترل آن) اصابت کرده و آن را به آتش کشیده است. 🔸آنچه در گزارش جینسا که در سایت دانشگاه ایالت واشنگتن دی‌سی منتشر شده و نیز آنچه در گزارش‌های سایر منابع اسرائیلی یا مرتبط با این رژیم مطرح شده، چندان عجیب نیست. واقعیت این است که تاکنون هیچ سیستم دفاعی هر چند پرقدرت و چندلایه بوده نتوانسته است برای کشور صاحب آن، ایمنی کامل ایجاد نماید. اصابت متوالی موشک‌های ایران به مناطق حساس رژیم اسرائیل از جمله به پایگاه حساس اطلاعاتی نواتیم و نیز اصابت موشک‌های ایران به پایگاه العدید که دارای پیشرفته‌ترین لایه‌های دفاعی بوده‌اند، بیانگر این موضوع و در نهایت بیانگر «نسبی‌ بودن بازدارندگی» می‌باشد. 🔸بعضی گمان کرده‌اند بازدارندگی یک کشور در برابر کشور دیگر در صورتی است که «کشور الف» به درجه‌ای از توانمندی‌ آفندی و پدافندی رسیده باشد که «کشور ب» جرأت حمله به آن را نداشته باشد و حال آنکه می‌دانیم کشورهایی مثل آمریکا و روسیه که دارای قدرتمندترین ارتش‌ها و برترین جنگ‌افزارهای نظامی هستند هم قادر به صیانت مطلق از نیروها و پایگاه‌ها و کشور خود در برابر دشمنان که گاهی از آنان بسیار کوچک‌تر هم می‌باشند، نشده‌اند. روسیه دو ماه پیش از سوی اوکراین مورد حمله پهپادی قرار گرفت و نتوانست همه تجهیزات مهاجم که بعضاً تا عمق 5000 کیلومتری روسیه نفوذ کرده بودند را دفع نماید. یا آمریکا با وجود برخوردار بودن از انواع جنگ‌افزارهای آفندی و پدافندی، در معرض تهاجم دشمنان خود قرار گرفته و نتوانسته از پایگاه‌ها و نیروهای خود، به‌طور مطلق حفاظت نماید. در همین یک سال گذشته، چند بار به پایگاه‌های آمریکا در «یرموک اردن»، «عین‌الاسد عراق» و «العدید قطر» حمله شده است. کما اینکه نیروهای نظامی یمن بارها به ناوهای جنگی و کشتی‌های تجاری آمریکا در اقیانوس هند و دریای سرخ حمله کرده‌اند و آمریکا نتوانسته از طریق اعمال قدرت نظامی، آنها را از ادامه حملات باز دارد مگر زمانی که در پای میز مذکره و از طریق توافق به چیزی رسیده باشد. بنابراین در بحث بازدارندگی که مقوله بسیار مهمی می‌باشد و خداوند متعال هم بر آن تأکید فرموده است، هدف‌گیری، دفع مطلق حملات دشمن و یا ممانعت مطلق از وقوع درگیری نیست. بازدارندگی در معنای متعارف نظامی، این است که یک کشور به درجه‌ای از توانمندی و درجه‌ای از مدیریت نظامی رسیده باشد که دشمن در هنگام مواجهه با آن، ناگزیر به محاسبه انواعی از موضوعات باشد و تحت هر شرایطی جرأت حمله به آن را نداشته باشد. 🔸کما اینکه در این صحنه 12 روزه، ایران توانست قدرت خود در ضربه زدن به دشمن را به اثبات برساند. پیش از آن، دشمن به این جمع‌بندی رسیده بود که قادر است ضرباتی را به ایران وارد کند، بدون اینکه ایران قادر به پاسخگویی مؤثر به او باشد. منابع اسرائیلی اخیراً فاش کردند که دو هفته پیش از آغاز جنگ، نتانیاهو در جریان سفر به آمریکا، به دونالد ترامپ گفته بود «ما آنچنان ضربه‌ای به ایران می‌زنیم که پس از 24 ساعت، دیگر تا ده‌ها سال نتواند موشکی به سمت اسرائیل شلیک نماید.» 🔻ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔰 موازنه برتری قدرت موشکی بر قدرت جنگنده‌ها (۲) 👤 🔸آنچه مسلم است امروز پس از جنگ 12 روزه که آنان هم آغازکننده جنگ و هم درخواست‌کننده آتش‌بس بودند، آمریکا و اسرائیل، هر دو باور کرده‌اند که امکان ایجاد یک موقعیت واقعی بازدارنده در برابر ایران را ندارند و ایران قادر است هم در برابر ضربات مقاومت کند و هم به دشمن خود ضربه‌های شدید بزند ولو آنکه همزمان با اقدام آمریکا و اسرائیل علیه خود مواجه باشد و حتی اگر همه جنگ‌افزارهای دنیا در اختیار رژیم غاصب باشد کما اینکه در جنگ 12 روزه این‌گونه بود. 🔸رژیم صهیونیستی در روز دوم جنگ برای آنکه اقتدار امنیتی خود در مقابل ایران را به تصویر بکشد، گفت آسمان ایران به روی من باز است و هر کجا را که بخواهم مورد حمله قرار می‌دهم کما اینکه ترامپ در همان روز اعلام کرد جنگ با برتری ارتش اسرائیل در مقابل ارتش ایران پیش می‌رود. اما در روز سوم که جنگ با برتری آتش ایران مواجه گردید، دیگر حرفی برای ارتش رژیم باقی نمانده بود. کاملاً واضح بود که اسرائیل روی قدرت نیروی هوائی و تعداد جنگنده‌های خود در برابر ایران حساب ویژه‌ای باز کرده بود و گمان می‌کرد می‌تواند قدرت پروازی خود را به یک مانع اساسی در راه شلیک‌های ایران تبدیل کند. اما در روز سوم، این محاسبه غلط جای خود را به یک محاسبه جدید داد. 🔸از روز سوم و پس از موج سنگین شلیک‌های موشکی ایران، دو سؤال ذهن ارتش اسرائیل و ذهن مقامات نظامی آمریکا را به خود مشغول کرد؛ آیا قدرت هواپیماهای مهاجم می‌تواند بر قدرت موشک‌‌های ایران غلبه کند و سؤال دوم این بود که ایران چه سامانه‌های شلیک دیگر در آستین دارد. در این فضا شلیک موشک‌های ایران تا حد بسیار زیادی از کنترل سامانه‌های پرخرج و افسانه‌ای رژیم اسرائیل خارج شد. مؤسسه پژوهشی جینسا که وابسته به ایپک و در خدمت رژیم اسرائیل قرار دارد، در گزارش خود اعتراف می‌کند 65 درصد موشک‌های ایران به اهداف خود اصابت کرده‌اند و این در حالی است که گزارش‌های دیگر اسرائیل از اصابت 90 درصد موشک‌ها خبر داده‌اند و نیز این در حالی است که هرچه به روز دوازدهم جنگ نزدیک‌تر شده‌ایم، به درصد موشک‌هایی که پس از شلیک در نقاط حساس رژیم اسرائیل فرود آمده‌اند، افزوده شده و در آخرین شلیک‌های ایران که تا ساعت 6 صبح روز سه‌شنبه (یعنی روز پایان جنگ) با موشک‌های جدید استمرار پیدا کرده، اصابت‌ها کامل و بدون نقص بوده است. 🔸بنابراین ارتش اسرائیل پاسخ دو سؤال خود را بدین‌گونه دریافت کرده که از یک‌سو در مصاف موشک و هواپیما، موشک قدرت برتر است و از سوی دیگر مشت ایران علی‌رغم شلیک متنوع موشک‌ها، هنوز بسته است. فرماندهی ارتش رژیم غاصب این را به آن معنا گرفت که احتمالاً ایران موشک‌های پرقدرت‌تری هم برای شلیک آماده کرده باشد. بنابراین ارتش رژیم در روز سوم از فضای جسارت و غرور خارج شد و در روز ششم از فضای ریسک و خطر خارج گردید. 🔸مسلم این است ارتشی که جنگ را در روز 23 خرداد با یک سری جمع‌بندی‌ها و انگاره‌ها آغاز کرد، به این زودی‌ها نمی‌تواند با همان انگاره‌ها و حساب و کتاب‌ها سراغ گزینه جنگ‌ با ایران بیاید. به عبارت دیگر اسرائیل در روز 23 خرداد با قطعی گرفتن پیروزی سریع خود، جنگ با ایران را کلید زد و به سرعت شکست خورد. این پیروزی روی ستون‌هایی استوار بود که بعد معلوم شد این ستون‌ها خیالی و وهمی هستند. 🔸یکی از این ستون‌های خیالی این بود وقتی ضربه سنگینی به چند موقعیت حساس نظام ایران وارد شود، اداره امور از دست رهبر ایران خارج می‌شود. خب این انگاره الان باطل شده است. یکی دیگر از ستون‌های خیالی بود که سیستم رهبری نظامی ایران با یک سلسله ضربات حساب‌شده دچار انفعال شده و به دشمن خود در ضربات پی‌در‌پی پهلو می‌دهد و دور پیاپی شکست‌های آن رقم می‌خورد. خب این انگاره هم باطل شده است. یکی دیگر از ستون‌های خیالی آن این بود که با اتکا به یک سلسله برتری‌های تکنولوژیک می‌تواند روی سیستم جنگ‌افزار ایران سوار شود و آن را از کار بیندازد. گزارش‌های پس از جنگ که از سوی ارتش اسرائیل منتشر شده می‌گوید درصد این در عمل آن‌قدر نبوده که قدرت دفاعی ایران را مختل کند و یا قدرت تهاجمی ایران را تحت تأثیر جدی قرار دهد. 🔸خب این انگاره سوم هم باطل شده است. ستون خیالی چهارم آن این بود که در ایران ظرفیت ناراضی به ‌عنوان عنصر مکل تهاجم خارجی وارد میدان می‌شود و پشت جبهه ایران را به آشوب می‌کشد. آنچه اتفاق افتاد، این انگاره را هم باطل کرد. پس اسرائیل نمی‌تواند با جمع‌بندی روز 22 خرداد، اهدافی شبیه اهداف جنگ 23 خرداد تا سوم تیر را در نظر گرفته و به ایران حمله کند. 🔻ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔰 موازنه برتری قدرت موشکی بر قدرت جنگنده‌ها (۳) 👤 🔸به عبارت بهتر اسرائیل نمی‌تواند با انگاره «پیروزی بر ایران»، جنگ دوباره‌ای را علیه ایران شروع کند؛ چرا که جنگی با چنین انگاره‌ای راه انداخت و همه توان خود و غرب را برای گرفتن نتیجه، پای کار آورد و شکست خورد. اما این به آن معنا نیست که آمریکا و اسرائیل به دلیل شکست در جنگ 12 روزه، درگیری با ایران را کنار گذاشته‌اند. باید بدانیم که همیشه درگیری با هدف پیروزی بر دشمن اتفاق نمی‌افتد. جنگ می‌تواند با هدف ضربه زدن به دشمن و بازداشتن آن از اقدامات آفندی هم راه بیفتد. کمااینکه بسیاری از جنگ‌ها با این مبنا راه افتاده‌اند. 🔸از این‌رو دستگاه نظامی ایران در عین اعتماد به نفس و اتکا به پیروزی در جنگ اخیر و بررسی دقیق نقاط قوت و ضعف خود در این جنگ و ارزیابی دقیق توانایی‌ها و ضعف‌های دشمنان خود، از کید دشمن غافل نیست. اسرائیل و آمریکا نتوانسته‌اند اهداف خود در جنگ 12 روزه را محقق کنند؛ خود این ناکامی می‌تواند دلیل آرایش نظامی تازه آنان در مقابل ایران باشد. 🔸تجربه جنگ 12 روزه ثابت کرد قدرت نظامی ایران از هوشمندی کافی در برابر حرکت دشمن و از توانایی کافی برای ضربه زدن به آن برخوردار می‌باشد. 🔸حمله به پایگاه العدید آمریکا و حمله به مرکز حساس نظامی بئرالسبع اسرائیل همزمان و در یک شب صورت گرفت. این هم مانور قدرت و هم مانور اراده بود و لذا نیروی نظامی ایران که طمأنینه خود را به اثبات رسانده است، در صورت مواجه شدن با شرارت جدید با اطمینان بیشتر و ضربه مهلک‌تر شکست بزرگ دیگری را بر دشمن تحمیل می‌کند. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔰 وزر و وبال «مسیر ترامپ» (۱) 👤 🔸توافق سه‌جانبه آمریکا، آذربایجان و ارمنستان در خصوص ایجاد یک مسیر (Route) در حدفاصل آذربایجان و نخجوان که لازمه آن عبور از دست‌کم 47 کیلومتر از خاک ارمنستان می‌باشد، منشأ بحث‌های زیادی شده است. بعضی آن را موضوعی تمام‌شده و بعضی آن را در حد یک «یادداشت تفاهم» که فاقد جزئیات و نحوه اجرا می‌باشد، ارزیابی نموده‌اند. بعضی آن را یک توافق در محدوده صلاحیت‌های دو کشور آذربایجان و ارمنستان دانسته و بعضی آن را تغییردهنده جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) منطقه قفقاز و دارای پیامدهای اساسی برای قفقاز جنوبی و محیط‌های فرادست آن (روسیه، ایران، ترکیه و...) می‌دانند. بعضی گفته‌اند این قرارداد سبب تصرف بخشی از مرزهای شمالی ایران توسط آمریکا و اعمال نفوذ آن است و بعضی هم از منظر اقتصادی، آن را در عداد یکی از ده‌ها جاده ترانزیتی در منطقه معرفی کرده‌اند که فاقد جنبه‌های استراتژیک می‌باشد. در خصوص این موضوع توجه به نکات زیر اهمیت دارد: 🔻1- با ورود آمریکا به موضوع مسیر میان دو سوی جمهوری آذربایجان، بحث از روابط و توافق میان دو کشور فراتر رفته و جنبه‌ای فراحوزه‌ای پیدا کرده است. منطقه قفقاز جنوبی که به عبارتی شامل سه کشور و به عبارتی شامل پنج کشور می‌شود، بخشی از حوزه تمدنی ایران و بخشی از حوزه سیاسی ـ امنیتی روسیه به حساب می‌آید و نظم این حوزه نمی‌تواند بدون مشارکت پیدا کردن این دو کشور معنای طبیعی پیدا کند، به‌خصوص اگر طرف ثالثی که در این حوزه ورود پیدا می‌کند، نه‌تنها هیچ پیوندی با این حوزه نداشته بلکه با کشورهای پیرامونی آن در فضای تخاصم هم باشد. ایران و روسیه از ده‌ها سال قبل با آمریکا در وضعیت تخاصم قرار دارند. ایران، روسیه از یک‌سو و آمریکا از سوی دیگر، در اسناد ملی یکدیگر با واژه دشمن (Enemy) یاد شده‌اند و از این مهم‌تر در همین حدود دو ماه پیش میان آمریکا و ایران درگیری نظامی رخ داده است. بنابراین کاملاً واضح است که حضور آْمریکا به ‌عنوان طرف ثالث این طرح که البته گویا طرف اصلی می‌باشد! به اغراضی که پشت این طرح نهفته است، وجهه‌ای خصمانه می‌دهد و این در حالی است که بر مبنای حقوق بین‌الملل هیچ کشوری حق ندارد در مرزهای خاکی یا آبی خود توافقی شکل داده و یا وضعیتی پدید آْورد که به ضرر طرف ثالث باشد. آنچه در این صحنه اتفاق افتاده است بدون شک اولاً یک اقدام آمریکایی و دارای ماهیت امنیتی - انتظامی است و در مرتبه بعد اقدامی با محوریت دشمن ایران و البته دشمن روسیه می‌باشد و پیامد ژئوپولیتیکی دارد و ایران و روسیه ناگزیرند با تمام ظرفیت مانع عملیاتی‌ شدن آن گردند. 🔻2- بر اساس سندی که منتشر شده است، جزئیات این طرح هنوز مورد بحث واقع نشده و خود این موضوع می‌تواند نشان‌دهنده آن باشد که این سه کشور در مورد پیامدهای اعلام آنها ‌ نگرانی داشته‌‌اند. اما این به این معنا نیست که طرحی درباره جزئیات وجود ندارد و یا اینکه در مورد آْنها گفت‌وگو صورت نگرفته است. بله جزئیات به تصویب نرسیده‌اند، ولی وجود دارند. این موضوع برای ما یک فرصت اساسی به حساب می‌آید تا با اقدامات لازم جلو پیاده شدن آن به‌خصوص جزئیاتی که با منافع و امنیت ملی ما ناسازگار هستند بگیریم. ما باید بدانیم آنچه در این میان به امضا رسیده است، پیش از آن سال‌ها - و گفته شده ده سال - روی آن کار شده و مقدمات آن در این سال‌ها در این دو کشور طی شده و این بیانگر آن است که در این موضوع ما نه با یک خط ترانزیت که با یک توطئه مواجه هستیم. پس نباید در این تردید کنیم که آنچه در واشنگتن توافق شده، با زیرپا گذاشتن حقوق و حریم ایران توأم می‌باشد. 🔻3- آمریکا، آذربایجان و ارمنستان اگر گمان می‌کنند اجرای طرحی که حقوق ایران و روسیه در آن رعایت نشده به سادگی نوشتن آن بر روی کاغذ است، به‌شدت اشتباه می‌کنند. اشتباه اول را ارمنستان و آذربایجان کرده‌اند که گمان کرده‌اند گره زدن زلف این گذرگاه به آمریکا سبب آرامش، اطمینان و افق روشن می‌شود. در این میان «پاشینیان» نخست‌‌وزیر ارمنستان که به دلیل ضعف‌هایی که از خود نشان داد کشور خود را با تهدیدات مکرر امنیتی مواجه کرد و موقعیت خود را از دست داده است گمان می‌کند توافقی با این مختصات سبب امنیت و ثبات ارمنستان و برخوردار شدن از مواهب اقتصادی فوری می‌شود، باید بدانید وقتی پای حضور نظامی آمریکا به این حوزه باز شود، منطقه دستخوش آشوب می‌شود. کافی است نگاهی به تجربه حضور نظامی آْمریکا در افغانستان، عراق و سوریه بیندازند تا بدانند حضور نظامیان و پایگاه‌های نظامی آمریکا سبب تشدید ناامنی می‌شود. 🔻 ادامه دارد...👇👇👇
🔰 وزر و وبال «مسیر ترامپ» (۲) 👤 🔸ارمنستان باید بداند دشمنی میان آمریکا و ایران، یک دشمنی سیاسی و بر سر یک یا چند موضوع خاص نیست؛ این خصومت جنبه حاکمیتی دارد یعنی از یک‌سو ایران، آمریکا را به دلیل مداخلات ویرانگر در امور دیگران و جانبداری از رژیم جنایتکار اسرائیل، نامشروع می‌داند و در جهت از بین بردن این معادله تلاش می‌کند، از سوی دیگر آمریکا، ایران را دشمنی غیرقابل تحمل دانسته، برای براندازی نظام سیاسی آن تلاش می‌‌نماید. کاری که توافق اخیر صورت داد این بود که در ارمنستان و در قفقاز برای این دو دشمن جدی جولانگاه درست کرد. بنابراین توافق سه‌جانبه امنیت منطقه قفقاز را مخدوش کرده و دود ناشی از آن ابتدا به چشم مردم آذربایجان و مردم ارمنستان می‌رود. نکته مهم دیگر این است که آمریکایی‌ها چندی نیست که تجربه حضور نظامی ناکام را در اطراف این حوزه پشت‌سر گذاشت‌اند. آمریکا به همراه انگلیس و چندین دولت غربی دیگر با حدود 300 هزار نیروی نظامی - اطلاعاتی، عراق را در روزهای پایانی سال 1381/ و ماه چهارم 2003 تصرف کرد اما در کمتر از سه سال به بن‌بست کامل رسید و چهار سال بعد یعنی در سال 1386 - 2007 همان دولت متجاوز جرج بوش، ناگزیر به امضای توافق ترک عراق شد و کل پرونده حضور نظامی آمریکا در عراق از 8 سال (1382 تا 1390) فراتر نرفت. در آن زمان دولت متجاوز بوش با دولتی در عراق که دولت مقاومت بود، توافق خروج نوشت. 🔸در حد فاصل ورود آمریکا به عراق تا خروج آن، این کشور نه‌تنها نتوانست برای عراق امنیتی ایجاد کند، حتی برای نیروهای متجاوز خود هم نتوانست امنیت ایجاد نماید. این کشور که 8 سال با ایران جنگیده بود، در پی اشغال به سرزمین مقاومت علیه آمریکا تبدیل شد. ارمنستان و آذربایجان باید بدانند وضعی مغایر با سرگذشت عراق پیدا نمی‌کنند و برخورد با آمریکایی‌ها در قفقاز از روز نخست شروع خواهد شد. 4- از نظر ایران و روسیه، قفقاز می‌تواند و باید منطقه صلح و آرامش و رفاه باشد و این صلح و آرامش از یک‌سو نیازمند توافق میان جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان است و از سوی دیگر با توجه به اختلافات سرزمینی که میان دو کشور وجود دارد، به یک سازوکار منطقه‌ای توأم با حُسن‌نیت نیاز می‌باشد که شامل همکاری کشورهای ایران، روسیه و ترکیه می‌شود. این سازوکار که یک سالی هم فعال بود و جلساتی برگزار کرد، می‌تواند ثبات‌آفرین باشد. اما حضور عواملی که با محیط منطقه قفقاز در وضعیت تعارض جدی است، نمی‌تواند ثبات‌بخش باشد. 🔸هیچ تردیدی وجود ندارد که به همان میزان که بی‌ثباتی در قفقاز با منافع و مصالح ایران و روسیه منافات دارد، صلح و ثبات با منافع این دو کشور در انطباق کامل می‌باشد. اما ثبات نمی‌تواند با نادیده گرفتن حق ایران و روسیه به‌دست آید. مردم در این دو کشور می‌توانند انتخاب‌های خود را داشته باشند و به هر حزب و فرد رأی دهند. ما به آراء آنان احترام می‌گذاریم و نسبت به برقراری روابط با دولت‌های منتخب مردم متعهد هستیم اما به هیچ وجه نمی‌توانیم به سیاست‌‌هایی روی خوش نشان دهیم که فراتر از صلاحیت‌های داخلی یک یا دو دولت و در تعارض با ما است. ما دوستانه به مقامات این دو کشور می‌گوییم، دوست نداریم قفقاز منطقه درگیری امنیتی ایران و آمریکا یا روسیه و آمریکا باشد. 🔻5- در ایران باید درک شود که آنچه در توافق سه‌جانبه اخیر گذشت، یک موضوع کم‌اهمیت و یا یک موضوع فاقد چاره نیست. بعضی اظهارنظرهای حساب‌‌نشده که متأسفانه بعضا از افراد مسئول و مجرب هم شنیده می‌شود، تعجب‌آور است. 🔸آنچه در این توافق‌ رخ داده اگر بر روی زمین بنشیند، باعث شعله‌ور شدن تعارضات در محیط منطقه‌ای می‌شود. ایران ناگزیر است با قاطعیت تمام در این موضوع ورود کند و مانع شکل‌گیری چیزی شود که ده‌ها سال آثار سوء امنیتی دارد. این توافق روابط ایران با آذربایجان و ارمنستان را در وضعیت تردید و بدگمانی دائمی قرار می‌دهد. پس ایران باید همین اول کار با قدرت - که لزوماً اعمال قدرت نظامی هم نیست - وارد شود. باید در گفت‌وگوهای با این دو کشور استدلال‌های قوی خود را ارائه دهیم و البته طرح مرضی‌الطرفین جایگزین هم داشته باشیم و راه روشنی هم برای تحقق آن نشان دهیم. یک فراگرد دیپلماتیک دو و چندجانبه منطقه‌ای می‌‌تواند صلح و ثبات و رفاهی که در معرض خطر است را برای این منطقه فراهم نماید. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔰 به دشمن کوچه ندهید(۱) 👤 🔸بر اساس اظهارات مقامات رژیم اسرائیل و عملکرد ارتش آن، آنان گمان می‌کردند با یک عملیات و در ظرف زمانی یک روزه یا ایران تغییر می‌کند و یا تغییرات اساسی در سیاست خارجی آن پدید می‌‌آید. بر این اساس به نظر می‌آید رژیم پیش‌بینی یک جنگ در ابعادی که با آن مواجه گردید را نمی‌کرده است. یک خبر قابل اعتماد بیانگر آن است که نتانیاهو حدود یک هفته قبل از آغاز جنگ به دونالد ترامپ می‌گوید «بعد از 24 ساعت اتفاقی که می‌افتد این است که تا ده‌ها سال، دیگر هیچ موشکی از ایران به سمت اسرائیل پرتاب نخواهد شد.» کمااینکه وقتی روز اول جنگ سپری شد و رژیم ضرباتی به سیستم نظامی ایران وارد کرد، زمزمه تغییر نظام سیاسی ایران از سوی محافل اسرائیلی به گوش رسید. اما از روز چهارم که مشخص شد قدرت نظامی ایران علی‌رغم آسیبی که به آن وارد شده همچنان بر قدرت نظامی اسرائیل برتری دارد، بحث ضرورت توقف جنگ از محافل اسرائیل بلند شد و دست آخر اسرائیلی‌ها با استغاثه از آمریکا و پس از 12 روز جنگ به آتش‌بس و نه اهداف خود دست یافتند. 🔸در این صحنه آنچه مشخص می‌باشد این است که رژیم اسرائیل به یک عملیات فکر می‌کرد ولی با یک جنگ مواجه شد از آن طرف در آغاز، ایران گمان می‌کرد با یک جنگ طولانی‌تر از 12 روز مواجه است و بر این اساس امکانات خود را برای اداره جنگی طولانی‌تر آماده کرده بود. 🔸اگر به این دو گزاره توجه کنیم می‌توانیم به ارزیابی واقعی و ملموس میدانی قدرت دو طرف برسیم. کمااینکه در این میان تا حد بسیار زیادی پاسخ این سؤال که آیا جنگ دیگری در چند ماه آینده ـ کوتاه‌مدت ـ یا در چند سال آینده ـ میان‌مدت ـ میان ایران و آمریکا و رژیم اسرائیل روی می‌دهد، داده می‌شود. دقیقاً بر همین اساس این روزها محافل صهیونیستی از امکان از سرگیری جنگ از سوی ایران صحبت می‌کنند نه اینکه از جنگی علیه ایران سخن بگویند. همین‌طور در این روزها و هفته‌ها ده‌ها مقاله در نشریات معتبر اروپایی منتشر شده که مبنای آن ارزیابی امکان آغاز جنگ از سوی ایران بوده است. البته آنچه در استراتژی نظامی ایران مطرح است، پیشگیری از جنگ و رسیدن کشور به آن درجه از توانمندی نظامی است که اقدام نظامی علیه ایران با هزینه زیاد از سوی طرف مقابل و در نتیجه جلوگیری از عملی شدن نیات دشمنانه آن ‌باشد و این البته بسیار مهم و اساسی است. بر این اساس دشمنان اگرچه هیچ سابقه‌ای از تجاوز ایران به یک کشور ندارند، از اقتدار نظامی ایران هراس دارند؛ چرا که آنان، خود سیاست‌های نظامی‌شان را بر مبنای تهدید دیگران قرار داده‌اند. 🔸رژیم اسرائیل این جنگ و بنا به آنچه به آن فکر می‌کرد، عملیات نظامی یک روزه را با چهار هدف کلان طراحی ‌کرد و آمریکا و اروپا و چه بسا بعضی دیگر از دولت‌ها را با خود همراه نمود؛ هدف اول تغییر در ایران (به‌صورت کلان یعنی تغییر نظام سیاسی یا به صورت راهبردی، یعنی تغییر سیاست‌های اصولی نظام) هدف دوم تضعیف شدید و غیرقابل ترمیم قدرت نظامی ایران و فروپاشی ساختاری آن، هدف سوم فروپاشی قدرت اجتماعی ایران و فعال‌سازی تضادهای ذهنی و درواقع عملیاتی کردن آرزوهای دشمنانه و هدف چهارم بی‌اعتبارسازی ایران به‌عنوان نقطه ثقل (و ام‌القراء) یک جبهه. 🔸اقدام عملیاتی اسرائیل با هماهنگی آمریکا، اروپا و بعضی دولت‌ها در منطقه در روز 23 خردادماه گذشته کلید خورد اما هیچ‌کدام از این چهار هدف محقق نشد. رهبری سیاسی ایران با پیش‌بینی حمله نظامی دشمن، ضربات وارده به دستگاه نظامی کشور را با سرعتی عجیب بازسازی کرد تا جایی که در روز سوم جنگ، یک مقام ارشد نظامی اسرائیل اعتراف کرد ساختار نظامی ایران به‌طور کامل کار می‌کند و رهبری نظامی در جای خود و با دقت عمل می‌نماید. هدف تغییر نظام سیاسی چه به صورت کلی و چه به صورت جزئی هم محقق نشد، حمله نظامی به ایران با ترک میز توسط طرف ایرانی، حتی مذاکرات غیرمستقیم هسته‌ای میان آمریکا و ایران را متوقف کرد و علی‌رغم تلاش غرب تاکنون به راه نیفتاده است. نظام سیاسی ایران در هیچ سطحی تغییر را نپذیرفته و درواقع تسلیم فزون‌خواهی دشمن نشده است. قدرت اجتماعی ایران و آنچه میراث یک انقلاب عمیقاً مردمی می‌باشد، به‌خوبی کار می‌کند و ضریب همراهی شهروندان با نظام سیاسی افزایش یافته است. 🔸بعضی گزارش‌های معتبر غربی بیانگر آن است که در همان روز اول جنگ، 36/2 درصد به مدافعان نظام جمهوری اسلامی در داخل مرزهای ایران افزوده شده است. هدف چهارم دشمن هم که بی‌اعتبارسازی ایران در محیط منطقه‌ای است کارکرد معکوس یافته است. حمله به جمهوری اسلامی ایران از سوی آمریکا و رژیم جنایتکار اسرائیل، هیچ توجیه منطقی نداشت از این‌رو هیچ دولتی نتوانست با صراحت از آن دفاع کند. از آن طرف دولت‌های مختلف در سطح جهان آن را محکوم کردند و دولت‌های منطقه‌ای کنار ایران قرار گرفتند. 🔻ادامه دارد...👇👇👇
🔰 به دشمن کوچه ندهید(۲) 👤 🔸وضع مسلمانان در منطقه که روشن‌تر از این است بر اساس یک نظرسنجی جامع از کشورهای اسلامی حمایت مسلمانان در کشورهای مختلف از ایران از 72 درصد شروع شده و تا 98 درصد امتداد داشته است. نکته دیگر این است که این جنگ از سوی شیعیان، جنگ علیه قاطبه شیعه و نه فقط جمهوری اسلامی تلقی شد و صدها میلیون شیعه خود را در وضعیتی دیدند که باید کنار جمهوری اسلامی قرار داشته باشند بنابراین دشمن در هدف چهارم نیز به هیچ نتیجه‌ای نرسید. 🔸با این وصف اگر چنانچه دشمن بخواهد عملیات یا جنگ جدیدی علیه ایران کلید بزند باید تغییر اساسی در وضعیت این چهار موضوع پدید آمده باشد. دشمن حتماً نمی‌تواند این چهار هدف جنگی را کلید بزند پس باید یا خواسته‌های خود را تغییر دهد و یا در انتظار بنشیند تا در این چهار وضعیت ایران، فتوری رخ دهد. خواسته دشمن در عملیات یا جنگ 12 روزه، خواسته حداکثری بوده بنابراین دشمن اگر بخواهد بازی جدیدی راه بیندازد، این بازی باید از حداکثری به حداقلی تغییر وضعیت بدهد. اینکه کسی تصور کند ایران در یک دوره کوتاه‌مدت به درجه‌ای می‌رسد که جنگ علیه آن توجیه‌پذیر باشد، تا حد زیادی ساده‌لوحانه است ولی اینکه قدرت بروز یافته ایران در 12 روز جنگ و از آن طرف بروز ضعف در دشمن، آن را به جمع‌بندی دیگری برساند، منطقی است. 🔸بر این اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی ـ دامت برکاته ـ در روز شهادت حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام فرمودند امروز دشمن چشم به اختلافات داخلی و شکاف‌های سیاسی در ایران دوخته است و انقلابی‌ترین کار حفظ همبستگی کنونی در ایران است. 🔸دشمن در عین حال به یک چیز دیگر هم چشم دوخته است و آن اشتباه محاسباتی و خطای دید بعضی دستگاه‌های معتبر و پاره‌ای افراد در جایگاه‌های حساس می‌باشد. اگر یک مقام مسئول تحت تأثیر تحلیل‌های غلط و یا وسوسه‌های خارجی دچار ضعف دید و در نتیجه ضعف تحلیل شود، می‌تواند به دشمن برای تحقق اهدافی که با قدرت‌نمایی نظامی به آن نرسیده، کوچه بدهد. وقتی یک دستگاه علی‌رغم مصوبه مجلس شورای اسلامی و علی‌رغم نظر شورای عالی امنیت ملی ایران به دو مأمور آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه می‌دهد که از یکشنبه ـ پریروز وارد کشور شود، دشمن گمان می‌کند حداقل بخشی از مسئولین ایرانی مرتبط با مسائل خارجی دچار نوعی از وادادگی شده‌اند. وقتی نامه اخیر سازمان انرژی اتمی ایران در آژانس رد می‌شود و دستورالعمل 31 مرداد ماه گذشته آژانس بین‌المللی بلافاصله از سوی یک مقام مسئول پذیرفته می‌شود، دشمن به این گمان باطل می‌رسد که ایران ضعف دارد و می‌توان هر چیزی را به آن تحمیل کرد. 🔸در حالی که اگر ما به اظهارات طرف مقابل در آمریکا، اروپا، رژیم و آژانس نگاه کنیم می‌بینیم آنان در روز سوم تیرماه و در پایان 12 روز جنگ، قدرت عظیم ایران در هجوم و دفاع را باور کرده‌اند. اما به نظر می‌آید آنچه در محیط‌های دربسته بعضی «محافل» رد و بدل می‌شود و جای شک و شبهه در آن زیاد است، انشاء ضعف می‌باشد. و همه می‌دانیم که این طایفه از همان فردای 22 بهمن 1357، احساس و ابراز ضعف می‌کردند و حال آنکه مردم، انقلاب اسلامی، ایران، امام و رهبری عظیم بودند و کار تحولات عظیم در جهان را درخور توان خویش می‌دیدند و با اعتقاد به آن در این راه تا امروز پایمردی نشان داده و به نتایج بسیار بزرگی رسیده‌اند. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔰 دیپلماسی با اروپا و آمریکا به بن‌بست رسیده است، باور کنید (۱) 👤 🔸اقدام اروپایی‌ها در فعال‌سازی مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) از قبل قابل پیش‌بینی بود و بسیاری از مراکز کارشناسی گفته بودند اروپایی‌ها یک ماه مانده به 18 اکتبر 2025/ 26 مهر 1404 با استفاده از ‌بندی که در متن برجام تعبیه گردیده است، مانع غروب بندهای اساسی برجام می‌شوند که به ایران امکان می‌دهد پس از ده سال تحمل اقدامات یکجانبه، از شر آن خلاص گردد. گرچه پذیرش چنین‌بندی از سوی مذاکره‌کنندگان ایرانی و دستگاه‌هایی که آن را در ایران پذیرفتند، جرم سنگین و شرم‌آوری می‌باشد، اما پرواضح است که حتی اگر این بند هم وجود نداشت، اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها اجازه نمی‌دادند پرونده هسته‌ای ایران عادی شود و ایران بتواند از مواهب عضویت در NPT و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی استفاده کند. بنابراین اصل اینکه ما به توافق با غرب دل بسته بودیم و ادعا می‌کردیم با اقدامات دیپلماتیک می‌توانیم روابط حقوقی خود با غرب را به گونه‌ای تنظیم کنیم که با هزینه کم اهداف هسته‌ای خود را محقق گردانیم، خطا بود و امروز پس از 22 سال طی این طریق و بازگشت به نقطه صفر، پرداخت هزینه هنگفت دیگر، هیچ توجیهی ندارد که بخواهیم دوباره دم از مذاکره با غرب برای یافتن یک راه حقوقی قابل اعتماد بزنیم. 🔸تعبیه مکانیسم ماشه در برجام،کلیدی‌ترین و حساب‌شده‌ترین بند آن است و وقتی مکانیسم ماشه می‌تواند همه قطعنامه‌های تحریمی ظالمانه و غیرموجه شورای امنیت سازمان ملل را برگرداند، به این معناست که با خود برجام برابری می‌کند و تسلیم شدن در برابر آن حتی اگر با تعویق و استمهال شش ماهه توأم باشد، خسارتی بزرگ به اندازه خود برجام متوجه ایران می‌کند. مهلت شش ماهه که امروز صحبت آن می‌شود در واقع شش ماه دیگر یعنی تا 16 فروردین سال آینده، کشور را در وضعیت انتظار قرار می‌دهد، آرامش را از فضای اقتصادی و حتی امنیتی ایران می‌گیرد و در پایان شش ماه دوباره بحث اسنپ‌بک مطرح می‌شود و وضعیت انتظار ایران را برای مدتی نامعلوم تداوم می‌بخشد. 🔸اگر به عبارات مقامات سه کشور اروپایی هنگام ارائه نامه بازگشت تحریم‌های ایران به شورای امنیت سازمان ملل نگاه کنیم، درمی‌یابیم عبارت «هنوز راه دیپلماسی باز است» حیله‌ای است برای اینکه ایران را در وضعیت انفعال قرار دهند و مانع استفاده ایران از ظرفیت آفندی خود شوند. متأسفانه طی ده سال گذشته و از زمان تصویب برجام علی‌رغم آنکه طرف‌های غربی به حداقلی از تعهدات خود هم عمل نکرده‌اند، ادبیات اکثر مسئولان ایرانی به گونه‌ای بوده که مقامات عهدشکن غربی از آن، ترس ایران از بدتر شدن اوضاع را برداشت کرده‌اند. در حالی که در همین مدت ایران می‌توانست با استناد به عدم اقدام متقابل غربی‌ها در برجام، غرب را با مواضع و اقدامات محکم در وضعیتی قرار دهد که یا به تعهدات خود عمل کند و یا خسارت جبران‌ناپذیر ناشی از فقدان اقدامات متقابل را متحمل شود. 🔸مقامات وقت دولتی ایران، 22 سال پیش ساده‌انگاری یا لاپوشانی کردند چرا که وقتی غرب اتهاماتی را متوجه برنامه هسته‌ای ایران کرد، اظهار داشتند غرب واقعاً ابهامات و سؤالاتی دارد، اگر سؤالات آنان جواب داده شود و آنان متوجه شدند که ایران دنبال ساخت بمب اتمی نیست، موضوع فی‌مابین حل می‌شود. در دوره ریاست محمد البرادعی، دیپلمات مصری بر سازمان بین‌المللی انرژی اتمی این باور در برخی دیپلمات‌های ایرانی به وجود آمد که اگر همه 12 سؤال آژانس را پاسخ دهیم، آژانس رسماً اعلام می‌کند برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است و مسئله‌ای ندارد. کما اینکه محمد البرداعی چنین وعده‌ای داده بود اما درست یک روز پس از آنکه سؤالات پاسخ داده شد و البرادعی باید نتیجه را اعلام می‌کرد آمریکایی‌ها بحث لپ‌تاپ را پیش کشیدند و مذاکرات را به نقطه صفر برگرداندند و این موضوع در دوره ریاست‌جمهوری روحانی و پس از آن چندین بار تکرار شد اما هر بار بحث جدیدی مطرح گردید و مذاکرات هسته‌ای به نقطه صفر بازگشت. 🔸اینک اسنپ‌بک به این معناست که غربی‌ها ما را وارد آغاز یک راه حداقل 22 ساله دیگر کرده‌اند. اگر به آن تن دهیم باید همین مسیر پرهزینه، پرریسک و در عین حال بی‌نتیجه را ادامه دهیم و در حین آن از حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای و غیرهسته‌ای خود هم مصون نباشیم. 🔸الان کاملاً واضح است که تلاش‌های فعلی از جمله نامه سه وزیر خارجه (ایران، روسیه و چین) به شورای امنیت و مستندات دیگری که وزیر محترم امور خارجه ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کرده و یا ادبیات فعلی مقامات ایران مبنی بر تأکید بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران، به هیچ نتیجه‌ای جز سوءبرداشت غربی‌ها، اتلاف وقت و ادامه وضعیت مخرب انتظار در اقتصاد و امنیت ایران منجر نخواهد شد. 🔻ادامه دارد...
🔰 دیپلماسی با اروپا و آمریکا به بن‌بست رسیده است، باور کنید (۲) 👤 🔸این‌ اقدامات، بر این مبنا قرار دارد که هنوز علاج اقدامات غیرحقوقی و زورمدارانه آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان، مذاکره و دیپلماسی است. 22 سال مذاکره و دیپلماسی و اقداماتی از این دست و اظهاراتی از این نوع چه نتیجه‌ای جز خسارت و هزینه یکطرفه برای ایران در پی داشته است که الان هم داریم به آن ادامه می‌دهیم؟! 🔸ما امروز به اقدام عملی نیاز داریم نه اظهارات آشتی‌جویانه و یا حتی اظهارات صرف انقلابی. غرب به‌طور منسجم و یکپارچه در مقابل ما قرار گرفته و با اسنپ‌بک، اقدام راهبردی عملی با نتایج خسارت‌بار مشخص علیه ما انجام داده است. براین اساس ما برای خنثی کردن آن و پشیمان کردن این دولت‌ها، باید اقدام هم‌وزن آن را روی میز بگذاریم. در وضع فعلی خروج از ‌NPT یکی از مهم‌ترین راه‌حل‌های ماست. دولت جمهوری اسلامی که از یک‌سو در بحث هسته‌ای مسئولیت مستقیم دارد و از سوی دیگر تصویر آن نزد دولت‌های غربی، ضعیف و لرزان است، باید طی نامه‌ای صریح و بدون اضافه کردن عبارات دوپهلو که باز بوی عدم جدیت ایران بدهد، اعلام کند ایران از NPT خارج شده و کار با آژانس را کنار گذاشته است. ما باید بدانیم اثر روانی اسنپ‌بک علیه ایران بیش از اثر عملی آن در حوزه اقتصاد و امنیت ایران می‌باشد و آثار روانی، موقت است. خروج ایران از NPT چند صباحی تبلیغات سیاسی علیه ایران را در پی می‌آورد ولی قبل از پایان سال جاری میلادی، اقتصاد ایران را از فضای انتظار خارج می‌کند، روند افزایش نابرابری قیمت دلار و یورو را از بین می‌برد و مقدمات تحرک اقتصادی ایران را فراهم می‌کند. آنچه روشن می‌باشد این است که بخش بزرگی از طرف‌های فعلی تجاری ایران از اسنپ‌بک پیروی نخواهند کرد و از این نظر محدودیت جدیدی علیه ایران ایجاد نمی‌شود. 🔸کشورهای دنیا در بحث روابط با ایران سه دسته‌اند؛ یک دسته کشورهایی هستند که در طول دهه‌های گذشته علی‌رغم فشارهای تحریمی، روابط تجاری با ایران را حفظ کرده‌اند که بین 30 تا 40 درصد کشورهای جهان را شامل می‌شوند و در بین آن‌ها قدرت‌های بزرگ اقتصادی مثل چین، هند و روسیه و سازمان‌های قدرتمند اقتصادی مثل اتحادیه اوراسیا، پیمان شانگهای و پیمان بریکس و اغلب همسایگان ایران می‌باشند، یک دسته کشورهایی هستند که روابط تجاری با ایران نداشته‌اند و این عدم رابطه نوعاً به دلیل تحریم‌ها نبوده بلکه ناشی از عدم تحرک تجاری ما در رابطه با این دسته از کشورها بوده است. این‌ها لااقل 40 درصد کشورهای دنیا را شامل می‌شوند. اغلب کشورهای آفریقایی، اغلب کشورهای آمریکای لاتین و اغلب کشور‌های شرق آسیا از این دسته می‌باشند و یک دسته دولت‌هایی هستند که به دلیل خصومت، با ایران روابط تجاری نداشته و یا روابط آنان با جمهوری اسلامی در حد بسیار ناچیزی بوده است. این‌ها از تحریم‌ها تبعیت می‌کنند حتی اگر اسنپ‌بک هم نبود، از تحریم‌های اولیه و ثانویه آمریکا علیه ایران حمایت می‌کردند. این‌ها بین 20 تا 30 درصد دولت‌ها را شامل می‌شوند که دولت آمریکا و اکثر دولت‌های اروپایی از این دسته هستند. 🔸تحریم‌های سازمان ملل از آنجا که از حیث قدرت تحریمی و ضمانت اجرا از تحریم‌های آمریکا ضعیف‌تر می‌باشند، نمی‌توانند در صحنه واقعی، وضعیت فعلی اقتصادی ایران را تحت تأثیر خود قرار دهند. 🔸آنچه اکنون بیم آن می‌رود، تکرار موضع ضعیف ایران و باز محور شدن مذاکره و دیپلماسی با غرب است. در حالی که ایران واقعاً ضعیف نیست و ضعیف هم دیده نمی‌شود. ایران در کانون یک جبهه مؤثر و قدرتمند ذیل نام «جبهه مقاومت» قرار دارد. ایران در کانون توجه بیش از دو میلیارد مسلمان و در قلب چند صد میلیون شیعه و در سطح بین‌المللی یک شریک قدرتمند و فعال در ائتلاف‌های بزرگ اقتصادی قرار دارد. 🔸متأسفانه ادبیات امروز بعضی مقامات و بعضی دستگاه‌ها، ایران قدرتمند را ضعیف معرفی می‌کند و این باعث طمع دشمن می‌شود، علی‌رغم آنکه ایران را قدرتمند می‌داند. ما باید با موضع قاطع به همراه عمل قاطع به دشمنان خود نشان دهیم در وضعیت آفند و ابتکار قرار داریم. الان اروپا و آمریکا با نگاه به پاره‌ای مواضع مقامات ایران طی ده سال اخیر، رفتار ما را پیش‌بینی کرده‌اند که به سمت اسنپ‌بک رفته‌اند. اگر آنان به این فکر می‌کردند که ایران از ابزارهای قدرت خود در مقابل اقدامات ضدایرانی استفاده می‌کند، به این راحتی علیه ایران وارد گود نمی‌شدند. برنامه هسته‌ای ایران حتماً باید به جای صراحت، در فضای ابهام ادامه پیدا کند. هرگز نباید خیال غرب غدّار از ما راحت باشد. برنامه هسته‌ای برای کشوری با فرهنگ و تمدن و قدرت ایران باید به‌طور کامل نه فقط به توسعه توانمندی‌های ایران بلکه به توسعه اقتدار ایران هم کمک کند. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔰 قطر تاوان حُسن‌ظن به آمریکا را پرداخت کرد (۱) 👤 🔸حمله جنگنده‌های اسرائیلی به قطر که با کمک‌های اطلاعاتی و عملیاتی آمریکا و انگلیس صورت گرفته است، بسیاری از پندارها و تقسیم‌بندی‌ها را به‌هم ریخت. تقسیم کشورها به دوستان و دشمنان آمریکا، انگلیس و اسرائیل با این حمله بی‌اعتبار شد و مفهوم دوستی و دشمنی با غرب به‌هم ریخت. این حمله که به‌طور مشترک صورت گرفت، ثابت کرد غرب کل جهان اسلام را علی‌رغم آنکه در درون خود تقسیم‌بندی‌هایی دارد، در نقطه «خصومت آشکار» قرار داده و هرگاه از پرداختن به بخشی از آن فراغت یافت سراغ بقیه بخش‌های آن می‌رود و تا تسلط مطلق و ازاله هویت از آن از پای نمی‌نشیند. این موضوع در دوره کنونی ریاست‌جمهوری ترامپ، از پرده برون افتاده وگرنه پیش از این در ذات و فعل غربی‌ها وجود داشته و دنبال می‌شده است. 🔸غرب از بیش از 80 سال پیش در اینکه هیچ کشوری و هیچ مجموعه کشوری از جهان اسلام نباید در موقعیت اقتصادی یا جغرافیایی، سیاسی و نظامی برتر و حتی همطراز با رژیم جعلی اسرائیل قرار داشته باشد، سعی فراگیری به کار گرفته است. بر این اساس وقتی پای فروش یک تکنولوژی به‌خصوص تکنولوژی نظامی غربی به یک کشور اسلامی حتی اگر به‌طور کامل منقاد و مطیع غربی‌ها باشد، به میان می‌آید، حفظ برتری اسرائیل در این تکنولوژی مدنظر قرار می‌گیرد و مجوز دولت غاصب اسرائیل به عنوان پیش‌شرط واگذاری آن تکنولوژی به یک دولت اسلامی لحاظ می‌شود. مرور قراردادهای صنعتی و نظامی غرب با دولت‌های عربستان سعودی، امارات، قطر، کویت و کشورهای دیگری از این نوع بر این موضوع تأکید دارد. 🔸جرج بوش در زمانی که عراق به وسیله صدها هزار نیروی نظامی و اطلاعاتی آمریکایی ـ انگلیسی به اشغال درآمد و صدها هزار نفر از مردم عرب مسلمان این کشور قربانی شدند گفت «اینک انتقام از مسلمانان در جنگ‌های صلیبی گرفته شد و شکست غرب در جنگ‌های صلیبی جبران گردید» البته کمی بعد به دلیل آنکه مشاورانش چنین اظهاراتی را سبب یکپارچه شدن مسلمانان در برابر آمریکا می‌دانستند، سعی کرد نیات غرب را با عبارات دیگری مثل براندازی دیکتاتور عراق و مقابله با انباشت سلاح‌های کشتار جمعی در عراق تلطیف نماید. اما واقعیت این است که جرج بوش پرده از نیات پلید غربی‌ها نسبت به جهان اسلام ـ بدون تفکیک آن به موافق و مخالف و یا تندرو و میانه‌رو ـ برداشت. کمااینکه پس از آن حملات جنگنده‌های آمریکایی علیه مردم در عراق، افغانستان، پاکستان، یمن، سومالی، لیبی، سوریه و اقداماتی که علیه مسلمانان برمه صورت گرفت، در حالی که این کشورها از نظر موضع و نوع نگاه به غرب در یک وضعیت و مرتبه نبودند و حمله چند روز پیش رژیم اسرائیل، آمریکا و انگلیس به قطر و پیش از آن حمله به ایران هم قطعاً در این راستا قرار دارد. 🔸در دهه 1980/ 1360 برای غربی‌ها آشکار شد که جهان اسلام به واسطه ظلم مداوم و فراگیر غرب، در وضعیت انفجار قرار گرفته و لحظه به لحظه حرکت مسلمانان علیه غرب نزدیک می‌شود. بر این اساس آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و رژیم صهیونیستی به جای آنکه علت‌العلل حرکت استقلال‌طلبانه و عزت‌خواهانه مسلمانان را در رفتارهای ظالمانه خویش جست‌وجو نمایند، به طراحی جدیدی برای تداوم تسلط خود بر مسلمین روی آوردند. 🔸براساس مدارک معتبری که خود محافل آمریکایی، مغرورانه و با اطمینان از اینکه مانع عمده‌ای بر سر راه اجرای آن‌ها وجود ندارد، منتشر نمودند، از سال 1373/ 1994 یک اجتماع بزرگ از کارشناس‌های نظامی، اطلاعاتی و سیاسی آمریکا در دانشکده نیروی دریایی آمریکا در ایالات مریلند گردهم آمدند تا پروژه «تغییر خاورمیانه» را تنظیم نمایند. این تیم بیش از 300 نفره که در آن چهره‌های نامدار اطلاعاتی و سیاسی آمریکا دیده می‌شدند، هفت سال کار کردند تا جزئیات این پروژه را مشخص کرده و راه‌های عبور از موانع آن را نیز پیدا نمایند. این تیم یک متن مطول راهبردی تهیه نمود و «پل ولفوویتز» رئیس این پروژه در پایان این دوره اعلام کرد اینکه همه چیز برای اجرائی شدن طرح تغییر خاورمیانه آماده است. 🔸در این طرح آمده بود آمریکا باید درباره نتیجه‌بخش بودن طرح‌هایی که پایه اساسی آن تحریم‌هایی نظیر تحریم داماتو است تجدیدنظر کرده و به کار بزرگ‌تر و فوری‌تری که منظورش تحقق اهداف از طریق جنگ و اشغال نظامی بود روی آورد. یک پای دیگر طرح این بود که آمریکا باید بقیه کشورهای غربی را که با جهان اسلام روابط تجاری و امنیتی ـ سیاسی دارند، در اجرای این طرح با خود همراه کند و با آنان به ائتلاف برسد. یک خروجی دیگر این طرح این بود که برای این کار باید در آمریکا یک دولت نظامی که قادر به اداره جنگ‌ها باشد سرکار بیاید. 🔻ادامه دارد...
🔰 قطر تاوان حُسن‌ظن به آمریکا را پرداخت کرد (۲) 👤 🔸اجرای طرح تغییر خاورمیانه با روی کارآوردن نئوکان‌های جنگ‌طلب به ریاست جرج‌بوش در سال 2000 شروع شد و به فاصله کوتاهی ائتلاف غربی به همراه توجیه طرح در شورای امنیت سازمان ملل و همراه کردن دولت‌های اروپایی شکل گرفت و متعاقب آن دو کشور افغانستان و عراق به فاصله کوتاهی از یکدیگر به اشغال نظامی درآمدند و بقیه کشورها از جمله ایران نیز مورد تهدید قرار گرفتند. 🔸غربی‌ها در ابتدای کار، ریاکارانه موضوعاتی نظیر سلاح‌های کشتارجمعی و تمایل پاره‌ای از دولت‌ها به دستیابی به آن و نیز تروریسم را مطرح می‌کردند ولی این پوسته‌ای بیش نبود و دولت‌های اسلامی و ملت‌های منطقه ‌این را در همان زمان درک کردند مثلاً وقتی آمریکا اشغال افغانستان را در دستور کار قرار داد و کلمه خاورمیانه بزرگ را مطرح کرد، حسنی مبارک رئیس‌جمهور وقت مصر به یک مقام ایرانی گفت این طرح به زودی دامن مصر و عربستان را هم می‌گیرد. کما اینکه بعدها وقتی جلوه‌های کوچک‌تری از این طرح، مثل معامله قرن مطرح شد، دولت‌های عرب وابسته به آمریکا در منطقه با احساس خطر شدید با آن همراهی نکردند و در نتیجه آمریکا نتوانست آن را محقق گرداند. 🔸امروز پس از حمله آمریکا، انگلیس و رژیم اسرائیل به قطر یک بار دیگر پرده از ماهیت اقدامات آنان علیه جهان اسلام فرو افتاده است. تا پیش از حمله، بعضی از دولت‌ها مثل عربستان سعودی گمان می‌کردند حملات رژیم اسرائیل و همدستی غرب با اسرائیل محدود به موضوع فلسطین و جنبش‌های اسلام‌گرای آن می‌باشد. امروز عربستان سعودی، مصر، ترکیه و اردن از جمله کشورهایی هستند که در معرض حملاتی از این نوع و حتی به مراتب شدیدتر قرار داشته و این را حس می‌کنند. واقعیت هم این است که اگر برای مهار این رفتار ضداسلامی در جهان اسلام فکر جمعی نشود، کشورهایی مثل عربستان، مصر و ترکیه در زمانی کمتر از یک سال مورد حملات نظامی مشابه قرار می‌گیرند. 🔸اما این واقعه یک سر دیگر هم دارد. واقعیت این است که حملات نظامی آمریکا، انگلیس و رژیم اسرائیل در این 25 سال ـ از حمله به افغانستان در سال 2001 تا هم‌اکنون ـ به نتیجه نرسیده است. جنگ پرشدت و پیوسته اسرائیل علیه غزه علی‌رغم آنکه نزدیک به دو سال از آغاز آن می‌گذرد هنوز به سرانجام نرسیده و ملت فلسطین علی‌رغم پرداخت هزینه زیاد، میدان را ترک نکرده‌اند و طرح‌های اشغالگرانه اسرائیل را به‌طور پیوسته خنثی نموده‌اند و امروز هم در داخل اسرائیل زمزمه شکست طرح ارتش برای اشغال دائمی باریکه غزه موسوم به «اربات جدعون» به گوش می‌رسد و حال آنکه بیش از دو هفته از آغاز آن نمی‌گذرد. 🔸الان 25 سال از اجرائی شدن طرح تغییر خاورمیانه به ریاست پل ولفوویتز می‌گذرد و از رهگذر آن 13 جنگ در حد فاصل افغانستان تا فلسطین روی داده است اما غرب آسیا و به تعبیر آن‌ها خاورمیانه هیچ تغییری نکرده، بلکه انسجام منطقه در برابر آمریکا، انگلیس و اسرائیل بیشتر شده است. 🔸امروز تنفر از آمریکا، انگلیس و اسرائیل در میان مسلمانان کشورهای اسلامی از 80 درصد شروع می‌شود و تا 98 درصد امتداد دارد. کمااینکه گسترش خیزش‌های استقلال‌طلبانه و اسلام‌گرایانه به غرب آفریقا و در جغرافیای بسیار بزرگی در حدفاصل ساحل عاج تا چاد ـ یعنی ده‌ها برابر کل جغرافیای فلسطین ـ کشیده شده و دفاع از فلسطین که تا همین چند سال پیش به چند کشور اسلامی اطراف فلسطین محدود بود، امروز همه جهان اسلام از اندونزی تا مراکش را دربرگرفته است. 🔸حمله جاهلانه سه دولت اشغالگر آمریکا، انگلیس و اسرائیل به قطر موضع جهان اسلام را به هم نزدیک‌تر می‌نماید و هرگونه حُسن ظنی که در دولت‌های کشورهایی نظیر ترکیه، مصر و عربستان نسبت به آمریکا وجود داشته را بی‌معنا می‌کند. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97