eitaa logo
کافه سیاسی
3.6هزار دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
16.1هزار ویدیو
504 فایل
به دنیای تحلیل‌های عمیق و اطلاعات روز خوش آمدید. هدف ما: 🔰 ارتقا آگاهی و دانش سیاسی 🔰پر کردن دست شما برای مباحثه سیاسی 🔰مراقبت از سلامت ذهن شما در هجوم شبهات . نظرات و پیشنهادات شما برای ما خیلی ارزشمند است. ارتباط با ادمین از طریق : @kafedar
مشاهده در ایتا
دانلود
"نقاب فروافتاده اروپا: دیکته آمریکا و اقتدار ملی، تنها ضامن بقا" ❇️ مکانیسم ماشه، یا همان اسنپ‌ بک، که با نقش‌ آفرینی محوری تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در شورای امنیت فعال شد، بار دیگر ماهیت واقعی و سرسپردگی قدرت‌های اروپایی را در برابر اراده واشنگتن آشکار کرد. قطعنامه‌ای که جمعه گذشته با چهار رای موافق، نُه رای مخالف و دو رای ممتنع به تصویب نرسید، در حقیقت مهر تأییدی بر بی‌اعتباری دیپلماسی اروپایی و بازی نخ‌نما شده آن‌ها بود. ❇️ بازی دیکته و انقیاد: اروپا در سایه آمریکا بهانه اروپا برای چکاندن ماشه علیه ایران، "عدم همکاری با آژانس" پس از جنگ ۱۲ روزه عنوان شد. این در حالی است که ایران با توافق اخیر آقای عراقچی و رافائل گروسی در قاهره، نهایت انعطاف را برای باز نگه داشتن مسیر دیپلماسی نشان داده بود. اما همانطور که پیش‌ بینی میشد، این انعطاف بی‌اثر بود. این رویداد، نه تنها فاقد وجاهت قانونی است، بلکه به وضوح نشان می‌دهد که تروئیکای اروپا در این پرونده -و بسیاری دیگر از مسائل بین‌المللی- عملاً فاقد اراده مستقل است. سخنان مارک روبیو، وزیر خارجه آمریکا، که پیش از این از اقدام اروپا استقبال و بر لزوم اجرای اسنپ‌ بک تأکید کرده بود، به مثابه دیکته‌ ای است که اروپا ناگزیر به رونویسی آن شده است. مذاکرات متعدد ایران با این کشورها، تنها پوششی برای رفع اتهام از اروپا بود، نه عزمی جدی برای توافق. ❇️ سقوط نقاب، طلوع اقتدار ملی: آنچه این رویداد را زننده‌تر می‌کند، سکوت و حتی حمایت تلویحی اروپا از حملات تروریستی رژیم صهیونیستی و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران است؛ حملاتی که نه تنها محکوم نشدند، بلکه به بهانه‌ ای برای فشار بیشتر بر ایران تبدیل شدند. این وقایع بار دیگر یک حقیقت تلخ اما حیاتی را فریاد می‌زند: در "جنگل" نظام بین‌الملل، دل خوش کردن به توافقات، معاهدات و "تعهدات بین‌المللی" صرفاً یک خیال خام است. آنچه به طور واقعی منافع و حقوق یک ملت را تأمین و تضمین می‌کند، چیزی جز اقتدار ملی، قدرت بازدارندگی و اتکا به توانمندی‌های درونی نیست. این رخداد، بار دیگر ما را به سمت همین حقیقت سوق می‌دهد و ضرورت تکیه بر توان بومی و مقاومت را بیش از پیش گوشزد می‌کند. ✍ https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔰 خودکشی متهمان مکانیسم ماشه برای تبرئه اروپای خبیث 🔸درست در شرایطی که تروئیکای بدعهد اروپایی به پیشنهادهای ایران و توافقش با آژانس پشت‌پا زده بود، روزنامه‌های زنجیره‌ای به جای اعتراض به این رویکرد خصمانه، سعی کردند با تکرار عناوینی مانند دولت پنهان و تندروها، بار اتهام را از دوش اروپا بردارند! 🔸این رویکرد با عنایت به سابقه نشریات غربگرا در بزک‌کردن مواضع طرف اروپایی طی دوره عهدشکنی برجامی، دیگر نمی‌تواند یک خطا باشد و ماموریتی خیانت‌آمیز ارزیابی می‌شود. 🔸در این زمینه روزنامه اعتماد (متعلق به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت) مدعی شد دولت پنهان در داخل، مانع توافق بوده است! 🔸این روزنامه ذیل تیتر «دولت پنهان مانع توافق» و از قول ابراهیم اصغرزاده مدعی شد: تندروها می‌دانند که موفقیت دولت در سیاست خارجی، توازن قوا را به زیان‌شان تغییر خواهد داد، لذا با ابزار تخریب و فشار، می‌کوشند هزینه توافق را بالا ببرند. برخلاف عناد و کارشکنی طرف غربی، 🔸وی مدعی شد: معادله اصلی امروز ایران، اولویت دادن به توافق پایدار و کلی با غرب است، اما این مسیر راه‌حل ساده و یکتایی ندارد. در ریاضیات، اگر همه متغیرها معلوم باشند، پاسخ روشن است؛ اما در سیاست، حتی با دانستن تمام عناصر، اراده و درک رهبران، فشارهای خارجی و شرایط اجتماعی مسیر را تغییر می‌دهند. نمونه بارز آن وضعیت «نه جنگ نه صلح» است که سال‌ها منافع ملی و امنیت کشور را در تعلیق پرهزینه نگه داشته است. مشکل اصلی در تحقق توافق پایدار، «دولت پنهان» است؛ نهادی غیرپاسخگو و فراقانونی که می‌تواند هر توافقی را متزلزل سازد. 🔸تلاش ارگان حزب غربگرای کارگزاران برای تبرئه اروپا آن هم وسط رویکرد خصمانه‌اش در حالی است که تریتا پارسی از بنیانگذاران شورای ایرانیان آمریکا و از حامیان ظریف و برجام در تحلیلی تصریح کرد: اروپایی‌ها عامدانه راه تقابل با ایران را انتخاب کردند. هیچ امتیاز هسته‌ای ایران نمی‌توانست جلوی مکانیسم ماشه را بگیرد. 🔸با این اوصاف باید سؤال کرد که چرا برخی رسانه‌های داخلی اصرار دارند اروپا را تبرئه کنند و به تسویه‌حساب‌های سیاسی موهوم و بی‌سند بپردازند؟ شاید هم این کار، نوعی فرار به جلو برای پاسخگو نبودن درباره مکانیسم ماشه‌ای است که در برجام جاسازی شده بود اما از سوی ظریف و روحانی و حامیان‌شان انکار می‌شد. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔰 عصر ایران: مکانیسم ماشه مانع فعالیت‌های اقتصادی ایران نیست 🔸بسیاری گمان می‌برند که اسنپ‌بک یا مکانیسم ماشه، ایران را ذیل «تحریم‌های اقتصادی» سازمان ملل متحد می‌برد ولی در واقع این‌طور نیست. 🔸این ارزیابی را وب‌سایت عصر ایران (از رسانه‌های اصلاح‌طلبان) در حالی منتشر کرد که اغلب رسانه‌های این طیف برای بزرگ‌نمایی تبعات فعال‌سازی مکانیسم ماشه با هم مسابقه گذاشته‌اند. عصر ایران از قول کارشناس خود نوشت: نمی‌توانیم بگوییم که با فعال‌ شدن مکانیسم ماشه، ایران کلاً تحت تحریم اقتصادی سازمان ملل متحد قرار می‌گیرد، بلکه مکانیسم ماشه تمامی فعالیت‌هایی که در ذیل عملیات هسته‌ای ایران قرار می‌گیرند را رصد و بازرسی می‌کند و فقط این فعالیت‌ها عملاً تحریم هستند نه فعالیت‌های اقتصادی ایران. 🔸بسیاری گمان می‌برند که اسنپ‌بک یا مکانیسم ماشه، ایران را ذیل «تحریم‌های اقتصادی» سازمان ملل متحد می‌برد ولی در واقع این‌طور نیست. با مکانیسم ماشه قطعنامه‌هایی نافذ می‌شوند که قبل از برجام در مورد «فعالیت‌های هسته‌ای» ایران صادر شده بودند. یعنی قطعنامه‌های 1696 تا 1929. مجموعاً شش قطعنامه. که عملاً همه آن‌ها ذیل موضوع فعالیت هسته‌ای ایران قرار می‌گیرند.» 🔸اگر قطعنامۀ 1747 دایره تحریم‌ها را گسترش داده و ابعاد تازه‌ای از روابط بین‌المللی ایران را هدف قرار داده، و یا حتی بانک سپه را هم شامل می‌شود، این‌ها قطعنامه‌هایی هستند که فعالیت‌های هسته‌ای ایران را در بر می‌گیرند. مثلاً رصد بانک سپه از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد می‌شود، در ارتباط با تراکنش‌های مرتبط با فعالیت‌های هسته‌ای ایران خواهد بود نه کل فعالیت‌های بانکی. یعنی حتی قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد، بانک مرکزی را در بر نمی‌گیرند. 🔸اتفاقی که می‌تواند فعالیت‌های اقتصادی ایران را کند بکند و یا آن‌ها را تا اندازه‌ای متوقف سازد، رفتارهای اقتصادی کشورها و شرکت‌ها است. وگرنه مکانیسم ماشه به هیچ‌وجه موضوع تحریم‌های اقتصادی ایران را در بر نمی‌گیرد و فعالیت‌های بانکی و صادرات نفتی ایران را مورد تحریم قرار نمی‌دهد. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم که [با فعال شدن مکانیسم ماشه] ایران کلاً تحت تحریم اقتصادی سازمان ملل متحد قرار می‌گیرد بلکه مکانیسم ماشه تمامی فعالیت‌هایی که در ذیل عملیات هسته‌ای ایران قرار می‌گیرند را رصد و بازرسی می‌کند و فقط این فعالیت‌ها عملاً تحریم هستند نه فعالیت‌های اقتصادی ایران؛ اعم از فعالیت‌های بانکی، نفتی و یا صادرات ایران. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
19.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 استاد خوش چشم :فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل اثری ندارد؛ https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
🔴چرا شهریور ۱۴۰۱‌ توافق نشد؟ ⭕ متن گفت‌وگوی فرهیختگان با معاون پیگیری‌های ویژۀ دفتر شهید رئیسی را در ادامه می‌خوانید: ادعا شده است که تیم دولت پیشین در روز‌های پایانی خود به توافقی با طرف آمریکایی دست یافته بود، اما امضای آن به درخواست آقای رئیسی به تأخیر افتاد. چرا آقای رئیسی چنین درخواستی داشتند؟ 🔴مهدی مجاهد: این ادعا کاملاً غیرواقعی و دروغ محض است. اولاً، اگر چنین توافقی در آن برهه حساس وجود داشت، چه دلیلی داشت که خود دولت پیشین آن را امضا نکند؟ مگر آن‌ها در آن روز‌های پایانی، برای هیچ یک از تصمیمات خود از آقای رئیسی یا مقامات دیگر کشور مشورت یا اجازه می‌گرفتند؟ خیر. ثانیاً، شهید رئیسی با حرکتی کاملاً حکیمانه و به منظور جلوگیری از هرگونه دوگانگی در تصمیم‌گیری و مدیریت امور کشور، به‌طور کامل از حضور در دولت و حتی دخالت در امور مرسوم و عادی پرهیز کرده و تأکید داشتند که تا روز تنفیذ، تنها یک فرمانده واحد اجرایی در کشور وجود دارد و آن هم آقای روحانی است و حتی ایشان از روزی که رأی آورد تا روزی که تنفیذ انجام شد (حدوداً ۴۵ روز) در نهاد ریاست‌جمهوری پا نگذاشت. علاوه بر این، دولت پیشین (دوازدهم) تلاش می‌کرد در روز‌های پایانی به هر قیمتی شده توافقی بکند تا بعد‌ها بتواند ادعا کند که دولت را در شرایط توافق خارجی تحویل داده است نه تخاصم و تحریم! فارغ از این که شهید رئیسی، امیدی به اداره کشور با تکیه بر برجام نداشت و دلیل آن هم اثبات ناکارآمدی و عدم اثربخشی آن در رفع تحریم‌ها بود، اساساً نوع روش دولت دوازدهم در پرونده هسته‌ای به‌نحوی کشور را دچار چالش کرده بود که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی اقدام به تصویب قانون راهبردی کردند که با تأییدات مکرر رهبر معظم انقلاب هم مواجه شد. علاوه بر این، امضای «توافقی شکننده» با تعهدات سنگین جدید در چهارچوب همان «برجام پاره‌شده»، نه تنها افتخار محسوب نمی‌شد، بلکه هزینه‌ای سنگین برای دولت جدید بود. با شناختی که همگان از شخصیت و روحیات شهید آیت‌الله رئیسی دارند، «محال» بود که اگر امری منفعت مردم در آن بود، حتی یک ساعت آن را به تأخیر بیندازند تا به نام خودشان تمام شود. رویکرد دولت شهید رئیسی در مدیریت پرونده هسته‌ای و انتخاب تیم مذاکره‌کننده چگونه بود؟ 🔴 مهدی مجاهد: آیت‌الله رئیسی با نگاهی واقع‌بینانه و استفاده از ابزار دیپلماسی برای رسیدن به اهداف، پرونده مذاکرات را تحت نظارت مستقیم خود قرار داد. ایشان یک تیم «قابل اعتماد» و کاملاً «حرفه‌ای» را برای این مسئولیت خطیر منصوب کردند. در رأس این تیم، جناب آقای شهید امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه قرار گرفت که به عنوان دستیار رئیس مجلس در زمان تصویب قانون راهبردی، آشنایی کاملی با جزئیات این قانون و همچنین فرایند مذاکرات هم داشت. مسئولیت مذاکرات نیز به آقای دکتر باقری‌کنی سپرده شد که همین امروز هم ایشان در مسئولیتی مشابه در دبیرخانه شعام مورد اعتماد نظام و دبیر شعام قرار گرفته است. این تیم با رویکردی «انقلابی و محور قرار دادن منافع ملی و واقع‌بینانه»، علاوه بر مدیریت حرفه‌ای پرونده هسته‌ای، دستاورد‌های بزرگی مانند عضویت رسمی ایران در سازمان شانگهای و بریکس را نیز برای کشور به ارمغان آوردند. با توجه به پیگیری‌های این تیم، چرا مذاکرات هسته‌ای به نتیجه نرسید؟ 🔴 مهدی مجاهد: باید تأکید کنم که تیم مذاکره‌کننده ایران در دوره شهید رئیسی با رویکرد تأمین منافع ملی و عدم عدول از خطوط قرمز، مذاکرات را به جایی رساند که در شهریور ۱۴۰۱ به توافقی که طرف غربی به آن تن دهد، بسیار نزدیک شد. در همین رابطه، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در شهریور ۱۴۰۱، ملاقات مهمی در سطح رئیس‌جمهور بین آیت‌الله رئیسی و رئیس‌جمهور فرانسه انجام شد. در این جلسه، پس از دو ساعت مذاکره، امانوئل مکرون به صورت نمادین دست‌های خود را بالا برد و صراحتاً پذیرفت که نه تنها آمریکا، بلکه اروپایی‌ها نیز به تعهدات خود در برجام در قبال ایران عمل نکرده‌اند و قرار شد، مذاکرات برای نتیجه نهایی در سطح وزارت خارجه ادامه یابد. اما در همان زمان با بروز اغتشاشات خیابانی در ایران، طرف‌های غربی با طمع به براندازی نظام جمهوری اسلامی، میز مذاکره را ترک کردند. بنابراین، علت عدم موفقیت نهایی، خروج طرف غربی به دلیل طمع‌ورزی سیاسی و امید به تغییر نظام در ایران بود. بنابراین این ادعا‌ها در حالی است که مذاکرات نیمه‌تمام دولت پیشین اولاً به نتیجه نهایی نرسیده بود (که مرور مصاحبه‌های مسئولان وقت وزارت خارجه دولت دوازدهم که اکنون نیز در تیم مذاکرات حضور دارند، مؤید این مسئله است)، ثانیاً در محتوا حداقل‌های منافع جمهوری اسلامی ایران را نیز تأمین نمی‌کرد. متأسفانه، ادعا‌های مقامات دولت دوازدهم «فرافکنی» برای عوض‌کردن زمین بازی و فرار از پاسخگویی در قبال عملکرد خودشان است. @kafesiasi
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصطفی خوش چشم - تحلیل‌گر مسائل استراتژیک در برنامه امشب به افق فلسطین: ❌ما اقتصاد را به عملیات روانی می‌بازیم نه تحریم سازمان ملل بر ایران تحریم اقتصادی اعمال نکرده. اما متعاقبات آن می‌تواند اقتصادی باشد. این بخاطر عملیات روانی است که دشمن روی مردم پیاده می‌کند. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
اسدالله اسدی: شهید رئیسی سیستم ضدجاسوسی را فعال کرد / معنای حرف اسدی این است که روحانی ضدجاسوسی را تعطیل کرده بود، اما چرا؟ 🔹اسدالله اسدی، دیپلمات جمهوری اسلامی که به اتهام بمب‌گذاری در بلژیک دستگیر شده بود، گفت: «در حال سپری کردن مدت محکومیت بودم، اما روی کار آمدن دولت شهید آیت‌الله دکتر رئیسی، به لطف الهی همه توهمات و محاسبات سیستم‌های غربی را به هم زد. سیستم‌های ضدجاسوسی کشورمان مأموریت یافتند که با کار شبانه‌روزی اقدام به شناسایی جاسوسان اروپایی در داخل کشور کنند.» 🔹او در ادامه می‌گوید: «هنوز یک سال از آغاز کار دولت نگذشته بود که این هدف محقق شد و یکی از جواسیس اروپایی که با پوشش فریب‌کارانه امدادگر به داخل کشور آمده بود، دستگیر شد. این اقدام درست، ورق را برگرداند و موجب شد دولت‌های ستم‌پیشه اروپایی از گروگان‌گیری دست بردارند و به‌جای مطرح کردن خواسته غیرقانونی لغو حکم احمدرضا جلالی، به آزادی من تن دهند.» 🔹این اظهارات اسدی در واقع به‌روشنی نشان می‌دهد که در دوران دولت روحانی، اراده و جدیت لازم برای فعال‌سازی سیستم ضدجاسوسی کشور وجود نداشته و اولویت سیاست خارجی صرفاً بر «تفاهم و لبخند به غرب» متمرکز بوده است. چشم‌پوشی از نفوذ و فعالیت جاسوسان اروپایی در داخل کشور، نتیجه همین نگاه منفعلانه و ساده‌انگارانه بود که در عمل به تضعیف امنیت ملی انجامید و دست بیگانگان را برای نفوذ در حساس‌ترین لایه‌های کشور باز گذاشت. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
💢تروریست دیروز، سیاستمدار امروز 🔹محمد الجولانی، سرکرده گروه تحریرالشام که از سوی وزارت خارجه آمریکا به‌عنوان تروریست جهانی شناخته شده و برای دستگیری او جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیین شده بود، به همراه اسعد الشیبانی، وزیر امور خارجه این گروه، برای شرکت در اجلاس سازمان ملل وارد نیویورک شدند. این رویداد که در نگاه اول غیرممکن به نظر می‌رسد، پرسش‌های جدی درباره سازوکارهای حاکم بر روابط بین‌الملل و تناقض‌های سیاست خارجی ایالات متحده ایجاد می‌کند. 🔸الجولانی در سال ۲۰۰۳ به عراق رفت و به شبکه تروریستی القاعده تحت رهبری ابومصعب الزرقاوی پیوست. او هدف خود را مبارزه با آمریکا عنوان کرد و در عملیات‌های نظامی آمریکا دستگیر و به اردوگاه بوکا منتقل شد. آزادی وی در سال ۲۰۰۸ از این زندان همواره مورد پرسش تحلیلگران بوده است. بسیاری معتقدند این آزادی تصادفی نبوده و می‌تواند نشان‌دهنده توافقات پشت‌پرده با مقامات آمریکایی باشد. در این راستا به نظر می‌رسد تعیین جایزه برای پیدا کردن او، اقدامی بیشتر برای تقویت جایگاهش در میان گروه‌های به اصطلاح جهادی باشد تا تلاشی واقعی برای یافتن او، چرا که آمریکا و هم‌پیمان منطقه‌ای‌اش یعنی رژیم صهیونی، اشراف کامل اطلاعاتی بر سوریه دارند و لذا پیدا کردن فردی مانند الجولانی برایشان کار چندان سختی نیست. 🔹پس از آزادی، الجولانی به همکاری با ابوبکر البغدادی پرداخت و نقش کلیدی در تأسیس شاخه سوری داعش تحت عنوان «جبهه النصره» ایفا کرد. این گروه که از سوی آمریکا و سازمان ملل به‌عنوان سازمان تروریستی شناخته می‌شود، به یکی از قدرتمندترین گروه‌های مسلح در سوریه تبدیل شد. جولانی در بیانیه‌ای صوتی در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۴ اعلام کرد که با آمریکا و متحدانش خواهد جنگید. در سال ۲۰۱۶، الجولانی با تغییر نام گروه به «تحریرالشام» تلاش کرد هویت جدیدی برای این گروه ایجاد کند. 🔸در نوامبر ۲۰۲۴، این گروه با حمله برق‌آسا به حلب و با استفاده از تجهیزات پیشرفته نظیر پهپادهای انتحاری، دولت سوریه را ساقط کرد. همزمانی این حمله با آتش‌بس میان لبنان و رژیم صهیونی، شائبه‌های قوی درباره پشتیبانی منطقه‌ای از این گروه را تقویت کرد. 🔹ورود الجولانی به نیویورک در حالی صورت گرفت که خود آمریکا وی را تروریست خطرناک معرفی کرده و برای دستگیری او جایزه تعیین کرده است. این اقدام تناقض آشکاری در سیاست‌های اعلامی آمریکا در مبارزه با تروریسم را نشان می‌دهد. ایالات متحده با استفاده از گروه‌های تروریستی به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیک خود، بازی خطرناکی را در منطقه دنبال می‌کند.حضور الجولانی در نیویورک، نه تنها تناقض ذاتی در سیاست خارجی آمریکا را آشکار می‌کند، بلکه به وضوح نشان می‌دهد که شعار مبارزه با تروریسم از سوی آمریکا و متحدانش، بیش از یک نمایش تبلیغاتی نیست و منافع ژئوپلیتیک بر اصول اخلاقی و انسانی اولویت دارد. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
فرصتی برای اثبات تهدید بودن آمریکا و اسرائیل ✍ سیدافقهی 🔴 حضور هیئت‌های دیپلماتیک ایرانی در مجامع بین‌المللی ـ مخصوصاً مهم‌ترین مجمع بین‌المللی یعنی سازمان ملل ـ و حواشی آن، از جمله دیدار‌های دوجانبه بین آقای پزشکیان و دیگر رؤسا و نخست‌وزیران، فرصت‌های بسیار خوبی است. اول خود نفس سخنرانی رئیس‌جمهور ایران، چه در زمان شهید رجایی تا امروز، نطقی که نماینده ایران ایراد می‌کند، بیانگر وضعیت ایران از چند زاویه است. یکی، وضعیت ژئوپلیتیکی ایران است؛ اینکه آیا با توجه به حوادث اخیر و ضربه‌هایی که به ما وارد شد ـ حملاتی که به ما شد، بحث هسته‌ای، شهدای هسته‌ای، شهدای فرمانده نظامی ـ ایران آماده است که از اصول و مبانی خودش عقب‌نشینی کند یا نه. این مهم‌ترین مطلبی است که دنیا می‌خواهد گوش کند. آقای پزشکیان گاهی در بیان واژگان دقیق نیستند. 1. بنابراین نطق آقای پزشکیان باید بسیار حساس، شمرده و متمرکز بر زوایای مثبت و قدرت ایران باشد. 2. آقای پزشکیان باید روی این مسئله تمرکز کنند که امروز دنیا واقعاً می‌پذیرد ـ یعنی ظرفیت پذیرش این ادبیات را دارد ـ که آمریکا و رژیم‌صهیونیستی بزرگ‌ترین تهدید امنیتی جهانند. نفس این تابو شکسته شده، پیش‌تر کسی جرئت نداشت در این‌باره صحبت کند چون متهم به یهودستیزی می‌شد، اما امروز این فضا شکسته شده است. یعنی کلان‌روایت تحولات منطقه الان به نفع خاورمیانه، به نفع ایران و به نفع محور مقاومت است و نقطه مرکزی آن هم مسئله فلسطین و غزه است. این باید نشان داده شود. در آنجا می‌توان بهترین بهره‌برداری را از حمله رژیم‌صهیونیستی به دوحه داشت. 3. جنایت‌های رژیم‌صهیونیستی باید بسیار برجسته شود. همه این را می‌گویند، اما وقتی ایران این سخن را می‌گوید، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، چون ایران هدف حمله بوده است؛ چه حمله غیرقانونی آمریکا و رژیم‌صهیونیستی به تأسیسات، چه به مردم عادی ما. این مسئله بسیار مهم است. 4. یکی دیگر اینکه ایران باید اصرار کند که ما داعیه‌دار صلحیم و خواهان جنگ در منطقه نیستیم. حتی تشکیل یک ائتلاف ضدجنگ حقیقی به‌عنوان یک ایده، یک طرح و یک برنامه را مطرح کند. 5. باید گفته شود که اسرائیل متجاوز است و حتی آن‌هایی که دوست آمریکا هستند هم بدانند که اسرائیل عملاً تجاوز می‌کند. در دیدار با رهبران هم باید تقسیم‌بندی شود. قطعاً رئیس‌جمهور دیدار‌هایی با برخی از رهبران سیاسی اروپایی خواهند داشت البته هر سال هم این وجود داشته است؛ به‌صورت روتین: انگلیس، فرانسه، اسپانیا، شاید آلمان یا دیگر کشور‌ها مانند ایتالیا. کشور‌های نسبتاً متخاصم. دیگر کشور‌ها آن‌هایی هستند که با ما رابطه متعادل دارند، نه دشمن هستند نه روابط خیلی دوستانه دارند. برخی دیگر کشور‌هایی که رابطه نزدیک‌تری دارند، اعضای شانگهای، بریکس و خیلی کشور‌های عربی به خصوص بعد از حمله به دوحه رابطه خوبی با ما دارند مثل الجزایر، تونس، فرصت خوبی است که می‌توان صدا و دیدگاه‌های ایران و تهدید‌های امنیتی آمریکا را مطرح کرد. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
♦️گزینه‌های ایران برای بازسازی برنامه هسته‌ای ◾️مؤسسه واشنگتن 📝ریچارد نفیو 🔹دولت ترامپ پس از حملات به تاسیسات هسته‌ای ایران ادعا کرد که برنامه هسته‌ای این کشور «کاملاً محو» شده و برای اینکه جلوی هرگونه برنامه زمانی بالقوه برای بازسازی را بگیرد، هشدار داد که ایران نباید توانمندی غنی‌سازی خود را بازسازی کند. اندکی بعد، مقامات آمریکا ادبیات نسبتاً فنی‌تری را انتخاب کردند. سیا، اسرائیل، فرانسه، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و دیگران نتیجه گرفتند که ایران ممکن است ظرف چند ماه به نوعی برنامه هسته‌ای خود را از سر گیرد. از سوی دیگر، مقامات ایرانی اعلام کردند که این برنامه به شدت آسیب دیده تا دسترسی بیشتر بازرسان آژانس را ناممکن کنند. این در حالی بود که رهبری عالی ایران [آیت‌الله] علی خامنه‌ای آسیب را نسبتاً کم و حتی ناچیز توصیف کرد. در حال حاضر، گویا ایران چهار گزینه دارد که می‌توانند به عنوان یک برنامه هسته‎ای بازسازی شده لحاظ گردند. 💢همکاری خارجی برای برنامه هسته‌ای غیرنظامی 🔸این حالت از بازسازی باعث می‌شود ایران همچنان برنامه هسته‌ای داشته باشد، هرچند در مقایسه با سایر گزینه‌ها در مقیاس بسیار کوچک‌تری خواهد بود. تهران اسماً می‌تواند با شرکت‌های خارجی برای ساخت رآکتورهای جدید (که مکمل رآکتور دومی هستند که روسیه در حال ساخت آن در بوشهر است) قرارداد ببندد و سوخت این تأسیسات را تأمین کند. ایران همچنین می‌تواند فعالیت‌های تحقیقاتی را در ابعاد کوچک‌تر در مکان‌هایی همچون رآکتورهای تحقیقاتی‌اش ادامه دهد. 🔸اگرچه این گزینه نگرانی عمیق ایران از نیازهای بلندمدتش به انرژی را برطرف می‌کند و خطر جنگ در آینده را کاهش می‌دهد، احتمالا گزینه کمتر محتمل نظام ایران باشد. این گزینه عقب‌نشینی بزرگی برای مواضع و شعارهای تهران محسوب می‌شود. رهبران ایران در گذشته مکرراً استدلال می‌کردند که آن‌ها غنی‌سازی اورانیوم را رها نخواهند کرد؛ زیرا خون و سرمایه ملت برای آن صرف شده است. به همین دلیل، اکنون هرگونه واگذاری امتیاز را پس از حمله نظامی خارجی نمی‌پذیرند. همچنین این گزینه به وابستگی ایران به عرضه خارجی انرژی هسته‌ای می‌انجامد. 💢بازسازی کامل اعلام‌شده 🔸این گزینه ضرورتاً مستلزم آغاز مجدد برنامه هسته‌ای پیشا-ژوئن، بازسازی اجزای مختلف برنامه (احتمالاً در مکان‌های مختلف و بیشتر ایمن در برابر حمله) و دادن مجوز به بازرسان آژانس است. این برنامه پرهزینه و زمان‌بر خواهد بود، اگرچه مزیت‌های فنی و سیاسی مشخصی دارد که از همه مهم‌تر این است که ایران را قادر می‌سازد تا بگوید اهداف هسته‌ای خود صلح‌آمیز و مطابق با الزامات ان‌پی‌تی است. البته تهران دریافته است که اگر اسرائیل و آمریکا به هرگونه خطر اشاعه‌ای مشکوک شوند، حتی تأسیسات تحت بازرسی آژانس هم به سادگی مورد حمله قرار می‌گیرد. به این دلیل، بعید است که این گزینه از بازسازی را دنبال کند. 💢بازسازی کامل اعلام‌نشده 🔸این گزینه در عمل همان گزینه پیشین است، با این تفاوت که ایران برای همیشه یا تا جای ممکن به آژانس دسترسی محدودی به اماکن بدهد. نظام برای انجام چنین کاری، در مقاصد و تعهدات خود ابهام ایجاد می‌کند و در عین حال از مزایای یک بازسازی کامل بهره می‌برد. با توجه به احتمال برملاشدن هرگونه نقض تعهد هسته‌ای این سناریو همچون گزینه پیشین هزینه بالایی و همچنین خطر بالاتر و توجیه مضاعف برای وقوع جنگ را دارد. 💢کنار هم قراردادن اجزای بمب 🔸برنامه تسلیحاتی می‌تواند کوچک‌تر از یک برنامه غیرنظامی باشد. اگر تهران بخواهد سلاح هسته‌ای بسازد اما به این نتیجه برسد که نخواهد توانست آن را در مکان‌های بزرگ مخصوص برنامه انرژی غیرنظامی بسازد، ممکن است به دنبال گزینه ارزان‌تر و امن‌تر برود و آن را با فعالیت‌های کوچک‌تر که مختص ساخت سلاح هستند همراه کند. تأسیسات مورد نیاز برای چنین برنامه‌ای کوچک‌تر هستند، به مواد هسته‌ای کمتری نیاز دارند، امن‌تر هستند و در اعماق زمین قرار گیرند، زیرا پیچیدگی‌ها و هزینه‌های چنین کاری کاهش می‌یابد. در نتیجه، این نوع از برنامه برای مخفی‌کردن از نظارت‌های آژانس و حتی آمریکا می‌تواند آسان‌تر باشد. ✅این احتمالات پیامدهای متعددی برای سیاست‌گذاران در واشنگتن و خارج از آن دارد. پیش از هر چیز، مقامات ایالات متحده باید از هرگونه اظهارنظری که توانایی ایران در بازسازی برنامه هسته‌ای خود را زیر سؤال ببرد، خودداری کنند. مگر آنکه خلاف این امر به‌طور قطعی ثابت شود، دولت ترامپ باید بر این فرض عمل کند که ایران توانایی بازسازی این برنامه را، دست‌کم در شکلی، دارد و ممکن است تصمیم به انجام آن بگیرد. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97
آموزش و پرورش: قلب تپنده تمدن سازی و میدان تمرین روایت‌سازی ❇️ آموزش و پرورش، این نهاد عظیم علمی و فرهنگی،دیگر صرفاً یک مکان انتقال علم و دانش نیست؛ بلکه«سکاندار بی‌بدیل هویت ملی» و «خط مقدم جنگ روایت‌ها» در عصر حاضر است. در دنیای رسانه‌محور کنونی،روایت سازی سیاسی و رسانه ای در جنگ‌های موجودیتی و هویتی، بیشتر از آنکه بر سر«تصرف سرزمین‌ها» باشد، بر سر «تسلط بر روایت‌ها»ست. آموزش و پرورش، سنگر تربیت نسل‌های آینده و انتقال دهنده ارزش‌ها،«میدان تمرین روایت‌سازی»است؛ جایی که داستان‌ها و روایت‌ها ابزار اصلی انتقال معنا، فرهنگ و هویت محسوب می‌شوند. ❇️ تمدن‌سازی با سواد و تربیت، نه سلاح و ثروت: رمز ماندگاری تمدن‌ها، نه با «سلاح و ثروت»،بلکه با «سواد و تربیت» است، رشد و تداوم تمدن ها در گرو نظام آموزشی کارآمد است و تمدن‌ها بدون بستر آموزش و انتقال دانش و بینش عمیق معرفتی نمی‌توانند پایدار بمانند. جامعه‌ با نظام آموزشی پویا و قوی، می تواند پایه‌های تمدنی خود را مستحکم می‌سازد. بدون شک «جنگ روایت‌ها»به عنوان «نبردی خاموش» و « سلاحی نامرئی»پیچیده‌ترین عرصه نبرد فرهنگی است که دشمنان انقلاب با تزریق روایت‌های غلط و یأس‌آور به افکار نسل نوجوان، آن را پیش می‌برند. از این رو، روایت‌ها، بیشتر هویت‌سازند تا خبرساز؛ مرز حق و باطل را جابجا کرده و ارزش‌ها را بازآفرینی می‌کنند. ❇️ معلمین؛ افسران جهاد تبیین و روایت‌سازی: آموزش و پرورش به عنوان«شریان جهاد تبیین» و «افق تمدن سازی» و معلمان و مربیان، به عنوان«افسران جهاد تبیین و پیشرفت کشور» نباید فقط ناقل معلومات باشند. آنها باید دانش‌آموزان را به روایت‌سازانی توانمند تبدیل کنند تا حقیقت را از میان امواج شرارت صید کنند و روایتگر حقیقت و سازنده آینده باشند. آموزش و پرورش، به عنوان«ستون فقرات بقای قدرت ملی» و «شریان حیات فرهنگی تمدنی» نباید در حاشیه «جنگ روایت‌ها» تنها نظاره گر میدان باشد و بلکه باید«پرچم‌دار جهاد تبیین» و«راوی روایت‌های اول» باشد، چرا که غایت عالی آن، تربیت «انسان تراز تمدنی» است؛ انسانی مجهز به ایمان، عقلانیت، مهارت و احساس مسئولیت که موتور پیشران ایران قوی خواهد بود. ❇️ نتیجه‌گیری راهبردی: جهان امروز درگیر«جنگ روایت‌ها»است، جنگی که در آن توپ و تانک جای خود را به رسانه و شبکه های اجتماعی داده و سرنوشت ملت ها نه فقط در «میدان میدانی» بلکه در «میدان ذهنی» رقم می‌خورد. «ایران قوی» با سرمایه عظیم انسانی توانمند و خلاق ساخته می‌شود و آموزش و پرورش میدان اصلی پرورش این سرمایه است. قلب تپنده آینده ایران و پیروزی در«جنگ روایت‌ها»، نه با قراردادهای سیاسی و طرح های اقتصادی، بلکه در کلاس درس امروز و «میدان تمرین روایت‌سازی» رقم می‌خورد. https://eitaa.com/joinchat/980942865C7d841faf97